ارسالها: 889
#11
Posted: 26 Jun 2012 03:14
با عامل تدریج موافقم. حدود پنج سال پیش یکی از دوستام مغازه داشت و به نوعی پاتوق ما بود و اوقات بیکاری رو با دو سه تا از بچه ها میرفتیم اونجا. چون مغازه اش سر راه دبیرستان پسرونه بود با یکی از بچه های سال اولی که بچه ها میگفتند کون میده طرح دوستی ریختیم به این امید که بی دردسر کونی بکنیم. حدود چهار پنج ماه رو مخش بودیم که دیدیم اصلا تو این باغا نیست تا که یه روز اون سه تا دوستم گفتند باید به زور بکنیمش. من مخالف صد در صد زوری کردن بودم و خودمو کشیدم کنار. بعدا برام تعریف کردن که بردیمش خارج شهر و اولش نمیخواست بده که یکی از اونا چنان لگدی به شکمش میزنه که بالا میاره و به زور میکننش. بعد از اون قضیه حدود پنج ساله با اون دوستم که لگد زد حرفی ندارم و اون دوتای دیگه رو هستم. بعد چند ماه وقتی دیدن طرف باهاشون راه نمیاد به زور متوسل شدن.
من آبی ام تاجی ام اسم تیمم استقلاله
جلو تاج ایستادی واست باخت اجباره....
ارسالها: 67
#12
Posted: 26 Jun 2012 03:57
علاوه بر غیرمستقیم حرف زدنها، این افراد گاهی به صورت مستقیم و اینبار با ترفندهایی دیگر(بسته به طرف مقابل) شروع به فریب دادن وی میکنند. مثلا حرفهایی مثل :"چند دقیقه بیشتر طول نمیکشه، بین خودمون میمونه، فقط همین یکبار و اینقد بهت پول میدم و..." به کار میبرند.
فریب تدریجی افراد کوچکتر نه فقط از طریق سخن گفتن بلکه در بعضی موارد به صورت تدریج در مراحل سکس صورت میگیرد. بدین معنی که فرد ابتدا از مراحل عادی و ساده سکس (مثل شوخی) شروع میکند تا به مرحله سکس اصلی برسد.
مثلا تمام شما واژه "انگول" یا "انگولک کردن" رو بلدید ولی تا بحال به دلیلش پی بردید؟ انگولک کردن قسمتی از همین سکس تدریجی است.. یعنی جایی که فرد با دستمالی شدن ، کم کم حساسیت خود نسبت به این مسائل را از دست میدهد و به جایی میرسد که دیگر مشکلی برای سکس ندارد و دیگر مقاومتی از خود نشان نمیدهد یا در اصطلاح "دستی " شده.. مثله یه چیزی شبیه همونی که تو خانما بهش میگن "نجابت" !
با یه پسر چت میکردم میگفت که چند نفر بهم گیر داده بودن و بدجور اذیتم میکردن. گفت از یه چیز اونا تعجب کردم: اونم اینکه چطور شد که این افراد (با این گستاخی زیاد از حدشون) بعد از دیدن مقاومت سرسختانه من، فقط به یه دست کشیدن کوچک به کونم راضی شدن؟!!! میگفت برای خلاص شدن از دستشون بالاخره بعد از کلنجارهای زیاد با خودش، به پیشنهادشون رضایت داد و راضی شد به کونش دست بزنن(هرچندکم ولی...). ..به قول خودش و خیلیا که نمیدونن قضییه چیه: "یکبار که صدبار نمیشه".. ولی من میگم اتفاقا این یکبار از همون صدبارهاست!! اگه دفعه اول به این تن دادی، مطمئن باش دفعه دوم دیگه مقاومت دفعه اول رو نداری و به یه چیز دیگه تن میدی تا اینکه کار از کارت میگذره..!! همون پایانی که واسه اون پسره پیش اومد..!!!
تاسفم برای بنده ای است که بندبند لحظاتش بنده ی بندگان بنده ی شهوتیست که بندبند روحش را به بند میکشند و بند تنش را میدرند.
