ارسالها: 68
#15
Posted: 28 Feb 2014 15:09
تفاوت های افراد تراجنسی و تراجنسیتی
افراد تراجنسیتی (Transgender) و تراجنسی (Transsexual) اشخاصی هستند که با جنسی که با آن متولد شده اند، شناخته نمی شوند. افراد تراجنسیتی میان جنسیت درونی خود و نقش های جنسیتی که توسط که توسط جامعه ساخته شده است، احساس عدم تناسب دارند. احساس تفاوت در برخی از افراد تراجنسیتی، چنان قوی است که آنها را با عنوان "تراجنسی" می شناسند. تراجنسی فردی است که باور دارد جنسی که با آن متولد شده، اشتباه بوده و جنس صحیح برای او همان است که هم راستا با احساسات درونی اش می باشد.
تراجنسیتی :
تعریف : اصطلاحی کلی است که به افرادی اطلاق می شود که با مرز بندی های جنسیتی تعریف شده توسط جامعه با اشکالی از جمله تعویض و تغییر و حرکت بین ۲ جنس در چالش هستند. این چالش می تواند شامل تغییرات پزشکی باشد و یا نباشد.
جراحی : معمولا جراحی نمی کنند.
شرایط پزشکی : اگرچه برای افراد تراجنسیتی هیچ تشخیص پایه ای نمی توان در نظر گرفت، ولی در برخی موارد ممکن است شخص واجد شرایط تشخیص آشفتگی جنسی و یا تشخیص بیناجنس[i] باشد.
شرایط دیگر : به دلیل فشارهای اجتماعی برای پیروی افراد، برخی از افراد تراجنسیتی، افسردگی، عصبانیت، وحشت، سوء مصرف مواد و افکار مرتبط با خودکشی را تجربه می کنند.
گرایش جنسی : بطور معمول مرتبط نیست. (بنا بر این افراد تراجنسیتی، می توانند دگرجنسگرا[iii]، هم جنسگرا[iv](گی و یا لزبین) دوجنس گرا[v]، بی جنس گرا[vi]، و یا پانسکسوال[vii] باشند.)
تراجنسی :
تعریف : اصطلاحی است که به اشخاصی اطلاق می شود که با جنسیت تعیین شده در زمان تولد شناخته نشده و چه موفق شوند یا خیر، تمایل دارند که جنس و جنسیت خود را از طریق مداخلات پزشکی تعویض نمایند.
جراحی : اغلب چنانچه برای شخص در دسترس باشد، جراحی می کنند. در هر صورت کاملا به خود شخص بستگی دارد.
شرایط پزشکی : DSM-5[ii] افراد تراجنسی را با عنوان "آشفته جنسی" می شناسند. عنوانی که مورد اعتراض بسیاری از افراد تراجنسی است که می گویند این یک مشکل جسمی است نه مشکل روانی. به طور معمول مداخلات پزشکی و جراحی برای هم راستا کردن جنس و جنسیت یک شخص به احساس آشفتگی وی کمک می کند.
شرایط دیگر : به دلیل فشارهای اجتماعی برای پیروی افراد، برخی از افراد تراجنسی، افسردگی، عصبانیت، وحشت، سوء مصرف مواد و افکار مرتبط با خودکشی را تجربه می کنند.
گرایش جنسی : بطور معمول مرتبط نیست. (بنا بر این افراد تراجنسی، می توانند دگرجنسگرا، هم جنسگرا(گی و یا لزبین) دوجنس گرا، بی جنس گرا، و یا پانسکسوال باشند.)
تفاوت در گرایش های جنسی :
همه انواع تراجنسیتی از جمله افراد تراجنسی، می توانند هم جنسگرا(گی و یا لزبین)، دگرجنسگرا، دوجنس گرا، بی جنسگرا، باشند. گرایش جنسی به هویت جنسیتی مربوط نیست، در یک شخص تراجنسی که تحت عمل جراحی تغییر جنسیت قرار گرفته، به دلیل تغییر جنسیت خود فرد ممکن است به تغییر گرایش خود از گرایش به همجنس به غیر همجنس و یا بالعکس تمایل داشته باشد.
