ارسالها: 8967
#12
Posted: 13 Apr 2012 10:36
softBoy69: سلام
ایكس بوی (xb0y) جون گفت : اگه درددل دارم همینجا بگم كه همه ببینن - همینكارو میكنم بعدا بعد من دیگه عكس ندارم - بدنم موهاشو نزدم مدتیه حال اینكارو ندارم اونجوری هم زشت میفته،اما بخاطر اینكه چندتا عمس داشته باشید دو سه تا گرفتم - بعدا اگه شد تمیز كردم بیشتر میزارم،البته نمیدونم دوست دارید یا نه ولی نمیخوام یه وقت عكس من كار بدی بشه،دیگه چولم (همین اسم بهش میاد!) اونقدر كوچولوئه میترسم برای بعدا تو ازدواج همسرم نتونه ارضا بشه - شایدم بشه - بچه ها كه میگن مهم نیست؟
از چولم عكس گرفتم كه چون مو داشت نخواستم اونطوری بگیرم و دو سه تام همینطوری الكی انداختم دیگه در كل نمیدونم عكس گذاشتن بدرد كسی بخوره یا نه آخه فایدش چیه؟
دیگه من بعضی وقتا عكسای گی پسرا رو میدیدم اما الان اصلا بارم حال نمیدن - حدود 30 تا هم فیلم از سایتای معروف گرفته بودم با هزار بدبختی (شبا نمخوابیدم) بعد امروز اعصابم خورد شد همشو پاك كردم - مال یكسالو كه جمع كرده بودما این پسراش همشون خوشگل بودن و با هم كلی كارا بامزه میكردن اما اینجا همش آدم میترسه - اگه یكی پیدا بشه ام آدم بزرگه یا خیلی بدقیافه. من نمیدونم چرا اینجوری شدم - آرزو میكردم دو سه ماه خدا بگه آزاد باش بعد برم یه كاواره برا پسرا راه بندازم - دیگه پسرا همسن خودم كه هیچ راهی برای سكس ندارن بیان اونجا با هم بازی كنن و اینا. اصلا سكس واقعی هم نباشه همون بوس و بغل و اینا كافیه. من دلم نمیخواد همجنسباز بشم - از این كارامم ناراحتم ولی هیچ دوستی هم ندارم یا اگه داشتم نامرد و بی احساس بودن. دنبال میگشتم یكی مثل خودم گیر بیاد ولی پیدا نشد.
خلاصه از خدا خواستم كمكم كنه این كاری ناممكن كه این همه سال میخواستم بكنم یعنی دور شدن از سكس رو انجام بدم. منو همه به عنوان یه پسر موفق و مهربون میشناسن - كلی روم حساب میكنن اما با این جریان و این فكر و خیالا احساس میكنم شبیه حیوونا شدم. اصلا دیگه مثل دو سه سال پیش نمیتونم كارایی كه میخوام بكنم. همش یا تو فكر سكسم یا اونجام میخاره () بعدشم كه میرم درس بخونم اصلا حواسم نیست زودم خسته میشم
همه از ظاهرم فكر میكنن بچه مثبت و مامانی هستم اما من تمام خرابكاری ها و كثافت كاری ها رو دیدم و بعضی هاشم تجربه كردم. اگه یكی مثل خودم بود (شاید همین ایكس بوی خودمون) كنارم بود میتونستیم همه چیزا رو با هم در میون بزاریم و بهم كمك كنیم كم كم. ولی اینجا كه همه میخوان منو اعدام كنن چه میشه كرد؟
دوست عزیز هر انسانی نیازی داره اونم به درون خودش بر می گرده،تو هم باید نیازت براورده بشه و برات لذت کافی رو برسونه محم نیست که منو دیگران چی دوست داریم،اول باید تو تو چیزی که دوست داری بهش برسی،موفق باشی با هرکی که بهت اون لذت واقع ای رو میده.
در ضمن عکسای اولیت عالی بود من که کلی راست کردم،بازم ادامه بده ...... تنکس
نه دسترسی به یار دارم
نه طاقت انتظار دارم
هر جور که از تو بر من آید
از گردش روزگار دارم
ارسالها: 67
#14
Posted: 18 Apr 2012 06:34
ermis: به نظر من هیچ پسری حق نداره بچه کم سن و سال رو بهش تجاوز کنه چون بچه ها چیزی در این باره نمیدونن یعنی در کل از نظر من سکس با زیر ۱۸ سال کار کسیفیه چون اون بچه ها خیلی معصوم هستن و چیزی نمیدونن و این کار واقعن بهشون ضربه میزنه!
