انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
Homosexuals - همجنسگرایان
  
صفحه  صفحه 1 از 3:  1  2  3  پسین »

اولین بازیگر زن سینما و تلویزیون ایران که تغییر جنسیت داد و مرد شد!


مرد

 

اولین بازیگر زن سینما و تلویزیون ایران که تغییر جنسیت داد و مرد شد!


سامان ارسطو، بازیگر سینما و تئاتر رویای خود را یافتن هویت و عمل جراحی دانست که باید تا ۱۷ فرودین ماه ۱۳۸۹ انجام دهد.
سامان ارسطو که تا یکسال قبل با نام فرزانه ارسطو شناخته میشد، بعد از عمل جراحی جسارت آمیزی که امسال انجام داد، رویای ۴۲ ساله خود را تحقق بخشید و با تغییر جنسیت، به جسمی دست یافت که به گفته خود سالها مجبور به انکار آن بود. او در فیلمهایی چون «سربازهای جمعه»، «تیغزن»، «تسویه حساب» و «استشهادی برای خدا» با چهره ای زنانه و در «آناهیتا» با چهره ای مردانه بازی کرده است.
ارسطو در بخشی از این گفتوگو درباره تغییر روحیه اش بعد از این عمل جراحی، اظهار داشت: «حالا کاملاً خوبم. آن وقتها توی چشمهایم فقط و فقط ترس و افسردگی بود. یک پنهان کردن خودم بود. همه اش در حال توجیه کردن خودم بودم که ببین من این نیستم که تو میبینی...»

او در ادامه سخنانش اظهار کرد که از بچگی متوجه شده که بدنش متعلق به خودش نیست و گفت: «یادم می آید پنج سالم بود. خواهرم مدام برای دخترانش و من لباس سفارش میداد و من اصرار داشتم برایم شلوارک بخرد. یک روز یک پیراهن چیندار صورتی برایم خرید و تنم کرد. حالم خیلی بد بود و مدام میگفتم اگر این لباس را درنیاوری پاره اش میکنم. کسی حرفم را گوش نکرد و من در آخر لباس را توی تنم پاره کردم...»
ارسطو یکبار در ۲۴ سالگی به اصرار خانواده ازدواج کرد و بعد از یک روز زندگی با شوهر، از او جدا شد. او در این مقطع به قطعیت رسید که جنسیت او باید تغییر کند و با روانشناس و روانپزشکان نیز گفتوگوهایی داشته اما او جسارت عمل جراحی و تغییر جنسیت را سالها بعد یافته.
سامان ارسطو اظهار کرد: «من از تنهایی میترسیدم. هنوز هم رگه هایی از ترس از تنهایی در من وجود دارد. من آدم نترسی هستم، آنقدر نترس هستم، که الان نشسته ام روبرویت و با تو حرف میزنم. ولی آدمها این ترس نهفته ذاتی را دارند. من از تنهایی میترسم.»
او در مورد هزینه عمل جراحی و عملی که باید انجام دهد، گفت: «عمل جراحی مکملی را باید انجام میدادم که به خاطر مشکلات مالی نتوانستم. حالا هم دکتر کهنزاده که جراح من هستند گفتند اگر تا اردیبهشت ماه ۸۹ این عمل را انجام ندهم، او دیگر مرا عمل نمیکند. چون سنم بالا رفته و ریسک کار بالاست... برای عمل به وسایلی نیاز دارم که هزینه آن حدود ۱۲ میلیون میشود. عملهای قبلی هم خیلی هزینه داشت که با لطف مهتاب کرامتی هزینه هایم پایین آمد.»
سامان ارسطو که بعد از عمل با همسر خود هدی،زندگی میکند. باید عمل دوم را انجام دهد تا شناسنامه دریافت کند. او گفت: «آرزو دارم شناسنامه داشته باشم، جراحی کنم. بتوانم زندگی ام را به خودم و همسرم اثبات کنم. دعا کنید پول عمل جراحی ام جور شود. دعا کنید...»






با تو سرسبزی از ایثار سیه پوشان است

ای مسلط دستت از خون شهیدان سرخ است
     
  
مرد

 
دختری پس از تغییر جنسیت کشته شد

به دنبال کشته شدن دختری که مجردی زندگی می کرد یک متهم با تلاش پلیس تهران بزرگ شد.

ساعت ۲۱ یکشنبه هفته جاری تلفن کلانتری ۱۰۶ نامجو به صدا درآمد و به افسر نگهبان خبر رسید دختر ۲۴ ساله ای به نام «مهسا» در خانه اش کشته شده است.

سپس محمدرضا حیدری - بازپرس کشیک دادسرای ناحیه ۲۷ تهران - در جریان قرار گرفت و به همراه افسران پایگاه دهم اداره آگاهی مرکز به قربانگاه «مهسا» در خیابان دکتر «شریعتی» رفت.

شواهد نشان می داد این دختر که سالها از مشکل دوجنسیتی رنج می برد خفه شده است.وی که پیش تر «مسعود» نام داشت به تنهایی در خانه مجردی زندگی می کرد و به تازگی تغییر جنسیت داده بود.

با روشن شدن این موضوع ، پیکر «مهسا» به پزشکی قانونی فرستاده و دو ساعت بعد یک متهم دستگیر شد.

هم اکنون تحقیق کارآگاهان برای افشای انگیزه جنایت و بازداشت سایر متهمان ادامه دارد و پرونده در شعبه دهم دادسرای امور جنایی پایتخت تحت رسیدگی قضایی است.