دسته بندی ها:
تعریف افراد تراجنسیتی بسیار مبهم است و ممکن است دسته بندی ها با هم همپوشانی داشته باشند. مثل مبدل پوشی[viii] یا دوجنسه ها[ix](اصطلاحی خارج از رده که از دید برخی توهین آمیز تلقی می شود) و جنسیت عجیب[x] با زن مرد نما یا مرد زن نما [xi]
شرایط افراد تراجنسی به خوبی تعریف شده است و به طرق پزشکی می تواند قابل تشخیص باشد. اگر کسی مایل به تغییر ظاهر فیزیکی خود باشد، کمکهای پزشکی برایش در دسترس است.
جامعه یا نمادها:
جامعه تراجنسیتی با یک پرچم افتخار نماد گذاری می شود. این پرچم متشکل از نوارهای افقی صورتی و آبی در ۲ لبه است که در وسط به رنگ ختم می شود که نشان از تغییر و تحول دارد.
نماد دیگر افراد تراجنسیتی پروانه است که نشانه ای از دگردیسی است. با این حال هیچ نماد جداگانه ای برای افراد تراجنسی در نظر گرفته نشده است.
مداخلات پزشکی:
برخی از افراد تراجنسیتی برای تغییر ویژگی های ظاهری خود مداخلات پزشکی را انتخاب می کنند. آنان که در جامعه تراجنسیتی در دسته تراجنسی ها قرار می گیرند، بیشتر احتمال دارد که این گونه تغییرات را انتخاب کنند.
درمان جایگزینی هورمون[xii] برای مردان و زنان تراجنسی به منظور بهبود ویژگی های مردانه و زنانه در دسترس است. برای مردان تراجنسی، روشهای جراحی از جمله برداشتن تخمدانها، لوله های فالوپ، رحم و ایجاد تغییرات مناسب در سینه ها و دستگاه تناسلی در دسترس است. بطور مشابه روشهایی چون تغییرات مناسب در صورت، گلو، سینه، کمر ، کفل و اندام تناسلی به همراه حذف موهای زائد برای زنان تراجنسی نیز در دسترس می باشد.
جنبه های قانونی و حقوقی :
بسته به اینکه فرد در چه مکانی زندگی می کند، ممکن است مجوز تغییر قانونی نام و مشخصات و همچنین جنسیت فرد تنها در صورتی صادر شود که وی تحت عنوان "اختلال هویت جنسیتی" که نشان از آشفتگی جنسی دارد، تشخیص داده شود. قبل از صدور مجوز این تغییرات قانونی ممکن است نامه ای از پزشک برای تایید تشخیص لازم باشد. در برخی از حوزه های قضایی قبل از اینکه هر تغییر جنسیتی در مدارک قانونی ثبت گردد، لازم است جراحی کامل تغییر جنسیت انجام گیرد.
افراد تراجنسی که تحت عمل جراحی تغییر جنسیت قرار می گیرند، ممکن است پس از عمل با تبعیض هایی در محل کار، مشکلات بیمه اجتماعی و ... مواجه شوند.
دیدگاههای مذهبی :
ادیان مختلف دیدگاههای متفاوت خود را در خصوص افراد و جامعه تراجنسیتی و تراجنسی دارند و این جامعه برای همه ادیان قابل تحمل نیست. هیچ تمایز روشنی از این ۲ واژه در متون دینی دیده نمی شود. اگرچه بیشتر ادیان رفتار افراد تراجنسیتی را تحریم کرده اند، فرهنگ ها و سنت هایی در برخی نقاط از جهان هستند که با وجود دین در ترویج و ارتقاء پذیرش افراد تراجنسیتی موثر بوده اند.
مترجم: امید پارسا
پی نوشت:
[i] intersex __[ii] Diagnostic and Statistical Manual of Mental Disorders راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی __ [iii] Straight __[iv] homosexual __ [v] bisexual __[vi] asexual __ [vii] Pansexual __ [viii] cross-dressers __ [ix] transvestites __ [x] Gender queer __ [xi] androgynous __ [xii] HRT: Hormone Replacement Therapy .
