ارسالها: 425
#1
Posted: 20 Apr 2010 18:56
دکتر سلیمان الهورانی در حین جراحی یک بیمار به تصور این که کیست بیمار را در می آورد اشتباها تمام بیضه سمت راست بیمار را از بدنش بیرون آورد. این پزشک از کارش اخراج شده و تحقیقات دراین باره ادامه دارد
منبع
با تو سرسبزی از ایثار سیه پوشان است
ای مسلط دستت از خون شهیدان سرخ است
ویرایش شده توسط: Alihandicam
ارسالها: 425
#2
Posted: 28 Apr 2010 03:22
اخباری تکان دهنده از خانه های مجردی
او در پاسخ به پرسش مجري برنامه که پرسيد:« آيا آماري از خانههاي مجردي در تهران داريد؟» با عذرخواهي از شنوندگان راديو گفت: « معتقدم بايد خبرها را به خانوادهها داد...يک بار ديگر از شنوندگان راديو عذر ميخواهم، 27 درصد از جوانان (اعم از پسر و دختر) خانه مجردي دارند. در حالي که اين رقم بايد در عدد چهار ضرب شود؛ چون هر پسري دست کم چهار دوست دارد ـ البته حساب آنان که دانشجو هستند و خوابگاه ندارند و دنبال خانه ميگردند، جداست ـ بدتر اينکه بعضي از اين افراد متاهلند و خانه مجردي دارند.»
تهران امروز - تازهترين برنامه بحث روز راديو تهران درست از لحظهاي جذاب شد كه مجيد اميدي، مدير حوزه فرهنگي اجتماعي سازمان ملي جوانان از شنوندههاي راديو عذرخواهي كرد و گفت:« 27 درصد از جوانان خانه مجردي دارند».
ماجرا احتمالا وقتي برايتان جذابتر ميشود كه متوجه شويد موضوع اصلي اين برنامه بررسي دلايل افزايش سن ازدواج در ايران بود. در اين برنامه راديويي علاوه بر مجيد اميدي، اقبالپور، مدير پژوهش مرکز امور زنان نهاد رياست جمهوري و محمد احمدي، متخصص علوم تربيتي و روانشناسي هم حضور داشتند. ماجراي خانههاي مجردي در تهران موضوعي است كه در اندك روزهاي گذشته از سال جديد مورد توجه چند رسانه قرار گرفته.
پيش از اين يكي از خبرگزاريها اقدام به تهيه گزارشي چند وجهي درباره تمايل جوانان به داشتن خانه مجردي كرده بود. اتفاقا در آن گزارش هم مجيد اميدي يكي از افرادي بود كه به عنوان كارشناس نسبت به افزايش آمار خانههاي مجردي در ايران هشدار داده بود. او گفته بود: «تعداد زيادي از جوانان در تهران زندگي مجردي دارند. اين مسئله متأسفانه در كلانشهرها نمود بيشتري دارد. اين آمار تكاندهنده است و هشداري براي خانوادها محسوب ميشود. واقعيت اين است كه خانوادهها خواسته و ناخواسته زمينه را براي زندگي مجردي فرزندانشان فراهم ميكنند و در برابر اين دگرگوني و تمايلات جوانان سكوت ميكنند.» برنامه بحث روز راديو تهران البته پيش از حرفهاي مجيد اميدي هم با حرفهاي محمد احمدي گرم شده بود.
او افزايش سن ازدواج را تهديدي براي جامعه ايران اعلام كرد و از نهادها و سازمانهاي مربوطه خواست به اين موضوع جديتر نگاه کنند. البته خانم اقبالپور هم بر اساس پژوهشهايي که مرکزشان انجام داده بود، گفت: «تجرد قطعي براي دختران از 45 سال به بالاست.» با اين حال بازهم بايد به خطوط ابتدايي گزارش بازگشت و داغترين حرفهاي اين بحث راديويي را از زبان مجيد اميدي پيگيري كرد.
او در پاسخ به پرسش مجري برنامه که پرسيد:« آيا آماري از خانههاي مجردي در تهران داريد؟» با عذرخواهي از شنوندگان راديو گفت: « معتقدم بايد خبرها را به خانوادهها داد. متاسفانه با وجود افزايش اطلاعات رسانهاي، خيليها مقهور ادبيات و فرهنگ بيروني ميشوند. انگار خيليها سنتهايشان را از دست دادهاند. ميشنويم معمولا وقتي ميپرسند چرا ازدواج نميکنيد، ميگويند چون شغل نداريم. چون مسکن نداريم... اما ما تناقضاتي در اين پژوهشها ميبينيم. در يک شهرستان، 84 درصد از کساني که از هم طلاق گرفته بودند، داراي منزل ملکي بودند. يعني مشکل مسکن نداشتند. بلکه مشکل عاطفي بود. ازدواج موفق سه شرط ميخواهد؛ آموزش مداوم، از لحظهاي که فرد به دنيا آمد تا هنگام ازدواج. دو، مشاوره و بالاخره انتخاب؛ انتخاب دقيق. يک بار ديگر از شنوندگان راديو عذر ميخواهم، 27 درصد از جوانان (اعم از پسر و دختر) خانه مجردي دارند. در حالي که اين رقم بايد در عدد چهار ضرب شود؛ چون هر پسري دست کم چهار دوست دارد ـ البته حساب آنان که دانشجو هستند و خوابگاه ندارند و دنبال خانه ميگردند، جداست ـ بدتر اينکه بعضي از اين افراد متاهلند و خانه مجردي دارند.» به هر حال به نظر ميرسد با حرفهاي رد و بدل شده در اين برنامه راديويي و پيگيريهايي كه پيش از اين درباره زندگي مجردي جوانان صورت گرفته بود، موضوع خانههاي مجردي- بهويژه در تهران- قرار است با حساسيت بيشتري پيگيري شود.
پيش از اين يكي از خبرگزاريها براي پيگيري ماجرا، گزارشي از آژانسهاي املاك در شمال تهران تهيه كرده بود و از قول صاحب يك آژانس آورده بود: «بيشتر متقاضيان ما براي خانه مجردي جوانان هستند. در حالي كه در گذشته بيشتر مردها مشتري ما بودند، اما الان خانمها از مردها پيشي گرفتند. مردهايي را ميشناسيم كه به دور از چشم همسرانشان براي دوستان خود آپارتمان اجاره كردهاند و هزينههاي زيادي را ميپردازند.
در همين محله، دخترها و پسرهاي جوان و پولداري را ميشناسم كه در روز فقط چند ساعت در آپارتمان اجارهاي خود هستند؛ در واقع براي خوشگذراني و راحت بودن، حاضرند بالاي 30 ميليون تومان وديعه و 500 هزار تومان اجاره بدهند.» با وجود تمام اين پيگيريها و ارائه آمار، خواندن حرفهاي محمد زاهدي اصل رئيس انجمن مددكاري ايران هم جالب است.
او تمايل جوانان به استقلال و زندگي مجردي را از زاويه ديد خودش طبيعي ميبيند:«هر جواني تمايل دارد كه زندگي مستقلي داشته باشد بنابراين از اين جهت امري طبيعي است اما نبايد از نظارتها غافل شد. از طرفي وقتي نتوانيم شرايط تشكيل زندگي مشترك را براي جوانان فراهم كنيم، به دليل طولاني شدن دوران تجرد و بالا رفتن سن ازدواج اين امر باعث ميشود در موقعيتي قرار گيرند كه احساس كنند سربار خانوادهها هستند.»
