ارسالها: 67
#41
Posted: 14 Jul 2013 17:01
waker103: منظورم فقط کسایی هست که بهشون تجاوز شده.بذار یه مثال بزنم مثلاْ دیدی خیلیا که سیگاری هستن ، مثلا همون موقعی که سیگارش روشنه وداره میکشه و حال خوبی هم داره ازسیگار کشیدنش ، بازم همون موقع میاد و مثلاْ میگه هر چی میکشیم از رفیقی میکشیم که اینو داد دستمون.داره از سیگار کشیدنش لذت میبره ، ولی بازم از اون کسی که اولین بار باهاش سیگار کشیده بد میگه.
حالا چرا بعضیا که بهشون تجاوز میشه و مخصوصا اگه با خشونت هم بوده باشه ، دیگه ادامه نمیدن و کلاْ یه جوری میشن که از همه چی فرار میکنن ، ولی یه سری دیگه...
ببین آقا ویکر ما هر کار بدی انجام میدیم هر چقدر هم بد باشه باز ممکنه خوبیها و عوایدی رو برای ما داشته باشه. مثلا سیگار به قول شما. درسته بدی زیاد داره، ریه رو خراب میکنه، سرطان زاس، اعتیادآوره ولی تسکین بخش و آرامش بخشه و برای فرد یک آرامش آنی به وجود میاره. فرد درعین حالی که از مضرات سیگار باخبره ولی اونها رو به همون آرامش موقت به جون میخره. تجاوز هم همینطوره. خاطرات بدی رو در کودکی فرد برجای میذاره، آبروی کودک در خطر میفته، شخصیت کودک خورد میشه، اعتمادبنفسش سلب میشه، غرور و عزت نفسش از بین میره، آینده شخص تحت شعاع قرار میگیره،جهت زندگی فرد عوض میشه، در آینده اون چیزی که اگر در حالت غیرازتجاوز ممکن بود بشه نمیشه، گرایش جنسیش مختل میشه، تشکیل خانواده نمیتونه بده وووو.
ولی با همه اینها فرد اون لذت آنی که در تجاوز بهش دست میده رو به همه این چیزا به جون میخره. بخصوص اینکه به این نکته هم بابد توجه کنیم که هم مثال سیگار و هم مثال سکس به نوعی اعتیاد آورند و شخص با چند بار تحمل این مشکلات کم کم بهش معتاد میشه حالا هرچقدر هم بدی داشته باشه تا اینکه بعد از مدتی این بدیها براش عادی میشن.
تاسفم برای بنده ای است که بندبند لحظاتش بنده ی بندگان بنده ی شهوتیست که بندبند روحش را به بند میکشند و بند تنش را میدرند.
>>>>>>>>> Only Love <<<<<<<<<
ارسالها: 444
#43
Posted: 14 Jul 2013 17:26
با اینکه خیلی از اون زمان میگذره به یادش که میوفتم تموم بدنم یخ میکنه.
لحظه تلخی بود . حتی شنیده بودم که بعد از اینکار بچه هارو میکشند که ترسمو بیشتر کرده بود و فکر میکردم آخرین لحظات عمر باشه.
الان با بچه های کوچیک خیلی مهربونم و اگه ببینم کسی باهاشون بدرفتاری میکنه سریعا ناراحت میشم و برخورد میکنم
دوستدار روابط آزاد خانومم هستم
ارسالها: 68
#44
Posted: 31 Jul 2013 21:41
داشتم واسه یکی تعریف میکردم.. افراد با یک بار تجاوز مفعول نمیشن.. معمولن کسایی که تجاوز میکنن برا بارهای بعدی هم با فشارهای روانی و بازی ها و تهدید کاری میکنن که اون رو هم واسه بارهای بعدی بکنن.. اینطور میشه که طرف کم کم به این چیز عادت میکنه و فقط کافیه چند بار به آرامی یا طوری که اون لذت میبره بکننش.. اینطور میشه که کم کم به این کار علاقه پیدا میکنه و میشه عادتش که ترک عادت هم مرض میشه واسش.. خیلی تجاوز غمناکه.. اول تجاوز میکنن بعد تهدید به افشا بعد که خرشون از پل گذشت و کار طرف رو یکسره کردن بالاخره به بقیه هم میگن و اینطور میشه که مفعول انگشت نما میشه و زمانی به خودش میاد که کار از کار گذشته..
