انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
شوخی و سرگرمی سکسی
  
صفحه  صفحه 28 از 49:  « پیشین  1  ...  27  28  29  ...  48  49  پسین »

ژانر


مرد

 
این صفحه‌هایی که ضمن دینداری سعی میکنن کولبازی‌شون رو هم حفظ کنن و از لذات مُباح بهره ببرن.
حتی دیده شده با نگاهی انتقادی نکاتی رو به ضرغامیِ صدا و سیما گوشزد کردن، اما در عین حال با استعمال تکیه کلامی مانند "خواص بی‌بصیرت" پایبندی خودشون رو به اصل نظام نشون میدن.


به نظر میرسه گردانندگان این صفحه از اون سری آقا مقدادا باشن که وقتی وضو میگرفتن برا شوخی شیر آب دیگران رو می‌بستن؛
یا مُهر رفقاشون رو تو نمازخونه دبیرستان برمیداشتن و فرار میکردن.گاهی هم یکی رو تو همون نمازخونه محاصره میکردن و تا جایی که جا داشت میزدنش.
به این ترتیب هم اون کیف حلال رو برده بودن،هم آماده میشدن برای آینده و عبور از فتنه.


***********************************************************************



این لپ تاپ مدیر تولید شرکت که وقتی میره تو اینترنت و اون بالا تایپ می کنه F که به سایت شرکت وصل بشه،
اول از همه تو هیستوریش Facebook و fuckland و Facial و Fetish و Footjob میان؛
اما درنهایت با رنج و مشقت تمام موفق میشه FaraGostar رو پیدا کنه.



***********************************************************************



این سرخط خبرهای بی بی سی و بیست و سی که در کنار اهمّ اخبار داخل و خارج،یه خبر کول هم میذارن تنگ ماجرا تا به صورتِ زیرپوستی هم ضربآهنگ سایر خبرا رو بگیرن وَ هم با کنار بقیه قرار دادنِ این خبر،
سطح اهمیت همشون رو در یه حد قرار بدن.


مثلا :
تصادف یک دستگاه تریلر هجده چرخ با اتوبوس راهیان نور در دامغان.
فرمانده سپاه:عدم اعدام معترضان فتنه‌ی هشتاد و هشت از عطوفت نظام بود.
بمباران ممتد غزه به مدت 12 ساعت توسط جنگنده‌های اسرائیلی.
حمله‌ی انتحاری به مدرسه‌ی شیعی در بغداد-23 نفر در دم جان باختند.


و در ادامه :
بالاخره پاندا کوچولوی باغ وحش شانگهای هم امروز به آغوش خانواده‌اش برگشت.
عقده یعنی کسی که اولین بار میره تو لیست، مدتش طبق قوانین باید سه روز باشه ولی یهو میشه دو ماه
     
  
مرد

 
این آمبولانسا که به علت سرعت عملشون تو ترافیک تهران،معمولاً وقتی می‌رسن بیمارستان، مصدوم رو از توش ور میدارن و فی‌الفور میذارن تو نعشکش.


این جرّاحا که با اعتماد به نفس تُند تُند قدم می زنن و یه حس خوبی دارن از اینکه دو نفر از همراهای مریض دارن دائم خایه‌مالیشونو میکنن که یه کلمه حرف بزنه.


این پذیرشای بیمارستان که دو تا خانم گذاشتن که یکیشون جذّابه و جدّیه وَ جز دکترا به کسی محل سگ نمیذاره؛
اون یکی هم گنده و عینکیه وَ دائم پای تلفن با ننه‌ش هِرهِر میخنده. ارباب رجوع هم که این وسط خایه باقرن قاعدتن.



این وقتای طلایی که منشیا بین مریض میدن.


این سیستم پیج بیمارستان که به مدت یک ربع، هر دو ثانیه میگه "دکتر جادوغ‌آبادی به بخش اورژانس".
دکتر هم تو ناهارخوری بیمارستان با سایر همکارا میخنده و میگه: هاهاهاها. از رو هم نمیره. هاهاهاها. زیتون بزن دُکی!



این بیمارستانای دولتی که از مریض موش آزمایشگاهی میسازن برای آموزشِ آینده‌سازان کشور عزیزمون ایران.


