ارسالها: 455
#981
Posted: 26 Dec 2019 14:50
سؤال : شجاعترین مرد روی زمین کیست ؟
پاسخ : امام جمعه قزوین !
هیچ حیوانی به حیوانی نمی دارد روا ---- آنچه این نامردمان با جان انسان می کنند
ارسالها: 455
#982
Posted: 1 Jan 2020 22:38
سه تا دختر یکیشون مو مشکی ، یکیشون مو قرمز یکی هم بلوند میرن پیش کشیش میگن گناهای ما چه جوری پاک میشن ؟
کشیش میگه این حوضو میبینید ؟ این آب مقدّسه ! برید یه گناه مرتکب بشید و فردا برگردید پیش من تا بهتون بگم !
فردا سه تایی برمیگردن پیش کشیشه ، میگن خوب توضیح بده !
کشیش به مو مشکیه میگه تو چه گناهی مرتکب شدی ؟
مو مشکیه میگه من به مادرم دروغ گفتم !
کشیش میگه از این آب مقدس بخور تا گناهت پاک بشه !
دختره هم میخوره !
کشیشه به مو مشکیه میگه گناهت پاک شد !
بعد به موقرمزه میگه تو چه گناهی مرتکب شدی ؟
مو قرمزه میگه من یه گربه رو از دمش آویزونش کردم !
کشیشه میگه از این آب مقدس بخور تا گناهت پاک بشه !
دختره هم میخوره !
کشیشه به مو قرمزه میگه گناهت پاک شد !
بعد به بلونده میگه تو چه گناهی مرتکب شدی ؟
بلونده که حسابی استرس داشت گفت نمیتونم بگم !
کشیشه میگه چرا ؟ هر گناهی مرتکب شده باشی ، اگر این آب مقدسو بخوری گناهت پاک میشه !
بلونده میگه نه ، نمیشه ! نمیتونم بگم !
کشیشه میگه حتی اگر مرتکب زنا یا قتل هم شده باشی ، اگر این آب مقدسو بخوری گناهت پاک میشه ! بگو چه گناهی مرتکب شدی ؟
بلونده میگه نمیشه بگم ، واقعاً نمیتونم بگم !
کشیشه هی اصرار میکنه و بلونده هی طفره میره !
کشیشه آخرش عصبانی میشه با خشم میگه میگم هر غلطی کردی بگو ! آب مقدسو میخوری گناهت پاک میشه !
بلونده با من و من و مکث میگه من دیروز شاشیدم توی آب مقدس !!
هیچ حیوانی به حیوانی نمی دارد روا ---- آنچه این نامردمان با جان انسان می کنند
ارسالها: 455
#983
Posted: 2 Jan 2020 00:28
وقتی وارد شهر قزوین میشید ، سردر شهر یه تابلوی بزرگ نوشته : شورت آهنی موجود است !
بعد از اون ور شهر که میخواید بیاید بیرون یه تابلوی بزرگ نوشته : آهنپاره خریداریم !
هیچ حیوانی به حیوانی نمی دارد روا ---- آنچه این نامردمان با جان انسان می کنند
ارسالها: 455
#984
Posted: 3 Jan 2020 22:39
دو تا ترک آس و پاس و بیپول که آلمانی هم بلد نبودن تصمیم میگیرن برن آلمان !
یکیشون به اون یکی میگه بابا ما هیچی آلمانی بلد نیستیم ، آخه چه جوری بریم اونجا !
اون یکی میگه یه جوری ، ردیفش میکنیم !
میرن سفارت مدارکشونو نشون میدن و درخواست ویزا میکنن !
کارمند سفارت میگه معیارهای لازم رو که ندارید ؛ ولی اگر دو تا از مشاهیر آلمان رو نام ببرید ، ویزاتونو بهتون میدم !
اینا هم میبینن هیچ کدوم از مشاهیر آلمان رو نمیشناسن ! کلی استرس میگیرن که یهو
منشی سفارت که یه خانم سانتی مانتال بوده و مینی ژوپ پوشیده بوده ، پروندهش میافته زمین و دولا میشه تا برش داره !
یکیشون میزنه به اون یکی میگه گؤته باخ ! ( به زبان آذری یعنی کونو ببین ! )
یهو کارمند سفارت میگه تبریک میگم بهتون ! شما قبول شدید ! گوته و باخ از مشاهیر آلمان هستن !
هیچ حیوانی به حیوانی نمی دارد روا ---- آنچه این نامردمان با جان انسان می کنند
ارسالها: 455
#985
Posted: 4 Jan 2020 23:30
این جوک خیلی قدیمیه ، اگه شنیده بودید شرمنده ....