من با فکرهایی که کردم تنها راه فرار از تبعات کودک آزاری رو این دیدم که حتی اگه بهمون تجاوز هم شد از هیچی مثل آبرومون نترسیم.. بریم به کسی که حامیمونه بگیم.. یا اگه کسی نبود که حمایت کنه به مراجع قضایی مراجعه کنیم و از آبرو توی جامعه نترسیم چون اگه حتی بقیه هم بفهمن که به ما تجاوز شده بهتر از اینه که با تبعات وحشتناک کودک آزاری مواجه بشیم.. اون آخرش که طرف رو محاکمه میکنیم اینقد دلمون خنک میشه که دیگه حتی حرف بقیه هم برامون مهم نیس.. بخصوص اینکه از اون روز به بعد دیگه مردم از کاری که کردیم به نیکی یاد میکنن و از همه مهمتر دیگه هیشکی جرات نمیکنه حتی چنین فکر پلیدی رو از ذهنش خطور بده.. من خودم که خیلی از این چیزا میترسیدم.. تو بچگی خیلی فشار بهم میاوردن عوضیها ولی خدا رو شکر برادر بزرگترم متوجه شد و مانعشون شد.. بعدش تازه فهمیدم اگه از همون اول خجالت نمیکشیدم و به داداشم میگفتم هیچوخ اینقد ضمیر ناخودآگاه و کودک درونم داغون نمیشد.. از کودکیم فقط ترس یادم میاد ترس !!
دعا میکنم هیچوخ چنین اتفاقی برا کسی نیفته..من تو همین سنمم حتی همین چندوخت پیش میخاستن ازم باج بگیرن ولی من دیگه یه کوله بار از تجربه دارم.. کودک آزاری خیلی دردناک و ناراحت کنندس... اینقد توی این روابط آدمهای کثیفی پیدا میشه که دیگه از زندگیت سیر میشی.. همیشه یک نفر قابل اعتماد که بتونه کمکتون کنه و محرم اسرارتون باشه داشته باشین و تمام برنامه های اینجوری رو با هم درمیون بذارید و با هم باشید.. چون دونفری امکان سوءاستفاده و تجاوز میاد پایین.. اینم یه راهکار دیگه اس.
:::::: >>>>> چترها را باید بست <<<<< ::::::
::::: <<<<<< زیر باران باید رفت >>>>>> :::::
ارسالها: 68
#45
Posted: 1 Aug 2013 11:52
arnold_rr: یکبار میشد به کسی هم میگفتم میگفتن دیگه چیزی نگو مشکل بدتر میشه.
ولی یکبارش به یکی که گفتم گفت دیگه فراموشش بکن.
آرنولد جان به هرکسی که دیگه نه..!
من گفتم به کسی که حامیمونه و میدونیم دلش برامون میسوزه.. بعضیا میترسن از این قضایا.. بعضیا اینقد مشکل دارن که حوصله خودشونم ندارن چه برسه به مشکلات بقیه.. اصن شاید براشون هیچ مهم هم نباشیم.. البته بعضی وقتها هم باید نیت طرف رو هم بسنجیم که یه موقع غرضی توش نباشه.. مثلا عمدا کمکت نکنه که خودش به یه نون و نوایی برسه.. من واسه همین گفتم که به حامیمون بگیم.. کسی که دلسوزمونه و تعصبمونو میکشه.. دوست اگه دوست باشه بقول معروف تو پریشون حالیه که باید به داد دوستش برسه..
