ارسالها: 7673
#241
Posted: 19 Sep 2012 13:56
وضو
روزی پیرمردی وارد مسجد قزوین شد . رجبین که در کمین بودند به او حمله کردند تا روش درستض زدن را به وی بیاموزند . اما پیرمرد به آنها بیلاخی حواله کرد و بدون وضو برای نماز قامت بست . پس از نماز رجبین راز کارش را پرسیدند، گفت :
این هفته ای که نبودم به قم و حرم نواده تان معصومه مشرف شده بودم، پس بهشت بر من واجب شد و دیگر دایم الوضو هستم، اصن برینمم وضوم باطل نمیشه ! نمازم دارم میخونم چون بعدش نهار میدن .
سپس به آن دو که کاسبی شان کساد شده بود نیشخندی زد و بیلاخ دوم را قرّاء تر حواله کرد !
از چی بگم از حالم خودم از فردام بگم دست بردار
منو توو این حاله خودم بذارو برو دست بردار
از تو نه از خودم پرم تو این حال خوبم ترکم کن
دنیا خارم کرد دنیا قانعم کردم دنیا درکم کن
ارسالها: 7673
#242
Posted: 19 Sep 2012 14:15
دونفره
روزی رجی به میخانه وارد شد و دید یک پیرمرد دارد جلق میگیرد اما هر چه گشت شیخ را ندید و از آنجا که این یک حدیث دو نفره بود از آموزش جلق به پیرمرد صرفنظر نمود.
از چی بگم از حالم خودم از فردام بگم دست بردار
منو توو این حاله خودم بذارو برو دست بردار
از تو نه از خودم پرم تو این حال خوبم ترکم کن
دنیا خارم کرد دنیا قانعم کردم دنیا درکم کن
ارسالها: 7673
#243
Posted: 19 Sep 2012 18:35
نماز
روزی تعدادی از صحابه بر شیخ دخول کردند . آن ایمام حمار را دیدند که سخت به نماز مشغول است . صحابه که جدیت ایمام در برگزاری نماز را دیدند لب به تحسین ایشان گشودند که " ببینید چه ایمامی داریم " ... شیخ که این ها را می شنید ناگهان نماز خود را قطع کرد و با ذوق گفت : این که چیزی نیست، تازه روزه هم هستم ...
از چی بگم از حالم خودم از فردام بگم دست بردار
منو توو این حاله خودم بذارو برو دست بردار
از تو نه از خودم پرم تو این حال خوبم ترکم کن
دنیا خارم کرد دنیا قانعم کردم دنیا درکم کن
ارسالها: 7673
#244
Posted: 19 Sep 2012 18:36
رمز موفقیت
ZPJ9Q646N6H6GJ7P9JK756US9V3XXMEL
] پاسخ حضرت به اصحابی که خواهان رمز موفقیت ایشان در امر ایمامت بودند [
از چی بگم از حالم خودم از فردام بگم دست بردار
منو توو این حاله خودم بذارو برو دست بردار
از تو نه از خودم پرم تو این حال خوبم ترکم کن
دنیا خارم کرد دنیا قانعم کردم دنیا درکم کن
ارسالها: 7673
#245
Posted: 19 Sep 2012 18:37
حقانیت
روزی معتصم از ایمام خواست که برای اثبات حقانیت خویش به داخل قفس گوریلی وحشی رفته و با وی شطرنج بازی کند . ایمام داخل قفس شد و گوریل وحشی به اذن الله آرام شده و مشغول بازی با ایمام شد . همگان تقریبا به حقانیت ایمام پی برده بودند که ناگاه گوریل ایمام را کیش و مات کرد . ایمام که جنبه باخت نداشت چنان وحشی بازی درآورد که مجبور شدند گوریل را از قفس خارج کنند . ایمام تا مدتها در قفس ماند و همگان به حقانیت گوریل پی بردند .