این اُسکلا که برای اینکه بگن یه دکتر خیلی خفنه میگن: برای 6ماه بعد وقت میده.
یا از طریق مهندسی معکوس میشه گفت این دکترا که ملت رو اُسکل گیر آوردن و برای نشون دادنِ کار درستی خودشون برای 6 ماه بعد وقت میدن.



این مهین خانوم و آقای بیوک که مدتهاست جهت درمان بواسیرشون سالی n میلیون میدن برا طب سوزنی،و موضع مورد نظر رو میسپارن به دکتر.


این اتاق بغلی سمت راست که یه زندانی سیاسی رو با دزدگیر، زنجیر، سیم خاردار، کمربند انفجاریِ کنترل از راه دور و گــُردان زرهی کربلای پنج فرستادنش بیمارستان؛
چون بازگشتش به جامعه خیلی خطرناک‌تر از یه قاتل حرفه‌ایه نهایتاً با یه سرباز صفر ریغو میاد جهت معاینه.



این اتاق بغلی سمت چپ تو سریالا که یوهو کسی که توش بستریه، نصفه شب داد میزنه "حاجی نخودا پس چی شد؟ تو رو به خدا یه کاری کن. بچه ها دارن قلع و قمع میشن. حاجی! حاجی!"
تا اینکه پرستارا میریزن از برق میکشنش.



این دکترا که 12 سال شبانه‌روز آموزش میبینن تا وقتی از اتاق عمل میان بیرون، "متأسفم" رو به شکلی رسا و گیرا اَدا کنن.


این دانشجوهای پزشکی عن‌نترن که شبای کشیک بالا سر مریض همدیگرو انگشت میکنن و بلندبلند میخندن.
عقده یعنی کسی که اولین بار میره تو لیست، مدتش طبق قوانین باید سه روز باشه ولی یهو میشه دو ماه
     
  
مرد

 
*این ننه سنتی‌ها که با اصطلاح "تور کردن" از شوهر کردنِ سایر دخترا یاد میکنن.و به این ترتیب نقش مهمی در بازتولید فرهنگِ "دول سالار" دارن.


*این زنا که با استدلالِ گوزوژعرِ "دخترم!من به تو اعتماد دارم اما جامعه ناامنه!" سعی میکنن به فرزند مونث‌شون دلداری بدن که سبیل خیلی بهش میاد.


*این خانواده‌ها که تو خواستگاری تضمین میکنن که دخترشون رو به "شرط چاقو" و تائیدیه پزشکی قانونی میدن به آقا دوماد.


*این زنایی که استفتا میکنن از مراجع که: آیا صحبت من با سخنگوی مذکرِ 118 بی‌اذنِ همسر، شرایط ناشزه شدن مرا فراهم میکند؟


*این روحانیونی که وقتی یکی بهشون میگه در بعضی از بلاد کفر با وجود بی‌حجابی زنان امنیت بیشتری دارند،پاسخ میدن که
"خب این از بدی های بی‌حجابی است که باعث سرد شدن مردان در آن کشورها شده است"
و به این ترتیب صحه میذارن که بر این نکته که به خاطر بالا بودنِ ضریب درّندگیِ آقایون در کشور عزیزمان ایران باید شاکر خدا باشیم.



*این فعل "دوختن" که با پیشرفت علم پزشکی به ابعاد تازه‌ی تأویلی دست پیدا کرد.


*این مادرایی که با تائیدِ زیرپوستیِ فاکرمن بودن پسرشون، به دخترشون با یه لحنِ حکیمانه‌ای میگن:
داداشت با تو فرق داره. اون پسره. "هر کاری" کنه بعدن کسی ازش نمیپرسه چرا کردی.


*این برنامه‌های مثلاً آزادِ بسیج تو دانشگاه‌ها با نامهایی مثل:
"حجاب یا برهنگی؟! شُرت نخ در بهشت یا چادر دانشجویی؟! پاسخ کجاست؟"
عقده یعنی کسی که اولین بار میره تو لیست، مدتش طبق قوانین باید سه روز باشه ولی یهو میشه دو ماه
     
  
↓ Advertisement ↓
مرد

 
این حریم سلطان که سلطان سلیمان رو به بزرگترین فاتح و البته فاکِر شرق بدل کرد.


اینایی که میگن:"پیف!حریم سلطان چیه؟ سریال چیپ!"
بعد یه ربع بعد که حواسشون نیست یهو برای مسخره بازی جملات رو با لحن "سُمبل خان" ادا میکنن.