و بالاخره حرفهاي پاياني او كه احتمالا بهترين پايان هم براي اين گزارش است: «همه جوانها براي خوشگذراني زندگي مجردي را انتخاب نميكنند. گاهي اوقات شرايطي پيش ميآيد كه جوانان مجبور هستند اين نوع زندگي را انتخاب كنند.»
منبع
با تو سرسبزی از ایثار سیه پوشان است
ای مسلط دستت از خون شهیدان سرخ است
ارسالها: 425
#3
Posted: 1 May 2010 04:45
یک زن 72 ساله، دوستان و اقوامش را با افشای این حقیقت که قصد بچه دار شدن از نوه اش را دارد، شوکه کرد!
یاهو نیوز : خانم پیرل کارتر، 72 ساله، گفته است که او هیچگاه از الان شادتر نبوده است ، بعد از اینکه رابطه با محارم را شروع کرده است، او با نوه 26 ساله اش ، فیل بایلی، رابطه دارد. / خانم بازنشسته از ایندینا در آمریکا است.او اکنون به دنبال یک رحم اجاره ای است که فرزند مشترک او و نوه اش را حامله شود/ او گفته که نظر بقیه برایش مهم نیست، او عاشق فیل است و فیل نیز عاشق اوست. من فرزندم را دستانم نگه خواهم داشت و فیل نیز یک پدر مفتخر خواهد بود. /عاشق این خانم ، پسر دخترش است / او گفته است که بار اولی که فیل را دیده است، فهمیده که رابطه مادربزرگ و نوه ای نخواهند داشت! برای اولین بار بعد از سالها من از لحاظ جنسی زنده ام، اولین بار ، در هفته دومی که با هم بودیم، بعد از شام و شراب، خانم اولین اقدام را برای رابطه کرده اند. من او را به اتاقم صدا زدم، او را به روی تخت نشاندم ، به او تکیه کردم و او را بوسیدم، من فکر می کردم که او مرا پس بزند ، اما او در پاسخ مرا بوسید. / فیل نیز گفته است که من نیز می خواستم او را ببوسم ، احساسم مرا گیچ کرده بود! /بله هنگامی که در جای عمومی همدیگر را می بوسیم، مورد تمسخر قرار می گیریم ، اما ما اهمیتی نمی دهیم. شما نمی توانید تصمیم بگیرید که عاشق چه کسی می شوید!/ این زوج قصد داردن 54هزار دلار برای یک رحم اجاره ای بپردازند. /آنها در آگهی خود، برای خانم که رحمش را اجاره دهد و فکرش نیز باز باشد، درخواست داده اند و و روکسانا به آنها جواب مثبت داده است.
منبع
با تو سرسبزی از ایثار سیه پوشان است
ای مسلط دستت از خون شهیدان سرخ است
ویرایش شده توسط: Alihandicam
ارسالها: 425
#4
Posted: 2 May 2010 19:28
مجازات مردان انگلیسی که به فاحشه خانه بروند
ایران اکونومیست: طبق قانون جدید در بریتانیا، داشتن سکس با زنانی که مجبور به تن فروشی شدهاند، پیگرد قانونی و مجازات در پی خواهد داشت.
پارسینه: طبق قانون جدید در بریتانیا، داشتن سکس با زنانی که مجبور به تن فروشی شدهاند، پیگرد قانونی و مجازات در پی خواهد داشت. این قانون در راستای مبارزه با تجارت انسان، از آغاز ماه جاری به اجرا درآمده است.
به این ترتیب مردانی که زنان را در ازای پرداخت پول مجبور به رابطه جنسی کنند نه تنها جریمهی نقدی میشوند، بلکه این مجازات برای آنان به عنوان سوء پیشینه محسوب میگردد.
در این رابطه حتی این ادعا که مرد از اجباری بودن یا غیر اجباری بودن تن فروشی توسط زن بی اطلاع بوده، نیز تاثیری در تخفیف مجازات نخواهد داشت. این عمل در قانون جدید تجاوز محسوب میگردد.
طبق تخمین معاون شهردار لندن، کیت مالتهاوس، تنها در شهر لندن 900 فاحشه خانه وجود دارد که 80 هزار زن در آنها مشغول به کارند. 80 درصد از این زنان توسط دلال های سکس یا سازمان های تجارت انسان وادار به تن فروشی میشوند.
منبع
با تو سرسبزی از ایثار سیه پوشان است
ای مسلط دستت از خون شهیدان سرخ است
ارسالها: 425
#5
Posted: 3 May 2010 05:48
"اخلاق جنسی ملاها"
برای بسیاری از زنان ایرانی ازدواج موقت اغلب تنها امکانی است که بتوانند از طریق آن درآمد داشته باشند. زنانی هستند که کم سواد و فقیرند. بسیاری از آنان خشونت را تجربه کردهاند. بیشتر آنان در آغاز سن سی سالگیاند و شانسی برای پیدا کردن کار ندارند.
شهرزادنیوز: در روزهای 25 و 26 آوریل در سینمای "گارتن باو" در وین فیلمی با نام "در بازار جنسیت" به کارگردانی سودابه مرتضایی به نمایش درآمد. پس از نمایش فیلم، جلسهی بحث و گفتگو با حضور کارگردان برگزار شد. به همین مناسبت در روزنامهی استاندارد اتریش مطلبی تحت عنوان "اخلاق جنسی ملاها" به قلم مری دیسُسکی در تاریخ 25 آوریل منتشر شده که ترجمهی آن در زیر آمده است.
ازدواج موقت، اخلاق دوگانه، قراردادن مجدد پرده بکارت: اینها موضوعاتی در ارتباط با سکسوالیته در ایران هستند که در مورد آن در "گارتن باو" گفتگو شد.
مردان ایرانی که از عهده مخارج "ازدواج معمولی" برنمیآیند یا چهار زن دارند، میتوانند با تعداد دلخواه از زنان ازدواج موقت داشته باشند. تنها شرط این است که مدت ازدواج و مقدار مهریه به هنگام عقد مورد توافق قرار گرفته باشد. برای حداقل نیم ساعت و حداکثر 99 سال میتوان زمان ازدواج موقت را تعیین کرد. از آنجائیکه سکس خارج از ازدواج در اسلام ممنوع و مجازات آن مرگ است، ازدواج موقت امکان راحتی است که سکسوالیته را با اعتقادات هماهنگ میکند. (البته توجه دارید که فقط برای مردان!)
ازدواج موقت فحشا است
سودابه مرتضایی دراین باره میگوید: برای بسیاری از زنان ایرانی ازدواج موقت اغلب تنها امکانی است که بتوانند از طریق آن درآمد داشته باشند. زنانی هستند که کم سواد و فقیرند. بسیاری از آنان خشونت را تجربه کردهاند. بیشتر آنان در آغاز سن سی سالگیاند و شانسی برای پیدا کردن کار ندارند. آنان ناگزیرند زندگی خود و بچههایشان را تامین کنند و از راه ازدواج موقت تامین معاش میکنند. زنان فقیر از سوی مقامات ایران تشویق به ازدواج موقت میشوند. سیران آتِس، وکیل و نویسندهی کتاب "اسلام به یک انقلاب سکس نیاز دارد"، میگوید: ازدواج موقت که از آغاز از سوی سران مذهبی مورد تایید قرار گرفته، شکلی از فحشا بوده و هرگز این تفکر پشت آن نبوده که برای زنان هم روابط جنسی پیش از ازدواج را امکانپذیر نماید.
