صفحه 4 از 13: « پیشین 1 2 3 4 5 ... 10 11 12 13 پسین »

چطور برا گی با یه پسر دوست بشیم...!؟

SenjedSenjede

کاربر

ارسالها: 80

#31 Posted: 23 Dec 2013 20:00

بابا اقد پسرا گی زیاد شده ک حتما تو دوستات چند تایی هست و شما همین الان باهاشون دوستی،کافیه یبار جلوشون دستتو ببری کونتو بخورونی بگی آخ چقد میخواره فک کنم کیر میخواد لامصب

اینجا کنار دریا
آب است و باد و ماهی
احساس می کنم من
جای تو را چه خالی

سروده ی دوستم

lonely_guy

کاربر

ارسالها: 57

#32 Posted: 25 Dec 2013 01:39

farhad300: من اصلا اینطوری نیستم منم تمام احساساتی که گفتی نسبت به دوستم دارم...همین یکی دو روز پیش یه پیام تو گوشیش دیدم و فهمیدم که زید داره انگار دنیا رو سرم خراب شده بود...ولی هیچ موقع جرات نمیکنم که اونو از خودم متنفر کنم چون میدونم اگه نباشه هیچ چیزی واسم ارزش لذت بردن نداره...نمیدونم شاید من خودخواهم در مقابل دوستم وقتی ببینه که بودنش باعث رسیدن آسیب به من میشه یه مدت ازم دور میشه تا همه چی درست شه...همیشه هم تو این مورد با هم مشکل داشتیم و همیشه بهش میگم که اینکارش درست نیست...یه جورایی بعضی مواقع بخاطر اینکه من خسارت نبینم یکاری میکنه که شاکی بشم و سمتش نرم واسه یه مدت...خب شاید اون از من منطقی تره ولی من هیچوقت نمیتونم اینکارو بکنم...به نظر تو من بیشتر دوستش دارم یا اون...دقیقا همون حسی که تو نسبت به دوستت داری اون نسبت بمن داره چون جفتتون یه عکس العمل نشون میدید
منم نمیدونم بعضیا یا با خودشون مشکل دارن نمیدونم
خوب ادم یا یکیو دوس داره یا نداره
حالت وسط که نیس
بعضیا دوس دارن لذت میبرن از بقیه سواستفاده کنن سواستفاده عاطففی
خوب چرا بازی میکنی یا برو یا بمون
دوروز جواب نمیده یه روز خودشو برات جر میده معذرت میخواد
میگی خوب چیه. میگه فراموشکارم
اخه ادم خسته میشه دیگه
چقدر ادم تحمل داره مگه
همین دوست من خودشو میکشه بعدمیره معلوم نیس یه ماه نیس
بعد میاد معذرت میخواد مشکلاتشو میگه
اخه یه خبردادن انقدر سخته

فرهاد به نظرم اگه میخوای بعدا دیوونه نشی یا افسرده درست بهش بگو احساسش نسبت به پسرا بیشتره یا دختر
چون بعد که رفت اون موقع ضربه میخوری تا هست کم کم با واقعیت کنار بیای بهتره تا یهو بره هیچیم نگه

فرهاد
بعدشم تو چی میخوای دیگه باهاش که هسی باهم میخوابین با هم تفریح میکنین. میگه دوست داره.
چی میخوای دیگه.

farhad300: جریان پیچیده تر از این حرفاس ...من دوس دارم باهاش باشم....به حدی بودنش بهم آرامش میده که حاضرم اون ضرر بکنه ولی پیشم باشه...اما اون اینطوری نیس تا ببینه از سمت اون بمن خسارتی وارد میشه خودشو دور میکنه...الانم چند روزه نه میبینمش نه تماس داریم....البته محل کارش نزدیکه ولی یه جیزی که نمیدونم چیه اجازه نمیده برم اونجا...چون وقتی ربطمون مثل بقیه عادی میشه دیدنش آزارم میده و دوست ندارم برم
از سمت اون به تو خسارتی وارد میشه؟ این دیگه چجوره؟
بهم آرامش میده که حاضرم اون ضرر بکنه ولی پیشم باشه؟!!!!!!!!
این چه جمله ایه اشتباه ننوشتی؟؟
ببین به اخلاق وابستس شاید اون نفهمه هرچقدرم تو بگی من دوس دارم اما اون خودش ناراحت میشه وقتی کسیو ناراحت کنه
خیلیا این طورن
منم خودم نمیتونم ببینم کسیو ناراحت کنم هرچقدرم اون بگه من دوس دارم!!

