ارسالها: 67
#11
Posted: 2 Jan 2012 14:51
Lyndsy_Fonseca
سلام دوست من ... از اینکه جواب دادی و راهنمایی کردی ممنونم...ولی مثه اینکه دوتا چیزو هنوز درست متوجه نشدی...
یکی اینکه از جمله آخرت خیلی تعجب کردم...من گفتم که مفعول نیستم...فقط میخام با اون پسره یه جوری ارتباط برقرار کنم...بعنوان یه تاپ که اصرار زیادی هم به کردنش ندارم...اگر شد اول که نمیدونم قبول میکنه یا نه میخام باهاش در حدّ بغل و لب و اینا و بعد اگه دیدم خودش دوست داره برم سراغش...
دو اینکه من و اون هردوتامون میدونیم از هم چی میخایم...یعنی با این نگاه هایی که من بهش کردم اون دیگه متوجه شده من ازش چی میخام نه اینکه مثن حالا اول کاره و من برم پیشش بهش بگم سلام اسمت چیه و رشته ات چیه و... مشکل من اینه که اگه شروع کنم چیزی واسه ادامه ندارم ...چون همونطور که گفتم ما هیچ نقطه برخوردی باهم نداریم...نمیدونم علایقش چین و...زیاد هم تک نمیبینمش که بخام باهاش صحبت کنم...اصن بغیر از تو سلف دیگه شاید تو کلاسا ببینمش که در اون صورت هم با دوستاشه...برم جلو هم که دوستاش شک میکنن که این دیگه چه صنمی داره....واسه همینه که این ریسکو نمیکنم که برم جلو... البته من خودم یه برنامه هایی واسه نزدیک شدن بهش چیدم ولی اینا واسه ترم بعده و به شرطها و شروطها...
حالا شما یه راهی جلو پام بذارین...
تاسفم برای بنده ای است که بندبند لحظاتش بنده ی بندگان بنده ی شهوتیست که بندبند روحش را به بند میکشند و بند تنش را میدرند.
>>>>>>>>> Only Love <<<<<<<<<
ویرایش شده توسط: gayboy33
ارسالها: 75
#12
Posted: 2 Jan 2012 19:27
gayboy33: دو اینکه من و اون هردوتامون میدونیم از هم چی میخایم...یعنی با این نگاه هایی که من بهش کردم اون دیگه متوجه شده من ازش چی میخام نه اینکه مثن حالا اول کاره و من برم پیشش بهش بگم سلام اسمت چیه و رشته ات چیه و... مشکل من اینه که اگه شروع کنم چیزی واسه ادامه ندارم ...
خواهش میکنم فاعل عزیز !
ولی این دوتا حرفت که یه چیز دیگه میگه که ! خو اگه شما حرف هم رو میفهمین ، چرا پا پیش نمیزاری عزیز دلکم ؟ همیشه ایرانی ها منتظر یک اتفاقن هیچ وقت نمیخوان خودشون شروع کننده باشن ، همیشه میخوان احتمال خطر رو به دقیقا صفر برسونن با صبر بی مورد !
نمیخواد که خودتو اذیت کنی ، دل و بزن به دریا برو یک ویدئو گی پورن باحال بهش بده دیگه ، آخه خودتم نمیدونی دقیقا چی میخوای یعنی هدفت روشن نیست ، واسه همینم نمیتونی راهها رو بچینی درست ، هدف خیلی مهمه ها !
ببین حوصله ندارم دوباره کلی حرف بزنم (: فقط بهت میگم اگه سخت بگیری از دستت میره ها ، پس فردا هم میخوای بشینی غصشو بخوری ، من که اونجا نیستم شرایط دقیق رو ببینم ، شاید حق با تو باشه و خیلی قضیه بغرنج باشه و نشه کار کاملی انجام داد ، ولی خوب مطمئن باش دو چیز واقعیت داره ، یکی هیچ چیز غیر ممکن نیست ( پس چطور غیر ممکن ممکنه :laugh و یکی هم اگه سخت بگیری فقط سخت تر میشه ، و گاهی هم تصوراتت خصوصا بدبینی هات باعث خراب کردن کار میشه ،
نظرت چیه حالا ؟ میخوای بری بهش یجوری حرفتو بزنی یا نه ؟
تازشم خیلی راههای دیگه هست ، مگه ماشین نداری گفتی ۲۰ سالته فک کنم ، ماشین رو بردار و وقتی میخواد بره خونه برو برسونش ! نمیدونم یکاری بکن خودت که موقعیت رو میبیبنی !