اخلاق دوگانه
برای حمیدرضا توکلی، هنرمند، ازدواج موقت یکی از بسیار دلایل موجود برای اخلاق دوگانهی رژیم حاکم بر ایران است. از نظر او ازدواج موقت به عنوان یک "برنامهی ساخته و پرداختهی ملاها از دوران قدیم برای کنترل اتاق خواب طرح ریزی شده است." ملاها از طریق سندسازی به ازدواج موقت و طبیعتا سکس پیش از ازدواج مشروعیت دادند، چیزی که البته ممنوع است. طرح موضوع ازدواج موقت، به عنوان مبحثی مورد تایید از سوی سران نظام، شکلی از سکس پیش از ازدواج است و البته به این مفهوم یک تابوشکنی میباشد. بسیاری از جوانان ایرانی در موقعیتی قرار دارند که بر ضد دخالتهای رژیم در زندگی خصوصیشان و حق شخصی آنان برای تعیین چگونگی زندگی جنسیشان دست به شورش بزنند. اخلاق سکس آنان در سالهای اخیر به شدت تغییر کرده، به طوری که نسل جوان ازدواج موقت را برای نمونه بیشتر "راه پراگماتیستی فرار قانونی از قانون" میداند، به عنوان مثال زمانی که زنان و مردان بخواهند اتاق مشترکی در یک هتل رزرو کنند.
تجارت با پردهی بکارت
این که امروزه سکس پیش از ازدواج برای جوانان ایرانی بخشی از زندگی روزمره شده، طی تحقیقات متعددی به اثبات رسیده است. طبق این تحقیقات برای نمونه حدود 50 درصد از دختران ایرانی گفتهاند که پیش از 14 سالگی ارتباط جنسی داشته اند. همزمان سن ازدواج به 26 سال افزایش پیدا کرده است. به گفتهی سیران آتس، بسیاری از جوانان "زیر چادر" برای زندگی جنسی آزاد خود تصمیم میگیرند. اما عجیب این است که مردان جوان هنوز میخواهند فقط با دختران باکره ازدواج کنند. بسیاری از زنان جوان به همین دلیل با مراجعه به پزشک زنان، پردهی بکارت خود را میدوزند - این پدیده نه تنها در ایران بلکه در سراسر جهان اسلام وجود دارد و یک بازار بزرگ و پر رونق است.
منبع
با تو سرسبزی از ایثار سیه پوشان است
ای مسلط دستت از خون شهیدان سرخ است
ارسالها: 425
#6
Posted: 5 May 2010 12:10
تجارت سکس و تن فروشى
از آن جایى که پدیدهى تجارت سکس و تن فروشى عمدتا در حوزهاى طبقه بندى مىشود، که در رابطه با خشونت علیه زنان است - و با در نظر گرفتن روابط و شرایط غیر انسانى حاکم بر این حوزه- قصد من این است که در راستاى مسایل زنان، بر روى این پدیده متمرکز شوم. مسالهى کودکان درگیر در این تجارت، که ابعاد بسیار وسیعى را در بر مىگیرد و هم چنین تن فروشى مردان، مقولات و حوزههاى مشخصى هستند که فعلا در این بحث به آن نمىپردازم.
تن فروشى و تن خرى
به دیدهى من اصولا نمىشود به پدیدهى «تن فروشى» پرداخت، بدون این که به امر «تن خرى» - که روى دیگر سکهى تجارت سکس و در واقع، یکى از عوامل انباشت سرمایه است اشارهاى نکرد. متاسفانه به این جنبه از این مساله، که استخوان بندى اصلى عرصهى وسیع تجارت سکس را تشکیل مىدهد، تاکنون کمتر توجه شده است و کم و بیش از جانب بورژوازى حاکم بر کشورها و یا به طور کلى گرایشات بورژوایى - با نیات خاصى و در اشکال مختلف از پرداختن به آن جلوگیرى شده است.
تا اواخر قرن بیستم، فحشا یکى از به اصطلاح حوزه هاى ممنوعهاى بوده است، که در سطح وسیع اجتماعى یا اصولا به آن برخوردى صورت نمىگرفته است و یا نهایتا در مورد آن مزاج و شوخى مىشده است. در هر حال، تن فروشى هیچ گاه به عنوان یک پدیدهى با اهمیت اجتماعى، موضوع بحثى جدى نبوده است. امروزه نیز هر چند که همه در مورد مقولهى «تن فروشى» اظهار نظر مىکنند، حتا دست اندرکاران جمهورى اسلامى، اما هنوز در مورد «تن خرى» - که مبتنى بر سود است- حساسیت لازم نشان داده نمىشود؛ جز از جانب مخالفان واقعى جامعهى مردسالارى و مدافعان واقعى حقوق انسانى زنان و کودکان؛ جز کسانى که قصد دارند سود نهفته در این رابطهى کالایى را نشان دهند؛ آنهایى که مىخواهند، رابطهى کالایى در جامعه از بین برود؛ آنهایى که مىخواهند، جامعهى سرمایه دارى مبتنى بر سود کالایى از ریشه واژگون گردد و به جاى آن یک جامعهى واقعا آزاد و برابر برقرار شود. بحث من در مورد تجارت سکس و تن فروشى، در واقع ورودى است به این عرصهى معین.
علل و ریشه هاى تن فروشى و تن خرى
اجازه بدهید این بحث را از این جا شروع کنم، که ما در یک دنیاى نابرابر و سراسر تبعیض آمیز زندگى مىکنیم. دنیایى که در آن همه چیز، حتا انسانها را به کالا تبدیل کردهاند. سکس، به عنوان یکى از ابتدایىترین نیازهاى بشرى، را به همان راهى کشاندهاند که سایر مایحتاج ضرورى زندگى انسانى به آن راه کشانده شده است. همه چیز را وارد بازار داد و ستد و معامله و تجارت کردهاند. همه چیز را تبدیل به کالایى براى خرید و فروش کردهاند. در چنین جهانى، سکس نیز کالا مىشود و قابل خرید و فروش. نظام سرمایه دارى همهى زمینه هاى این تبادل کالایى را فراهم کرده است. نقش سودآورى کالا، اولین عاملى است که دنیاى سرمایه دارى به آن تکیه مىکند. اما این سودآورى متحقق نمىشود، مگر آن که هم راه و و همسان با دیگر تبعیضها و نابرابرىهاى مختلف اجتماعى شود. این نابرابرىها و تبعیضها، در واقع، بستر اصلى موجودیت سرمایه دارى را تشکیل مىدهند. تجارت سکس نیز به مثابه نمودى از تحقیر جامعهى بشرى، بر این نابرابرىها و تبعیضهاى اجتماعى و جنسى استوار است و در جهت غیر انسان ساختن زنان، یعنى تبدیل آنان به کالا، نقش برجستهاى را ایفا مىکند.
افزایش تضاد بین فقر و ثروت در یک جامعه، بدان معنا است که انسانهاى آن جامعه نیز بیش از پیش با هم نابرابر شدهاند. هنگامى که درصد نرخ بیکارى و گرسنگى در میان توده هاى میلیونى بالا مىرود و در مقابل، مشتى سودجوى انگشت شمار از بهترین و لذت بخشترین شرایط زندگى بهره مىگیرند، نشانهى بارز نابرابرى انسانها و تثبیت بیشتر آن تبعیضها را مىبینیم. در چنین شرایطى، تجارت سکس به عنوان یکى از عناصر نفع برندهى این شرایط نابرابر زیست انسانها، رونق مىگیرد.