:::::: >>>>> چترها را باید بست <<<<< ::::::
::::: <<<<<< زیر باران باید رفت >>>>>> :::::
ارسالها: 12930
#19
Posted: 5 May 2014 10:35
ترانس سکشوال یا تراجنسی؛ زیستن در کالبد جنس مخالف
در زندگی اجتماعی انسان عضویت در گروه و برخورداری از مزایای آن در رضایت فردی نقش مهمی به عهده دارد. در جریان پروسه عضویت در یک گروه معمولا دو عامل نقش مهمی ایفا میکند: نخست پذیرفته شدن از سوی جمع و دوم احساس تعلق فرد به آن.
حال اگر ویژگی گروههای اجتماعی بنابر سنتهای تاریخی و باورهای مذهبی و فرهنگی به شکلی تعریف شود که برخی را شامل نشود، مواجهه با واقعیتهای زندگی برای آن دسته پیامدهای سختتری به همراه خواهد داشت.
به عنوان مثال جامعهای را در نظر بگیرید که تنها جنس مرد و زن را به رسمیت میشناسد و گرایش جنسی سالم از نظر آن دگرجنسخواهی یعنی کشش جنسی و عاطفی مرد به زن و بالعکس است.
در چنین جامعهای مردان یا زنان همجنسگرا اغلب با پدیده طرد از اجتماع مواجه میشوند. این موضوع علاوه بر همجنسگرایان که با گرایشجنسیتی معمول (دگرجنسخواهی) مطابقت ندارند در مورد اقلیتهای دیگر جنسی همچون ترانس (تراجنسی)، دوجنسگرا و تراجنسیتی(ترانسجندر) نیز صادق است. هدف این نوشته توضیح پدیده تراجنسی و تصحیح برخی تصورات نادرست نسبت به آن است.
گذار از مرز یک جنسT تراجنسی یا ترانس (Transsexual) به فردی گفته میشود که احساس ذهنی وی از جنسیت خود در تضاد با جنس فیزیکی که با آن به دنیا آمده باشد. در واقع تراجنسی بودن وضعیت متضاد بین جنس و جنسیت فرد است. وقتی که به عنوان نمونه فردی با جنس مرد به دنیا آمده و در از نظر ذهنی خود را زن میداند.(و همین طور بالعکس)
در توضیح تفاوت این دو اغلب تاکید میشود که جنس (Sex) مجموعهای از مشخصات فیزیکی فرد است در حالی که جنسیت (Gender) به ویژگیهای ذهنی و هویتی فرد بازمیگردد. جنس و جنسیت افراد به صورت یک طیف پیوسته در نظر گرفته میشود که در دو سوی آن مردانگی و زنانگی قرار دارند و افراد مختلف بنابر شاخصههای فیزیکی و اکتسابی در نقاط مختلفی از این طیف قرار میگیرند.
هویت جنسیتی (Gender Identity) افراد بنابر نظر اکثر روانپزشکان در سنین کودکی (حول و حوش سهسالگی) شکل میگیرد و پس از آن غیر قابل تغییر است. بنابر این تراجنسیها به دو دسته کلی تقسیم میشوند: کسانی که زن به دنیا آمده و اما احساسات درونی آنها مردانه است (ترامرد) و در مقابل گروهی که مرد متولد شدهاند و خود را زن میدانند (ترازن).
پیشوند ترا (یا ترانس) در واژههایی مثل تراجنسی، ترامرد و ترازن معادلی است برای (Trans) در عبارت انگلیسی که خود مخفف (Transition) به معنای گذار و انتقال است. یعنی فرد تمایل دارد تا از جنسی که در آن متولد شده به جنس مخالف گذار کند. در نتیجه هویت جنسیتی که در سنین کودکی شکل میگیرد، اغلب تراجنسیها در سالهای دبستان از ناراحتی خود آگاه هستند و مشکلات آنها با خانواده، دوستانشان و جامعه از همین دوره آغاز میشود.