?It never stops, does itI'm not gay
ویرایش شده توسط: Lyndsy_Fonseca
ارسالها: 67
#13
Posted: 2 Jan 2012 22:11
اول که مرسی از عکست...خیلی باحال بود
بعدش میدونی چیه؟؟ من میدونم چی میخام اونم منظور نگاهای منو میدونه ولی مسئله اینه که آیا اون اصن قبول میکنه یا نه؟ اون از من خوشگلتره..البته از یه لحاظ که به کسی نگفته یکم خیالم راحت میشه که حالا یا خوشش اومده ازم یا کلا بدش نیومده که نیگاش میکنم... من گفتم که معنی نگاهاشو نفهمیدم...آیا ازم خوشش اومده بوده یا که میخاسته کم نیاره؟؟
بعد تازشم مسئله به این راحتیا نیس که من بخام برم واسش یه فیلم گی بزارم... آخه اگه امکان اینو داشتم خو میرفتم بهش پیشنهاد میدادم مستقیم این روزا هم دیگه نگاشو ازم میدزده بی محلی میکنه...یه نوع سردی
یه جورایی داریم واسه هم تکراری میشیم...منتظر یه اتفاقم که دوباره رابطمونو خوب کنه...یه بار تو فوتبال روبروی هم بازی کردیم... اونجام درونش یه حس رقابت با هم ایجاد کردیم..یه بارهم تو یکی از مسابقات دادوبیداد راه انداختم اونم اونجا بود خودمو بش نشون دادم ولی رابطه ما فقط در حد نگاه و سکوت بعدش باقی مونده...اصن همون شاید بذارمش واسه ترم بعد و جرقه احتمالی اون موقع...
تاسفم برای بنده ای است که بندبند لحظاتش بنده ی بندگان بنده ی شهوتیست که بندبند روحش را به بند میکشند و بند تنش را میدرند.
>>>>>>>>> Only Love <<<<<<<<<
ارسالها: 65
#15
Posted: 17 Jan 2012 19:34
دوستان یکی توضیح بده که چطوری نه بگیم ! حالا من زیاد آدم جدی ای نیستم و کلآ هرگونه روابط عشقی و عاطفی رو کیرمم حساب نمی کنم واقعیت اما یه آقا پسری هست تو یه شرکت کار می کنه . من هر دفعه میرم اونجا حساب بگیرم میبینمش . شمارمو گرفته کلی اس ام اس عاشقانه و ... میفرسته . یه بار بهش گفتم تو گِی هستی و مطمئنش کردم من طرز فکر تخمی قدیمی در مورد این موضوع ندارم و اون هم گفت که گِی هست اما من واقعآ نیستم . انصافآ خیلی پسر با شخصیت و آقایی هست نمیخوام تو ذوقش بزنم . منم همچین مالی نیستم البته اما واقعیت ایشون از من خوشش اومده و واقعآ دلم نمیخواد دایورتش کنم . البته من همه جوره پایه سکس و ... هستم اما زیاد حال و حوصله رفیق بازی و ... رو ندارم راستش .
ویرایش شده توسط: Mehraann
ارسالها: 67
#16
Posted: 18 Jan 2012 20:53
Mehraann
دوست من، ما همه هم همین مشکل رو داریم... مشکل از ما نیست مشکل از جامعه است..از فرهنگیه که توش اینطوری جاافتاده...منم خیلی میترسم که فردا اگه کسی بفهمه من که اینهمه جلوشون بچه مودب و آرومی هستم، یهویی بیان بگن مثلاَ فلانی رو حین انجام این کار دیدن..اونم تو جامعه ای که خوراکش این چیزاس..