از چی بگم از حالم خودم از فردام بگم دست بردار
منو توو این حاله خودم بذارو برو دست بردار
از تو نه از خودم پرم تو این حال خوبم ترکم کن
دنیا خارم کرد دنیا قانعم کردم دنیا درکم کن
ارسالها: 7673
#246
Posted: 20 Sep 2012 02:27
بیمه
شیخ بالای پلاک شمقدر نوشته بود " حادثه شرم کن ، من بیمه ابوالفضل ام ". حضرت روزی با شمقدر از بیابانی رد میشد که دسته ای گرگ وحشی حضرت و شمقدر را احاطه کرد . گرگ ها با دیدن بیمه ابوالفضل شرم کردند و از خوردن آنها صرف نظر کردند و به جماعی ملایم و مفید بسنده کردند .
ششیخ و سیاست های بیمه گذاری
از چی بگم از حالم خودم از فردام بگم دست بردار
منو توو این حاله خودم بذارو برو دست بردار
از تو نه از خودم پرم تو این حال خوبم ترکم کن
دنیا خارم کرد دنیا قانعم کردم دنیا درکم کن
ارسالها: 7673
#247
Posted: 20 Sep 2012 08:42
غیر معصومین
ابن وسواس در معصومیت حضرت تشکیک کرد . حضرت فرمود :
اصلا حرف تو درست، من معصوم نباشم، تازه میشم مثل تو .
ایمام و تحقیر غیر معصومین
از چی بگم از حالم خودم از فردام بگم دست بردار
منو توو این حاله خودم بذارو برو دست بردار
از تو نه از خودم پرم تو این حال خوبم ترکم کن
دنیا خارم کرد دنیا قانعم کردم دنیا درکم کن
ارسالها: 7673
#248
Posted: 20 Sep 2012 08:49
غیر معصومین ۳
نقل است شیخ از جایی رد میشدن و با استفاده از علم لدنی متوجه شدن که آن جماعت در فکر انجام گناه هستند.
پس شیخ رو به آن جماعت کرد و فرمود
" ای خاک تو اون سر گناهکارتون کنن بدبختا "!
امام و تحقیر غیر معصومین
از چی بگم از حالم خودم از فردام بگم دست بردار
منو توو این حاله خودم بذارو برو دست بردار
از تو نه از خودم پرم تو این حال خوبم ترکم کن
دنیا خارم کرد دنیا قانعم کردم دنیا درکم کن
ارسالها: 7673
#249
Posted: 20 Sep 2012 09:20
اقتصاد
گویند روزی شیخ به پول نیاز داشت از اونجا که علم وحی داشته و امداد غیبی زیاد بهش میشده این حدیثو از طرف لولا(اسم خدای دین شیخ) میگه
هر کس در این دنیا به من یک دینار قرض بدهد، در آن دنیا ده دینار به او برمیگردانم.
شیخ و وعده های سر خرمن
البته نقل است پس از این موضوع شیخ به پولداران زمان خود تبدیل شد و چه صفا سیتی ها که نکرد
کوفتش بشه مرتیکه خشتک دریده
از چی بگم از حالم خودم از فردام بگم دست بردار
منو توو این حاله خودم بذارو برو دست بردار
از تو نه از خودم پرم تو این حال خوبم ترکم کن
دنیا خارم کرد دنیا قانعم کردم دنیا درکم کن
ارسالها: 7673
#250
Posted: 20 Sep 2012 09:26
مصائب
روزی دو زن ادعا میکردند که مادر یک پسر هستند. شکایت پیش نقی بردند…
شیخ فرمود: آزمایش دی ان آ بدهید تا معلوم شود فرزند کدامتان است.
همه با دهان های باز مثل یابو به شیخ نگاه می کردند…
ایمام فرمود: می دونستم نمی فهمید ول کن اصلا بیاین دو دست بچه رو بگیرین بکشین نفهم ها!
ایمام و مشکلات بروز علم لایتناهی درعهد تیب تمینی همون جلد زرده
از چی بگم از حالم خودم از فردام بگم دست بردار
منو توو این حاله خودم بذارو برو دست بردار
از تو نه از خودم پرم تو این حال خوبم ترکم کن
دنیا خارم کرد دنیا قانعم کردم دنیا درکم کن