ارسالها: 7673
#271
Posted: 20 Sep 2012 12:05
مرگ جاهلیت
ایمام با ابولاشی در راهی می رفتند که زنی یهودی یک سطل پر از زباله را از بالای بام منزلش بر سر آن ایمام همام خالی کرد . حضرت در حالیکه جوهر کارتریج را از روی صورتش پاک می کرد و پوست بادمجان و خیار را از روی عمامه اش برمی داشت با عصبانیت گفت : به خدا قسم اگر این زن الان بمیرد به مرگ جاهلیت مرده است .
ابولاشی گفت : چرا؟ چون بر سر شما زباله ریخت؟
فرمود : خیر چون زباله های ریسایکل را از سایر زباله ها جدا نمی کند .
از چی بگم از حالم خودم از فردام بگم دست بردار
منو توو این حاله خودم بذارو برو دست بردار
از تو نه از خودم پرم تو این حال خوبم ترکم کن
دنیا خارم کرد دنیا قانعم کردم دنیا درکم کن
ارسالها: 7673
#272
Posted: 20 Sep 2012 12:06
سوپرجق
در روایت آمده سلاله پاک حضرت سوپرمن و بتمن (ع) با نام سوپرجق دنیا را از شر خرافات نجات می دهد.
از چی بگم از حالم خودم از فردام بگم دست بردار
منو توو این حاله خودم بذارو برو دست بردار
از تو نه از خودم پرم تو این حال خوبم ترکم کن
دنیا خارم کرد دنیا قانعم کردم دنیا درکم کن
ارسالها: 7673
#273
Posted: 20 Sep 2012 12:07
روزه خواری
ایمام در حال لایی کشیدن با شمقدر در خیابان قردن قم بود که ابولاشی را در حال روزه خواری دید. سریعا ترمز دستی کشیده و با یک دور درجای حرفه ای در حالی که دود از ماتحت شمقدر بیرون میزد پیش ابولاشی توقف کرد و پرسید: ملعون! در ماه مبارک چرا روزه نمیگیری؟ ابولاشی گفت : آخه پارسال روزه نگرفتم و چون کفاره یک روز روزه نگرفتن 60 روز است الان 1800 روز به خدا روزه بدهکارم! اگه بخوام 6 سال مدام روزه بگیرم برای اون یه ماه باز 6 تا ماه رمضون بدهکار میشم که میکنه به عبارتی 10800 روز و اگه بخوام ... ایمام سریعا پشت شمقدر نشست و در حال تیک آف کشیدن چند تایی فحش به افرادی ناشناس داد و دور شد... ضایع شدن ائمه- بخش 1- علامه یوونتوسی
از چی بگم از حالم خودم از فردام بگم دست بردار
منو توو این حاله خودم بذارو برو دست بردار
از تو نه از خودم پرم تو این حال خوبم ترکم کن
دنیا خارم کرد دنیا قانعم کردم دنیا درکم کن
ارسالها: 7673
#274
Posted: 20 Sep 2012 12:08
آجیل
روزی بهاری ایمامنا شیخ در حالیکه به دقت مشغول جستجو در یک کاسه بزرگ آجیل با دو دست مبارک خویش بود، خطاب به صحابه فرمود :
وقتی خداوند اجزای آجیل را خلق می فرمود بادام هندی اولین آجیلی بود که به طور خودجوش به یگانگی الله شهادت داد و ایمان آورد . سپس به ترتیب پسته و فندق و بادام و تخمه جابانی و تخمه کدو با کمک پیامبران و با وعده بهشت و ترس از دوزخ به یگانگی الله شهادت دادند . اما بادام زمینی هرگز نتوانست و نخواست ایمان بیاورد و خداوند لعنتش بکرد و به همین دلیل جذابیت و طعم و رنگ و بوی خود را از دست بداد و در میان بقیه آجیل بیمزه و نخواستنی شد و از آن روز به بعد همیشه در کاسه تک و تنها و دست نخورده باقی می ماند و اینست سزای کفار !
سپس حضرت سه بار فرمود خدا لعنت کند کسی را که در آجیل نخود و کشمش بریزد .
از چی بگم از حالم خودم از فردام بگم دست بردار
منو توو این حاله خودم بذارو برو دست بردار
از تو نه از خودم پرم تو این حال خوبم ترکم کن
دنیا خارم کرد دنیا قانعم کردم دنیا درکم کن
ارسالها: 7673
#275
Posted: 20 Sep 2012 12:10
ابن وسواس
ابن وسواس از شیخ پرسید : چرا دین شما سرشار از خرافه و خشونت است؟
شیخ پرسید : یعنی یک میلیارد مسلمان اشتباه میکند و تو راست میگویی؟
ابن وسوس گفت : اگر تعداد دلیل میشود، از این یک میلیارد، نه صد میلیون سنی هستند و شما و جدتان را قبول ندارند، یعنی این نه صد میلیون اشتباه می کنند؟
اشک ایمام سرازیر شد و فرمود : همیشه مردانی که حق میگویند، تنها هستند .
