صفحه 2 از 10: « پیشین 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 پسین »

ازدواج همجنسگرایان (پست نخست خوانده شود)

bamdad_2014

کاربر

ارسالها: 2546

#11 Posted: 31 Aug 2013 14:19

درود

kaveh68: تو ایران عملا نمیشه ازدواج همجنسگرایی کرد و بچه داشت.
کاملا با حرف شما موافقم اما وضع ایران از لحاظ نظام سیاسی و اجتماعی و فرهنگی نیز تا ابد اینگونه نمی ماند.

bamdad_2014: نکته:میهن عزیز ما گروه ها و احزاب آزادی خواه بسیاری دارد،ما همجنسگرایان و یا مدافعین حقوق ما آیا با سکوت،به حق و حقوق و خواسته های خود خواهند رسید؟ ما چه نقشی در آینده خود و هم تباران خود ایفاء خواهیم کرد؟

kaveh68: منظور اینکه دوتاش با هم نمیشه.وگرنه میتونی با یکی که واقعا دوستش داری ازدواج کنی اما دور از چشم خانواده و با هزار دردسر.
با عرض پوزش منظور شما رو متوجه نمی شم واسه داشتن فرزند خوانده،توی ایران باید همسر (زن) داشته باشم تا بتونم،فرزند خوانده داشته باشم و شما بهتر از من می دانید که وجود همجنسگرایان در رژیم جمهوری اسلامی نفی شده و ازدواج همجنسگرایان جای توی این رژیم ایدولژیک نداره

خوندنش خالی از لطف نیست

ویرایش شده توسط: bamdad_2014

bamdad_2014

کاربر

ارسالها: 2546

#12 Posted: 31 Aug 2013 14:24

درود سامان جان

gay_tehran: بله پایدار میمونه
چرا پایدار نمونه؟
به زبون ساده تعهدی هست که ۲ تا دوست نسبت به همدیگه اجرا میکنن
سپاس از پاسخگوی و ابراز نظرت

gay_tehran: منم دلم میخواد راحت با یه همجنس ازدواج کنم ولی چه کنم که ..........................
gay_tehran: ولی خیلی بدبختیم خییییلی تازه وقتی اون رو دیدم فهمیدم

کلام و فرموده شما متین و درسته،اما خود شما بهتر از من می دونید که پروسه به رسمیت شناختن و حق و حقوق ما در کشورهای که عزیزان همجنسگرا،به یکسری موفقیت ها دست یافتند،نتیجه تلاش و آگاهی رسانی همجنسگرایان آن کشور است.

gay_tehran: من چند روز پیش با آقا پسری تو خیابون آشنا شدم البته اول فهمیدم گی هستش بعد رفتم جلو و سر صحبت رو باز کردم البته هیچ تمایلی به ادامه این دیدار در کار نبوده و نیست

چشم من روشن،حالا دیگه با مردای غریبه صحبت می کنی،بذار مهرم رو اجرا بذارم،داداشام رو هم بفرستم سراغت.

خوندنش خالی از لطف نیست

bamdad_2014

کاربر

ارسالها: 2546

#13 Posted: 31 Aug 2013 14:27

درود

HellishGlare: به نظر من مثل این میمونه که اصرار کنی و به یه سه چرخه بگی دوچرخه. ازدواج هم یعنی پیوند بین زن و شوهر نه زن و زن یا شوهر و شوهر. اگه می خوان با هم باشن خوب به کسی ربطی نداره ولی بخوایم ازدواج رو از اول تعریف کنیم جالب نیست.
در مورد بچه هم، نمی دونم ولی به نظرم اون بچه دچار خیلی کمبودها بشه، حالا نه اینکه بقیه نمی شن، ولی این بنده خدا دیگه خیلی می شه.
سپاس از ابراز نظر و شرکت در بحث