این سلطان بزرگِ عثمانی که در کشورهای اروپایی با عنوان "سلطان باشکوه" و در کشورهای شرقی با نام "سلطان قانونی" مشهور شد، در حالی که باید "سلطانِ بلامنازعِ گنگ‌بنگ" نامیدش.


این کارگردان سریال مذکور که در گرفتن کَره از عن تبحّر خاصی داره.
تو یه سری سکانسا خرم خاتون طوری لباس پوشیده و قاچِ ممه‌ها رو عیان کرده که انگار تو سالنِ مُد ایتالیا داره راه میره.
یه جاهایی هم میشینه با حجاب که مصونیته نه محدودیت، دست به درگاه الهی میبره و به جون پادشاه دعا میکنه.



این اول هر قسمت سریال که سلطان بزرگ میومد میگفت:"و شمشیرمان را در قلب کفّار اروپا فرو خواهیم کرد."
اما تنها چیزی که دیدیم تو سریال فرو کرد، معامله خستگی ناپذیرش بود.



اینایی که مهمترین نظرسنجی و دوراهیِ زندگیشون انتخاب بهترین داف بین اهالی ِ حرمسرای سلطانه.
یه جوری هم دقت میکنن و تو بحثاشون جوانب امر رو در نظر میگیرن که انگار اگه اشتباه جواب بدن دیگه موقع ِ تحویل درب منزل نمیشه انتخاب رو عوض کرد.



این اقدس خانوم که میشینه با دقت سریال رو میبینه و بعد در تماسی تلفنی مراتب نگرانی خودش رو از سفر اخیر ابراهیم پاشا به مصر، به اطلاع همتای خانه دار خودش در منزل آقا بیوک میرسونه.
عقده یعنی کسی که اولین بار میره تو لیست، مدتش طبق قوانین باید سه روز باشه ولی یهو میشه دو ماه
     
  
مرد

 
اینایی که خاک شبکه‌های Brazzers و Bangbros توتیای چشمانشونه، اما هنوز که هنوزه منتظرن صدا و سیما تصویری بی‌حجاب از یه دختر ایرانی نشون بده تا فی‌الفور عکس طرف رو بذارن رو فیسبوک و از بقیه بپرسن: "شما هم دیدید؟!؟!؟!؟)))"

جوری هم میگن "دیدید؟!؟!؟!؟" که هیشکی ندونه انگار سکانس کام شات پخش شده از تلوزیون که اینا اینجور به وجد اومدن.
عقده یعنی کسی که اولین بار میره تو لیست، مدتش طبق قوانین باید سه روز باشه ولی یهو میشه دو ماه
     
  
مرد

 
*اینایی که بعد از ریدن تو امتحان یادشون میاد فوتبال 90 دقیقه است.

برای همین از مالشِ مکتوب در انتهای ورقه امتحانی و تهیه آگهی کذبِ فوت ننه بابا در سانحه هوایی،
تا آویزون شدن از خایه‌های استاد و ارائه گواهی سرطان پرستات خودشون، از هیچ تلاشی فروگذار نمیکنن.

و به این ترتیب نشون میدن که حتی اگر موفق نشن،"افتادن" چیزی از شایستگی‌هاشون کم نمیکنه.



*این گنگ بنگِ علمی که به محضِ خروجِ مراقبِ امتحان با شاگرد خرخونِ کلاس رُخ میده.


*این ادا کردنِ جمله‌ی "نمره‌ها رو تأیید کردم" توسطِ استاد که آبِ سردیه که پاشیده میشه رو سر و سینه دانشجو.


*این ریغو کون نشورای حل تمرین که جای استاد میان سر جلسه امتحان و به سوال دانشجوها با اکراه جواب میدن.

اما یادشون رفته که فرقشون با استادای دانشکده اینه که دانشجوها ترمای بعد گیرش نیستن و ممکنه هر ساعت از شبانه روز تو دانشگاه یا خیابونای اطرافش مجدداً زیارتش کنن.



*اینایی که پس از ریدن در آزمون و خروج از سالن امتحان، لحظه‌ای مکث میکنن،خیره میشن به افق و اراده میکنن که ترم بعد جبران خواهند کرد.