منبع
با تو سرسبزی از ایثار سیه پوشان است

ای مسلط دستت از خون شهیدان سرخ است
     
  ویرایش شده توسط: Alihandicam   
مرد

 
سلام راست و دروغشو نمیدونم اگه كسی اطلاعات دقیق داره بگه



قبل از تغيير جنسيت.
با تو سرسبزی از ایثار سیه پوشان است

ای مسلط دستت از خون شهیدان سرخ است
     
  
↓ Advertisement ↓
TakPorn
مرد

 
سری دوم :



در حين تغيير جنسيت
با تو سرسبزی از ایثار سیه پوشان است

ای مسلط دستت از خون شهیدان سرخ است
     
  ویرایش شده توسط: Alihandicam   
مرد

 
200 هزار دو جنسی در ایران
در حالیکه در خصوص تعداد دوجنسی ها میان وزارت بهداشت، پزشکی قانونی، نیروی انتظامی و وزارت اطلاعات اختلاف است اما برخی بررسی ها از وجود 200 هزار دوجنسی در کشور خبر می دهد .

به گزارش خبرنگار اجتماعی جهان نیوز در حالیکه برخی نهادها بر 5 هزار نفر بیمار اختلال جنسیتی تاکید دارند،مدیر عامل انجمن حمایت از بیماران اختلال هویت جنسی این آمار را تکذیب کرده و آن را حدود 50 هزار نفر در سراسر کشور اعلام می کند.


خاتون ملک آرا در گفت و گو با خبرنگار اجتماعی جهان نیوز این رقم را برای افراد بالغ و بالای 12 سال میداند و می گوید: اگر تمام افرادی را که دچار این نوع اختلال هستند جزء این آمار به حساب آوریم باید رقمی معادل 180 تا 200 هزار نفر از این بیماران در سراسر کشور در نظر بگیریم زیرا بسیاری از این افراد هنوز در دوران کودکی هستند و عده ای از آنان هم دوران پیری را سپری می کنند. همچنین برخی از بیماران هم از معرفی خود به مراکز امتناع می کنند.

در این میان نکته قابل توجه اینست که بیماران اختلال هویت جنسی برای رهایی از برخی مشکلات نیاز به جراحی های گوناگونی دارند و به دلیل اینکه این جراحی ها هزینه های زیادی را به بیماران تحمیل می کند باید از سوی دولت و نهادهای مربوطه از آنها حمایت شود.

اما با یک حساب سرانگشتی وقتی جراحی ها با تعداد بیماران مقایسه می شود، بیشتر به مشکلات این افراد در جامعه پی برده می شود چرا که به گفته معاون پزشکی، بالینی سازمان پزشکی قانونی سالانه حدود ۸۰ نفر در ایران آنهم با مجوز سازمان پزشکی قانونی با انجام عمل جراحی تغییر جنسیت می‌دهد.

صدور مجوز تغییر جنسیت در ایران از حدود سال ۱۳۸۰ آغاز شده است و هر سال تعدادی مجوز برای این کار صادر می‌شود. آمار سال ۸۶ نشان می‌دهد که در این سال حدود ۸۵ مجوز تغییر جنسیت صادر شد که البته تعدادی از مجوزها قطعی نبود و مشروط به شرط رضایت خانواده و تأمین هزینه عمل از سوی خانواده بیمار صادر شد.

گفتنی است بخشی از هزینه عمل جراحی تعدادی از این بیماران از سوی سازمان بهزیستی پرداخت می‌شود. تا قبل از پیروزی انقلاب اسلامی افراد مبتلا به این بیماری دچار نوعی بی هویتی اجتماعی بودند و بسیاری از آنها بیشتر عمر خود را با نوعی سرگردانی در مرز بین مذکر یا مونث بودن می گذراندند اما با فتوای امام مبنی تعیین جنسیت آنها پس از اعلام پزشک قانونی ، بیماران اختلال جنسیتی تا حدی از مرز بی هویتی فاصله گرفتند.
منم فرزند ایران از نسل کوروش و داریوش بزرگ نه از نسل دروغ و فریب
     
  
مرد

 
موافقت با تغییر جنسیت و ازدواج دو دختر ایرانی
پس از یک سال طی مراحل قانونی با تغییر جنسیت و ازدواج دو دختر ایرانی موافقت شد.

یک منبع مطلع در بهزیستی با اعلام این خبر به آخرین نیوز گفت : مراجع و نهادهای مسئول پس از بررسی پرونده و نظر پزشکان متخصص با ازدواج و تغییر جنسیت کامل نگار برای ازدواج با همکلاسی اش شقایق موافقت کردند.

ماجرا از آن جا آغاز شد که دختری بنام که شقایق تابستان سال گذشته تصمیم گرفت با دوست قدیمی اش به نام نگار که حدود دو سال پیش تغییر جنسیت داده و نامش را به اردشیر تغییر داده است ازدواج کند اما این پیشنهاد بشدت با مخالفت خانواده شقایق مواجه شد و کدورت هایی را میان خانواده بوجود آورد .

نگار و شقایق از دوره راهنمایی تا دانشگاه با هم همکلاس و هم رشته بودند.مهمترین علت مخالفت خانواده ترس از آبروریزی و عواقب این ازدواج عنوان شد و اینکه نگار در دوران تحصیل به خانه آنها رفت و آمد زیاد داشت و از این جهت اطرافیان فامیل او را بعنوان یک دختر می شناسند.

این اتفاق نادر با شکایت شقایق از والدین ابعاد جدید بخود گرفت و شقایق برای کسب اجازه ازدواج با همسر دلخواهش به مراجع قانونی مراجعه کرد . پس از ماهها بررسی و کنکاش پیرامون این موضوع پدر شقایق با ازدواج مشروط موافقت کرد . پدر شقایق با اعلام اینکه از آینده فرزندش بیم دارد اموافقت با ازدواج را به نبود منع پزشکی موکول کرد.