خوب به اطرافمان نگاه کنیم. تجارت سکس براى آن که زنده بماند، از کجا سربازگیرى مىکند؟ غیر از این است، که عمدتا مردم ندار، با دست مزدهاى پایین، بیکار، بى خانمان و فقیر و گرسنه را مورد هدف خود قرار مىدهد؟ آن هم در شرایطى که فقر و بیکارى در دنیاى امروز فمینیزه شده است. و زنان، فقیرترین و بیشترین تعداد بیکاران و کم درآمدترین افراد جامعه را تشکیل مىدهند. بنابراین، زنان به عنوان شکار اول، مورد هدف تاجران و دلالان سکس قرار مىگیرند. تجارت سکس، معاملهاى است که یک طرف آن را افراد، گروه ها و یا دسته هایى تشکیل مىدهند که بیشترین منافع را از وجود و گسترش آن مىبرند و در طرف دیگر آن، میلیونها انسانى هستند که بیشترین لطمات را از آن مىبینند و مورد شدیدترین استثمارها قرار مىگیرند، تا سودآورى کلان دستهى اول را تامین کنند. این معامله، در واقع، مانند معادلهاى است که دو طرف قضیه آن به هیچ رو برابر نیستند. و با هیچ حسابى هم نمىشود برابرشان کرد. این معامله دون شان انسان است. این معامله، معادلهاى است که رابطهى نزدیکى با «درآمد کسب نشده» دارد، که نقش آن در سرمایه و مالکیت خصوصى غالب شده است و علت وجودى آن را تضمین مىکند. منظور من از «درآمد کسب نشده»، همان چیزى است که به آن در حوزهى اقتصاد"Unearned Income" مىگویند. این ترم براى توضیح و تعریف درآمدى است، که متعلق به سرمایه داران است، در حالى که خود آنها براى کسب آن کار نکردهاند. دیگران کار مىکنند، اما درآمد حاصل از کارشان به سرمایه داران تعلق مىگیرد. این همان پدیدهاى است، که جنبهى استثمار دارد و اساس سرمایه دارى را تشکیل مىدهد.
درآمد حاصل از تجارت سکس، در واقع، «درآمد کسب نشده»اى را براى تاجران سکس به ارمغان مىآورد؛ درآمدى که در ازاى کار خویش کسب نمىکنند، بلکه از قبل کار دیگران - کارگران سکس تصاحب مىنمایند.
از این که از چه زمانى تجارت سکس به این صورت گسترده در آمده است، اطلاع دقیقى در دست نیست. اما این را مىشود به جرئت گفت، که اکثر کسانى که در این زمینه کار و تحقیق کردهاند، بر این امر تاکید دارند که صرف نظر از تفاوت در اشکال بروز تن فروشى در هر دورهى تاریخى، تقریبا در تمام جوامع بشرى - هر جا که داد و ستد و خرید و فروش کالایى وجود داشته است- خرید و فروش سکس هم رایج بوده است.
کارگران سکس که معمولا «فاحشه» خوانده مىشوند، در طول تاریخ و در تمام جوامع بشرى، همواره در یک وضعیت غیر عادى بسر بردهاند. آنان به طور کلى به مثابه یک دسته بندى اجتماعى مطرح بودهاند؛ زنانى که به نورمهاى رفتار جنسى «وفادار» نیستند! لذا، آنها به درون مدار اصلى جامعه راه پیدا نمىکنند و در حاشیهى جامعه جاى داده مىشوند. کارگران سکس، صرف نظر از مواجهه با شرایط بردگى، مورد ستمهاى دیگرى نیز قرار مىگیرند؛ ستمهایى که در نفس خود مشابه ستمهایى است، که توسط کارگرانى که در مشاغل پایین جامعه - به خصوص در بخشهاى غیر رسمى کار مىکنند، تجربه مىشود. علت وجودى این واقعیت دردناک، که وسیع ترین تعداد کارگران سکس را همواره زنان تشکیل مىدهند را باید در بنیان جوامع طبقاتى - مبتنى بر نابرابرى و تبعیض جستجو کرد.
در نورمهاى اجتماعى موجود، مردان همیشه «نان آور» خانواده محسوب مىشوند و زنان به اصطلاح «نان خور» و «متکى» به مردان. تن فروشى از همین جا شروع مىشود. زنان را به موجوداتى تبدیل مىکنند، که براى کسب امتیازات مادى، یا به عبارت بسیار ساده براى غذاى به اصطلاح مناسب، براى نان، براى لباس و سایر نیازهاى عمومى انسانى، تن خود را در اختیار کامل همسر خود قرار مىدهند، آن هم بدون آن که تمایلات شان اصلا در نظر گرفته شود؛ یعنى زنان در یک رابطهى نابرابر قرار داده مىشوند. به دیدهى من، اولین حالت تن فروشى، در واقع هم چون سایهاى از ازدواج رسمى، نمایان مىشود. رسمیتى که در جهان پر از تبعیض و نابرابرى، به عنوان یکى از راه کارهاى قانونى، موجه، مردم پسند و غالب در روابط انسانها، خود را به نادرست تحمیل کرده است. این سنت نادرست که زن در مقابل لذت بخشیدن جنسى به مرد، از حمایت اقتصادى وى برخوردار مىگردد، از دیرباز از طریق قراردادهاى رسمى جان گرفته و زواید و ضایعاتى را در طول تاریخ براى زنان به وجود آورده، که تن فروشى یکى از نمودهاى بارز آن است.
تن فروشى از همین جا، یعنى بر بستر همین شرایط متکى و وابسته کردن اقتصادى زنان به مردان، از دیرباز آغاز گشته و تداوم یافته است. و نه تنها این، بلکه مترصد فرصت مانده، که اگر چنان چه تعادل ازدواج «رسمى» بهم بخورد، از طریق راه کار دیگرى - تن فروشى زنان را هم چنان وابسته به مردان نگاه دارد. این جا، زنان وادار مىگردند که خود را به مردان دیگرى خارج از «ازدواج» بفروشند، تا باز هم این اتکا و وابستگى حفظ گردد؛ تا زنان هم چنان «نان خور» مردان باقى بمانند؛ تا به نابرابرى و تبعیضى که در بالا سخن از آن رفت، خدشهاى وارد نشود. در این وضعیت، فحشا و تن فروشى راهى مىشود براى ادامهى زندگى زنى که براى خود «نان آور» دایمى پیدا نمىکند. تاجر سکس بر چنین بسترى است، که سربازگیرى مىکند، سود تولید مىنماید و بر ثروت خود مىافزاید؛ بر بستر فقر، وابستگى زنان به مردان، و نابرابرىها و تبعیضهاى اجتماعى و اقتصادى. تجارت سکس به سیر تسلسل این تبعیض و نابرابرى خدمت مىکند، تا زنان هم چنان متکى به مردان باقى بمانند؛ حال یا به صورت ازدواج هاى رسمى و به اصطلاح براى تمام طول زندگى و یا به طور موقت و دورهاى. همین جا لازم است یادآورى کنم، که مسالهى صیغه - که به دیدهى من، بیان و مابه ازاى تعریف اسلامى از فحشا و تن فروشى است نیز بر همین پایه شکل مىگیرد.