وقتی من میبینم بچه های دانشگامون در مقابل یه گشتن کوچیک پسری با دختری اینجوری صحبت میکنن و خاله زنک بازی درمیارن، نمیدونم فردا اگه از اینجور روابط چیزی بفهمن چی میشه..دیگه فک کنم که باید برم خودکشی کنم..نمیشه سرتو بالا بگیری...دیگه هصن هیچ جا واست نمیمونه..حتی خونه ات..یا باید بزنی بیرون از ایران یا ...
alish2011: برا اینکه فقط فکرتون تو سکس هست و به غیز سکس فکر نمیکنید
مگه مه چی سکس هست
پس احساسات کو
سایتی رو میشناختم که مخصوص دوست یابی اینا هست ولی اسمشو نمیگم چون ممکن هست پروفایلهای اونجارو هم با این فکر کردن به سکستون خراب کنید
البته اونجا هم همچین افرادی پیدا میشه ولی تعداشون کمه و فکر کنم همونقدر بمونند بسه
بابا همه چی که سکس نیست
(درست میگی عزیزم منم باهات موافقم به جمله دقت کن(با هم گی کنیم) فکر میکنن کلمهٔ گی یعنی سکس کردن بیشتر دگرجنس گرایان که تو سایتهای گی میان از این حرفها میزنن تعداد گیهای اینجوری کمه یه عده هم به خاطر محدودیتهای ایران تو سن بلوغ بیماریهای روانی پیدا میکنن و به هر کثافتکاری تن میدن ).
pesarakxox: پسرایی که میاین اینجا نباید دوستی خیلیا رو قبول کنن. کسی اینجا دوست خوب بخواد شاید پیدا کنه ولی خیلی کمه. نیاین اینجا بهتره .چون میکننتون. پس اینجا دنبال دوست خوب نباید باشید.
تعریف دوستی واسه هرکسی یه چیزیه...برا همه که یکسان نیست...شاید بعضی وقتا یکی نیازش از لحاظ عاطفی برآورده باشه ولی از لحاظ جنسی کمبود داشته باشه...اینقده هستن که دربه در دنبال یکی ان که بکنتشون ولی به خاطر محیطی که توش هستن یه نوع عقده یا بهتره بگیم کمبود جنسی براشون به وجود میاد و خیال میکنن که دوستی یعنی اون روابط...یا بالعکس...البته من این نکته رو از همینجا دریافت کردم..از حرفایی که بعضی از بچه ها میزنن...
pesarakxox: از اینکه تونستم از شما اینو یاد بگیرم میخواستم ازتون تشکر کنم.
خواهش میکنم..درحدی نیستم که بخام چیزی به کسی یاد بدم یا قصد نصیحت داشته باشم..شما لطف دارین...
pesarakxox: ولی من منظورم این بود که برای پسرای که سنشون کمتره
آره درسته..خیلی وقتا این پسرا به خاطر دل پاکشون گول شهوت و خودخواهی خیلی از چرب زبونای حیله گر که اونا رو فقط واسه سوئ استفاده میخوان رو میخورن...
pesarakxox: برای من دوستی که توی سایت بشه با کسی دوست شد همیشه اون جوری بودش که توی مدرسه یا محلمون دوست میشدم
میبخشید ولی بازم من این حرفتونو قبول ندارم... دوستی که توی مدرسه و دانشگاه و اینا میتونیم پیدا کنیم خیلی فرق میکنه با اون چیزی که توی سایتا دنبالشیم... اینو دیگه من واقعا به عینه تجربه کردم.. توی واقعیت ما با طرف روبروییم و عشق و نفرتمون تو یه همون لحظه پیداست ولی توی عالم مجازی ..همه میدونیم دیگه... پر از ریا و حیله و تزویر و اگه کلام تیزی داشتی برنده ای..
البته تنها مزیتی که توی سایتا هست و تو واقعیت نه! اینه که دیگه کسی با کسی رودربایستی و ترس از شناخته شدن و آبروریزی نداره (چیزی که متاسفانه تو واقعیت، خیلی از عاشقا رو از هم دور نگه داشته ) البته این مزیت به هیچ وجه نمیتونه اون عیب اولی رو بپوشونه...
wretre: اون مطلب بالایی خیلی رمانتیک بود بابا بی خیال سو استفاده چیه
این حقیقتیه...نباید بیخیالش شیم و بذاریم کسی ازمون سواستفاده کنه..البته من که نه..چون نه بچه ام و نه مفعول.. اینو واسه اون کسی گفتم که هنوز از خطرات جلوراهش باخبر نیس...
wretre: سعی کنی توقعت رو پایین بیاری و سنجیده تر رابطه برقرار کنی
آره من توقعم بالائه و به هرکسی اعتماد نمیکنم ولی شرایط برای همه فرق میکنه.. ولی فک کنم روی صحبتتون با بقیه اس...