یارو چند سال قبل انقلاب میره خارج ، چند سال بعد از انقلاب بر میگرده ایران ؛ تا میرسه فرودگاه بهش میگن برادر فلانی از این طرف ! تعجب میکنه ! از هواپیما میاد پائین ، بهش میگن برادر از این طرف ! بعد نگاه میکنه میبینه به بقیه مردا هم میگن برادر !
از فرودگاه خارج میشه میبینه همه به هم میگن خواهر و برادر ! خیلی تعجب میکنه !
داشته میرفته که وسط راه یه گدا میبینه ، یه پولی بهش میده میگه ببخشید ، من سالها قبل رفتم خارج ، الان برگشتم میبینم همه همدیگه رو خواهر برادر صدا میکنن ، جریان چیه ؟
گداهه میگه خدا بیامرزدش ، یه آقا سیّدی بود ؛ اومد مادر هممونو گائید ، هممونو با هم خواهر برادر کرد !!
هیچ حیوانی به حیوانی نمی دارد روا ---- آنچه این نامردمان با جان انسان می کنند
ارسالها: 455
#986
Posted: 6 Jan 2020 06:13
یه روز یه آمریکایی و یه فرانسوی و یه ایرانی رو برای تحقیقاتشون میفرستن ترکیه !
یه هفته بعد از آمریکائیه میپرسن ترکیه چه جور جایی بود ؟
میگه خیلی خوب بود ، خیلی طبیعتای زیبایی داشت ، مردم مهماننوازی داشت ، لذت بردم
یه فرانسویه میگن ترکیه چه جور جایی بود ؟
میگه اماکن تاریخی با شکوهی داشت ، از خوندن مقالات و مطالب مطبوعاتش لذت بردم
به ایرانیه میگن ترکیه چه جور جایی بود ؟
میگه کسخونه بود آقا ! فقط کردیم !!
وطنم ، پاره تنم !
هیچ حیوانی به حیوانی نمی دارد روا ---- آنچه این نامردمان با جان انسان می کنند
ارسالها: 455
#987
Posted: 10 Jan 2020 15:29
این استاتوس رو توی فیسبوک گذاشته بودن ( خیلی خندهداره ) :
همسایه جدیدمون تازه اومدن واحد روبهرویی ، خیلی خانواده باکلاسین ، دخترشونم ویالن میزنه . یه شب ما رو شام دعوت کردن خونهشون . شامو که خوردیم بلند شدم بیام که خانم همسایه گفت کجا پسرم ؟ تازه میخواستیم چند کلمه با هم اختلاط کنیم . گفتم ممنون ، ولی باید برم به تمرین پیانوم برسم ! خانم همسایه هم با کلی ذوق و شوق به مادرم گفت واقعاً آقا پسرتون پیانو میزنن ؟ مادرمم نه گذاشت ، نه ور داشت ، گفت نه بابا ، پیانومون کجا بوده ! ولی یه دبّه سرکه بدید دستش ، ببینید چی کار میکنه ! هم میزنه ، هم میرقصه !!
تمرگیدم سر جام !
ولی یه جوری شده بود دختر همسایهمون هر وقت منو میدید ، از شدّت خنده دو بار میگوزید !
کمرم شکست خدا شاهده .......
هیچ حیوانی به حیوانی نمی دارد روا ---- آنچه این نامردمان با جان انسان می کنند
ارسالها: 455
#988
Posted: 19 Jan 2020 01:22
آقا میدونستید asshole که ما به عنوان فحش ازش استفاده میکنیم توی ادبیات قزوینی به معنی « معشوق » هست ؟
هیچ حیوانی به حیوانی نمی دارد روا ---- آنچه این نامردمان با جان انسان می کنند
ارسالها: 455
#989
Posted: 30 Jan 2020 11:42
یه خانواده سر سفره نهار نشسته بودن که یهو مادر خانواده یه آروغ میزنه ؛ پسر کوچک خانواده میگه کـــــیـــــر خـــــر !
داداش بزرگهش میگه مثلاً ننتهها ، مادر جنده !
باباشون میگه مادرتونو گائیدم با این ادبتون !
هیچ حیوانی به حیوانی نمی دارد روا ---- آنچه این نامردمان با جان انسان می کنند
ارسالها: 455
#990
Posted: 31 Jan 2020 14:50
گرگه میره در کلبه رو میزنه ؛ میگه شنگول و منگول ! حبه انگور ، درو باز کنید ! منم ، منم مادرتون !
یهو یه خرس گنده درو باز میکنه میگه چرا ولم نمیکنی کثافت بیشعور ؟ به خدا ۲۰ ساله که از اینجا رفتن ! تو هر روز ، هر روز میای در اینجا رو میزنی ؛ میگی شنگول و منگول درو باز کنید !
گرگه میگه به خدا این دفعه برات نذری آوردم !!
هیچ حیوانی به حیوانی نمی دارد روا ---- آنچه این نامردمان با جان انسان می کنند