>>>>>>>>> Only Love <<<<<<<<<
ویرایش شده توسط: gayboy33
ارسالها: 67
#13
Posted: 26 Jun 2012 13:58
۲- عامل فشار
بعضی وقتها افراد با تکیه بر سیاست های روانی و فشار به طرف مقابل موجب وادار کردن او و تن دادنش به این کار میشوند.. لازمه این حیله اینه که یک نقطه ضعف یا پیش زمینه روانی از فرد پیدا کنن.. مثلا یکی کاری کرده و فرضا که از برادرش میترسه که بفهمه. این میشه نقطه ضعفش. حالا اگه کسی از این نقطه ضعف و آتوی او باخبر باشه، میتونه براحتی از اون سوءاستفاده کنه..! پس همیشه سعی کنید اگه نقطه ضعفی دارین، اونو ظاهرش نکنید و همیشه نقطه ضعفهایی که ممکنه موجب سوءاستفاده های روانی و فشاری قراربگیرید رو بپوشونید..
به عنوان مثال من قبلا چندتا دوست داشتم(فقط همسنم بودن نه دوست!!) اینا واسه یکی از بچه هایی که سنشم پایین بود نقشه چیده بودن.. قرارشون این شد که اول دوست اولی که با اون پسره راحتتر بود، بره و تو چند روز مخ اون بچه رو بزنه و راضیش کنه.. بعد وقتی که راضیش کرد که باهاش سکس کنه، این پسر دومی توی موقع سکس اینا رو خفتگیر کنه...
پسر اولی هم با هر کلک و روشی بود کار خودشو انجام داد و پسره رو فریب داد.. پسره هم خیلی نسبت به اینکه خونوادش بفهمن وحشت داشت و اونا هم از این نقطه ضعفش خبر داشتند. اون پسره اول هم با همون حرفایی که گفتم(با چرب زبونی و مثلا اینکه به هیچی نمیگه و بین خودشون میمونه) پسره رو راضی کرد غافل از اینکه بدونه که اون خودش شریک دزد و رفیق قافله است.. هیچی دیگه.. قرار سکس گذاشته شد و نوبت فاز دوم نقشه پلیدشون بود.. پسره که از روی ناچاری تن به این کار داده بود،حالا مجبور بود از روی عجز و اجبار دوباره به این کار تن بده.. وقتی پسر دومی اونا رو با نقشه قبلی دوستش خفتگیر کرد، از همین روش فشار روانی استفاده کرد و با دست گذاشتن رو نقطه ضعف پسره (خانوادش) اونو مجبور به این کار کرد.. مثلا گفت اگه بهم ندی به بابات یا داداش بزرگت میگم.. یا مثلا میرم به همه میگم و مثلا با آبروش بازی میکرد..حالا جالب اینجاس که اینو بدونید که افرادی که با این کارها به بچه ها تعرض میکنن، درنهایت به هیچکدوم از حرفهاشون عمل نمیکنن و مثلا حداقل یا به ۲-۳نفر از دوستاشون میگن یا اگه حالت برعکس رو درنظر بگیریم اونا هیچ وقت نمیرن به خونواده پسربجه هه اطلاع بدن چونکه اون خودش پاش گیره.. ولی متاسفانه بچه های ما از روی ترسشون و کم تجربگیشون کاری میکنن که شاید تا آخر عمر واسشون پشیمونی و عذاب به وجدان به وجود بیاره.. شاید درنهایت باهاش کنار بیان ولی درهرصورت ازش خوشحال نیستن. چونکه اصلا گی واقعی نبودن از همون اول و با اجبار جامعه روبرو شدن..
تاسفم برای بنده ای است که بندبند لحظاتش بنده ی بندگان بنده ی شهوتیست که بندبند روحش را به بند میکشند و بند تنش را میدرند.