:::::: >>>>> چترها را باید بست <<<<< ::::::
::::: <<<<<< زیر باران باید رفت >>>>>> :::::
ارسالها: 87
#47
Posted: 7 Aug 2013 03:30
اینا چون زیاده نوشتنشون خیلی طول میکشه.اینطوری نیست که یکی بگه چیزیو یاد گرفتم دیگه نمیذارم بکنن .ولی یکیشون که یکبارم نوشتمش یکمیشو.یکی بود میخواست یکبار بده ببینه چطوریه.بمن میگفت برام بگو چطوری میشی وقتی یکی میکنه.با حرف زدن نمیشد بگم .یه روز نزدیکای ظهر بود دیدیمش بهش گفتم یه نفریه چند هفته هست هی تلفن میزنه میگه بیا الانم دارم میرم خونشون.بیا بریم تو هم اگه خواستی بکنتت این هست.دیگه اخرش باهام اومد و اونجام که شروع کردیم با من الکی اینقدر داد زدم و اخ و اوخ کردم که هم لباسشو پوشید هم بعدا بهم گفت اینطور دردت میاد چرا گذاشتی بکنه.منم راستشو بهش گفتم. گفتم اصلا درد هم نداشت ولی تو بخوای بدی کسی بخواد بکندت که دردت بیاد اینطوری باید جیغ بزنی.چونکه همه اروم نمیکنن.لاغر هم بود شاید بیشتر اذیت میشد .
خدایا گناهان منو تو ببخش
همه آدمها گناه کردند
خدایا گناه همه را ببخش
ارسالها: 87
#48
Posted: 9 Aug 2013 03:34
توی یه جشن تولدی بود که خیلیا بودن.یه قرصای میخوردن که خیلی باهاش میشد برقصن و بخندن.نمیخوام همشو بنویسم زیاده.اخراش خیلیا رفتن من موندم با یه پسری که ازم کوچکتر بود با سه تا دیگه که بزرگتر بودن ازمون.اینو که میگم چهار سال ازش گذشته .هر پنج تامون لباسا رو دراوردیم و شروع کردن به سکس و این چیزا با ما دوتا.برای ما دوتا مثل همیشه بود ولی اونا یه حالتای دیگه داشتن.تا دیگه تموم شد و ما رفتیم خونه هامون.چند روز بعدش اینو برا یکی از دوستام تعریفش کردم.تازه هم دوست شده بودیم.اولش میخواست که بذارم بکنه ولی نمیذاشتم.بعدش داشت برام حرف میزد گفتش این مهمونیا و اون قرصایی که مواد مخدرن میدونی برای برای پسرای مثل تو خطرشون چیه؟ اینه که اولش احساس خوبی بهتون دست میده و دوست دارید سکس هم بکنید ولی بجز ایدز و مریضیای دیگه میتونه خطر معتادی هم داشته باشه براتون.دوست داری بدون لباس برقصید و چند تای باهاتون سکس بکنن ولی کم کم هم معتاد میشید هم مریضیای میگیرید که دیگه خوب نمیشید زود سیگاری میشید عکساتون دست به دست میفته دست خیلیا .بعدش میخواید اون لذت اون بار رو بازم داشته باشید همش روز به روز بدتر میشید.
یه خطری که برای پسرای این سنی وجود داره اینه که یا میکننتون یا معتاد و سیگاری میشید. با همین جشن تولدا و خوردن این قرصای شیمیایی که خیلی خطر دارن.