انتشار این خبر در همان زمان بازتاب های را به همراه داشت و باعث گردید نهادهای مسئول با حساسیت بالا و سختگیرانه با توجه به تبعات اجتماعی موضوع در افکار عمومی با آن برخورد کنند.

با ارجاع موضوع به پزشکان متخصص انها به طور دقیق شقایق و نگار را مورد معاینه قرار دادند .براساس نظریه پزشکی به لحاظ پزشکی هیچ منعی برای ازدواج این دو جوان با یکدیگر وجود ندارد.بر همین اساس اجازه ازدواج شقایق با اردشیر صادر شد.البته در طی این مدت اردشیر با چندین عمل مشکلات مربوط به تغییر جنسیت را رفع کرد .در حال حاضر رای نهایی هم به تایید رسیده وبزودی شقایق و اردشیر با هم ازدواج می کنند.

سایت تابناک
منم فرزند ایران از نسل کوروش و داریوش بزرگ نه از نسل دروغ و فریب
     
  
مرد

 
نارضایتی جنسیتی
شايد گهگاه شنيده باشيد که فردي با جراحي جنسيت خود را تغيير داده است. و در ذهن خود سئوالات بسياري در اين زمينه ايجاد شده که:


  • چرا فردي چنين تصميمي را ميگيرد؟
  • چرا در علم پزشکي چنين مطالعاتي انجام شده؟
  • چرا يک پزشک حاضر به انجام چنين عملي ميگردد؟
  • و جالب اينکه چگونه در ايران بطور فانوني نيز چنين اعمال جراحي انجام ميگيرد؟



براي جواب به اين سئوالات ابتدا لازم است بيماري نارضايتي جنسيتي ( Transsexualism ) که منجر به تصميم بيمار و پزشک به تغيير جنسيت ميگردد را توضيح دهيم.

نارضايتي جنسيتي( Transsexualism) :

Transsexualism همانگونه که از ترجمه لغوي آن مشخص است منظور بيماري است که فرد از جنسيت خود راضي نيست و تمايل شديد به تغيير در جنسيت خود دارد.

در اين بيماري وضعيت ظاهري جسمي و جنسي، ارگانهاي داخلي جنسي و سيستم هورموني و کروموزومي کاملا در سلامت بسر ميبرد ولي فرد ار نظر ذهني و روحي منکر صحت نوع جنسيت خود ميباشد و به عبارتي معتقد به وجود اشتباه در نوع جنسيت خود و عدم رضايت از آن به حدي که باعث آزار شديد روحي و در نهايت تصميم قطعي به تغيير در جنسيت خود خواهد شد.

تفاوت اين بيماري با بيماري دوجنسي ( ( Bisexual در اين است که بيماران دوجنسي داراي اختلال ظاهري در اندام تناسلي و اندامهاي داخلي جنسي و سيستم هورموني جنسي ميباشد و معمولا نماي ظاهري از اندام هر دو جنس را دارد. درحالي که بيماران Transsexualism از نظر جسمي کاملا سالم و لي از نظر روحي با مشکل فراوان روبرو هستند.

شيوع اين بيماري در جامعه در کشور ايران بررسي نشده، ولي در آخرين بررسي انجام شده در کشور هلند بدين صورت بوده که در مردان 1 در 11900 و در زنان 1 در 30400 بوده است. يعني در مردان نزديک به 3 برابر شايعتر از زنان است. و همچنين بيماري به نسبت شايعي محسوب ميشود.

تشخيص اين بيماري معمولا توسط خود بيمار انجام ميگيرد و فرد درحالي که ظاهرا سالم است ولي تمايلات شديد رفتاري مطابق با جنس مخالف خود را دارد. و لازم است اين علامت بطور مداوم و حداقل براي 2 سال طول کشيده باشد. بدين معني که مثلا فرد مردي است که رفتاري کاملا زنانه ، و با تمايلات جنسي با گرايش به مردان به گونه اي که خود را زن ميداند و تمايل شديد به پوشيدن لباس زنانه ، آرايش زنانه و در نهايت در صورت امکان تصميم و اقدام به تغيير جنسيت خود ميکنند.

براي درک شرايط روحي اين بيماران فرض کنيد فردي که ظاهرا مرد است ولي از نظر روحي احساس کاملا زنانه دارد؛ بدين معني که با پوشيدن کت وشلوار باعث ناراحتي و بيقراري وي ميگردد. او شديدا تمايل به پوشيدن لباس باز و دامن در ميهماني ها و پوشيدن مانتو در جامعه دارد ولي امکان آن را ندارد. ديگر اينکه او در محل تحصيل و يا کار، در بين ساير مردان و رابطه نزديک با آنان زندگي ميکند ولي تمايل شديد جنسي نسبت به آنان دارد. و درحالي که از نظر روحي در بين زنان احساس آرامش و راحتي خواهد کرد ولي اجازه روابط نزديک با آنان را ندارد. چنين شرايطي باعث ميگردد فرد دچار اضطراب و اغتشاش در شرايط روحي فرد گردد.

بررسي هاي پزشکي معاينه فيزيکي و کروموزومي و هورموني ، سلامت کامل را نشان ميدهد ولي بررسي هاي روانپزشکي اضطراب و گاهي افسردگي ناشي از احساس عدم رضايت از جنسيت و انکار جنسيت خود را دارند.
از نظر علت شناسي ، هنوز علت و عامل ايجاد کننده اين بيماري ناشناخته است. با توجه به نرمال بودن سيستم هورموني جنسي ، بنظر ميرسد اختلال در مرکز تمايلات جنسي در مغز، در محلي بنام (bed nucleus of stria terminalis ) باشد. که عامل ناشناخته و احتمالا چند فاکتور در آن دخيل است.