تاسفم برای بنده ای است که بندبند لحظاتش بنده ی بندگان بنده ی شهوتیست که بندبند روحش را به بند میکشند و بند تنش را میدرند.
>>>>>>>>> Only Love <<<<<<<<<
ارسالها: 52
#17
Posted: 8 Sep 2012 04:46
بسیار لذت بردم از خوندن چند صفحه اول این تاپیک. ببینید حقیقتا بنظرم میاد که تمام هیجانات سکسی رو پشت سر گذاشتم، تمام مثلا لذتهایی که از طریق سکس به شکل متداول کسی ممکنه بخواد برام بی ارزش شده و این عین حقیقته. همین الان توی این فروم حتی حالم از دیدن این بنرای تبلیغاتی سکسی بد میشه! فقط به عشق "عشق" های این فروم دارم دوباره پست میزنم
میدونید چیه، کردن یه پسر یا دوستی برای یه رابطه ی صرفا جنسی صدها برابر آسون تر از رابطه ی مبتنی بر عشق و احترام و درکه. من تعداد تجربه های سکسیم هم چندان زیاد نیست، اما همین تعداد کافی بود تا ببینم چقدر راحت شروع میشه و چقدر زود تموم میشه... متاسفانه در جایگاه یک عاشق و دلداده خیلی وقته درجا زدم.
منو اینجوری نگاه کنید، کسی که یه سری شیطنت کرد و حالا پشیمون شده - یه بچه مسلمون که خب با توجه به انسان بودنش از هر چی بگذره از عشق و علاقه و نیاز به محبت نمیتونه بگذره، یه بچه مسلمون خیلی بی ادب. واقعا عاشق یک نفر شدن، پاش موندن و بعد بهش رسیدن لذتی داره که در صدها رابطه ی اونجوری پیدا نمیشه - از سخنان مقام معظم خودم :دی ایمیل قبلیم رو پاک کردم، فیس بوکم رو همچنین و هر اسمی که از اون موقع مونده بود - اما الان اینجام چون میخوام با هم فکرک نیم و کمک کنیم که واقعا لذت دوست داشتن و دوست داشته شدن، مراقب کسی بودن، کفید بودن و اینا رو بچشیم
من کسی رو جایی دیدم، برای اولین بار توی عمرم بدون فکر کردن رفتم و بهش سلام کردم - باهاش آشنا شدم. فکر نمیکردم این همونیه که هی توی دلم میگفتم "اگه دوست من میشد چی میشد" -خب شد دیگه! حالا چهار ساله میبینمش، یبار برای همیشه ازش خداحافظی کردم چون قرار بود هم رو نبینیم، اما بازم روزگار کشوندش جایی که فکر نمیکردم خودم هم بهش پا بزارم! الان اون بعد از یه شکست عشقی حسابی درب و داغونه، من همچنان توی این فکرم که چرا با اینکه مدونه دوستش دارم (و بهش گفتم) هیچوقت بهم جوابی نداد - نه گفت برو، نه گفت بمون! بلاتکلیفم، دلش میخواد بهش کمک کنم؟ همین دو هفته پیش با هم بودیم، بعد از مدتها - از همه چیز حرف زدیم اما نمیدونستم باید یبار دیگه بهش بگم دوستت دارم؟ همش حس میکنم منو زورکی تحمل میکنه، ولی چرا باید همچین کاری کنه؟
ما حتی شوخی های لفظی کمی سکسی هم با هم کردیم، همه جوره مدلی سعی کردم همونی بشم که شاید بخواد، یعنی هیچوقت جسارت اینکه همه ی احساسم رو ابراز کنم نداشتم چون فکر میکردم هنوز زمانش نرسیده یا اینکه من آمادگیش رو ندارم... با این همه واقعا برام از سکس بهتره، من دوستای دیگه ای هم داشتم که رابطه ی عاطفی بینمون بوده ولی هیچوقت اینطوری نبوده که بنظرم بیاد همه چیز جوره، و در عین حال هیچ چیز عالی نیست!