الان میفهمم درست میگفت.چونکه بعضی وقتا دوست دارم یه دونه سیگار بکشم.اگه اونا رو بهم نگفته بود معلوم نبود الان چه وضعی داشتم .با اینکه خیلی چیزا خوبو یادم داد ولی گفتم بهش دوست ندارم تو با من سکس بکنی.دیگه هم نمیدیدمش زیاد تا امروز که بهم گفت میدونم یکیه میخواد مختو بزنه. هرچی گفتم کیه گفت خودت میدونی.ولی نمیدونم کیه. حالا پسرای که میرن این جشن تولدا مواظب باشن بجز سکس خطر معتادی و سیگار و مشروب و اینا هم هست.هرچی گفتن نباید قبول کنیم
خدایا گناهان منو تو ببخش
همه آدمها گناه کردند
خدایا گناه همه را ببخش
ویرایش شده توسط: arnold_rr
ارسالها: 67
#50
Posted: 2 Sep 2013 08:29
hady: خب دوستان من با حوصله و دقت و اشتیاق تمام نشستم وتمام مطالب را از صفحه اول تا اخرین پست همه را خوندم
از لطف شما و حسن توجهتون به این مسیله بسیار خطیر بی نهایت سپاسگذارم دوست عزیز
hady: من از ایجاد کننده این تاپیک که با هدف آگاهی دادن و هوشیاری بچه ها و والدین آنها اقدام کرده صمیمانه تشکر میکنم
ممنون و سپاس از شما که به حسن نیت حقیر اذعان دارید. همونطور که گفتید این تاپیک فقط برای آگاهی دادن به خانواده ها و کودکان و نیز هشدار به متجاوزین ایجاد شده است و بد نیست این نکته رو هم بدونید دوست عزیز که سناریویی که جهت جلوگیری از پیشبرد این موضوع به بهانه 'ترویج کودک آزاری' توسط بعضی افراد چیده شده بود فقط و فقط برای این بود که این تاپیک مانع اجرای اغراض پلید و نقشه شومشون بود و همون کسایی که یه زمانی مخالف این تاپیک بودند امروز دستشون (گرچه دیر) برای همه رو شده و مشخص شد که به چه چیزی چشم داشتند. البته به بهای یک شکست عشقی برای قربانی و سوءاستفاده بسیار از او. این سناریو همچنان ادامه دارد و ما کماکان بر هشیاری کودکان تاکید میکنیم و کماکان این کودکانند که بخاطر دل پاکشان قربانی چرب زبانیهای متجاوزان میشوند. به امید روزی که با تلاشهای حقیر و شما دوستان عزیز این آگاهی و بینش در جامعه نهادینه شود.
hady: اما پشنهاد من به دوستان این هست که چه خوبه که در هر پستی یک مورد از مجازات متجاوزین به عنف را که به کیفر رسیده اند و رسانه ای شده از روزنامه های حوادث وسایر مجلات کپی کنند تو پستشون تا بتونه واسه جنایتکار های متجاوز هشدار ی جدی و رعب آور باشه.
بسیار پیشنهاد جالب توجهی بود دوست عزیز. تجاوز به عنف و کودک آزاری نه فقط در ایران بلکه در تمام جوامع بخصوص جوامع غربی هم مجازات های سنگینی براش تعیین شده. متاسفانه در برهه فعلی بخاطر پاره ای از مشکلات و مشغله زندگی قادر به توسعه این تاپیک مهم نیستم و از تاخیرم در جواب دادن هم پوزش میطلبم ولی همونطور که همیشه گفتم امیدوارم حداقل تاپیک از بحث اصلیش خارج نشه و خود دوستان به توسعه این موضوع کمک کنن:
hady: دوستان سعی کنیم از اصل هدف دور نشویم وتمام نوشته هامون در راستای کمک به پیشگیری از کودک آزاری باشه و از نوشتن مطالب و موضوعات انحرافی یا بی ربط پرهیز کنیم . با سپاس هادی
تاسفم برای بنده ای است که بندبند لحظاتش بنده ی بندگان بنده ی شهوتیست که بندبند روحش را به بند میکشند و بند تنش را میدرند.
>>>>>>>>> Only Love <<<<<<<<<