درمان اين بيماري چيست؟

اين بيماري درمان پذير نيست و لاعلاج محسوب ميگردد، و درمان آن تغيير در جنسيت به روش هورموني و همراه با جراحي ميباشد.

تشخیص :

اولین مرحله درمان، تشخیص صحیح و قطعی میباشد. چون با درمان هورمونال و جراحی سیر را برگشت ناپذیر بایستی درنظر گرفت.

همانگونه که در قسمت اول نیز گفته شد تشخیص معمولا توسط خود فرد صورت میگیرد و اغلب با تائید دوستان و خانواده همراه است. و لازم است این نارضایتی جنسیتی بطور مداوم و حداقل برای دو سال استمرار داشته باشد. < اقتباس از مجله ارولوژی اروپا may 2006 > .

تائید دوستان و خانواده بر اساس مشاهده رفتار و تمایلات فرد مطابق با جنس مخالف واستمرار علائم طی مدت طولانی خواهد بود. البته عملا در موارد مشاهده شده در کلینیک تو سط اینجانب مقاومت ومخالفت شدید خانواده و سعی در درمان، جهت اثبات سلامت جنسی به خود فرد میباشد که چون مشکل در روان فرد و برای بیماران transsexualism غیر قابل برگشت میباشد، تلاش خانواده موفق نمیباشد و حداکثر با تهدید فرد به ترد از خانواده منجر به اجباره فرد به تحمل شرایط موجود خواهد شد ، که منجر به عوارض روحی و افسردگی و حتی امکان خطر خودکشی نیز میباشد.

یررسی روانشناختی :

تشخیص و تائید بیماری transsexualism توسط روانپزشک صورت میگیرد و در طی فاز تشخیصی دو مقوله بایستی بررسی گردد:

1- تشخیص صحت شدت بیماری نارضایتی جنسیتی .

2- دادن اطلاعات در باره پروسه درمان شامل امکان و محدودیتهای درمان هورمونی و جراحی است.

حتی با وجود کرایتریا و نشانه های قطعی و مشخص برای تشخیص این بیماری، ولی باز اعمال تشخیص قطعی این بیماری برای روانشناس و روانپزشک مشکل میباشد ولازم است این تشخیص توسط دو متخصص ارشد و مجرب تائید گردد.خانواده بیمار نیز اغلب احتیاج به مشاوره وکمک مشاوره ای روانشناسی دارند.

آزمایش زندگی واقعی :

زمانی که درمان هورمونی آغاز میگردد و حتی قبل از شروع آن، لازم است فرد زندگی با مشخصات جنس مخالف را بطور واقعی وعملی تست کند. بدینصورت که برای زمان طولانی و تمام وقت، بایستی مطابق میل جنسی و جنسیت جدید خود لباس بپوشد و نام جدید خود را انتخاب کند.

قبل از انجام عمل جراحی غیرقابل برگشت لازم است این فرم زندگی جدید برای حداقل یک سال تمام وقت ادامه یابد و سپس تصمیم قطعی به جراحی گرفته شود.

بررسی کلنیکی :

  • شامل معاینه کامل فیزیکی و بررسی های آزمایشگاهی شامل مطالعلت بیوشیمیائی خون و هورمونی و کاریوتیپ و بررسی کروموزومی است.
  • تعین وضعیت وزن و فشارخون جهت مقایسه و پیگیری طی درمان هورمونی لازم است.
  • همچنین جهت بیماران مرد که داوطلب تبدیل به جنسیت زن هستند، جمع آوری و فریز اسپرم در بانک اسپرم، چون پس از درمان هورمونی فرد نابارور خحواهد شد. تا در صورت تمایل به باروری در آینده بتوان از ذخیره اسپرم استفاده کرد.
  • در حال حاضر ذخیره گامت و تخمک برای زنان مقدور نمیباشد.

در درمان هومونی 2 هدف دنبال میگردد :


1- مهار محور هیپوتالاموس، هیپوفیز به غدد جنسی که منجر به کاهش ترشح تستوسترون یا استرادیول میگردد. و درنتیجه علائم جنسی ثانویه که مربوط به جنسیت اولیه و اصلی فرد است در حد امکان کاهش یابد.به هرحال از بین رفتن کامل علائم جنسی اصلی فرد با درمان هورمونی به تنهائی امکانپذیر نیست.

2- ایجاد علائم جنسی مشخصه جنس جدید مورد نظر.

رژیم درمانی شامل انواع استروژنها، پروژسترونها، و یا آندروژنهاست. که در مکاتب مختلف پزشکی برنامه های متفاوتی ارائه شده است. و هنوز یک برنامه رژیم درمانی خاص بصورت واحد وجود ندارد.

هورمون درمانی جهت تبدیل مرد به زن :

آنتی آندروژن :

چندین گروه دارو جهت مهار آندروژن(هورمون جنسی مردانه)، و یا عمل آن وجود دارد و با مهار عملکرد آندروژنها باعث کاهش بافت عضلانی و مردانه میگردد.برای این منظور در اروپا بیشتر سیپروترون استات مصرف میگردد. و همچنین از مهار کننده های آندروژنی غیر استروئیدی مثل فلوتامید میتوان استفاده کرد. این دارو علائم ظاهری مردانه را از بین میبرد ولی بطور ثانوبه میزان تستوسترون را بالا میبرد.

داروی دیگر بدین منظور مهار کننده های محور هیپوتالاموس هیپوفیز است مثل دکاپپتیل که به مصرف ماهیانه قابل استفاده است.همچنین درمان با فیناسترید 1mg یا مینوکسیدیل جهت درمان طاسی و تبدیل فرم رویش موی مردانه به زنانه مصرف میگردد.