HellishGlare: ازدواج هم یعنی پیوند بین زن و شوهر نه زن و زن یا شوهر و شوهر. اگه می خوان با هم باشن خوب به کسی ربطی نداره ولی بخوایم ازدواج رو از اول تعریف کنیم جالب نیست.
دوست گلم،نیازی به تعریف دوباره ازدواج نیست،زیرا ازدواج همجنسگرایان تعریف شده است

ازدواج همجنس‌گرایان :

ازدواج همجنس‌گرایان به نوعی از ازدواج اطلاق می‌شود که بر اساس آن دو زوج همجنس به صورت قانونی وارد زندگی مشترک می‌شوند. این نوع از ازدواج بر اساس نوع حقوقی که برای این زوج‌ها فراهم می‌کند به چند نوع تقسیم می‌شود. امروزه همجنسگرایان در پانزده کشور دنیا از تمامی مزایای ازدواج که برای دگرجنسگرایان موجود است برخوردارند اما در کشورهای متعدددیگری همجنسگرایان اجازه تشکیل زندگی مشترک به صورت قانونی را دارند اما به نسبت زوج‌های دگرجنسگرا از حقوق کمتری برخوردارند. اتحاد مدنی و همخانگی قانونی نوعی پیمان همسری هستند که حقوق کمتری برای زوج‌های همجنسگرا در نظر می‌گیرند.

HellishGlare: در مورد بچه هم، نمی دونم ولی به نظرم اون بچه دچار خیلی کمبودها بشه، حالا نه اینکه بقیه نمی شن، ولی این بنده خدا دیگه خیلی می شه.

در این مورد نیز یک مقاله از مرجع روانشناسی و روانپزشکی دنیا در چند پست پیشتر از این پست قرار دادم،مطالعه اش خالی از لطف نیست.

خوندنش خالی از لطف نیست

ویرایش شده توسط: bamdad_2014

↓ Advertisement ↓

nazi220

کاربر

ارسالها: 14491

#14 Posted: 31 Aug 2013 15:22

در رابطه با سوال اول نظر شخصی خودتون رو می خوام بدونم
این خیلی خوبه که شما به فرزندتون می گید که قدرت درک داشته باشه
اما به نظرتون هر کودکی و نه شایدتمامی کودکان این قدرت رو دارند بعید می دونم غیر از این بود دوران کودکی به چیز دیگه تعبیه میشه
کودک هیچ منطقی نمی پذیره شاید با بالا رفتن سن باهاش کنار بیاد
نقش فوق العاده مادر رو در ارام نگه داشتن فضای خونه نمیشه ندیده گرفت بخصوص با بالارفتن س پسرها و تشنجی که بین او و پدرها پیش می اد

همین طور در راهنمایی کردن دختر با بالارفتن سن
این مسائل رو چگونه حل می کنید

آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟

bamdad_2014

کاربر

ارسالها: 2546

#15 Posted: 1 Sep 2013 10:29

nazi220: کودک هيچ منطقي نمي پذيره شايد با بالا رفتن سن باهاش کنار بياد
اين فرموده شما صحيح است و من باهاش موافقم،اصولا انتظار نادرست و غیر انسانیست که از کودک بخواهیم بالاتر از سنش عمل کند و یا بیندیشد،با این کارمان،دوران شیرین و زیبای کودکی را از وی سرقت کرده و ربوده ایم،و لطمات بزرگی را بر روان کودک وارد کرده ایم،در حقیقت به وی خیانت بزرگی کرده ایم

nazi220: با بزرگ شدن فرزندتون با توجه به تفاوتي که در نوع خانوادهاش با ساير خانواده ها مي بينه به انه چي مي گيد

من خودم به شخصه،تمام سعي و تلاشم در تربيت و پرورش فرزندم رو بر ديدن تفاوت ها،شناخت و درک تفاوت ها و سلابق گوناگون جامعه انساني توسط فرزندم قرار مي دم (فرزندم رو کنجکاو،و با ذهني پرسشگر بار ميارم)،ما نباید فراموش کنیم که پرسش های کودک با توجه به سنش و تعاریفی که به وی ارایه می شود با توجه به تجربیاتی که کسب می کند شکل می گیرد،با مثالی منظورم رو بیان می کنم:

کودک ۴ ساله:

بابا یا مامان من چه جوری به دنیا اومدم؟ چه کسی می تواند و قادر است با توجه به معلومات کم کودک،روند تولد را در این سن برای او تشریح کند،آیا اصلا کار درستی است که یک فرد بخواهد روند تولد را برای کودک شرح دهد؟ با توجه به سنش یک پاسخ که کودک را قانع کند،گمان کنم کافیست،چون اگر پاسخی به وی داده نشود،کودک به دنبال پاسخش خواهد رفت،و معلوم نیست چه پاسخی و از چه شخصی او را قانع کند،که در روند تربیت کودک،عدم اطمینان و الگو برداری از والدین را در بر خواهد داشت،با توجه به سنش و رشد و آگاهی های که در جامعه(مهد کودک،مدرسه و...) پیدا می کند،همان پرسش را دوباره مطرح خواهد کرد و ما نیز پاسخی در فراخور سن او به وی ارایه خواهیم کرد،تا جایی که وارد دوران نوجوانی شده و نیاز بر دانستن این معلومات و آگاهی ها دارد،که با طرح این پرسش توسط نوجوانمان به او در حد توان و آگاهیمان پاسخ خواهیم داد و یا خودمان سر صحبت را باز کرده و با وی به گفتگو می پردازیم،پروسه تربیت و پرورش انسان یک موضوع ایستا و ساکن نیست،به فاکتور های گوناگونی وابسته است که مهمترین آن فاکتور زمان است،یک مطلب زیبا از دکتر شریعتی هست بازگو کردنش خالی از لطف نیست،ایشان ابراز داشتند: ای کاش دو زندگی داشتیم،یکی برای کسب تجربه و دیگری برای زندگی.

bamdad_2014: علاوه بر خانواده انسان ها،با گرایش جنسی دگرجنسگرا،با خانواده اقلیت جنسی که خود من و همسرم به آن تعلق داریم نشت و برخواست و رابطه خواهیم داشت،
با نشست و برخواست با جامعه اقلیت جنسی که من و همسرم متعلق به آن هستیم،کودک من،کودکانی با والدین یکسان با خود را خواهید دید،علاوه بر استفاده از تجارب و نظرات خانواده گی و لزبین،کودک من نیز دوستانی با خانواده یکسان با خود خواهد داشت

nazi220: در رابطه با سوال اول نظر شخصی خودتون رو می خوام بدونم
البته،اما نباید فراموش کنیم که این نظر و باور من است و قابل تعمیم و بسط به کل جامعه همجنسگرا نیست

nazi220: اشاره داشتین که با ازدواج می تونیم فرزندانی رو داشته باشیم
nazi220: کودک یا نوزاد رو از جند سالگی می تونید نگه داری کنید ؟
صادقانه بگم در حال حاضر آگاهی کافی نه برای پدر شدن را دارم و نه برای مادر شدن،دلایلی بیشماری نیز پشت این آگاهی نداشتن من نهفته است،اگر لازم دیدید،بفرمایید تا بازگو کنم

تربیت و پرورش کودک یک روند غریضی نیست که در وجود هر پدر یا مادری قرار داده شده باشد،باید کسب شود،من و همسر آینده ام نیز باید این آگاهی ها را کسب کنیم کار نشد نداره

