ارسالها: 63
#15
Posted: 29 May 2013 09:28
در باره دوجنسه ها یه نکته خیلی حالب خواستم بگم ، یه سی دی توی کلوپ ها میفروشن به اسم " اینجا ایرانه" که با بازیگرذ مصاحبه میکردن ، یکی از این بازیگر ها کامبیز دیرباز بود ، مجری که رامبد جوان بود ازش پرسید که چه نقسی رو دوست داشتی بازی کنی اولش از گفتن طفره رفت بعدش کفت هیچ جا نگفتم اما ایجا میگم ، دوست دارم نقش یه وجنسه رو توی یه فیلم درباره دوجنسه ها بازی کنم
گفت واقعا زندگی اینجور افراد سخته و من مطالعه داشتم دربارش
اینکه تو رسانه ها توسط یه فرد بازیگر این موضوع مطرح بشه خیلی جالبه
روحشان به اندازه اندوهت شاد باد
از دردهای کوچک است که آدم مینالد، وقتی ضربه سهمگین باشد، لال میشود آدم.
خدا کند که نه...!!! نفرین نمی کنم که مباد
به او که عاشق او بودم زیان برسد
خدا کند که فقط این عشق از سرم برود
خدا کند که فقط
ارسالها: 1782
#16
Posted: 20 Oct 2013 21:54
Fati1975: من شیمیل هستم نمیدونم چرا پست قبلی منو پاک کردیدمن فقط ازمشکلات خودم گفتم.من یه زنم که نمیتونم ارایش کنم نمیتونم سوتین ببندم با اینکه سایز سینه هام 75هست تو خیابون واسه اینکه همه دنبالم راه نیفتن باید سوتین نبندم فقط شبا تو اتاقم به خودم میرسم این چه زندگی اخه...دلم میخواد یکیو داشته باشم دلم میخواد با یه مرد واقعی دوستت شم که منو واسه زن بودنم بخواد نه واسته حال کردنش نیم ساعتش منو درکم کنه حسمو بفهمه...واسه همین تا حالا جرات نکردم باکسی دوست شم فقط با دخترا لز دارم اخه این چه زندگی هست
masterarmin: جالبه اینجا ترنس یا دوجنسه ها رو افرادی با سینه و صدای نازک و الت مردونه می دونند.
ترنس ها افرادی هستند که جسما مردن یا زن اما روحا مخالفش.هم مرد به زن هست یعنی الت مردونه و روحیه رنانه و در مقابل زن به مرد هست یعنی الت زنانه و روحیه مردانه.حالا امکان داره مثلا ترنس زن به مرد از بدو تولد سینه هاش کوچیک باشن یا صداش کلفت و تزنس مرد به زن سینه داشته باشه یا اینکه با هورمون این رو تو خودشون ایجاد کنند که از مراحل عمل تغییر جنسیت.تو ایران هستن اما به خاطر برخورد بد دیگران سعی می کنند تا یا با سختی مثل جسمشون رفتار کنند یا پنهان بشن.
یکی از اقوام تعریف میکرد رفیقم با دختری دوست شد و بعد چند ماه که میخواستند سکس کنند پسره شلوار و شرت دختره رو میکشه پایین و با چیز عجیبی رو به رو میشه . درسته به جای اون چیزی که تصورشو میکرد آلت مردانگی دید ، بعد جا در جا از ترس بیهوش شد . پسره هم دیگه دختررو ندید ، وقتی این رو شنیدم هم از طرفی خندم گرفت و هم متعجب شدم که پسره یعنی تو این همه مدت نفهمیده بود !؟
واقعا ضد حال بزرگیه .
اندوه بزرگی ست انبوه انتظار