>>>>>>>>> Only Love <<<<<<<<<
ویرایش شده توسط: gayboy33
ارسالها: 67
#14
Posted: 26 Jun 2012 14:03
نکته تاسفبار دیگه ای هم که هست معطوفه به خانواده هاست.. . متاسفانه خانواده و والدین بچه ها همیشه در برخورد با مسایل جنسی خیلی ضعیف عمل میکنن و همیشه یک رودربایستی جنسی و مرزبندی های بی موردی در رفتاراشون وجود داره که باید شکسته بشن..
به نظر من خانواده باید قبل از اینکه رابطه خویشاوندی با بچه داشته باشه، باید بتونه به نحو مطلوب نقش یک دوست رو واسه بچه اش ایفا کنه.. چونکه همه ما با دوستامون راحتتریم تا والدینمون.. خیلی از چیزا رو به دوستامون میگیم که به خونواده نمیگیم.. حالا فرض کنید که چقدر محشر میشد خونوادمون مثل دوستمون باشه.. دیگه اگه این چنین مشکلی پیش بیاد خیلی به راحتی می رفتیم به پدر یا داداش بزرگترمون میگفتیم و اونا هم با برخورد مناسب با این موضوع، از تبعات بعدیش جلوگیری میکردن و حتی باعث میشدند که باعث و بانی این کار هم به سزای عملش برسه و دیگه هوس چنین کاری رو با بچه های بیگناه دیگه نکنه..
من خودم یه جای دیگه هم گفتم که اگه یه زمانی بچه ای داشتم سعی میکنم خیلی باهاش دوست و راحت باشم و این مسائل واسمون عادی باشه و اون هر مشکلی در اینباره داشت به من بگه.. متاسفانه ساختار سنتی اکثر ما خانواده های ایرانی اینچنین اجازه ای رو به ما نمیده ولی الان دیگه نسل ما خانواده های آینده رو تشکیل میده.. ما میتونیم نقطه ضعفهای چنین ساختارهایی رو با حفظ احترامها از بین ببریم بدون اینکه هیچ مشکلی پیش بیاد و از لطمات احتمالی جلوگیری کنیم..
تاسفم برای بنده ای است که بندبند لحظاتش بنده ی بندگان بنده ی شهوتیست که بندبند روحش را به بند میکشند و بند تنش را میدرند.
>>>>>>>>> Only Love <<<<<<<<<
ارسالها: 67
#15
Posted: 26 Jun 2012 15:16
۳.عامل نادانی و بچگی
یک عامل دیگه ای هم که میتونه مورد سوءاستفاده تعرضگرا قرار بگیره، سوءاستفاده از صداقت و سادگی بچه های کوچیک و معصومیت اونهاست.. چنین افرادی واقعا باید بگم که خیلی پست و حیوان صفتند که حاضر به انجام چنین کاری با بچه هایی میشن که از همه چیز دنیا بی خبرند و فارغ البال درعوالم خودشون سیر میکنند.. بچه هایی که بجای لذت بردن از عالم شیرین بچگیشون،بجای بازی با همبازیهاشون، مورد تعرض یک انسان بالغ قرار بگیرند..
از مذمت این کار هرچی بگم کم گفتم ولی فکرکنم دیگه "سخن کوتاه باید". از این به بعد دیگه نمیام لوتی.. هم کار دارم دیگه و هم شرایطش جور نیست.. شاید یه سری بزنم ولی کم میام.. خیلی واسم مهم بود که این تاپیکو بزنم و مطالبم رو بگم.. مباحث زیادی بود که میشد گفت مثل وسوسه کردن با پول، وعده های الکی دادن به بچه، قول حمایت کردن از بچه هایی که تو خونه کسی رو ندارن که توی اجتماع ازشون حمایت کنه و خیلی چیزای دیگه.. این بحثها رو میذارم به عهده دوستان.. امیدوارم در هرچه بهتر کردن این تاپیک قدم وردارید و با من همراه بشید تا حداقل یک قسمتی از وظیفه خودمون درقبال فرهنگسازی و ممانعت از ترویج این کار مضموم رو انجام داده باشیم.. همتونو دوست دارم.. خدانگهدار..