nazi220: نقش فوق العاده مادر رو در ارام نگه داشتن فضای خونه نمیشه ندیده گرفت بخصوص با بالارفتن س پسرها و تشنجی که بین او و پدرها پیش می اد
همین طور در راهنمایی کردن دختر با بالارفتن سن
این مسائل رو چگونه حل می کنید
من منکر زحمات مادران عزیز نیستم،دست تک تک آنان را با مهر می بوسم،اما لزومی نمی بینم که این نقش حتما به عهده مادران باشد،در جامعه مرد سالار زن نقش،تربیت و پرورش کودک و پخت و پز و... را دارد اما اگر ما بخواهیم بنا به دلایلی جامعه مرد سالار را رفرنس و مرجع قرار دهیم،در جوامعی که زن و مرد یکسان هستند،گمان نکنم کسی بر مردی خرده بگیرد که او نقش زن(زنی که در جامعه مرد سالار تعریف شده)را ایفا کند و زن نقش مرد(مردی که در جوامع مرد سالار تعریف شده)را،و یا با تقسیم وظایف هر دو به ایفای این نقش بپردازند،یک نقش و یا رل نیاز به هنرمند ماهر برای ایفای صحیح آن را دارد،مهارت و هنر نیز اکتسابیست

نکته :اصولا ما (شما،من،دیگران) مرجع پرسش ها و گفتارمان،جامعه ای است که در آن رشد کرده و پرورش یافته ایم و گاهی چیزی را برای درک بهتر با خودمان مقایسه می کنیم،این اشکالی ندارد اما جامعه ما کامل نیست و هیچ شخصی دانای مطلق نیست،برای یافتن پاسخ برخی پرسش ها و چیزیی که در جامعه ما به هر دلیل بدان پرداخته نشده ولی وجود دارد و نیاز هست،نیاز به کمک گرفتن از تعاریف و تجارب جوامع دیگر و یا کلا اگر در جوامع انسانی بدان پرداخته نشده،نیاز به تعریف نو می باشد.

هر کجا هستم ، باشم
آسمان مال من است.
پنجره، فکر ، هوا ، عشق ، زمین مال من است
چه اهمیت دارد
گاه اگر می رویند
قارچهای غربت؟من نمی دانم
که چرا می گویند: اسب حیوان نجیبی است ، کبوتر زیباست
و چرا در قفس هیچکسی کرکس نیست
گل شبدر چه کم از لاله قرمز دارد
چشم ها را باید شست، جور دیگر باید دید
واژه ها را باید شست
واژه باید خود باد، واژه باید خود باران باشد
چترها را باید بست
زیر باران باید رفت
فکر را، خاطره را، زیر باران باید برد
با همه مردم شهر ، زیر باران باید رفت
دوست را، زیر باران باید دید
عشق را، زیر باران باید جست
زیر باران باید با زن خوابید
زیر باران باید بازی کرد
زیر باران باید چیز نوشت، حرف زد، نیلوفر کاشت
زندگی تر شدن پی در پی
زندگی آب تنی کردن در حوضچه "اکنون"است.
رخت ها را بکنیم
آب در یک قدمی است.
روشنی را بچشیم
شب یک دهکده را وزن کنیم، خواب یک آهو را
گرمی لانه لکلک را ادراک کنیم
روی قانون چمن پا نگذاریم
در موستان گره ذایقه را باز کنیم
و دهان را بگشاییم اگر ماه در آمد
و نگوییم که شب چیز بدی است
و نگوییم که شب تاب ندارد خبر از بینش باغ
(سهراب سپهری)

خوندنش خالی از لطف نیست

ویرایش شده توسط: bamdad_2014

nazi220

کاربر

ارسالها: 14491

#16 Posted: 1 Sep 2013 15:39

bamdad_2014
ممنون که پاسخ گو هستین
اما در رابطه با این موضوع bamdad_2014: کودک ۴ ساله:

بابا یا مامان من چه جوری به دنیا اومدم؟
بهتر نیست ابتدا بدانیم که خود کودک که خودش در رابطه بااین موضوع چه جوری فکر می کنه ینی ازش بپرسم خودت چی فکر می کنی ؟
اینجوری با ذهن اون هم اشنامیشیم

آشفته سریم !
شانه‌ی دوست کجاست ؟

bamdad_2014

کاربر

ارسالها: 2546

#17 Posted: 1 Sep 2013 15:47

nazi220: ممنون که پاسخ گو هستین
خواهش می کنم،انجام وظیفه می کنم

nazi220: بهتر نیست ابتدا بدانیم که خود کودک که خودش در رابطه بااین موضوع چه جوری فکر می کنه ینی ازش بپرسم خودت چی فکر می کنی ؟
اینجوری با ذهن اون هم اشنامیشیم
پیشنهاد زیبا و جالبی دادین،چرا که نه