ایمام و تغییر مبنای استدلال وسط حرف
از چی بگم از حالم خودم از فردام بگم دست بردار
منو توو این حاله خودم بذارو برو دست بردار
از تو نه از خودم پرم تو این حال خوبم ترکم کن
دنیا خارم کرد دنیا قانعم کردم دنیا درکم کن
ارسالها: 7673
#276
Posted: 20 Sep 2012 12:11
بادی بیلدینگ
روزی رجین وارد باشگاه بدنسازی شدند و دیدند که پیرمردی به اشتباه وزنه می زند. به او طریقه صحیح وزنه زدن را [جوری که ناراحت نشود] آموختند. نقل است که آن پیرمرد چندین سال بعد قهرمان مسابقات بادی بیلدینگ شد و مدال طلای خود را نیز به سلوام و رجبین تقدیم نمود.
تلاش های موثر رجبین در احیا و گسترش دین سلوام
از چی بگم از حالم خودم از فردام بگم دست بردار
منو توو این حاله خودم بذارو برو دست بردار
از تو نه از خودم پرم تو این حال خوبم ترکم کن
دنیا خارم کرد دنیا قانعم کردم دنیا درکم کن
ارسالها: 7673
#277
Posted: 20 Sep 2012 12:12
خروج از شریعت
صحابه ای پارسی از ایمام پرسید : ایماما، حالا ما یه غلطی کردیم و نقلام آوردیم و آل شما را بر خود مسلط کردیم . حال چه کنیم که خلاص گردیم؟
ایمام فرمود : به اندازه ی همه " نه " هایی که باید میگفتی و نگفتی ... امروز باید گُه بخوری ...!
از کتاب " خود کرده را تدبیر هست، ولی سخته "
از چی بگم از حالم خودم از فردام بگم دست بردار
منو توو این حاله خودم بذارو برو دست بردار
از تو نه از خودم پرم تو این حال خوبم ترکم کن
دنیا خارم کرد دنیا قانعم کردم دنیا درکم کن
ارسالها: 7673
#278
Posted: 20 Sep 2012 12:13
عدالت الهی
نقل است اگر شیخ اختنده ! از کسی خوشش نمی آمد، بر دل و گوش آن شخص مُهری قرار میداد و بر روی چشمانش پرده ای میکشید، سپس بالای منبر میرفت و روضه میخواند و این دسته از افراد هم نه چیزی میشنیدند و نه چیزی میدیدند .
وقتی از این افراد در روز قیامت سووال میکردند که شیخ در روضه چه میگفت، به دلیل نشنیدن روضه نمیتوانستند جواب سووالات مربوطه را بدهند و به جهنم هدایت شده و سرب داغ در حلقشان میریختند .
ایمام و عدالت الهی
از چی بگم از حالم خودم از فردام بگم دست بردار
منو توو این حاله خودم بذارو برو دست بردار
از تو نه از خودم پرم تو این حال خوبم ترکم کن
دنیا خارم کرد دنیا قانعم کردم دنیا درکم کن
ارسالها: 7673
#279
Posted: 20 Sep 2012 12:14
وسایل کمک آموزشی
اژمام خیس عرق بود .
- باز هم ایمان نمی آوری؟
کافر که تبسم تلخی بر لب داشت سری به نشانه نه تکان داد . ایمام اینبار اورانوس را نصف کرد ... این ششمین سیاره ای بود که نصف می کرد .
- باز هم ایمان نمی آوری؟
- نه
.
.
.
.
ساعتی بعد؛ شیخ عرق ریزان پس از اینکه همه چیز را نصف کرده در گوشه ای افتاده است . سپس جرقه ای در ذهنش میزند . نعوذ را بیرون می کشد . چشمان مرد گشاد می شود و فریاد " آنال حق " (anal hagh) بر زبان می آورد و بعدها یکی از بزرگترین مبلغین جقویت می شود .
نمونه ای از نقش راهبردی وسایل کمک آموزشی در بسط و گسترش ادیان الهی
از چی بگم از حالم خودم از فردام بگم دست بردار
منو توو این حاله خودم بذارو برو دست بردار
از تو نه از خودم پرم تو این حال خوبم ترکم کن
دنیا خارم کرد دنیا قانعم کردم دنیا درکم کن
ارسالها: 7673
#280
Posted: 20 Sep 2012 14:52
سماجت رجبین
در روایت است که رجبن که کلی با ماجرای آموزش وضو به پیرمرد حال کرده بودند در هر فرصتی دوباره به سراغ آن نگونبخت میرفتند و آنقدر به او وضو یاد دادند که طفلکی دق کرد و مرد . بعد از آن در شهر میگشتند و پیرمردهای تنها را به بهانه لواط اغفال کرده و به خرابه برده در آنجا وضو یادش میدادند . سپس شبانه به خانه سالمندان حمله میکردند و هر بار یکی دو پیرمرد را ربوده و به مکانی نامعلوم میبردند . یکبار هم خواستند وضو را به پیامبر رسولولولا یاد بدهند که پیامبر آنها را نفرین کرد و گفت : فلان فلان شده ها من خودم این قرتی بازیارو اختراع کردم . با منم آره؟ پس از آن پیامبر در حرکتی انتقام جویانه تیمم را اختراع کرد .
اصول کافی میکس با طعم فندق - حدیث جقلین
از چی بگم از حالم خودم از فردام بگم دست بردار
منو توو این حاله خودم بذارو برو دست بردار
از تو نه از خودم پرم تو این حال خوبم ترکم کن
دنیا خارم کرد دنیا قانعم کردم دنیا درکم کن