تاسفم برای بنده ای است که بندبند لحظاتش بنده ی بندگان بنده ی شهوتیست که بندبند روحش را به بند میکشند و بند تنش را میدرند.
>>>>>>>>> Only Love <<<<<<<<<
ویرایش شده توسط: gayboy33
ارسالها: 61
#16
Posted: 26 Jun 2012 16:20
من میخواستم با اجازتون وارد این تاپیک بشم و دوتا ایراد کوچیک ازتون بگیرم که البته امیدوارم ناراحتتون نکنم.
یک اینکه شما بگین که این تاپیک رو برای کمک به چه کسایی راه اندازی کردین؟ برای کمک به جوونهای تحصیلکرده و دانشگاه رفته یا بچه ها و نوجوونای کم سن و سال که در معرض خطر بچه باز ها هستن؟ اگه جوابتون گروه اوله که هیچی ولی اگه برای گروه دوم نوشتین واقعا با این زبان علمی و سنگینی که نوشته ی شما داره فکر میکنین این گروه سنی حوصله اش میاد حتی یه پاراگراف اول رو بخونه؟ خواهش میکنم توضیحات مفیدتونو به زبانی بنویسین که به اصطلاح برای جامعه ی هدف قابل درک باشه.
دومین ایرادم همون مشکلی هست که بر خلاف نظر شما کاملا هم با مورده. خیلی ها میخوان بچه بازی بکنن اما نمیدونن چطوری. شاید حتی یک نفر از اونها بیاد اینجا و همین توضیحات رو به کار ببنده. البته در نیت خیر شما و هدف خوبی که دارین شکی نیست و حتی داروها هم عوارضی دارن.
من یک توضیح مختصر هم میخوام اینجا ارایه بکنم و اونم اینکه الزاما هرکسی که به بچه بازی رو میاره مخصوصا دسته ای که به پسربچه ها تجاوز میکنن خودشون در کودکی قربانی تجاوز نبودن. نمیگم هیچ کدومشون نبودن. خیلی هاشون بودن ولی این الزامی نیست و خیلی بچه بازها به خاطر لذتی که در این کار کشف کردن این کارو میکنن. ما اکثرمون در سنین کودکی به هر حال شده که حتی فقط یکبار از سوی یک بچه باز انگول شده باشیم آیا ما هم باید بریم و همین کارو با یک پسر بی گناه دیگه بکنیم؟ نه دیگه. این به شخصیت و تربیت اون آدم ربط داره و محیطی که اون توش پرورش پیدا میکنه.
ویرایش شده توسط: farbod08844
ارسالها: 67
#17
Posted: 26 Jun 2012 19:39
farbod08844: اگه برای گروه دوم نوشتین واقعا با این زبان علمی و سنگینی که نوشته ی شما داره فکر میکنین این گروه سنی حوصله اش میاد حتی یه پاراگراف اول رو بخونه؟
اولا سلام.. اینی که شما میگین زبان علمی وسنگین رو میشه دقیقا مشخص کنید چه زبان علمی و سنگینی؟؟!!! اتفاقا اگه شما همه پستهای منو خونده باشید و طبق معمول فی البداهه جواب نداده باشید میبینید که من خودم گفتم که این مطالب رو از خودم و به زبون خودم مینویسمش که اتفاقا به دور از نظرات علمی و آکادمیکه..
gayboy33: قبل از شروع فقط یه نکته رو بگم.. من این اطلاعات رو از هیچ جایی کپی نکردم و فقط وفقط براساس مشاهدات اجتماعی خودم بوده.
gayboy33: درثانی این اطلاعات سازمان یافته و علمی نخواهند بود، پس از کسانی که به مسائلی مثل علوم روانشناسی اشراف بیشتری دارن تقاضا میکنم در بررسی علمی و آکادمیک مباحث مارو یاری کنند..
دیگه نمیدونم کجاش سنگین و علمیه که واسه شما قابل هضم نبود..
farbod08844: بر خلاف نظر شما کاملا هم با مورده.