به هر حال، فحشا و تن فروشى به یک مفر و فرصت و راهى تبدیل مىشود، که به زنى که قدرت نان آورى و گذران زندگى به هر دلیلى از وى گرفته شده است، تحمیل مىگردد. زنى که براى مثال از تحصیل و کسب لیاقتهاى کارى محروم شده است، یا از امکان کارآیى و نان آورى به دلیل سنتهاى مردسالارانه و نورمهاى عقب ماندهى - به خصوص مذهبى جا مانده است، زنى که فقر به عنوان یکى از شاخصهاى اصلى موقعیت اجتماعىاش تعریف مىشود و روابط مردسالارانهى حاکم بر جامعه شرایطى را به وجود مىآورد که وى را به مرد متکى سازد، زنى است که مىتواند به فحشا و تن فروشى کشیده شود. دقیقا به همین دلایل است، که همواره فقر و بیکارى از عواملى هستند که در بروز تن فروشى و تسریع رشد آن - که تن خران مفت خور از آن سودهاى کلان مىبرند نقشى اساسى بازى مىکند. توجه داشته باشیم که زنان متمول و دارا، زنان خانواده هاى بورژوا، که از آنان حمایت همه جانبهى اقتصادى اجتماعى مىشود، کمتر به تن فروشى در شرایط مشابه زنان فقیر روى مىآورند. تن فروشى در خانواده هاى دارا، شرایط و دلایل ویژهى خود را دارد و عوارض آن هم کاملا متفاوت با عوارضى است، که گریبان زنان فقیر جامعه را مىگیرد.
جنگ و تجارت سکس
به هنگام جنگ، فقر و بیکارى رشد مىکند. و زنان به عنوان اولین قربانیان جنگ، مورد تعرض و سربازگیرى تجارت سکس قرار مىگیرند. طبق آمار «سازمان عفو بینالملل»، دو هزار کارگر سکس در کوزوو به چهل و پنج هزار سرباز سازمان ملل متحد در این منطقه خدمات جنسى ارائه مىدهند. بالغ بر هجده هزار کارگر سکس در خدمت هشتاد و سه هزار نظامى ایالات متحده که در کره مستقر هستند، قرار دارند. هم چنین برآورد شده است که در سالهاى ۱۹۳۷ و ۱۹۴۸، ارتش ژاپن از صد تا دویست هزار کارگر سکس استفاده مىکرده است. در دوران جنگ، به خاطر رونق تجارت سکس، ایجاد و راهاندازى کلوپهاى شبانه هم در سطح وسیعى افزایش مىیابد. گردانندگان سودجوى این صنعت، نه به این خاطر به آن دامن مىزنند که لقمه نانى براى زنان بیکار و فقیر و جنگ زده فراهم شود، بلکه در ازاى خرید و فروش سکس در این کلوپهاى شبانه، نرخ سود خود را بالا مىبرند. آنها به سودآورى بیشتر مىاندیشند، در حالى که زنان تن فروش هدفى جز تامین و گذران زندگى خود و خانوده هاىشان ندارند.
با این همه، بگذارید بگویم که هر دوى این پدیدهها، یعنى پدیدهى زن فقیر و ندار و پدیدهى تاجر سکس، اما در یک موضوع و امر مشترک هستند؛ و آن هم موضوع و امر «مرگ و زندگى» است. زنى که فقیر و بیکار است، یا دست مزد ناچیزى دارد که کفاف مخارج حداقل زندگى خود و خانوادهاش را نمىدهد، براى آن که خود و فرزندانش را زنده نگاه دارد، به کار در تجارت سکس کشانده مىشود. در چنین شرایطى، تن ندادن به تن فروشى در حکم نابودى خود و فرزندانش است. منطقى ساده و به شدت انسانى در این کار وجود دارد. اما طرف دیگر این قضیه، یعنى صاحبان اصلى تجارت سکس، هم براى زنده ماندن و براى تداوم موجودیت خود است که در کورهى این تجارت مىدمند. اگر این کار را نکنند، موجودیت شان از بین مىرود. پدیدهاى به نام تجارت سکس دیگر زنده نمىماند، وجود خارجى پیدا نمىکند، و در نتیجه زندگى انگلى این زالوصفتان سودجو نیز به پایان مىرسد؛ زیرا که نفس و شیوهى زندگى آنان، بر اساس این معامله، بر مبناى خرید و فروش تسلسلى و سودآور کالاى سکس، استوار است. از این جهت است، که گفتم «تن فروشى» و «تن خرى»، دو روى سکهى تجارت سکس هستند. و نمىشود از تن فروشى سخن گفت، اما تن خرى سودآور تاجران سکس را از دیده دور داشت.
توجیه بورژوایى تن فروشى
بورژوازى تلاش مىکند، که نشان دهد فحشا یک پدیدهى پاتالوژیکى است و نتیجهى به اصطلاح «غیر طبیعى» و «غیر نورمال» بودن زنان. یعنى این که زنان فى نفسه «مجرم» هستند و بر اساس جنسیت شان، به طور «طبیعى» روسپى مىشوند. اگر راست مىگویند، بیایند به مطالبات و نیازهاى اقتصادى اجتماعى زنان پاسخ دهند، شرایط زیست زنان را تغییر دهند، وابستگى اقتصادى آنان را به آن به اصطلاح «نان آوران» پایان دهند، قوانین اجتماعى را به نفع زندگى سالم و خالى از خشونت و تبعیض دگرگون کنند، انسانها را از شرایط زیست برابر برخوردار نمایند، تا ببینند که چگونه ریشهى تجارت سکس مىخشکد؛ تا ببینند دلایلى که براى توضیح این پدیده به کار مىگیرند، تا چه اندازه از بیخ و بن بى اساس است؛ تا ببینند این نیمى از بشریت، «غیر طبیعى» که نیستند هیچ، بلکه در کمال عقل و سلامت بسر مىبرند و از این شرایط زیست غیر انسانىاى که براى آنها به وجود آورده شده است، متنفرند و عمیقا خواهان تغییر اساسى آن مىباشند.
صنایع مختلف در خدمت صنعت سکس
تجارت سکس، تجارتى متکى به خود نیست. شرکاى خود را دارد. صنایع و رشته هاى دیگر تجارى، بال و پر آن را مىگیرند و براى رونق آن و سرازیر شدن بخشى از سود حاصل از آن به جیب خود، برایش راه گشایى مىکنند. امروزه، صنعت سکس محصول یک هم کارى مشترک و همه جانبهى بینالمللى است. مثلا با صنعت توریسم گره خورده است و رابطهى تنگاتنگى با شرکتهاى هواپیمایى و توریسم بین المللى پیدا کرده است. وضعیت طورى شده است، که به بهانهى «توسعهى اقتصادى»، توریسم سکسى و جنسى را در کشورهاى مختلف گسترش مىدهند.