در بیماران transsexulism غیر بالغ با مهار کننده های هیپوتالاموس ، تکمیل بلوغ را به تاخیر میاندازند تا در زمان درمان اصلی اقدام جهت تغییر جنسیت به شکل بهتری امکانپذیر باشد.

استروژنها :

استروژن ماده اصلی برای ایجاد علائم زنانه در بیماران مرد است که تمایل به زن شدن دارند.در بیشتر مراکز از استروژن خوراکی استفاده میگردد. دوز بالاتر دارو تاثیری در سرعت ایجاد علائم زنانه ندارد. و فقط عوارض را بیشتر میکند.

درمان با استروژن موجب ایجاد سینه زنانه و تغییر تجمع بافت چربی به فرم زنانه، یعنی تجمع چربی در باسن و ران، نرمی پوست، کاهش موی بدن و کاهش یا توقف ریزش موی مردانه، کاهش باروری و کاهش نعوظ آلت خواهد شد.حداکثر تغییر در علائم جنسی با 2 سال درمان ایجاد میگردد. و پس از آن تغییر بیشتری با درمان هورمونی صورت نمیگردد.درمان هورمونی با استروژن و یا آنتی آندروژن باعث تغییر کیفیت صوت به فرم زنانه در مردان نمیگردد و جهت آن ممکن است لازم به ارجاع به مراکز اختصصاصی گفتار درمانی باشد.

پروژسترون :

گرچه اندیکاسیون و نیاز قطعی درمان با پروژسترون مشخص نشده است ولی در برخی از بیماران Transsex مرد به زن دیده شده که درمان با پروژسترون، تمایلات جنس زنانه و رشد سینه ها را بهتر میکند.

هدف از درمان هورمونی در بیماران نارضایتی جنسیتی زن به مرد (female to male transsexual) ایجاد علائم مردانه شامل فرم بدن مردانه و قطع خونریزی قاعدگی و ایجاد شکل رویش موی مردانه (شامل فرم موی سر به فرم طاسی مردانه و رویش موی صورت و بدن و تبدیل فرم رویش موی ناحیه تناسلی از شکل مثلثی با راس پائین زنانه به ذوزنقه ای مردانه) است.

پایه درمان هورمونی در این بیماران، فراورده های تستوسترون میباشد که متداولترین، درمان با تستوسترون استراز به میزان 125-250 mg عضلانی هر 3-2 هفته است .درمان جایگزین، داروهای خوراکی یا موضعی با جذب از طریق پوست است. اصول ، با درمان بیماران هیپوگنادیسم مشابه است.

با درمان آندروژنی تغییرات زیر بصورت پایدار ایجاد میگردد :

1- تغییر در طنین صوت به فرم مردانه پس از 10-6 هفته درمان.

2- بزرگ شدن کلیتوریس(clitoris) البته در افراد مختلف به میزانی متفاوت.

3- کوچک شدن پستانها در حد ملایم.

4- افزایش تمایلات جنسی.

5- ایجاد آکنه

6- افزایش موی صورت و بدن .

7- طاسی سر به فرم مردانه.

سایر تغییرات شامل افزایش قد در بالاتنه، افزایش وزن و تغییر رفتار در افزایش علاقه اجتماعی و جنسی کاهش چربی ناحیه باسن است.گاهی با این درمان خونریزی قاعدگی قطع نمیگردد و احتیاج به اضافه کردن داروهای پروژسترونی میباشد.اگر درمان بصورت موضعی و از طریق جذب پوستی با هورمون صورت گیرد داروب پروژسترونی نیز تقریبا همیشه لازم است.

درمان هورمونی پس از انجام جراحی :

برخی مراکز میزان داروهای استروژنی را پس از خارج کردن بیضه ها به نصف میزان قبل از جراحی کاهش میدهند و بقیه مراکز با همان دوز ادامه میدهند.دلیل ادامه درمان با با استروژن پس از خارج کردن بیضه ها حفظ ظاهر زنانه و بهبود کیفیت اسخوانی خهت جلوگیری از کاهش دانسیته استخوانی و (osteprosis) است.

پس از خارج کردن تخمدانها در زنان تغییر جنسیت یافته به مرد، بایستی درمان با آندروژن، جهت حفظ علائم ظاهری مردانه و جلوگیری از پوکی استخوان(osteprosis ) ادامه یابد.پس از گذشت مراحلی که در قسمتهای قبلی توضیح داده شد، شامل درمان هورمونی ودوره تست رفتاری در بیماران نارضایتی جنسیتی (transsexualism ) ،تصمیم به اقدام جراحی جهت تغییر دائمی جنسیت گرفته میشود.

روشهای متعدد جراحی جهت تبدیل جنسیت مرد به زن وجود دارد. اقدام مشترک در تمام روشها برداشتن بیضه هاست. برداشتن بیضه ها بعنوان اقدام تکمیلی در درمان هورمونی میباشد.برداشتن آلت و کیسه بیضه ( اسکروتوم ) بسته به روش جراحی مورد نظر جراح، جهت بازسازی اندام تناسلی زنانه ( واژن و ولو ) ممکن است بطور کامل و یا ناقص انجام گیرد.

استفاده از پوست آلت و اسکروتوم جهت بازسازی اندام تناسلی زنانه :

در این روش پوست آلت و اسکروتوم حفظ شده و بیضه و بافت نعوظی آلت (کورپوس کاورنوزوم) برداشته میشود. مجرا آزاد شده و و با تخلیه بافت کورپوس کاورنوزوم، حفره ای در لگن ایجاد میگردد. با برعکس کردن پوست آلت (invert کردن پوست آلت) و بداخل راندن پوست، حفره ای ایجاد میگردد که تشکیل واژن را در اندام تناسلی زنانه میدهد.