راسی تاحالا شده هی یکی بگه من دوس دارم هرکاری تو بگی بکنم بعد اون طرف بگه من کاریو دوس دارم انجام بدم که تو دوس داری تو دوس داشته باشی منم دارم بعد همین جوری ادامه پیداکنه؟
خیلی قشنگه
اما خیلی ناراحتم

farhad300: منظورمو متوجه نشدی....من بهش بارها گفتم که بودنش بهم آرامش میده و حاضرم ضرر بکنم ولی اون پیشم باشه...انقد وابستشم که اگه بودنم واسش ضرر داشته باشه این توقعو دارم که بودنمو با جونو دل قبول کنه ...خیلی وقتا واسش ضرر داشتم و اونم با جونو دل قبول کرده ولی انقد مغروره یا نمیدونم انقد دوستم داره که به هیچ وجه قبول نمیکنه که بودنش باعث ضرر من بشه...متوجه شدی منظورمو...اتفاقا ما بیشتر مواقع کارایی رو انجام میدیم که اون یکی دوس داشته باشه...مثلا یه نمونه کوچیکش اینه که تو لباس پوشیدن کاملا نظر همدیگرو رعایت میکنیم
اون کوچکتره اونم هشت سال بعد باعث ضرر توی بزرگتر میشه
این دیگه چجورشه
شاید شما متاهلی؟
مگه میشه یه کوچکتر به بزرگتر ضرر بزنه
ما که همیشه برعکسشو دیدیم
غیر ضرر احساسی

farhad300: نه متاهل نیستم...نمیشه توضیح داد...گفتم که رابطممون کاملا پیچیده و احساسیه...اون وقتی میبینه که من وقتی که هستش با یه سردی یا گرمی ازش ناراحت میشم ناراحت میشه میگه که من نباید به این راحتی حال خودمو بد کنم...بارها گفته که رابطمون فراتر از همه رابطه هاس...گفته که حرفهایی احساسی که بمن زده به هیچ کدوم از زیداشم تا حالا نگفته چند بار وقتی دیگه به بن بست میخوردیم بهم میگفت که تو رابطه زن و شوهر هم یه اتفاقایی مثل دلخوری و عصبانیت پیش میاد و میگه که ایراد من اینه که اینارو بزرگ میکنم و همیشه ناراحتم...وقتی توی یه جمع میبینم که با یکی گرم میگیره ناخواگاه میریزم بهم و اونم همیشه میاد گیر میده که بفهمه چمه ولی نمیتونم حرف دلمو بهش بزنم و همونجوری حالم بد باقی میمونه...وقتی میبینه که وقتی باهاشم همیشه حالم بالا پایینه سعی میکنه یه مدت ازم دور باشه...حالا منظورمو متوجه شدی؟
اون طوری که تو گفتی همه فکر کردن منظورت چه ضرریه
پس تو تو ذهن خودت فکر میکنی ضرره!!!!
اون حق داره باهرکی گرم بگیره
تو سخت میگیری بیش از اندازه. اونم حق داره ازت دورشه وقتی میبینه انقدر برای هرچیز کوچیکی ناراحت میشی.
اما بحث زیدو گفتی. منم ناراحت میشم. این موضوع ناراحتی داره اونم خیلی ناراحتی داره.
کاش یه بار بهش بگی اگه من با یه دختر باشم تو چه حسی به من داری. جوابش خیلی میتونه بهت کمک کنه
من یه بار به دوسم گفتم گفتم اگه با یه نفر دیگه دوس شم(چه پسر چه دختر) گفت میکشمت!!!
چی از این قشنگتر!!!
ولی یه نصیحتی میکنم بهت چون برا خودمم اتفاق افتاده و ممکنه بیفته
هیچ وقت انقدر به کسی وابسته نشو بعدا عواقبشو میفهمی

--------------

اگه تاحالا با دختر بودیم ۱۰۰ نفر میومدم صف میکشیدن.
حالا چون به پسر علاقه داریم بلدم نیسیم تو کوچه خیابون بگردیم یعنی نمیشه