دلم میخواد یه جایی حرفای دلم رو بزنم اما با محیط اینجا اصلا نمیتونم کنار بیام هرپیجی رو که باز میکنم همش عکسای سکسی هستش و نمیتونم پیج رو اونقدر باز نگه دارم که چیزی توش بتونم بنویسم! این خیلی بده!شاید یه روز حرفای دلم رو بتونم بنویسم شاید هم نه!
کاملا با حرفاتون موافقم ارمیس جان.. به نظر من هم به هیچ وجه نبایستی بچه های معصوم که هیچی هم از این چیزا نمیدون رو آلوده به این مسایل کرد
درباره حرف دلت هم بگم که هرکدوم از ما گی ها به شدت نیازمند یه همدرد و یه همزبون واسه درد دل نگفتمون هستیم.. همونطور که Lyndsy عزیز هم میگن که با مطرح کردن این موضوع به دوستش یکم سبکتر شده! من خودم هم به شدت اینجوریم و لازم دارم که با کسی درددل کنم و وقتی میرم رو یاهو با دوستای گی مجازیم چت میکنم یه ریز حرف میزنم و حرفای دلمو میریزم بیرون.. اینه که واقعا نیاز ما جنسی نیست بلکه روحیه و همچنین روانی.. زندگی کردن تو جامعه ای مثل ایران، روح و روانی رو واسمون نذاشته
تاسفم برای بنده ای است که بندبند لحظاتش بنده ی بندگان بنده ی شهوتیست که بندبند روحش را به بند میکشند و بند تنش را میدرند.
>>>>>>>>> Only Love <<<<<<<<<
ارسالها: 64
#15
Posted: 30 Apr 2012 02:15
boy_friend: سلام ، داداش زور بیخود نزن ، بهترین كار اینه كه از چنین آدمای بی فرهنگی فاصله بگیری
remogay: اولا که تو گناه نکردی و این یه حسه که خدا بهت داده/من الان با یکی هستم که من اونو به عنوان همسر خودم میدونم/تا الان هم با هم سکس های زیادی داشتیم و در کنار هم احساس ارامش میکنیم/سخته ولی اگر دنبالش بگردی یکی رو پیدا مکنی که بتونه درکت کنه/تو هم بدن خوبی داری و هم از اون مهمتر از این که اومدی و حرف لت رو گفتی معلومه که دل مهربونی داری پس زودتر از اون چیزی که فکر کنی به خواستت میرسی/فقط امیدوارم که مثل من گیر ادمای خیلی ناجور نیوفتی
mehdi0661: سلام به شما
از این ماجرا که پسر عموت در زندگی تاثیر بدی گذاشته تاسف خوردم.
از این که اون بی شرف بوده شکی نیست و اگه من جای تو باشم یه روزی ازش انتقام میگیرم
اما در باره حست باید بگم بهت که اصلا نگران نباش
اگه شما یکم تلاش کنی و راهنمایی هایی رو که بهت میگم انجام بدی و بهشون عمل کنی می تونی زندگی آرامی داشته باشی عزیزم
coolman: دوست من ,
من گی نیستم اما معتقدم انجا که خوش است بهشت همانجاست . اگه از این کار لذت میبری خدا هم لذت میبره به جای غصه خوردن بگرد دنباله دلیلت برای گی گردن
behzad11: من درست همین مشکل رو دارم یکی ازاین روزا رگم رو میزنم.البته رگ گردنم رو چون رگ دستم رو یه بار زدم ولی ...
kooni4: این افکار واسه همه جی ها بوده .باید تکلیفتا با خودت روشن کنی.همه همجنسگرایان از سنین پایین به این قضیه رسیدن .حالا واسه انسانهای مختلف این سن متفاوته.یکی از ۱۴ سالگی این حس رو درک میکنه یکی در ۲۰ سالگی.اما مطمئن باش یه روز به یقین نزدیک میشی.بعیید میدونم روزی ۱۰۰% به کاری که میکنی ایمان بیاری اما وضعیتت از این ناپایداری و شک در می آید.شاید فکر کنی من ۳۰ سالی داشته باشم که اینگونه حرف میزنم اما باید بگم فقط ۲۰ سالمه.منتهی من زود به ماهیت وجودیم پی بردم و زود خودما باش وفق دادم.شاد باشی
با دوستان موافقم
خوشحالم كه هنوز همچین آدمايى پيدا ميشن
اميدوارم به هرچى كه ميخواى برسى
هركس به طريقى دل ما ميشكند!