آره درسته بی مورد نیست ولی آقا sepehr08844 همیشه کلا رفتارشون اینطور هستش که نسبت به خیلی از چیزا یه حساسیت اضافی دارن.. درسته من هم نگفتم که احتمال نداره کسی از اینا سو’استفاده کنه ولی گفتم که برای رسیدن به بعضی اهداف برخی از مرزبندیها روباید فدا کنیم...
gayboy33: درباره اینی هم که میگید ممکنه از این اطلاعات سوءاستفاده بشه هم بگم که طبعات این هنجار به حدی در جامعه وسیعه که ما بایستی برخی از مرزها را کنار بزنیم و درجهت اطلاع رسانی به افراد بکوشیم..
مرسی..
تاسفم برای بنده ای است که بندبند لحظاتش بنده ی بندگان بنده ی شهوتیست که بندبند روحش را به بند میکشند و بند تنش را میدرند.
>>>>>>>>> Only Love <<<<<<<<<
ویرایش شده توسط: gayboy33
ارسالها: 61
#18
Posted: 26 Jun 2012 19:59
gayboy33:: اولا سلام.. اینی که شما میگین زبان علمی وسنگین رو میشه دقیقا مشخص کنید چه زبان علمی و سنگینی؟؟!!! اتفاقا اگه شما همه پستهای منو خونده باشید و طبق معمول فی البداهه جواب نداده باشید میبینید که من خودم گفتم که این مطالب رو از خودم و به زبون خودم مینویسمش که اتفاقا به دور از نظرات علمی و آکادمیکه..
نمیدونم چرا از من ناراحت شدید. خب شما به زبون خودتون صحبت میکنید ولی زبان شما زبان پسرهای چهارده ساله نیست و اونا اصلا متوجهش نمیشن. شما چه بخواین چه نخواین زبونتون علمیه مخصوصا در پستهای اول و اون اصطلاحاتی که به کار بردین. ولی از نیت خیرتون و کار خیلی خوبی که دارین میکنین خیلی ممنونم و براتون آرزوی موفقیت میکنم.
ویرایش شده توسط: farbod08844
ارسالها: 67
#19
Posted: 26 Jun 2012 20:14
farbod08844: شما چه بخواین چه نخواین زبونتون علمیه مخصوصا در پستهای اول و اون اصطلاحاتی که به کار بردین.
خب حالا شما چه گیری دادین به زبون علمی.. علمی هم که باشه علمیه دیگه.. علم رو هم همه میفهمن دیگه..! مرسی.. امیدوارم به جنجال نکشیم باز.. خداحافظ
farbod08844: ولی از نیت خیرتون و کار خیلی خوبی که دارین میکنین خیلی ممنونم و براتون آرزوی موفقیت میکنم.
خواهش میکنم و ممنون از نظراتتون.. در هرصورت من کارمو به خوبی انجام دادم و امیدوارم خدا هم قبول کنه..
تاسفم برای بنده ای است که بندبند لحظاتش بنده ی بندگان بنده ی شهوتیست که بندبند روحش را به بند میکشند و بند تنش را میدرند.
>>>>>>>>> Only Love <<<<<<<<<
ارسالها: 889
#20
Posted: 27 Jun 2012 02:22
یه مورد دیگه هم که در مورد کودک آزاری به ذهنم رسید، سوءاستفاده کردن از کودکان و نوجوانان بدون حامیه. کودکانی که به نوعی سایه ی پدر یا برادر بزرگتر یا کسی از نزدیکانش که اونو هدایت کنه بالای سرش نیست یا از اونا دوره. این کودکان بیشتر از کسان دیگه در معرض خطر آزار و اذیت قرار دارند. به علت کمبود محبت یا خیلی از مسائل دیگه به راحتی میشه اونا رو فریب داد و ازشون سوءاستفاده کرد چون اونا با کمترین محبتی جذب طرف مقابل میشن...
من آبی ام تاجی ام اسم تیمم استقلاله
جلو تاج ایستادی واست باخت اجباره....