ترانسها بخشی از گروه تراجنسیتی یا ترانسجندر (Transgender) به شمار میروند. تراجنسیتی یک مفهوم کلی برای توصیف افرادی است که جنسیت ذهنی آنها با جنسی که در آن متولد شدهاند انطباق ندارد. تراجنسیتی خود شامل زیرگروههایی نظیر تراجنسی، دگرجنسپوش (Transvestite) یا مبدلپوشها (Crossdress)(افرادی که مایل هستند در پوشش و ظاهر به صورت جنس مخالف ظاهر شوند که میتواند شامل زنانهپوش و مردانهپوش شود)، کوئیرها و چندین گروه دیگر است.
دپارتمان جامعهشناسی دانشگاه کالیفرنیا واقع در سانتاباربارا تراجنسیتی را این گونه تعریف میکند: «تمام افرادی که احساس میکنند آناتومی جنسیشان با هویت جنسیتی آنها مطابقت ندارد و همچنین آنها که ظاهر و رفتارشان با نقشهای جنسی که جامعه از آنها انتظار دارد هماهنگی ندارد.»
تراجنسیها و دیگر گروههای دگرباشدگرباش معادل فارسی است که برای معادل انگلیسیLGBT در نظر گرفته شده، LGBT خود مخفف حروف نخست واژههای Lesbian، Gay، Bisexual و Transgender است.
در حالی که سه گروه دیگر دگرباشان یعنی لزبینها (همجنسگرایان زن)، گیها (همجنسگرایان مرد) و دوجنسگرایان به گرایش جنسی افراد اطلاق میشوند، تراجنسیتی (و همین طور ترانس یا تراجنسی به عنوان یک زیر گروه آن) برای توصیف هویت جنسی بکار گرفته میشود.
در نتیجه نبایستی یک تراجنسی را با یک همجنسگرا یکی فرض کرد و اشتباه گرفت. در حالی که همجنسگرایان بین ۲ تا ۵ درصد افراد جامعه را تشکیل میدهند (این درصد در بررسیهای مختلف تا ۸ هم ذکر شده) آمارها در مورد تراجنسیها رقمی در حدود یک در ۳۰۰۰۰ هزار را نشان میدهد.
همجنسگرایی از دو دهه پیش توسط اغلب انجمنهای معتبر روانشناسی و روانپزشکی در دنیا از فهرست بیماریهای روانی خارج و به عنوان یکی از سه گرایش طبیعی جنسی شناخته شده است. در این بین تراجنسی به همراه دگرپوشی از سوی پزشکان به عنوان یک اختلال در هویت جنسی شناخته میشود.
تفاوت عمده تراجنسیها با گروههای دیگر در تعریف دستورالعمل تشخیصی و آماری اختلالهای روانی (DSM) ذکر شده: « یک ترانس کسی است که به علت تضاد میان هویت و اندام جنسی خود (و رنج ناشی از آن) درخواست درمان به منظور پیوستن به جنس مخالف را دارد.» تراجنسی که از آن با عنوان بیقراری جنسیتی (Gender Dysphoria ) هم یاد میشود نبایستی با هرمافرودیت یا دوجنسی به معنای فردی که دارای اندام تناسلی هر دو جنس مذکر و مونث اشتباه گرفته شود. (دوجنسی واقعی پدیدهای نسبتا نادر است)
تفاوت دیگر بین این دو گروه آن است که همجنسگراها با جنسیت خود مشکلی ندارند، آنها از اندام فیزیکی و جنسی که دارند احساس رضایت میکنند، تنها برخلاف انتظار جامعه به جای جنس مخالف به همجنس خود گرایش و کشش جنسی و عاطفی دارند. تراجنسیها اما از جنسی که در آن قرار دارند رنج میبرند و خواستار تغییر جنسیت به جنس دیگر هستند، در واقع درمان یک ترانس سکشوال همان چیزی است که وی خود طلب میکند: تغییر جنسیت که بطور معمول شامل دو مرحلهی کلی است، دوره هورمون درمانی و سپس جراحیهای تغییر جنسیت.