به خودم میگم چی میشد مام مثل بقیه یه دوست خوب دختر پیدا میکردیم/

IDin

کاربر

ارسالها: 68

#33 Posted: 15 Jan 2014 03:39

lonely_guy: حالا چون به پسر علاقه داریم بلدم نیسیم تو کوچه خیابون بگردیم یعنی نمیشه
شرایط ما خیلی فرق میکنه..خیلی سخت تره.. ممکنه بگی تو ایران پسر دم دست تره ولی دختربازی خیلی راحت تره تو ایران.. چون هر دختریو ببینی و بپسندی بدون هیچ گونه خجالت یا استرسی میتونی پاپیش بذاری.. ولی هرچقدر هم پسر دور و برت زیاد باشه باز هم وختی از ترس آبروت نتونی کاری انجام بدی هیچ فایده ای نداره.. درضمن جامعه همجنسگرا در اقلیتن و از هر چند نفر بندرت یک گی پیدا میشه ولی دگرجنسگراها زیادن و خیلی راحت همدیگه رو پیدا میکنن..

:::::: >>>>> چترها را باید بست <<<<< ::::::
::::: <<<<<< زیر باران باید رفت >>>>>> :::::

↓ Advertisement ↓

arnold_rr

کاربر

ارسالها: 87

#34 Posted: 16 Jan 2014 23:44

Slaveashkin: من بندر عباس زندگی میکنم و به افراد مسن تر از خودم مثلا بالای ۳۰ علاقه دارم
خب تازه من از سال دوم سوم که سکس میکردم فهمیدم سن ۲۷ سال به بیشتر بهتره تا سن کمتریا. مثلا سی سالش باشه بکسی نمیگن دوستاشونو نمیگن باشه .خونه خالی دارن بعدش سکسشون طولانی تره زودی نمیکنن ابشون بیاد تازه شوخی بیمزه بکنن مسخره کنن. الانم هنوزم دوست دارم از همین سن به بیشتر باشن واسه سکس.تازه عشق بازیم بلدن.فقط نمیخوان کون بکنن زود ابشون بیاد .میخوان به ماها هم خیلی زیادتر مزه بده دیگه.

خدایا گناهان منو تو ببخش
همه آدمها گناه کردند
خدایا گناه همه را ببخش

lonely_guy

کاربر

ارسالها: 57

#35 Posted: 18 Jan 2014 14:40

بچه ها من به کمک تک تکتون نیاز دارم. من الان برای پیدا کردن یه دوست اول باید ببینم چی میخوام!
بعد اون دوستم واقعا به همه بدبین شدم. دلزده شدم. به خودم میگم دیگه نمیخوام عاشق شم. چون بعد چند روز یا فوقش ماه وقتی جداشدیم. باز لطمه بخورم. یا میگم دیگه به کسی محبت نمیکنم تا وقتی رفت هی به خودم سرکوفت بزنم که من احمق به کی محبت کردم. نمیدونم اما من خیلی بهم برمیخوره. دارم دیوونه میشم. از طرفی این جور دوستیو دوس ندارم. انقدر خشک و بیروح. فقط یه روز مثلا همو ببینیم. با هم باشیم. اما اون حس قشنگه نباشه
شما بگین بهتره چی کار کرد.

IDin

کاربر

ارسالها: 68

#36 Posted: 18 Jan 2014 20:39

مهدی جان بنظرم اگه میبینی یه رابطه اینقدر داره اذیتت میکنه خب کاتش کن.. یادمه همیشه میگفتی سعی میکنی که وابسته نشی ولی من بعد حرفایی که باهم زدیم احساس میکنم با خودت رودربایستی و داری یه جوری خودتو گول میزنی.. دل بستی یا نمیدونم چه معادلی استفاده کنم.. آها چشم داری بهش..
اگه میبینی اذیتت میکنه خب بیخیالش شو.. به همین راحتی.. مگه نمیگی که وابستش نیستی.. خب بیخیالش شو عزیزم.. چجوره که اون اینقده واسه خودش بیخیال توهه و نمیگه یکی دو ماه گذشته بزار برم لااقل یه سری بهش بزنم قراری بزارم.. بعد تو اینور نشستی داری خودتو حرص میدی.. اگه از من میشنوی حیفه این لحظاته خوش نیست الکی مشغله به خودت راه بدی..؟