اینا همونایی‌ن که معمولاً ترم بعد سفت‌تر میرینن.



*اینایی که 90 دقیقه سر امتحان فقط و فقط با تخماشون بازی میکنن، اما معتقدن که "لا تقنطوا من رحمة الله".برای همین وقتی دارن ورقا رو جمع میکنن میفتن به خایه‌مالی که: یه دقیقه،فقط یه دقیقه.



*این استادای دانشکده معارف که وقتی دانشجوها رو میندازن، بعضاً منتظرن طرف بره پیششون تا بار دیگه وجه تازه‌ای از اسلام رحمانی رو بهش نشون بدن:

-به به آقا کامی!چه عجب بعد از اون همه غیبت!خوبی شما؟
-استاد...
-میدونم! مریض بودی. کار داشتی.استغفروالله از دست شما جوونا! اگه میخوای پاس شی، فردا موهاتو کوتاه کن، جای اینجور تیشرتا هم یه پیراهن ساده بپوش بیا.
اونوقت بهت میگم برای تحقیقت درباره "تفخید" چیکار کنی. پس تا فردا ان شاء الله.
عقده یعنی کسی که اولین بار میره تو لیست، مدتش طبق قوانین باید سه روز باشه ولی یهو میشه دو ماه
     
  
مرد

 
این سطحِ بالای اعتماد به همدیگه در روابط عاشقانه در میهن عزیزمون ایران که باعث میشه دوست پسر-دوست دخترا
اولین کلمه‌ای که بعد از "سلام" ادا میکنن "کجایی؟" باشه.

یه جورایی که انگار همیشه بیمِ روی کار یا زیر کار بودنِ طرف مقابل رو دارن.


*****************************************************


این خارج نشسته‌های موافق تحریم که میگن: "بابا بذار تحریم کنن، مرگ یه بار، شیون یه بار. شاید این مردمِ بی‌عرضه‌ی ما بلند شن."

حالا خودش کونش رو کرده تو دریاچه لوچ لوموند، داره برای اینایی که شیششون گرو نُه‌شونه تِز میده.

جالبیش هم اینه که فانتزیش از انقلاب و عوض شدنِ حکومت اینه که یه روز برگرده ایران، بره کیش و شبا دانسینگ تو کاباره رویال...
بعد هم بدوئه سمت ساحل و این بار کون مبارک رو بکنه تو خلیج همیشه فارس.


*****************************************************


این نوشتن با دست چپ، تایپِ اس‌ام‌اس با دست چپ و سایر اعمالِ خداپسندانه با دست چپ که برای افرادِ راست‌دست نوعی تنوّع و تفریح به حساب میاد.


این ماشینا که چپ میکنن و این پسرای نوبلوغ که دائم راست و این فاکرمنا که چپ و راست.


این راست‌های "میانه" رو.


این پیرمردا که همیشه یه آشنا دارن که اوایل انقلاب ازون چپا بوده اما الان بیا و ببین چه دم و دستگاهی.


این برخاستنِ راست از دنده‌ی چپ که میشه مجلس هفتم.


این دخترانِ حقیقت‌دوستی که برای معرفت واقعی و اصیل همیشه از شریک عاطفیشون راستش رو میخوان.
عقده یعنی کسی که اولین بار میره تو لیست، مدتش طبق قوانین باید سه روز باشه ولی یهو میشه دو ماه
     
  
مرد

 
این شبکه مجاهدین که به این شکل فعالیت میکنه:


الف-گنده گوزی:

فرضاً چهار نفرتا جوون جمع شدن سرِ کوچه‌شون حوالیِ امام حسین و دارن با هم گوزوژعر میگن، میخندن. اینا اینطور خبر رو کار میکنن:

"طبق آخرین اخبار هم اکنون سیل خروشانِ جمعیت به سمت میدان آزادی در حرکت است.
بر اساس شهادت حاضرین، تظاهرات کنندگان شعارهایی را بر ضد نظام ارتجاع سر میدهند."




ب-مزدور سازی:

سیستمشون طوریه که کلاً هر کی تو این مملکت یه سر و کاری با دولت داشته مزدوره.
طوری هم همه رو در این دایره جا میدن که اگه یکی یه روز کون مبارکش رو با آب بشوره مزدور خطاب میشه.
چون آب توسط وزارت نیرو وارد لوله‌ها شده و این یک نوع وابستگی به نظام و جیره خوری به حساب میاد.