منم ديگه عادت كردم!
ارسالها: 67
#17
Posted: 10 Aug 2012 09:06
sepehr08844: منم از تنهایی و تنهایی و بازم از تنهایی میام اینجا و اگه میرفتم یکاری میکردم از بس تنها بودم. اینجام میام و دنبال دوست میگردم باهمدیگه صحبت کنیم و در باره سکس و هرچیز دیگه بگیم فقط برای تنهاییمونه.وگرنه چند نفر توی خانواده یا فامیلامون بود که باهمدیگه سرگرم بشیم که نمیومدم اینجا.فکر میکنم دیگرانم اینطوری تنهان.
یه حقیقت خیلی تلخ گفتی.. راستش یه لحظه ناراحت شدم.. من همیشه این کمبود رو در خودم مخفی میکردم و به نوعی خودمو گول میزدم ولی دلیل اصلی اینی که همش خیلی میام نت همین کمبودیه که شاید خیلیامون اونو تو خودمون احساس میکنیم.. خیلی وقتها فکر میکنم به پوچی رسیدم.. واقعا میگم.. پوچِ پوچ.. هیچِ هیچ.. الیناسیون میگن بهش.. ولی خـــــــــــب..
الانم که دیگه کار دارم ..دیگه نمیخام بیام.
تاسفم برای بنده ای است که بندبند لحظاتش بنده ی بندگان بنده ی شهوتیست که بندبند روحش را به بند میکشند و بند تنش را میدرند.
>>>>>>>>> Only Love <<<<<<<<<
ویرایش شده توسط: gayboy33
ارسالها: 52
#18
Posted: 10 Aug 2012 20:38
gayboy33: یه حقیقت خیلی تلخ گفتی.. راستش یه لحظه ناراحت شدم.. من همیشه این کمبود رو در خودم مخفی میکردم و به نوعی خودمو گول میزدم ولی دلیل اصلی اینی که همش خیلی میام نت همین کمبودیه که شاید خیلیامون اونو تو خودمون احساس میکنیم.. خیلی وقتها فکر میکنم به پوچی رسیدم.. واقعا میگم.. پوچِ پوچ.. هیچِ هیچ.. الیناسیون میگن بهش.. ولی خـــــــــــب..
الانم که دیگه کار دارم ..دیگه نمیخام بیام
بله هممون میخوایم این چیزا رو پنهون کنیم.یه چیزای هست که میدونیم همه دارن مشکلشو ولی همه از همدیگه از خودمونم پنهونش میکنیم.اصلا همینم که بعضی چیزا رو میگمشون اینجا چون دیدم من میدونم .دوستای دیگمم میدونن.خیلیایم اینطورین. بیشتر اینا که تک فرزند هستن همین مشکلو دارن .یا بچه اخرن و تنهان.اینطوری پوچ میشه همه چی بقول شما.حالا خوش بحالتون کاری دارید. من ندارم.پوچ نه که خدا رو فراموش کنم ها. نه .یعنی هیچی تو زندگیمون نیست بهش مشغول باشیم.نمیدونم چکار باید کنم
lovelyb0y: منم دقیقا همین مشکلا رو داشتم و دارم ۲۲ سالمه نمیدونم چمه ی مدت بدجور دوس دارم بدم !!!!!!!!!! آخه چم شده من،بجه ها اگه از کئن بدیم سوراخ می خاره یعنی عادت می کنه ؟
این اقا سوال کردن ولی جوابی کسی نداد بهشون.من هنوز ۲۲ سالم نشده ولی از یک نفری که همین حدودا بود سنش یک چیزی شنیدم که شاید جواب ایشونم همونه.میگفتش توی بچگیم خیلی میترسیدم نکنه کسی بکنه منو و خانوادم بفهمند و بابام بزنتم .ولی بعدش که بزرگ شدم میگفت اون احساس شهوت رو دارمش بازم ولی احساس ترس رو ندارم.شمام شاید اونطوری شدین.شهوته هستش ترس نیست اینطوری گیر کردین.اینم که میگید میخاره یا کسی کرده شما رو یا خودتون چیزی کردین توش که بلند بود.خارشش میفته.ترس نداره.عادت هم نداره.من اگه نتونم خودم اینوری سکس کنم فکر میکنم بادمجون از همه چیز بهتره.که کلفت باشه ولی خیلی بلند نباشه.چون اون حسش دست برنمیداره از سرمون.