تفاوت عمده تراجنسی با دیگر گروههای تراجنسیتی مانند مبدلپوش همین مساله است که گروههای دیگر نیازی به درمان ندارند (یا خواستشان این نیست) در حالی که یک ترانس سکشوال احساس میکند زندگی در جنسیت فیزیکی که دارد قابل تحمل نیست و صرف پوشیدن لباس جنس مخالف یا ایجاد شباهت ظاهری برای رضایت او کافی نیست.
در مورد همجنسگرایان در اکثریت قریب به اتفاق موارد چنین نیست و فرد اگر آگاهی کافی در مورد وضعیت و گرایش طبیعی جنسی خود داشته باشد به دنبال درمان نیست. (از آنجایی که همجنسگرایی یک گرایش طبیعی جنسی است درمان آن توسط نهادهای معتبری مثل انجمن روانشناسان امریکا (و بسیاری نهادهای مشابه دیگر) نهی شده و اصرار به اقدامات درمانی معطوف به تغییر گرایش جنسی افراد میتواند آسیبهای روانی جدی و غیرقابل بازگشتی ایجاد کند).
نیز یک تراجنسی اگر چه معمولا به همجنس خود گرایش جنسی دارد ولی همجنسگرا نیست. به عنوان مثال یک ترامرد (ترانس سکشوالی که زن به دنیا آمده ولی خودش را مرد حس می کند) مادامی که تغییر جنسیت نداده و طبعا پس از آن میتواند به یک زن گرایش جنسی داشته باشد و از این نظر دگرجنسگرا محسوب میشود، چرا که ملاک گرایش جنسی نه لزوما اندام جنسی که جنسیت نشات گرفته از هویت افراد است.
ذکر این نکته مهم است که همان طور که به دلیل تابوهای وابسته به مردسالاری همجنسگرایی میان دو مرد به نسبت دو زن به مراتب سختتر از سوی جوامع پذیرفته میشود، در مورد تراجنسیها نیز عمدتا یک ترازن (مردی که تمایل به زن شدن دارد) از نظر پذیرفته شدن در میان خانواده و جامعه شرایط دشوارتری را نسبت به یک ترامرد تجربه میکند.
در واقع جامعه مردسالار الگوی مطلوب خود را در قالب فاعل مسلط به مثابه یک نقش جنسیتی برای مردانش تعریف میکند، در نتیجه قرار گرفتن مرد را در جایگاه همجنسگرا یا تراجنسی و به دنبال آن سرپیچی از نقشهای جنسیتی سنتی را تحمل نکرده و معمولا مجازاتی از نوع طرد در مورد آن نظر میگیرد.
این شکل از عدم توجه به نیازهای عاطفی تراجنسیتیها عواقبی همچون فروپاشی شخصیتی و ناراحتیهای روحی را به دنبال دارد. نتایج یک نظرسنجی آماری که در سال ۲۰۱۱ انجام شد نشان میداد ۴۱ درصد افراد تراجنسیتی در طول عمر خود دست کم یک بار اقدام به خودکشی کردهاند. در میان ترانسهای طرد شده و بیخانمان ۶۹ درصد و آنها که از سوی یک پزشک رد شده بودند،۶۰ درصد سعی کرده بودند خودشان را از بین ببرند.
دو سوم از تراجنسیتیهایی که در خانواده مورد برخورد خشن واقع شده بودند هم اقدام به خودکشی کرده بودند. نتیجه پژوهش نشان داد اغلب ترانس سکشوالهایی که خودکشی کرده بودند از تبعات تبعیض یا خشونت (نظیر تجاوز جنسی) رنج میبردند.
تبعیض یا برابر فرض نشدن در موقعیتهای مختلف انسانی اشکال متعددی دارد. از تبعیض علیه شهروندان جامعه تا تبعیض جنسیتی علیه زنان، تبعیض علیه قومیتها و مذاهب و همین طور نسبت به دگرباشان جنسی.