خوندنش خالی از لطف نیست

bamdad_2014

کاربر

ارسالها: 2546

#18 Posted: 2 Sep 2013 19:29

bamdad_2014: ۳)من با همجنسگرایی مخالفتی ندارم،اما آیا ازدواج ترویج همجنسگرایی نیست؟
به باور من،شاید بتوان گفت که ازدواج همجنسگرایان باعث ترغیب همجنسگرایانی است که با دیدن حق و حقوق قانونی و مزایا ازدواج نسبت به داشتن رابطه دائمی بدون ثبت رسمی دچار تردید شده اند،اما تبلیغ و ترویج همجنسگرایی نیست،علاوه بر مزایایی که پیشتر بدان اشاره کردم،با ازدواج،به دگرجنسگرایان عزیز(اکثریت جامعه) خاطر نشان می کنم که من به عنوان یک انسان همانند شما حق دارم که از مزایایی که برای یک انسان برشمرده شده،که از آن جمله اختیار آزاد انتخاب همسر آینده خویش است بهرمند شوم،آرشام پارسی عزیز یک جمله زیبا در این مورد ابراز داشتند : ازدواج یک حق انسانی است که باید،یا برای همه باشد یا هیچ کس.

به باور من،ازدواج همجنسگرایان،ترویج و تبلیغ همجنسگرایی نیست و بکار بردن واژه تبلیغ و ترویج برای گرایش جنسی انسان نابجا و نادرست است،تبلیغ و ترویج واژه ای است که برای معرفی کالا یا محصول و... قابل استفاده جامعه به کار می رود،در حالی که اکثریت جامعه از اینکه بخواهند تمایل زیبایی‌شناختی، عشق رومانتیک، و تمایل جنسی با همجنس برقرار کنن بیزارند،همانگونه که من به عنوان همجنسگرا نمی توانم و نمی خواهم که تمایل زیبایی‌شناختی، عشق رومانتیک، و تمایل جنسی با غیر همجنسم برقرار کنم،گواه من نیز اگر تاریخچه همجنسگرایان را با وجود دربدری و بدبختی که کشیدند،اما در جامعه بودند،به هر دلیل نادیده بگیریم،وجود ما همجنسگرایان در جامعه حال حاضر ایران است،که با وجود خطر مجازات مرگ و طرد شدن و نپذیرفتنمان توسط جامعه و بسیاری محدودیت های دیگر،کماکان زنده ایم و نفس می کشیم،حال چه انسانی حاضر است و دوست دارد که این خطرات و محدودیت ها را به جان بخرد،اگر بشود و می شد،با تغییر گرایش جنسی،به راحتی و بدون این خطرات به زندگی پرداخت،ما محصول و فرزند جامعه دگرجنسگرا هستیم،اما گرایش جنسیمان متفاوت است،اگر می توانستیم و شدنی بود(انتخابی بود)،خب همجنسگرا نبودیم و براحتی در کنار جامعه و عزیزانمان بدون ترس و دلهره زندگی می کردیم،حال فرض کنید اکثریت جامعه همجنسگرا بودند و اقلیت جامعه دگرجنسگرا و این خطرات شامل حال آنان می شد،شما عزیز دگرجنسگرا آیا حاضر بودید و می توانستید کل زندگی خود را فقط با همجنس خود سپری کنید ؟ وقتی گرایش جنسی انسان ها شدنی نیست،پس قرار دان واژه تبلیغ و ترویج در کنار گرایش جنسی،چه همجنسگرایی،چه دوجنسگرایی و چه دگرجنسگرایی اصولا غلط و نادرست است.