:::::: >>>>> چترها را باید بست <<<<< ::::::
::::: <<<<<< زیر باران باید رفت >>>>>> :::::

lonely_guy

کاربر

ارسالها: 57

#37 Posted: 19 Jan 2014 00:30

عزیزم من اونو نمیگم. اونو ول کردم. میگم دوس جدید پیدا بکنم به نظر شما عشق و عاشقی بیخوده یا نه؟
میگم شما باشین با این تجربه که دوست قبلی انقدر دوست داشت بعد این شد باز عاشق یکی میشین؟ یا اینکه نه
مثل یه نفر عادی حالا چندتا جمله هم میگی اما از اعماق وجودت عاشقش نیسی
میگم بهتره ادم عاشق نشه اینو میگم/ چی کار دارم به دوستم. دارم درباره بعد حرف میزنم

درست نخوندی حرفمو نگرفتی. حالا به این نتیجه میرسم کساییکه با چندنفرن کار درستی میکنن مای احمق اعصابو دلتنگیو کوفتو درد میکشیم اما اونا همش حال میکنن حالا یه روز با این روز دیگه با یکی دیگه
همون ما راهو اشتباه میریم. دوستی یعنی ارامش حالا با این راه به دست نمیاد بهتره راه دیگه ای رفت. وقتی یکی گفت خدافظ بگی به درک بری با اون یکی دیگه. این طوری نه اعصابت خرد میشه همیشم خوشحالی!

IDin

کاربر

ارسالها: 68

#38 Posted: 19 Jan 2014 01:15

نه مهدی جان اشتباه نکن.. اولا از اینکه منظورت رو نفهمیدم ببخشید.. اون دوستتو کی ول کردی..؟ من نمیدونستم..
بنظر من عشق فقط یکیه.. حالا اگه اون آدم نیس و میدونی اینجوریه و خیانت میکنه یا ممکنه ولت کنه که تو نباید الکی عاشقش بشی.. عشق اونیه که میخایش و میخادت.. اون موقعس که معنای واقعی آرامش رو میفهمی..

:::::: >>>>> چترها را باید بست <<<<< ::::::
::::: <<<<<< زیر باران باید رفت >>>>>> :::::

arnold_rr

کاربر

ارسالها: 87

#39 Posted: 19 Jan 2014 02:56

lonely_guy: حالا به این نتیجه میرسم کساییکه با چندنفرن کار درستی میکنن مای احمق اعصابو دلتنگیو کوفتو درد میکشیم اما اونا همش حال میکنن حالا یه روز با این روز دیگه با یکی دیگه
من نمیدونم مشکل شما چطوری پیش اومده. ولی معلومه عاشق یکی بودی اونم گذاشته رفته. نمیگم کار خوبی کرده ولی اگه مثلا من خودم بودم بجای اون دوستتون چرا میرفتم؟ چند تا دلیل میتونه باشه.یا اونی که میخواستم نبودی. یا چیزیو که ازت میخواستم بهم نمیدادی.یا محبت و کمک تورو نمیدیدم.یا همش عاشقی و غمگین و اینطوری باشی ببینم بجای خوشحالی خوش گذرونی کردن فقط ناراحتم میکنی.

من خودم چرا کسی رو که مثل شما بد هنوزم هست باهاش دوست نمیشم؟ چونکه چیزیو که ازش خواستم میگفت نه.چیزیو که همه از من میخوانش من میخواستم اونم بخواد. ولی میگفت من عاشقتم این یکیو نمیخوام این کارو کنم.یعنی همش تقصیر اون دوستت شاید نباشه ها.اگه هست خب نباید خودتو اذیت بکنی.با کسی دیگه باید دوست بشی. فراموش کردنش سخته میدونم ولی هیچکاری نمیتونی بکنی .