farbod08844: این بحث خیلی پیچیده ای هستش. شاید باید کتابای زیادی بخونیم تا بفهمیم چکار باید کنیم. من فکر میکنم این تنهایی اگه بهش خوب فکر کنیم و بتونیم راه درست استفاده ازش رو پیدا بکنیم همچینم چیز بدی نمیشه دیگه. میتونه خیلی چیزایی رو که نمیدونیم رو بهمون یاد بده. ولی فکر میکنم اول باید اون چیز یا کاری که بهش علاقه داریم رو پیدا بکنیم و بعدش وقتمون رو بذاریم روش. ولی خب تنهایی درد همه ی آدماس و برای هممون واقعا سخته تحملش. من که خودم دارم اینارو میگم اگه این شبا تنها بمونم چیزی جز کلافگی نصیبم نمیشه. تنهایی رو گاهی دوست دارم ولی کلافگی رو هرگز...
حالا کمبود شخصیته یا تنهایی یا تجاوز و مجبور شدن به سکس یا هرچی. خب حالا دیگه شده. چکار میشه کرد که بدتر نشه. بعضیا سکس رو ادامش میدن و لذتشو میبرن .بعضیا نمیدن ولی شهوتشونو با خودارضای خالی میکنن. بعضیام خیالشونه با پسری سکس نکنن ولی دختری رو بکنن ثواب داره.اونای که عقیده دارن میدونن که سکس میکنن مزشو هم میبرن ولی گناهشو قبول دارن. حالا شخصیتشون هرچی شده باشه که نمیتونن کاری دیگه بکنن.مثلا میگن معتادا ارادشون ضعیفه. خب ضعیف باشه. ولی ادمن دیگه باید کمکشون کنن.نه بهشون فحش بدن دیگه.
khoda negahdar baraye hamishe
ارسالها: 52
#20
Posted: 19 Aug 2012 22:50
یکبار یه پسری بود اسمشو نمیگم حالا.ازم پرسید بعضیا سکس میکنن و مثلا یکبار یا چند بار کون میدن.و منم دادم اینطوری. ولی بعضیا سکسشون خیلی زیاده.مثلا توی چند سال خودشون قبول کردن خیلیا باهاشون سکس کنن.بعدش گفت منم میخوام اینطوری بشم.بذارم خیلیا بکنن .حالا هر اسمی داره .منم اونطوری بشم. براش گفتم من میدونم چه احساسی داری. شهوتت خیلی زیاده و بجای اینکه چند نفر زیاد باهات سکس کنن بجاش میخوای بذاری خیلیا تورو بکنن.اینقدر براش از اینکه چقدر اذیت میشی و ناراحتیاش چیا هستن و بخوای مریض نشی چقدر باید ازمایش بدی و این چیزا گفتم که خودش دیگه هیچی نگفت.بعدا بهم گفت الان من فهمیدم که اونموقع زیادی منو ترسوندی ولی برای چی نمیخواستی من سکسم زیاد بشه؟ گفتم برای اینکه تو ازم سنت کمتره من میدونم چه حالتی داری. پسرا توی اون سن سال به سال فرق میکنن. مثلا وقتی چهارده سالشونه سکس براشون یه چیزی دیگه هست ولی سال بعدش به سکس طوری دیگه فکر میکنن.منم چون میدونستم اینو نمیخواستم تو خودتو خراب کنی. خیلیم تشکر کرد.ولی خودمم نمیدونم علتشو که چرا توی اون سن فکر به سکس برای پسرای سنای مختلف فرق داره یا حتی شهرای کوچک و بزرگ هم فرق داره؟ ولی هر چی هست باید بهم کمک کنیم .قبول دارید اینو؟
khoda negahdar baraye hamishe