صنعت سکس با صنعت مهمان دارى و هتل دارى زنجیرهاى بینالمللى درهم آمیخته است. گردانندگان میکدهها، کازینوها، بارها و کلوپهاى شبانه، دانسینگها و باشگاه هاى عیش و عشرت، قمارخانهها، دست اندرکاران مواد مخدر، و حتا موزیک، ورزش، آگهى کالاهاى تجارى، مجلات مختلف پورنوگرافى - که یک بازار پنج میلیارد دلارى را تنها در آمریکا در اختیار خود دارد و از فیلمهاى پرسود پورنو و نمایش آن در اتاقهاى چنین هتلهایى سالانه در حدود صد و هفتاد و پنج میلیون دلار به جیب مىزند- و بسیارى از صنایع، حرفهها و رشتهها و بخشهاى دیگر، همه و همه به کمک تجارت سکس آمدهاند و به عنوان زنجیرهاى از مبادلهى سکس از این صنعت سودهاى کلان مىبرند. در همهى این رشتهها، زنان و کودکان به کالاهایى با مشخصهى سکس تبدیل شدهاند. حتا اینترنت هم به وسیلهاى براى تامین سودآورى بیشتر در این صنعت تبدیل گشته است. همهى حوزه ها و رشتههایى که در بالا از آنها نام برده شد، از کمک اینترنت در سازمان دهى تجارت سکس بهره مىگیرند. گزارش Internet or Intersex، در اینترنت، نشان مىدهد که در فاصلهى یک سال (۱۹۹۸ تا ۱۹۹۹) نزدیک به سیصد میلیارد دلار تجارت در اینترنت صورت گرفته است، که از این مقدار بالغ بر دویست و بیست و شش میلیارد دلار آن در زمینهى تجارت سکس بوده است. یعنى در واقع شصت الى شصت و پنج درصد این درآمد، حاصل از داد و ستد در زمینهى تجارت سکس بوده است.(مندرج در «ماه نامهى نگارستان»، پیش شمارهى اول، صفحهى بیست و هشت) فقط در آمریکا بین یک الى دو میلیارد دلار از راه کارتهاى اعتبارى براى به دست آوردن اطلاعات مستقیم سکسى از طریق اینترنت هزینه مىشود. امروزه حتا ورزش هم که قرار است در خدمت سلامت جسم و روان مردم باشد، مورد استفادهى تاجران سکس قرار مىگیرد. براى نمونه، دست اندرکاران و گردانندگان بازىهاى المپیک آتن در صدد دایر کردن مراکز فحشا براى ورزشکاران و توریستهایى که جهت تماشاى مسابقات به یونان سفر مىکردند، بودند؛ که البته این امر با واکنش شدید سازمانهاى مدافع حقوق زنان در یونان و در دیگر نقاط جهان روبرو گشت. این نمونه، خود نشان مىدهد که چگونه رشتهها و صنایع مختلف جهان سرمایه دارى در زمینهى سودآورى به یک دیگر مرتبط مىشوند.
قاچاق زنان
گلوبالیزاسیون به عنوان یک جنبهى عملکرد سرمایه دارى، تجارت سکس را هم گلوبال - جهانى- کرده است. صنعت سکس، امروزه صنعتى فراملى و جهانى است. براى این که این ادعا مستدل شود، کافى است نگاهى به قاچاق بین المللى انسانها و به خصوص زنان و کشاندن آنها به تجارت سکس بیاندازیم.
قاچاق انسانها، یک تجارت سودآور است و خطر مورد تعقیب قرار گرفتن عاملین آن نیز بسیار کم مىباشد. سالانه در جهان بیش از هفتصد هزار انسان، که عمدتا زنان جوان و کودکان هستند، از طریق قاچاق خرید و فروش مىشوند. تجارت سکس، این انسانها را در اسارت خود مىگیرد و از طریق کار آنها سالانه شش الى سیزده میلیارد دلار نصیب سازمانهاى مافیایى دست اندرکار این صنعت مىکند.
بنا به آمار، سالانه دو هزار زن و دختر جوان فقط از کشورهاى اروپاى شرقى، از طریق آلبانى و ایتالیا، به شکل قاچاق به اروپاى غربى وارد شده و به تن فروشى وادار مىشوند. دلالان کانادایى هشت هزار دلار براى قاچاق یک جوان آسیایى از فیلیپین، مالزى و یا تایلند مىپردازند و سپس آنها را پانزده هزار دلار به موسسههاى دست اندرکار تجارت سکس در کانادا مىفروشند. روى کارول در تحقیق خود در مورد وضعیت زنان تن فروش در ایتالیا مىنویسد: «وسعت و اعتماد به نفس این بازار آن چنان است، که گانگسترهاى ایتالیایى سفارش تعداد مشخص و تیپ مشخصى از زنانى را که لازم دارند براى هم کاران شان در آلبانى مىفرستند و آنها هم در مدت کوتاهى زنان مناسب را پیدا مىکنند. نیم بیشتر پنجاه تا هفتاد هزار تن فروشى که در خیابانهاى شهر رم زندگى مىکنند، خارجى هستند و از کشورهاى بالکان آورده شدهاند. آنان را در ایتالیا حراج مىزنند.»
قاچاقچیان، این زنان را به عناوین مختلف به خود مقروض مىکنند. آنها وانمود مىکنند که چون براى مسکن، غذا، پوشاک و وسایل آرایش این زنان هزینه کردهاند، لذا این زنان به آنها بدهکار هستند و باید تا سرحد جان کندن خود کار کنند، تا بتوانند این به اصطلاح بدهى را باز پرداخت نمایند. در حالى که سودى که از قبل خدمات جنسى این زنان به جیب این مفت خورهاى انگل مىرود، به مراتب بیشتر از مخارجى است که آنها براى این زنان هزینه مىکنند. کارگران سکس مهاجر و «خارجى»، به ویژه، در بدترین و ظالمانهترین شرایط ممکن زیست و در نازل ترین وضعیت بهداشتى کار مىکنند. و از آن جایى که هیچ مدرک و هویت قانونىاى هم ندارند، مرتبا مورد تهدید قرار مىگیرند که اگر به این شرایط تن ندهند، به حال خود رها خواهند شد، عقوبت خواهند دید، و یا به پلیس تحویل خواهند شد؛ تهدیدى که آنها را حداقل با خطر دیپورت به کشور خود مواجه مىکند. و این، خود به تنهایى کافى است تا آنها را وادار نماید، که به شرایط غیر انسانى موجود تن بدهند.
بنا بر گزارش پارلمان اروپا، هر تن فروش به طور متوسط روزانه سیصد دلار درآمد دارد، که فقط دوازده دلار آن به وى مىرسد و بقیه را برده دارها به جیب مىزنند. تجارت سکس حتا به بخشى از بودجهى برخى از دولتها تبدیل شده است. مثلا در تایلند، تجارت سکس بین پنجاه و نه تا شصت درصد بودجهى دولت تایلند را تشکیل مىدهد. طبق آمار «آى. ال. او»، این تجارت تا چهارده درصد مجموعهى فعالیتهاى اقتصادى تایلند، اندونزى، مالزى و فیلیپین را شامل مىشود. اصولا رابطهى دولتهاى سرمایه دارى با کارگران سکس، رابطهاى است بر مبناى سودجویى. دولتها و کارگزاران عالى رتبهى آن در اکثر کشورها، خود تاجران اصلى تجارت سکس هستند و از دیر ایام هم از جمله باج بگیران آن بودهاند.
در این دور تسلسل تن فروشى و تن خرى، زنان فقط مىتوانند یک جایگاه را اشغال کنند؛ و آن هم جایگاه تن فروشى است. در حالى که دلالان و تاجران سکس و قاچاق چیان دخیل در این کار، هم در جایگاه تن فروشى قرار مىگیرند و هم در جایگاه تن خرى. اینان تن انسانهاى دیگر را هزاران بار مى
با تو سرسبزی از ایثار سیه پوشان است
ای مسلط دستت از خون شهیدان سرخ است
ویرایش شده توسط: Alihandicam
ارسالها: 425
#7
Posted: 16 May 2010 07:07
جوانان آلمان؛ نسلی که تنها به سکس میاندیشد؟
در گذشتهای نه چندان دور در آلمان، فیلمهای پورنوگرافی در سکس- سینماهای کثیف اطراف ایستگاه مرکزی راه آهن پیدا میشدند. امروزه اما آزادند، در اینترنت برای همه. دیدن این فیلمها برای نوجوانان آلمانی چه پیامدی دارد؟
نوجوانان امروزی در اینترنت، بینندهی فیلمهایی هستند که شاید پدران و مادرانشان در روزگاری نه چندان دور، وقتی که همسن آنها بودند از دیدن اینگونه فیلمها، از شرم و حیا سرخ میشدند.