از پوست کیسه بیضه برای تشکیل لبهای بزرگ و کوچک اندام تناسلی زنانه استفاده میگردد. بدین فرم که با برش در قسمت بین پوست آلت و کیسه بیضه به شکل Y و ترمیم به شکل V حفره واژن بداخل پوست اسکروتوم قرار گرفته سپس با چین دادن پوست کیسه بیضه در دو طرف ، نمای لبهای بزرگ و کوچک اندام تناسلی زنانه را تشکیل میدهد.

سپس با تغییر وضعیت محل مجرا به قسمت بالائی حفره واژن ، نوک مجرا به شکل nipple ترمیم میگردد. و قسمت اضافی مجرا برداشته میشود.پوست قسمت سر آلت که درطی عمل invert شدن به قسمت داخلی حفره واژن تبدیل شده، و در داخل لگن قرار دارد پس از باز کردن دیافراگم لگنی در قسمت پرینه، بین رکتوم و مثانه در زیر صفاق به قسمت خلفی مثانه فیکس میگردد.

در این روش شبیه ترین حالت به شکل اندام تناسلی زنانه ایجاد میگردد


در تصویر زیر نمونه پس از جراحی تبدیل مرد به زن مشاهده میگردد .

استفاده از روده جایگزین واژن در جراحی تبدیل مرد به زن :

در این روش آلت و بیضه ها و کیسه بیضه بطور کامل برداشته میشود و سر مجرا به شکل nipple در محل خود فیکس میگردد، سپس با استفاده از قسمتی از روده کوچک یا بزرگ (ایلئوم و یا سیگموئید) قسمت پرخون و مناسبی از روده بطول حدود 20 سانتیمتر اتنخاب شده و از روده جدا کرده و دو سر روده پیوند زده میشود.

روده مجزا شده را ابتدا با مسدود کردن یک سر آن و عبور دادن سر باز از طریق شکم و فاصله بین رکتوم و مثانه از مسیر دیافراگم لگنی به پرینه (بین مقعد و مجرای ادرار) به بیرون پیوند زده میشود. و درواقع مدخل واژن را میسازد.در این روش حفره ای ایجاد میشود که قابلیت دخول آلت و نزدیکی را خواهد داشت ولی نمای ظاهری آن در حد روش قبلی طبیعی نخواهد بود همچنین ترشحات روده دائما وجود دارد و به بیرون تراوش میکند که گاه حالت ناراحت کننده ای برای فرد ایجاد میکند.

باید به خاطر داشت این افراد ظاهری زنانه با رفتاری زنانه، و پس از درمان هورمونی حتی با سینه ای به شکل طبیعی خواهند داشت ولی توانائی باروری نخواهند داشت.
منم فرزند ایران از نسل کوروش و داریوش بزرگ نه از نسل دروغ و فریب
     
  
مرد

 
اگر پسرتان لباس دخترانه مي‌پوشد...
هويت جنسي کودکان در گفتگو با دکتر نسرين اميري روان‌پزشک کودکان و نوجوانان

اگر پسرتان لباس دخترانه مي‌پوشد :

بيشتر روان‌شناسان بر اين باورند که هويت جنسي در همان سال‌‌هاي اوليه زندگي‌ کودک شکل مي‌گيرد و والدين در اين زمينه، نقش عمده‌اي ايفا مي‌کنند. با دکتر نسرين اميري، فوق‌تخصص روان‌پزشکي کودک و نوجوان، درباره هويت جنسي کودکان و وظايف والدين در اين خصوص، به گفتگونشسته‌ايم.

هويت جنسي کودکان معمولا در چه سني شکل مي‌گيرد؟

هويت جنسي کودکان معمولا در 2 تا 3 سالگي شکل مي‌گيرد و بعد از مدت کوتاهي وارد دوران نهاني مي‌شود و دوباره در نوجواني بروز مي‌کند. کودکان بين 18 ماهگي تا 3 سالگي در باره هويت جنسي‌شان، شناختي ناقص کسب مي‌کنند و ياد مي‌گيرند که خودشان و ديگران را به عنوان زن يا مرد طبقه‌بندي کنند و به ثبات جنسيتي برسند.

ثبات جنسيتي يعني چه؟

يعني درک کودک از اين که جنسيت با گذشت زمان تغيير نمي‌کند و با وجود تغيير در لباس، نوع فعاليت يا ساير خصوصيات جسماني ثابت مي‌ماند. البته کودکان تا 5، 6 سالگي هم به طور کامل اين موضوع را درک نمي‌کنند؛ مثلا کودکان پيش‌دبستاني گاهي مي‌گويند اگر پسر پيراهن دخترانه بپوشد و با عروسک‌بازي کند دختر مي‌شود! البته کودکان خردسال براي تشخيص پسر و دختر به تفاوت اندام‌هاي تناسلي توجه چنداني ندارند اما معمولا در 2 سالگي اسباب‌بازي‌‌هايي انتخاب مي‌کنند که با جنسيت آنان تناسب داشته باشد. کودکان غالبا فعاليت‌‌ها و نقش‌‌هايي را ترجيح مي‌دهند که براي جنس خودشان پذيرفته شده و اين موضوع از نوع بازي‌‌ها، انتخاب لباس و اسباب بازي و حتي انتخاب رنگ کاملا مشخص مي‌شود.

الگويابي جنسيتي از کي آغاز مي‌شود؟

اولين سوالي که درباره هويت جنسي در ذهن کودک شکل مي‌گيرد، اين است که: «پسر است يا دختر؟» و بعد از اينکه به پاسخ رسيد، الگويابي جنسيتي را از طريق فرايند همانندسازي با پدر يا مادر از سن 4، 5 سالگي آغاز مي‌کند و پسرها از پدر خود الگو مي‌پذيرند و مادر الگوي دختر است. والدين بايد روابط روشني با فرزندان خود داشته باشد و برخوردها و رفتارها بسيار مهم هستند و در رشد هويت بايد توجه بسياري به آنها شود.