خوندنش خالی از لطف نیست

ویرایش شده توسط: bamdad_2014

bamdad_2014

کاربر

ارسالها: 2546

#19 Posted: 3 Sep 2013 13:53

bamdad_2014: ۴)آیا کودک نیاز به پدر و مادر ندارد؟ و یا چگونه خلع پدر یا مادر توسط زوج همجنسگرا قابل جبران است؟
کودک به والدینی نیاز دارد که بتوانند از پس تربیت و پرورش و نگهداری از فرزندشان برآیند و آینده و چشم اندازی روشن را برای فرزندشان در نظر گرفته باشند(مسئولیت پذیر و عاشق فرزند باشند)،لزومی بر این نیست که والدین آن حتما پدر و مادر باشند،می شود دو پدر و یا دو مادر داشته باشد،در جامعه انسانی کودکانی را مشاهده می کنیم که والدین آنها(پدر و مادرشان) صلاحیت نگهداری از فرزندشان را ندارند و مراکز حمایت از کودکان و یا بهزیستی وارد عمل شده و حق سرپرستی را از والدین کودک سلب کرده،و سرپرستی کودک را به دو زوج که پس از بررسی،شرایط مناسبی جهت نگهداری و سرپرستی کودک را دارند،می سپارد و بر روند نگهداری و تربیتی آنان نظارت می کند(ایران و بسیاری از کشورها متاسفانه اینگونه نیستند)،یا والدینی را شاهد هستیم که آمدگی لازم را جهت نگهداری از کودک ندارند و اقدام به تولید مثل می کنند،نه یکی نه دو تا بلکه گاهی پنج یا شش کودک،به باور من یکی از مشکلات عمده و بزرگ کودکان و نسل بعد همین والدین بی مسئولیت است و گر نه،نظر انجمن روانشناسان آمریکا را که پیشتر در همین تایپیک گذاشتم و مخالفتی با سرپرستی کودک و نگهداری از آن توسط زوج همجنسگرا ندارد و فرقی بین کودکان خانواده همجنسگرا با کودکان خانواده دگرجنسگرا قائل نشده است،لطفا به این عکس ها بنگرید:

و ...

خوندنش خالی از لطف نیست

bamdad_2014

کاربر

ارسالها: 2546

#20 Posted: 3 Sep 2013 18:50

bamdad_2014: ۵)آیا همجنسگرایی زوج همجنسگرا بر روی جنسیت کودک تاثیر گذار نیست؟
پاسخ این پرسش را انجمن روانشناسان آمریکا داده،من پاسخشان را در این پست به عنوان پاسخ این پرسش نقل قول می کنم

bamdad_2014: *آيا بچه هاي والدين گي و لزبين مشکلات بيشتري با هويت جنسي نسبت به کودکان از والدين دگرجنسگرا دارند ؟ به عنوان مثال : آيا اين کودکان دچار مشکل در هويت جنسي و يا نقش رفتار جنسي مي شوند ؟ پاسخ تحقيقات روشن است : هويت جنسي و جنسيتي (از جمله هويت جنسيتي،نقش جنسيتي،رفتار و تمايلات جنسيتي) در بسياري از بچه هاي والدين لزبين به يکنواختي والدين دگرجنسگرا رشد يافته اند،در مورد کودکان والدين گي،مطالعات کمي در دسترس مي باشد.
مثال واضح برای پاسخ به این پرسش نیز،وجود ما همجنسگرایان است،چنانچه شما بهتر از من می دانید،ما فرزندان والدین دگرجنسگرا هستیم،اما گرایش جنسی آنان بر روی هویت جنسی و گرایش جنسی ما تاثیر گذار نبوده،پس دلیلی برای ترس و،واهمه از تکثیر و گسترش همجنسگرایان،با داشتن فرزند و یا فرزندانی نیست.

خوندنش خالی از لطف نیست

صفحه 2 از 10: « پیشین 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 پسین »

Homosexuals - همجنسگرایان /

ازدواج همجنسگرایان (پست نخست خوانده شود)

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

↑ بالا