ج-رعایت بی‌حد و حصرِ امانت خبری:

مثلاً نص صریح خبر اینه:
"هیئت مذاکره کنندگان هسته‌ای جمهوری اسلامی ایران، امروز پشت دربهای بسته با همتایانِ آلمانی خود در برلین به رایزنی پرداختند"

بعد اینا اینطور خبر رو پخش میکنن:

"یک مشت جیره خوار حکومت دجّال آخوندی جهت تسریع ساخت بمب اتم،امروز در برلین به شکل مخفیانه با دلّالانِ دولت آلمان به زد و بند پرداختند"
عقده یعنی کسی که اولین بار میره تو لیست، مدتش طبق قوانین باید سه روز باشه ولی یهو میشه دو ماه
     
  ویرایش شده توسط: alinumber7   
مرد

 
*این مایه دار زاده‌ها که عملاً تئوریِ مُتقن سعدی مبنی بر "نابرده رنج، گنج میسر نمی شود" رو تبدیل کردن به خایه باقر.



*اینایی که جای عدم مُدارا و پذیرفتنِ وضعیتِ حاضر سرمایه، میرن می گردن تو خونواده این بچه بورژواها و مثلاً میبینن خواهرزاده باجناقِ یکیشون یه بیماری لاعلاج داره؛

بعد میرن همه جا ماجرا رو تعریف میکنن تا کمی اطمینان قلب پیدا کنن که "جل الخالق! با این همه پول، درد خودشون رو دارن..."

بعضاً دیده شده بعد از نقل این حکایت میگن:" ای آقا، اول تندرستی بعد پول". در حالی که خوشون از دیسک کمر و بیماری قلبی رنج میبرن و به علت بی‌پولی قادر به درمانش نیستن.




*این فیلم و سریالهای رسانه ملّی که بر اساس شادیِ قشرِ فقیر ساخته شده.

طرف(سیروس گرجستانی) صبح و شب داره نموده میشه تو کوچه بازار، بعد شب میره خونه با پسرش (علی صادقی) شروع میکنن دور هم میگوزن، دست میزنن میخندن.




*این مایه دارا که تلورانس بچه محلیشون بر اساس موقعیته.
وقت مُخ زدن و لاسیدن From Niavaran. وقتی که یه جا گیر میفتن و نزدیکه کون رو باخت بدن میگن من خودم بچه دروازه دولابم.
عقده یعنی کسی که اولین بار میره تو لیست، مدتش طبق قوانین باید سه روز باشه ولی یهو میشه دو ماه
     
  
مرد

 
این رستم که همون اول جنگ یه لگد زد به تخمای رویینِ اسفندیار و تبدیل شد به خایه باقر.


این سودابه که میخواست نقش Sugar Mommy رو بازی کنه برای سیاوش جون.


این رستم که دشمن رو گرفت و
"برو راست خم کرد و چپ کرد راست/خروش از خم چرخ چاچی بخاست"



این کاوه آهنگر که یهو تریپ "محمد بو عزیزی" برداشت و کون ضحاک گذاشت.


این "جام جهان نما"ی کیخسرو که نشون میده تکنولوژیِ Google Map در اصل متعلق به آریایی‌هاست. رسانه شمایید.


این "اشک‌بوس" که وقتی قهرمانِ یه فیلم هالیوودی پیش معشوقه‌ش گریه میکنه زیاد دیده میشه.


این بیژن که منیژه کردش تو گونی.


این سهراب که اگه جای بازوبند، مُچ‌بند داشت به گا نمیرفت.


این گُردآفرید که اومد تو یه برنامه زنده تو شبکه یک به همه اشتباهاش اعتراف کرد و گفت امیدواره خدا بهش این توفیق رو بده که یه روز تبدیل بشه به فاطی کماندو.
عقده یعنی کسی که اولین بار میره تو لیست، مدتش طبق قوانین باید سه روز باشه ولی یهو میشه دو ماه
     
  
صفحه  صفحه 28 از 49:  « پیشین  1  ...  27  28  29  ...  48  49  پسین » 
شوخی و سرگرمی سکسی

ژانر

رنگ ها List Insert YouTube video   

 ?

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti Forums is not responsible for the content of external sites

RTA