در آهنگ «نسل پورنو» از HyperoXide نسل امروزی نوجوانان آلمانی این چنین توصیف میشود: «ژاکلین ۱۶ ساله است که تا به حال با ۲۰ تا پسر خوابیده. سارا دوستش تنها با ۱۰ تا. نخستین سکس او سال پیش بود، وقتی که تنها ۱۳ سال داشت.»
اما وضعیت نسل جوان آلمان به این وخامتی که در این آهنگ توصیف میشود هم نیست. واقعیت این است که برای بسیاری نوجوانان و جوانان، دیدن فیلم پورنو بخشی از زندگی روزمره است. اما از این واقعیت آنگونه که خیلیها فکر میکنند، نمیتوان الزاماً نتیجه گرفت که این نسل تباه شده است. پترا گریم، کارشناس علوم ارتباطات در پژوهشی با نام «پورنو در وب۲» نظر نوجوانان را دربارهی مصرف پورنوگرافی در اینترنت جویا شده است.
نسلی افسارگسیخته در رابطهی جنسی؟
گریم معتقد است: «به نظر من نسبت دادن اصطلاح «نسل پورنو» به این نسل، درست نیست چرا که یک نسل را تا حد یک اصطلاح پایین میآورد و داغ ننگ بر چهرهاش میگذارد. نوجوانانی وجود دارند که نگاه کاملاً انتقادی به این مسئله دارند و از سوی دیگر هستند نوجوانانی که به پورنو با نگاهی مثبت مینگرند.»
حتی اگر جامعه روز به روز بیشتر به سمت تمایلات جنسی و برآورده کردن آنها حرکت میکند اما با استناد به این مسئله نمیتوان گفت که نوجوانان امروزی در زندگی جنسی خود افسار گسیخته شدهاند. واقعیت این است که نوجوانان امروز در مقایسه با هم سنهای دیروز خود، کمتر رابطهی جنسی برقرار میکنند.
یک کارشناس علوم ارتباطات: «زندگی سکسآلوده نوجوانان را زیر فشار میگذارد، فشار توانایی جنسی»Bildunterschrift: یک کارشناس علوم ارتباطات: «زندگی سکسآلوده نوجوانان را زیر فشار میگذارد، فشار توانایی جنسی»
خطر: انتقال تجربهی مجازی به زندگی واقعی
پس نگرانی از چیست؟ شاید بتوان گفت آنجا که تینایجرها (نوجوانان)، دیدن پورنوی اینترنتی را به جای رابطهی جنسی واقعی بفهمند و آن را به زندگیشان منتقل کنند، باید احساس خطر کرد. گریم میگوید: « در حالی که زنان و دختران روز به روز بیشتر در راه رسیدن به ایدهآلهای زیبایی خود تلاش میکنند، زندگی سکسآلوده نوجوانان را زیر فشار میگذارد، فشار توانایی جنسی. یعنی از همان دفعهی اول داشتن تجربههایی که آنها اصلاً هنوز نمیتوانند داشته باشند. پدیدهای که نزد کم سنوسالها میتوان دید.»
برای اثبات این فشار، به سراغ نوجوانها رفتیم و از آنها پرسیدیم که آیا دیدن فیلمهای پورنو آنها را زیر فشار قرار میدهد؟
نوجوان پسر: «مسلم است که خیلی از نوجوانان از نظر رسیدن به ایدههآلهای جسمی زیر فشار قرار میگیرند، یعنی میخواهند اندامهایشان همانگونه باشد که بازیگران فیلمهای پورنو دارند. امروزه همه چیز باید ایدهآل باشد. من فکر میکنم با بالا رفتن سن، این ایدهآلها رنگ میبازند. و این تنها در مورد نوجوانان صادق نیست.»
پاسخدهندهی دوم، یک نوجوان دختر:«من فکر میکنم دخترها با دیدن این فیلمها بیشتر ذهنشان روی این مسئله متمرکز میشود که اندامشان باید پرفکت - ایدهآل - باشد یعنی مثل ستارههای پورنو در فیلم. هرچند که فکر میکنم این پسرها هستند که بیشتر از این فیلمها میبینند نه دخترها.»
پرسششوندهی سوم، پسری نوجوان:« من فکر میکنم نوجوانان با دیدن این فیلمها زیر فشار قرار میگیرند.»
و در پایان یک دختر: «من گاهی از این دستفیلمها میبینم تنها برای اینکه ببینم آنجا چه خبر است. اما رابطهی جنسی برای من چیز دیگری است.»
به این ترتیب میتوان گفت که نوجوانان قادرند به خوبی بین پورنو بر روی صفحهی کامپیوتر یا تلویزیون و رابطهی جنسی واقعی تمایز قائل شوند. پس شاید بتوان گفت، صحبت کردن از «نسل پورنو» تنها اغراق و یک فانتزی است.
منبع
با تو سرسبزی از ایثار سیه پوشان است
ای مسلط دستت از خون شهیدان سرخ است
ارسالها: 425
#8
Posted: 16 May 2010 17:11
تجاوز و بـزهديـدگي زنـان
رضا رمضان نرگسي
تجاوز جنسي پديدهاي است كه از گذشتههاي بسيار دور در بين جوامع مختلف وجود داشته است، اما امروزه اين معضل در جوامع گوناگون، به جهت ترويج دو مقوله خشونت و سكس، در سطح بسيار گستردهاي افزايش يافته است و به عنوان مصداق جهاني خشونت عليه زنان مطرح ميباشد. اين نوشتار با بررسي مفهوم تجاوز جنسي و انواع آن، ويژگيهاي متجاوزان و بزهديدگان، علل وعوامل بروز اين پديده، پيامدهاي ناگوار آن را در ابعاد مختلف، تحليل و بررسي نموده و در بخش پاياني، راهكارهاي پيشگيرانه در سطح فردي و اجتماعي ارائه كرده است.
واژگان كليدي:
تجاوز جنسي، خشونت عليه زنان، بزهديده، باندهاي تبهكار ، دگر آزاري، زناي به عنف، خشونت جنسي، زنان، مردان.
تجاوز جنسي، معضلي در تمام جوامع است و هيچ كشوري در دنيا، فارغ از اين مشكل نميباشد؛ البته به اعتقاد تحليلگران اجتماعي، فرهنگ جوامع در ميزان وقوع آن مؤثر است. اغلب كشورهاي پيشرفته، به ويژه آمريكا، داراي بيشترين آمار تجاوز هستند، به طوري كه امنيت زنان در اين جوامع به صورت رؤياي تعبير ناشدني است. وزارت کشور انگلستان گزارش ميدهد كه حدود ٧٠ درصد زنان بين ١٧ تا ٣٥ ساله، به طور دائم نگران هستند که مورد تجاوز جنسي قرار نگيرند. طبق اين گزارش بين سالهاي ١٩٨٥ تا ١٩٩٦ آمار تجاوز افزايش چشمگيري داشته است. در حالي که بسياري از زنان بزهديده، كمتر اين موضوع را به پليس گزارش ميدهند. مطالعة ديگري نشان ميدهد که از هر پنج زن در دنيا، روزانه يک نفر مورد توهين و آزار جنسي واقع ميشود. طبق اين گزارش، سالانه ٧٠٠ هزار زن در آمريکا مورد تجاوز قرار ميگيرند و بين 6 تا 25 درصد زنان اين كشور، حداقل يك بار مورد تجاوز جنسي واقعي قرار گرفتهاند. همچنين بيش از 50 درصد زنان، حداقل يك بار در عمر خود تهديد به تجاوز جنسي شدهاند. البته اين مسأله مختص كشورهاي صنعتي نيست، بلكه كشورهاي در حال توسعه نيز با چنين معضلي مواجهند. اخيراً گزارشات بسيار نگران كنندهاي درخصوص تجاوز به اطفال منتشر ميشود. چنانچه روزنامه البيان امارات مينويسد: «رشد تجاوز به دختر بچهها در جنوب افريقا به حد خطرناكي رسيده است و بسياري از اطفال جنوب افريقا، از طرف معلمين و شاگردان بزرگتر، مورد تجاوز جنسي واقع شدهاند.»