در این بین به عنوان بخشی از بدنه اجتماعی که برای دست یافتن به دنیای بهتر تلاش میکند، کمترین مسئولیت ما در قبال این میزان محرومیت افراد از حقوق انسانیشان (اگر دردی را چاره نمیکنیم) باید تمرین شکلی از «مدارای اجتماعی» باشد، در کنار آن بالا بردن آگاهی و درک عمومی نسبت به مسائل منجر به نقض حقوق اقلیتها در میان جامعهای که قرار است فردای بهتر را تجربه کند.
فردای بهتری که با ترویج نفرت، عدم تحمل و نادیده گرفتن یکدیگر دست نیافتنی است.
کوهیار گودرزی
فعال حقوق بشر
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 2546
#20
Posted: 24 Jan 2016 10:20
هزینه های تراجنسی بودن
این یک واقعیت است که با وجود این همه اطلاع رسانی اما باز هم تراجنسی در ایران ناشناخته است و یا بد فهمیده شده است.
اما به نظر شما برای تراجنسی بودن چقدر باید هزینه پرداخت کرد؟
چه مقدار لازم است تا بپردازیم تا خود واقعی مان باشیم،شاید وقتی صحبت از هزینه میکنیم واضح ترین و شاخص ترین آن هزینه مالی باشد، چیزی که خیلی ها درباره آن صحبت کرده اند و آن را بارها و بارها برررسی کرده اند.اما ما در این مطلب تنها هزینه ای که از آن صحبت نخواهیم کرد هزینه مالی است و ما قرار است عمیق تر به مساله بپردازیم و به هزینه هایی بپردازیم که دیده نمی شوند اما بسیار مهم تر و سخت تر از هزینه های مالی هستند.
قرار است به هزینه هایی برای رسیدن به خود واقعی مان بپردازیم.هزینه هایی که یک تراجنسی مجبور به پرداختن آن هستند.
هزینه خانواده و دوستان :
خانواده و دوستان یک تراجنسی اکثرا او را نمی پذیرند و فرد تراجنسی مجبور است بین خانواده و دوستانش و خود واقعی اش بودن یکی را انتخاب کند.شاید در صحبت راحت باشد اما تصور کنید از فردا دیگر باید قید خانواده و دوستان قدیمی تان را بزنید و مسیر زندگی را تنها طی کنید. حالا اگر این مسیر ناهموار باشد که کار سخت تر هم می شود.این هزینه سنگینی برای یک تراجنسی است و حتی ممکن است بسیاری از تراجنسی ها به دلیل وابستگی و تعلقات روحی و عاطفی نتوانند از پس این هزینه بر بیایند و عطای خودشان بودن را به لقای خانواده ببخشند و کیفیت زندگی شان به شدت پایین بیاید و دچار مشکلات روحی شدیدی شوند.
هزینه شغلی :
تصور کنید قرار است در محیطی کار کنید که تا دیروز شما را به جنس دیگری می شناختند و از امروز قرار است شما را با جنس دیگری ببینند.شاید پیش خود بگویید مهم نیست شغلم را تغییر می دهم، اما اگر سالها برای رسیدن به این شغل زحمت کشیده باشید چه؟
مبادله یک موقعیت شغلی که برایش سالیان سال زحمت کشیدید و یا شاید حتی آرزوی شما بوده با رسیدن به خود واقعی تان هزینه سنگینی است که اگر تراجنسی باشید باید پرداخت کنید.در ایران قانون حمایتی برای تراجنسی های شاغل وجود ندارد و رفتار مدیران مشاغل با این موضوع سلیقه ای است.
اقدام به تغییر جنس در محیط های کاری یک ریسک بزرگ است که یک سمت آن از دست رفتن شغل شما است و سمت دیگر باقی ماندن در شغل.ریسکی که احتمال باختن شما بیشتر از برد در آن است.
هزینه های اجتماعی :
چه بخواهید و چه نخواهید هر تراجنسی در حین طی کردن مراحل تغییرش و در برهه ای از زمان، رفتار و ظواهری دارد که از نگاه جامعه هنجار شکن است.تغییر در اندام، سبک پوشش و مانند این مسائل ناگزیر است و در برهه ای از زمان فرد تراجنسی در مرحله ای قرار میگیرد که مورد قضاوت های نا به جا از سمت جامعه به خاطر ظاهرش قرار میگیرد.