gayman1122: خب اونها حق دارن بر اساس تیپ و قیافه انتخاب بکنن ... نظرتون چیه؟

برای دوست شدن اگه یکی بیاد شکلش زشت و لباساش کثیف باشن باهاش زودتر دوست میشید یا کسی که لباسش و ظاهرش تمیزه؟ نمیخواد خیلی لباس گرون بپوشه ولی تمیز و مرتب باشه دیگه.
دومش اینه که یکی میخواد برای سکس بهم بگه بیا مثلا همسایه هستیم یک ساعتی با هم باشیم .خب ادمای چرک و کثیفو که ظاهرش اونطوریه معلومه دیگه زیر لباساش چقدر کثیف و بوگندو هستش.بعدشم خب من به ظاهر ادما برام مهمه همم توی دلشون ادمای خوبی باشن مهربون باشن.دوتاش مهمه .قبول دارید اینو؟

sea_song: برای من هیچ وقت راحت نیست. چون اعتمادی نیست . به نظرم وقتی پیدا کردن شریک جنسی معنا پیدا می کنه که یه رابطه ی متقابل همراه با احترام شکل بگیره. خیلیا همون اول دنبال سکسن . این یعنی بی احترامی شخصیتی. وقتی احساس طرف رو نمی شناسی. نمی دونی چه جور آدمیه از نظر ویژگی های شخصیتی. یعنی دوستی شکل نمی گیره . به نظرم وقتی می شه با کسی همبستر شد که یه رابطه یدوستانه و صمیمانه شکل بگیره. این رابطه می تونه سکس رو توجیه پذیر کنه. فرقی هم نمی کنه بات باشه یا هات
پس احساسات و درونیات دوستی که می خواییم باهاش سکس کنیم خیلی مهمتره

خدایا گناهان منو تو ببخش
همه آدمها گناه کردند
خدایا گناه همه را ببخش

lonely_guy

کاربر

ارسالها: 57

#40 Posted: 20 Jan 2014 00:12

باز این ارنولد نسنجیده حرف زد.!!!
خوبه ده بار به خودت گفتم من چی کار کردم و اون چی کار کرده!!! باز میگی اون. عزیز همه مثل تو نیسن. لطفا همه رو مثل خودت نبین.
دوست من افسردس. من نه. من همیشه شاد بودم. اون همش ناله میکرد. من تو زندگیم ارامش داشتم و مشکلی نداشتم اون داشت که کاش نداشت. دعا میکنم مشکلش حل شه/
اما بازم فکر میکنم ارزششو داشت این دوستیو حفظ کنه. لااقل یکی بود که دوسش داشت.
برعکس من رعایتش کردم چون مشکل داشت چون افسرده بود. من ندیده گرفتم خیلی چیزاروو
باز تو بگو/ من اگه بودم شاید کاری ازش خواسم اون انجام نداده.!!!
مثلا چه کاری؟ میخوای براش خونه بخرم؟ خوبه؟؟
یا منظورت از کار چیه؟ سکسه؟؟

این حرفا چیه. بابا این مشکل داره مشکل روحی. نمیگیری.
الکی بازی کرد چرت و پرت بلغور کرد. هزارتا قول داد که هیچکدومو انجام نداد و گفت من هیچی ازت نمیخوام جز دوست داشتن. هههه. من غیر دوست داشتن هزارتا کار دیگه براش کردم.

-----------------

عشق فقط یکیه. درست
اما میخوای یکیو تو اینترنت پیداکنی که بدونی تنها با تو میمونه؟؟
من به تو میگم محاله. محال
این دوستم واقعا با من بود. اینو مطمئنم و اینم نبود که بره با یکی دیگه . مشکل دیگه داشت نه اینکه پای کس دیگه درمیون باشه.
حالا بازم جوابمو کسی نداد. همه حرف خودشونو میزنن. من میگم این یکی بعد ۱۰۰ ها چت و درنظر گرفتن معیارام پیدا کزدم این شد. با اون همه قول و قرارا و ...
میگم شاید تا اخر کسیو پیدانکنم شما باشین تنها میمونین که شاید یکی پیداشه بگه اره فقط با تو. اونم تو حرف معلوم نیس راس بگه یا نه. یا راه دومو انتخاب میکنین و با یکی دوس میشین حالا اون با کسای دیگم شاید باشه و تو هم مختاری شاید بری با یکی دیگه. امیدوارم این دفعه جوابمو بدین. مرسیییییییی

صفحه 4 از 13: « پیشین 1 2 3 4 5 ... 10 11 12 13 پسین »

Homosexuals - همجنسگرایان /

چطور برا گی با یه پسر دوست بشیم...!؟

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

↑ بالا