خانواده در شکل گيري هويت جنسي کودکان چه نقشي دارند؟

اسمي که والدين براي بچه‌ها انتخاب مي‌کنند هويت آنها را تحت‌تأثير قرار مي‌دهد. در عين حال، والدين بايد از همان ابتدا، رفتارهاي خاص هر جنس را با فرزندان‌شان انجام دهند و به بازي‌هاي دخترانه و پسرانه، اسباب‌بازي‌ها و لباس‌هاي هر جنس توجه بسياري داشته باشند. در اين بين، نقش مدرسه و همسالان و فرهنگ اجتماعي و خانوادگي را نيز نمي‌توان ناديده گرفت اما نگراني زماني وجود دارد که مثلا پسر رفتار‌‌هاي دخترانه از خود نشان دهد يا تمايل به پوشيدن لباس‌‌هاي جنس مخالف يا بازي کردن با اسباب بازي‌هاي جنس مخالف داشته باشد. اگر والدين چنين موارد غيرعادي‌اي ديدند، بايد در همان کودکي موضوع را با يک روان‌پزشک مطرح کنند و تا نوجواني کودک صبر نکنند؛ زيرا آثار سويي به همراه خواهد داشت.

به سوالات کودک درباره هويت جنسي بايد چگونه پاسخ داد؟

صحبت درباره هويت جنسي براي اغلب والدين كاردشواري است. والدين يا نگران زياد گفتن هستند يا كم گفتن و يا نگران گيج كردن بچه‌‌هاي خود. بسياري از والدين هم فكر مي‌كنند كه اگر درباره مسايل جنسي به كودكان خود چيزي بگويند افكارجنسي را درذهن‌‌هاي كوچك آنها پرورش مي‌دهند و با اين كار بچه‌‌ها را به تجربه جنسي تشويق مي‌كنند. مسووليت خانواده‌‌ها اين است كه حرف بزنند و اجازه ندهند كه ناراحتي خودت يا سكوت فرزندشان مانع از بازكردن باب گفتگو شود. سوالاتي كه اغلب كودكان با كنجكاوي ازوالدين خود مي‌پرسند اين است كه نوزاد از كجا مي‌آيد يا چگونه داخل شكم مادر مي‌رود؟ براي پاسخ به اين سوالات بايد زمان مناسبي را انتخاب كرد و ابتدا پرسيد كه کودک چه چيزي در مورد آن مي‌داند و با توجه به اطلاعات و سطح سني و درك او بايد پاسخ داد و از جزوات آموزشي مرتبط بهره برد.
منم فرزند ایران از نسل کوروش و داریوش بزرگ نه از نسل دروغ و فریب
     
  
مرد

 
دکتر مهدی صابری، روانپزشک پزشکی قانونی : ترانس سکسوالیست ها با همجنسگرایان و دوجنسی ها فرق دارند
عصر ایران : فیلم آینه های روبرو، که اکنون در سینماهای تهران بر پرده است، موضوع ترانس سکسوالیسم را شاید برای نخستین بار در افکار عمومی جامعه ایران مطرح کرده است.بسیاری از مردم، ترانس سکسوالیسم را با هرمافرودیسم و گاه حتی با همجنسگرایی یکی می گیرند.دکتر مهدی صابری، روانپزشک پزشکی قانونی، در گفتگو با عصر ایران به تشریح ماهیت عارضه ترانس سکسوالیسم ( یا اختلال هویت جنسی ) و مشکلات مبتلایان آن (مخففاً "تی اس"ها) پرداخت. وی متولد 1338 و فارغ التحصیل دانشگاه تهران و نیز متخصص دوجنسی هاست.



ابتدا بفرمایید ترانس سکسوالیسم چه فرقی با هرمافردویسم دارد؟

هرمافرودیسم یا دوجنسی بودن، نوعی اختلال و اشکال آناتومیک است. یعنی در بدن فرد مبتلا، اندامهای جنسی هر دو جنس مونث و مذکر وجود دارد. مثلاً ممکن است دستگاه خارجی تناسلی شخص، مردانه باشد اما ارگان های زنانه مثل رحم و تخمدان نیز در بدن او به شکل ناقص وجود داشته باشد. چنین فردی دوجنسی قلمداد می شود.فرد دوجنسی از حیث ارگانیسمش دچار نوعی ابهام جنسیتی است و نمی داند که زن است یا مرد. دوجنسی ها معمولاً عقیم هم هستند. اما ترانس سکسوالیسم کاملاً متفاوت از هرمافرودیسم است.

فرد مبتلا به ترانس سکسوالیسم، در ساختمان بدنش هیچ اشکالی وجود ندارد. هرمافرودیت ها در ساختمان بدنشان اختلال وجود دارد اما ترانس سکسوالیست ها از حیث ساختمان بدنی، کاملاً مرد و یا کاملاً زن هستند. اندام های جنسی خارجی و درونی آنها کاملاً مردانه و یا کاملاً زنانه است. منظور از اندام های جنسی درونی، رحم و تخمدان و هورمون های زنانه در زنان و هورمون های مردانه در مردان است.

رویش پستان در زنان و تجمع چربی در نواحی لگن و باسن و نازک شدن صدا در زنان و رویش ریش و سبیل و خشن شدن صدا در مردان، محصول همین هورمون های زنانه و مردانه هستند که در ترانس سکسوالیست ها، به طور طبیعی وجود دارند.بنابراین ترانس سکسوالیست ها یا تی اس ها، به لحاظ ظاهری و فیزیکی هیچ مشکلی ندارند. به لحاظ ژنتیک هم مشکلی ندارند. یعنی یک زن تی اس، کروموزوم های جنسی xx دارد و از این حیث کاملاً طبیعی است.