یجورایی میترسم اگه واقعا تمام این مدت از سر ترجم تحملم کرده باشه و با کارام باعث بشم اینو به روم بیاره دیگه بعدش بدجوری بخوره توی ذوقم... آخه این جناب احساسم اونقدر لطیف تشریف داره که بعدش خودمم نمیتونم جمعش کنم. میگم شاید بعدا بتونم بهتر باشم تا اونم واقعا بهم علاقه مند بشه - چرا الان خرابش کنم؟
گاهی برای همیشه بی خیالش میشم، میگم برو حالتو بکن - عاشقی چیه؟ اونم عاشق یه پسر شدن؟ پسری که فقط برای تو خیلی شاهه؟ بعدش چی؟ اما خب مدت کمی میگذره تا دو مرتبه یاد همه ی سالهای گذشته بیفتم و باز فکر کنم تنها کسیه که ممکنه توی زندگیم بتونم به عنوان دو.ست قبولش کنم... کلا اعصاب خوردکنه این احساس من!
khoda negahdar baraye hamishe
ارسالها: 866
#19
Posted: 1 Jun 2013 20:40
nimahot: حتی تو دنیای واقی هم آدم قابل اعتماد به زور گیر میاد چه برسه به نت..
حرفت درسته
ولی آدمای تو نت همونایی هستن که بیرون باهاشون برخورد داریم
من بهترین دوست زندگیم رو تو نت پیدا کردم
باهاش رفت و آمد خانوادگی داریم
همه میدونن من جز اون دوستی دیگه ندارم
فقط باید مواظب باشی مواظب
من انقدر قرار گذاشتم ساعتها سر قرار معطل شدم
طرف اومد اینور چهاررراه گفتم کجایی گفت دارم میام متوجه شدم خودش گذاشتم رفتم
یارو امد سر قرار گفت کجا بریم سکس
طرف اومد سر قرار بعداز ۳ ساعت اونم چی غرب تهرانه من رو میفرسته شرق میگه بریم سکس
آخه ب اینا چی باید گفت
ولی خدارو شکر که دوست خوبی پیدا کردم
الانم مریضه براش دعا کنید
انقدر براش گریه کردم که خدا میدونه
پر حرفی کردم ببخشید
ویرایش شده توسط: gay_tehran
ارسالها: 87
#20
Posted: 2 Jun 2013 03:18
lonely_guy: من بهم برخورد. یه بارم بهش گقتم تو نت گفت معذرت نزدیک امتحاناست از این حرفا.
آخه کسیکه یکیو دوست داشته باشه نمیتونه یه شارژ بگیره یا یه اس ام اس بزنه!!!
lonely_guy: می گه مشکل داشتم دسترسی به اینترنت نداشتم از کسایی که بهونه های چرت میارن بدم میاد. یعنی تو یه شهر اینترنت نیست؟ اون روزیم که فرداش نیومد همون روزی بود که تو نت گفته بود من فردا میام سر قرار یعنی قرار گذاشته بودیم!
حالا اومده می گه معذرت. یعنی نمی تونست بگه من فردا نمیام یا خبر بده
از کجا میدونی اون پسر اجازه داشته از خونه بره بیرون؟ اونا سنشون زیاده با اجازه خودشون همه کاری رو میکنن فکر میکنن پسرا هم مثل خودشونن. من همین الانشم اجازه ندارم بیدار باشم بیام توی اینترنت .توی اینجا این سایت که بدتر دیگه. ولی مادرم خوابه منم اروم با کیبردم کار میکنم صداش نره بیرون. چند بار شده برام اس میدن حرفای سکسی و عاشقی مینویسن خب یکبار توی دستشوی یا توی کوچه موبایلم پیشم نبود مادرم دیده بودش.موبایلو ازم گرفت وقتی دادش سیم کارت نو برام گرفته بود.بعد دوستی که سنش بالاس میگه چرا نیستت.با فربد دوست بودم بهش بگید چند بار اس داد برام یا من براش. اصلا سیم کارتی که شمارشو بهش دادم نمیذارمش توی موبایل تا اس نتونه بده برام.یک نفر نوشته بود خوشگلم خیلی بهم حال دادی میخواستم ازت تشکر بکنم. اینو مادرم دید گفت یعنی چی؟ چی باید بگم ؟ سکس اولش بود میخواست ازم تشکر کنه ولی بدتر شد .اون وقت میگی برو کافی نت برام بگو کجایی.خب اینا رو درک نمیکنید چرا.
خدایا گناهان منو تو ببخش
همه آدمها گناه کردند
خدایا گناه همه را ببخش