ارسالها: 87
#31
Posted: 14 Apr 2013 03:04
خب تجاوز یعنی اینا ولی نتیجش چیه؟ یکی بهش تجاوز میشه از سکس دوری میکنه که لذتی نداره براش.یکی دیگه همینه که میگی یعنی به شخصیتش برمیخوره و همیشه ناراحتش میکنه.یک نتیجش اینه که روح و روانشو خیلی داغون میکنه که باید ببرنش روانپزشک و مثل خودم همیشه روحیش و فکرش مشکل پیدا میکنه .خونواده و مادرم که نمیخواستم بدونه میفهمه و اینش همیشه ازارم میده.و یک نتیجه دیگش هم اینه که وقتی سکسای ارومتری رو میبینیم که به اون حالت اولی نیستن خیلی راحت بهش تن میدیم و میذاریم بکنن.چونکه میگم خب اون کسی که تجاوز کرد همه پرده ها رو پاره کرد چند نفر دیگه فهمیدن و اونا هم یکی یکی بعدا میگفتن اون که تورو کرد خب بذار منم بکنم نه اذیتت میکنم نه هیچی. اگه بدت اومد ادامش نمیدم. یا هرجور دوست داری میکنم. یکیشون سرپا توی یه کوچه کرد .به یکیشون گفتم اول لاپای بکنه زودی قبول کرد و منظورم اینه نتیجشون اینه که یا از سکس متنفر میکنن پسرو یا میندازنش توی سکس.شما از خشونتش میگید من از نتیجش میگم.
خدایا گناهان منو تو ببخش
همه آدمها گناه کردند
خدایا گناه همه را ببخش
ارسالها: 87
#33
Posted: 14 Apr 2013 03:53
farbod08844: کاش همه یاد بگیرن که هرگز با پسری که مورد تجاوز واقع شده نه حرف از سکس بزنن نه از اون تجاوز.
اینو واقعاااااااااااااااااااااااااااااااا درسته بخدا. من از هر سکسی هرچیز حاضرم بگم بجز اون بار اولم که اونطوری شد. واسه دوستای نزدیکمم نگفتمش. متنفرم یادش بیارم.
farbod08844: نتیجه ش برای اکثر پسرها مثل شماست و بیشتر پسرهایی که بهشون تجاوز شده بعدن هم تن به سکس میدن. شاید چون شهوت و بازیگوشی و هیجان طلبی بیشتری دارن. بیشتر برای دخترها هست که از سکس فراری میشن ولی پسربچه ها اکثرشون دوباره دست به همون سکس میزنن. البته من اینطوری فکر میکنم
اینش اشتباهه. یه نفره که الان سی و پنج شش سالشه.وقتی برای اولین بار میخواست سکس بکنه .دایی یکی از دوستام بود که میگفت اون ندونه. برام گفت تو اولین نفری هستی که میکنمش. گفت وقتی خیلی بچه بچه بوده کلاس سوم راهنمایی بوده یکی بهش تجاوز میکنه. میگفت اون موقع خودم دوست داشتم شیطونی کنم و با دوستم یک جایی تنها بودیم باهم ور میرفتیم ولی میخواستم کون دادن به یه نفر بزرگترو امتحان کنم ببینم چیه. تا یکبار پیش اومد ولی میگفت طوری کرد و رفتار کرد که یکم ارومتر بود میتونستم بوی فرندش بشم و همیشه بکنتم ولی اینقدر وحشی بازی دراورد و کثافت کاری کرد و رفتاتر زشت و حرفای رکیک زد که تا الان یعنی اون موقع . نه سکس کردم نه زن گرفتم نه فکر میکردم به این چیزا و متنفر شده بودم.تازه اون موقع من خیال کردم این خیلی دوست داره ولی روش نمیشه بگه. که من خودم بهش گفتم اگه بخوای من ناراحت نمیشم. و خودمم خواستم بکنه.وقتیم شروع کردیم نه میتونست راستش بکنه نه میتونست بکنه . نه ارضا میشد.منم اینقدر دلم سوخت گفتم هر وقت بخوای من میام تا راه بیفتی .چون نمیتونست یکی از دوستام گفت بذار باهات عشق بازی بکنه تا لذتش بازم بیاد دستش. منم سعی کردم ولی اخرش نشد و ازم تشکر کرد که تلاش کردم ولی بازم نتونست و گفتش نه دیگه نمیخوام و نمیتونم. بیست سال سکس نکنه و فکرشم نکنه عجیبه دیگه.
خدایا گناهان منو تو ببخش
همه آدمها گناه کردند
خدایا گناه همه را ببخش
ارسالها: 87
#35
Posted: 15 Apr 2013 00:42
یه چیز دیگه هم باید مینوشتمش اینه که وقتی به یه پسری توی نه سالگی تجاوز میشه ممکنه این پسر خیلی شرور و مزاحم دیگران و اذیت کار بشه ولی من اینطور نشدم شاید بخاطر تربیت خونوادگی بوده.پس اینطوری نیست که یه پسری بات باشه بهش بگن بی خانواده و بیتربیتی که سکس میکنی.میشه بگم بمن توی اون سن و سالای بعدش هم رحم نکردن پس منم بکسی رحم نکنم.ولی چرا اونطوری نیستم؟
خدایا گناهان منو تو ببخش
همه آدمها گناه کردند
خدایا گناه همه را ببخش
ارسالها: 87
#37
Posted: 17 Apr 2013 01:46
فرقی نداره همینو که میترسونه پسرو تا تسلیم بشه کافیه براشون .بعضیا داد میزنن.چون دیدم برامم پیش اومده میدونم اینو .میخواست بکنه منم نمیخواستم .یه داد بلندی زد و گفت بکش پاین اینو .بخواب همینجا.اینقدر ترسیدم که تا زانوم اوردمش پایین و همونجا به شکم دراز کشیدم و اونم افتاد روی منو و حسابی حالشو کرد.تا خونشون برده بودم ولی اونجا میگفتم نه.چند بار دیگه توی یه وبلاگی بود خوندم که داد میزنن پسرا سنشون کمه میترسن و تسلیم میشن دیگه.
حالا واکر خودت نگفتی چطوری بهت تجاوز شد و کی بودش چند سالت بود؟ تو هم بنویس اینا رو.
خدایا گناهان منو تو ببخش
همه آدمها گناه کردند
خدایا گناه همه را ببخش
ارسالها: 87
#39
Posted: 7 Jun 2013 00:04
waker103: وقتی هم که میان خونه اینقدر خسته هستن که دیگه واویلا
همون به چنگ و دعواهای خودشون برسن بهتره تا به بچه هاشون
بازم خونواده هایی که سنتی تر هستن وضعییت بهتری دارن از این نظر
ولی خب چی کارش میشه کرد واقعاْ؟
یکی هم باباش هم مادرش دکترن .صبح تا ظهر بیمارستانن بیرون غذاشونو میخورن چون نمیرسن برگردن خونه باز دوباره برن. بعدارظهرا توی مطبشونن. یه پسر دارن خیلیم خوشگل بود. کسی میخواس بکنتش توی خونه خودشون میرفتن. دیگه مو در اورد و زشت شد و نمیکننش .ماهم جا خالی نداشتیم میرفتیم اونجا.این بهتره یا چند تا برادر و خواهر پیشش باشن؟
خدایا گناهان منو تو ببخش
همه آدمها گناه کردند
خدایا گناه همه را ببخش