ارسالها: 721
#64
Posted: 25 Jul 2016 03:46
کون دادن واقعا لذت بخشه
هر موقع یک مرد سن بالای غریبه میبینم ( مخصوصا نگهبانهای ساختمانها و کارگرانی که قیافه خشن و زمخت دارن) تمام تلاشمو برای جلب رضایش برای سکس میکنم
عاشق این هستم که زیر همیچین مردایی بخوابم و بهشون کون بدم
ساک زدن برای همیچی مردایی هم واقعا لذت بخشه
البته شاید بعضی ها دوست نداشته باشند که با مردای سن بالا سکس کنن ولی من خیلی خیلی دوست دارم
بنظر من سکس با مردای سن بالا و خشن یکی از بهترین سکس ها هست
کافیه یکبار امتحان کنید
مترسک گفت:
اى گندم تو شاهد باش مرا براى ترساندن آفریدند اما من عاشق پرنده اى بودم كه از گرسنگى مرد...!!!
ارسالها: 1437
#65
Posted: 4 Aug 2016 18:22
من دوس دارم کون بدم هم اعتماد به نفسم کمه هم میترسم که کون بدم و کونم گشاد بشه نتونم باد شکمم و کنترل کنم من شنیدم میگن کون دادن باعث بی اختیاری در مدفوع و باد شکم میشه
لطفا اگه اینطور نیست راهمایی کنین
فـصــــــــل ســـرمـســـــــــــتی رســــــــید و مــــا همــــــان ســـــــرگشــــته ایـــم
ارسالها: 1437
#66
Posted: 4 Aug 2016 18:32
کی هست راهنماییم کنه در این مورد
فـصــــــــل ســـرمـســـــــــــتی رســــــــید و مــــا همــــــان ســـــــرگشــــته ایـــم
ارسالها: 721
#69
Posted: 11 Aug 2016 20:22
کون دادن برای من خیلی لذتبخشه با اینکه فقط زن میکنم ولی کون دادن به مردای سن بالا رو با هیچ سکسی عوض نمیکنم
امکان نداره از یک کیر سن بالا یگذرم حتما باید بهش کون بدم ولی با سن پایین اصلا
وقتی که دارن منو میکنن و بهم میگن کونی واقعا برام لذت داره البته بیغیرت اصلا نیستم و توی سکس فقط دوست دارم به خودم بگن کونی
یکبار با یک نگهبان ساختمان نیمه کاره قرار گذاشتم و رفتم پیشش وقتی که لخت شدم توی اتاقش یکدفعه دو نفر دیگه هم سن خودش لخت اومدن توی اتاق ، اولش جا خوردم ولی بعد از اینکه کیر یکشون رو توی دستم گرفتم برام عادی شد اون سکس یکی از بهترین سکسهام بود
خلیی لذت داره وقتی سه تا مرد مسن و قوی هیکل کیر کلفت همزمان با آدم سکس کنن . با اینکه نگهبان بودند در طول مدتی که داشتن منو میکردن اصلا توهینی بهم نکردند ، بخاطر همین اخلاقشون الان هم باهاشون دوست هستم و هر کوقع که هوس کون دادن بکنم میرم پیششون . هم خوش اخلاق و هم خیلی خیلی خوب میکنن .
مترسک گفت:
اى گندم تو شاهد باش مرا براى ترساندن آفریدند اما من عاشق پرنده اى بودم كه از گرسنگى مرد...!!!
صفحه 7 از 33