این فرد دو راه دارد، یا باید تمام این مدت در خانه حبس باشد و بیرون نرود و از خدمات اجتماعی و مراودات اجتماعی به دور باشد تا مورد قضاوت های غلط قرار نگیرد و یا در جامعه رفته و با تهدیدات و آزار های اجتماعی روبرو شود.هر دو راه سخت و نگران کننده است.فرد ترنس مجبور است بین این هزینه اجتماعی و خودش بودن یکی را انتخاب کند.
هزینه سلامت :
اگر شما تراجنسی باشید و به دنبال جراحی تغییر جنس باید حواستان جمع باشد که بعد از جراحی ممکن است کارکرد اندام جنسی تان کاملا سالم و عالی نباشد. هر جراحی عوارض جانبی و خطاهایی دارد که ممکن است اثراتی بر روی سلامت شما بگذارد.
از سمت دیگر غدد هورمون ساز شما از بدنتان خارج می شود و جایگزین نمی شود پس مجبور هستید برای سلامت خود هورمون های مصنوعی مصرف کنید. این هورمون ها نیز در صورتی که توسط پزشک متخصص بررسی نشود و آزمایش های دوره ای انجام نشود ممکن است به کبد شما آسیب بزند.در سمت دیگر اگر یک تراجنسی که نیاز به جراحی دارد به سمت جراحی نرود به دلیل نفرت از جسم و نبودن در جایگاه واقعی اش دچار انزوا و افسردگی می شود و نمی تواند حضور موفقی در جامعه داشته باشد.
یک تراجنسی جراحی را برای لذت جنسی و یا بی بند و باری های جنسی انجام نمی دهد کما اینکه اگر بنا بر این بود بدون جراحی بهتر و بیشتر می توانست به آن بپردازد. بلکه او با جراحی که از عوارض احتمالی آن آگاه است برای خودش بودن تلاش می کند،این ها مساله بزرگی برای یک تراجنسی است و ذهن بسیاری را درگیر خود می کند.انتخاب بین به خطر انداختن سلامت و بودن در جایگاه واقعی خود انتخاب سختی است که تنها باید تراجنسی باشید تا آن را درک کنید.
هزینه فرصت :
به زبان ساده هزینه فرصت یعنی وقتی شما درگیر یک مساله و موضوع می شوید باید زمان و فرصتی را برایش صرف کنید. اما اگر شما این فرصت و زمان را می توانستید در جای بهتری خرج کنید و بازدهی بیشتری بگیرید پس ضرر کرده اید.حال این هزینه فرصت می تواند مادی یا معنوی باشد.
اما یک تراجنسی مجبور است زمان و فرصتی را که می تواند به شکوفایی استعدادهایش و پیشرفت های زندگی بپردازد، باید به دست و پنجه نرم کردن با روند مجوز، اصطکاک با جامعه و ثابت کردن خودش اختصاص دهد.حتی او پس از جراحی نیز مجبور است بخشی از فرصت های شکوفایی و پیشرفت خود را برای یاد گرفتن ریزه کاری های جنس جدید و منطبق شدن با دنیای جدیدش بگذارد.
این مسائل باعث می شود تا یک تراجنسی چندین سال از زندگی اش را برای خودش بودن صرف کند و نتواند به راحتی از تمام سال های زندگی اش استفاده کند،هزینه فرصت، هزینه سنگینی برای تراجنسی بودن است. هزینه ای به ثیمت سال های عمر،هزینه ای که بر فرد تحمیل می شود و مجبور به پرداختن آن است.
بسیاری از این هزینه ها بر یک تراجنسی تحمیل نمی شود اگر جامعه به آگاهی و دانشی برسد که تراجنسی ها را منجرف، آخر الزمانی و یا خوشگذران نبیند و متوجه شود تراجنسی ها انتخاب نمی کنند که اگر قادر به انتخاب بودند نیازی به این پرداخت این هزینه ها نداشتند.
ویرایش شده توسط: bamdad_2014