آمارهاي منتشر شده از سوي برخي كشورها نيز جهاني بودن معضل تجاوز را نشان ميدهد.
جدول درصد قربانيان جنسي در بعضي از كشورها بر حسب سن
تعريف تجاوز جنسي
ـ تعريف لغوي
از نظر لغوي، «تجاوز» به معناي ظلم و تعدي ميباشد، در لغتنامه دهخدا، يكي از معاني اين مفهوم، تخطي، تعدي، بيرون شدن از حد، حق و عدل ميباشد.
ـ تعريف اصطلاحي
تجاوز به عنف نوعي رفتار خشن و تحقير آميز است که از طريق اعمال جنسي و براي ابراز قدرت و خشم صورت ميگيرد، در چنين مواردي، رابطه جنسي به ندرت موضوع اصلي ميباشد و در اکثر موارد مسائل جنسي در خدمت نيازهاي غير جنسي درميآيند.
ويژگيهاي متجاوزين جنسي
بر اساس تحقيقات كشور آمريكا، 45 درصد تجاوزگران، كمتر از 25 سال و 30 درصد آنان بين 18 تا 24 سال دارند. بسياري از متجاوزان، چندين بار مرتكب اين بزهكاري شده و به طور متوسط قبل از دستگيري، بيش از 10 بار به زنان تجاوز كردهاند. متجاوزين به لحاظ طبقه اجتماعي، متعلق به طبقات پايين و داراي پروندههاي قبلي در ادارة پليس ميباشند، همچنين تجاوز جنسي در مناطق شهري، شايعتر ازمناطق روستايي است. 92 درصد از تجاوزگران نيز در دوران كودكي، به شدت توسط والدين خود تنبيه شدهاند. 50 درصد تجاوزگران جنسي، در محلة زندگي قرباني سكونت دارند؛ به طوري كه 20 درصد قربانيان، نام فرد تجاوزگر را ميدانند. در نيمي از موارد، فرد متجاوز بيگانه است، در20 درصد موارد، قربانيان، فرد تجاوزگر را قبلاً ديدهاند. در 10 درصد موارد، مهاجم بيشتر از يك نفر است.
به اعتقاد «كوهن» ميتوان تجاوزگران جنسي را از طريق ويژگيهاي عمومي نظير احساس بيكفايتي و بيلياقتي، خشم يا تمايلات جنسي غالب بر احساسات، شناسايي نمود. به اعتقاد او تجاوزگران جنسي براي رهايي از اين موضوع كه فردي را دستخوش تجاوز قرار دادهاند، از مكانيسم فرافكني استفاده ميكنند. آنها اغلب در مقابل نيازهاي ديگران، حساس نيستند و احساس همدلي و صميميت نميكنند و مقاومت آنها در برابر ناكاميها بسيار ضعيف است، گرچه قوة ادراك، قضاوت و استدلال اكثر آنها سالم است، ليكن هنگامي كه هيجانات آنان برانگيخته ميشود، اعمال تباه كنندهاي انجام ميدهند. در مطالعات اخير، مردان متجاوز به چند گروه مجزا تقسيم شدهاند:
1)ـ آزارگران جنسي که از درد کشيدن قرباني دچار تحريک جنسي ميشوند.
2)ـ مهاجمين بهرهکش که به طريق تکانشي، قرباني را به عنوان يك شيء جهت ارضاي جنسي خود استفاده ميکنند.
3)ـ مردان بي کفايت که معتقدند هيچ زني داوطلبانه با آنها ازدواج نخواهد کرد و مدام در تخيلات جنسي خود غرق هستند.
4)ـ مردهايي که تجاوز به عنف از طرف آنها، جابجايي در خشم و غضب اسـت. برخي عقيده دارند که اين خشم قبلاً متوجه همسر يا مادر بوده است. فمينيستها معتقدند که متجاوز نميتواند پرخاشگري خود را به طور مستقيم نسبت به مردان ديگر ابراز کند، به همين جهت اين پرخاشگري، جابجا ميشود و زنان را آماج حمله قرار ميدهد.
ويژگيهاي قربانيان
هر چند برخي از مردان و پسران جوان، توسط مردان ديگر مورد تجاوز واقع ميشوند، اما زنان، قربانيان اصلي آزارهاي جنسي هستند و درصد تجاوز به مردان نسبت به زنان بسيار ناچيز است. قربانيان در تمام گروههاي سني مشاهده ميشوند، ولي بيشترين خطر براي سنين 16 تا 24 سال ميباشد. در مواردي كه متجاوز يك نفر است و از آشنايان قرباني ميباشد، تجاوز در اطراف محل سكونت قرباني و معمولاً داخل يا نزديك خانه زن صورت ميگيرد و اكثر موارد، با نقشه قبلي انجام ميشود. اما تجاوزات گروهي معمولاً در مكانهايي كه متجاوزين از قبل در نظر گرفتهاند نظير خرابهها، باغات دور افتاده، منزلِ خاليِ يكي از متجاوزين و ... انجام ميگيرد.
ويژگي زنان بزهديده
ـ پناهندگان اخراجي
زناني كه به صورت غير قانوني وارد يك كشور ديگر ميشوند، احتمالاً توسط مقامات قانوني مورد تعرض واقع ميشوند، زيرا كمتر احتمال دارد كه شكايت كنند.
ـ بيماران رواني
يك دسته ديگر از زنان قرباني، به لحاظ عقلي داراي نقصان بوده يا بيماري رواني دارند. تحقيقي در فرانسه نشان ميدهد كه زنان اسكيزوفرني سه برابر بيشتر از زناني كه داراي بيماري اختلال خلقي دوقطبي بودند و دو برابر بيش از سايرين، قرباني تجاوز جنسي واقع شدهاند. همچنين بسياري از زناني كه مبتلا به بيماري اسكيزوفرني بودند، به كرات مورد تجاوز واقع شدهاند، وضع روحي آنان به مراتب بدتر گرديده است.
.........
منبع
با تو سرسبزی از ایثار سیه پوشان است
ای مسلط دستت از خون شهیدان سرخ است
ویرایش شده توسط: Alihandicam
ارسالها: 425
#9
Posted: 24 May 2010 05:31
زنان روستائی در هلند با سینه های بزرگ
بطور رسمی اعتقاد بر این است که زنانی با سینه های بزرگ در اروپا تنها در انگلیس زندگی می کنند. 57 درصد زنان انگلیسی سوتینهائی سایز D استفاده می کنند، و 18 درصد دیگر که از هر پنج زن است سوتین با سایز S خریداری می کنند. ما در هلند در یک روستای کوچک از شهر velp زنانی زندگی می کنند که شما را شوکه خواهند کرد .........
منبع برای دیدن تمامی عکسها
با تو سرسبزی از ایثار سیه پوشان است
ای مسلط دستت از خون شهیدان سرخ است