اختلاس تی اس ها، اختلال در احساسات و هیجانات و تمایلات آنهاست. یعنی فردی که به لحاظ ژنتیک و ظاهر فیزیکی زن است، احساسات و تمایلات و رفتارهایش مردانه است و درباره خودش معتقد است که باید مرد می شد. یعنی احساس می کند که تمایلات و احساسات و روحیات مردانه اش در یک قفس زنانه گیر افتاده است. مثل مردها رفتار می کند و حتی پس از رسیدن به سن بلوغ، تمایلات جنسی شان هم مثل جنس مخالفشان است. و یا برعکس، شخصی که به لحاظ فیزیکی مرد است ولی احساسات زنانه دارد، احساس می کند در قفسی مردانه گرفتار شده است.

ولی با وجود این تمایل، باز با همجنسگرایان فرق دارد زیرا خودش معتقد است که تمایل جنسی اش به زنان، تمایل به جنس مخالف است؛ چرا که او خودش را در اصل مرد می داند. درست است؟

احسنت! دقیقاً. یک همجنسگرای مثلاً مذکر، با علم به جنسیت مذکر خودش، باز تمایل دارد که با جنس مذکر رابطه جنسی داشته باشد. یعنی خودش را مرد می داند و به مردان گرایش جنسی دارد! اما یک مرد مبتلا به "اختلال هویت جنسی" (ترانس سکسوالیسم)، تمایلات زنانه دارد و خودش را زن می داند. رفتارها و تمایلاتش زنانه است و اصرار زیادی هم دارد که حتی شکل ظاهری بدنش را زنانه کند. اما یک همجنسگرا هیچ وقت نمی خواهد عمل جراحی کند و تغییر جنسیت دهد.

ترانس سکسوالیسم یک بیماری روانی محسوب می شود؟

بله، اما نباید فراموش کنیم که منظور از بیماری روانی در این جا، آن اختلالات شدید روانی، که فرد را کاملاً غیرطبیعی و مبتلا به رفتارهای عجیب و غریب می سازد، نیست. اختلالات روانی انواع گوناگونی دارند. برخی از آنها، اصلاً به چشم نمی آیند و به راحتی قابل تشخیص نیستند.گاه در برخوردهای نزدیک مشخص می شوند ولی کلاً اشکار نیستند. اختلال هویت جنسی هم جزو اختلالاتی است که ممکن است دیگران سال های سال متوجه آن نشوند.

شاید پدر و مادر فرد مبتلا، از همان دوران کودکی، به تدریج متوجه شوند که رفتارهای فرزندشان با با سایر بچه های همجنس فرق دارد. مثلاً پسر بچه آنها، رفتارهایش بیشتر دخترانه باشد. تی اس ها وقتی که به سن بلوغ می رسند، تفاوت رفتاری شان با افراد همجنس خودشان معمولاً به خوبی آشکار می شود. مثلاً یک پسر مبتلا به اختلال جنسی، دوست ندارد بازی های پسرانه بکند و لباس های پسرانه بپوشد. او در دوران قبل از بلوغ جنسی هم، لباس های دخترانه و اسباب بازی های دخترانه را می پسندد و دوست دارد.

خانواده هایی که در ایران فرزندشان چنین مشکلی دارد، معمولاً چه برخوردی با بچه خودشان دارند؟

ممکن است بعضی از والدین در سال های کودکی، رفتارهای متفاوت فرزند مبتلایشان را تشویق هم بکنند؛ چرا که رفتارهای او برای آنها جالب و بامزه است. مثلاً پسر بچه ای که لاک می زند و ادای دخترها را درمی آورد، بخصوص در خانواده هایی که چند تا پسر دارند و آرزو دارند که دختر داشته باشند، ممکن است رفتارهایش برای پدر و مادرش خیلی جالب باشد. ولی رفتارهای این کودک، به تدریج پدر و مادر را نگران می کند زیرا آنها می بینند که فرزندشان مثل سایر بچه های همجنس خودش رفتار نمی کند.

چنین فرزندی، طبیعتاً سرزنش و تحقیر شده و گاه با القاب تحقیرآمیزمواجه می شود. بچه هایی که اختلال هویت جنسی شان خیلی آشکار نشده باشد، در خلوت خودشان لباس جنس دلخواهشان را می پوشند و پسرها مثلاً آرایش می کنند.

به هر حال به نوعی، و البته با سختی، با این حالت خودشان کنار می آیند. اما وقتی که به سن دانشگاه می رسند و بیش از پیش وارد جامعه می شوند، به تدریج والدینش به این حالت آشکار نشده اش پی می برد و به رفتارهای او اعتراض می کنند. یعنی آنها نگران می شوند که مبادا فرزندشان انحراف جنسی پیدا کرده باشد.

بیشتر خانواده ها، این بچه ها را مورد شماتت قرار می دهند، طردشان می کنند، با آنها مقابله کرده و مفصلاً بحث می کنند. ما خیلی کم دیده ایم که این خانواده ها متوجه اختلال فرزندشان شده باشند و برای مشاوره، به روانشناس مراجعه کنند.

خانواده ها معمولاً چنین کاری نمی کنند بلکه خود این بچه ها، پس از درگیری با خانواده و یا طرد شدن از سوی خانواده، به روانشناس مراجعه می کنند.به علاوه از طریق مراجعه به اینترنت و مطالعات شخصی، متوجه می شوند که اختلالی در وجودشان هست که باید به آن توجه کرد. خانواده ها معمولاً مقاومت زیادی در پذیرش این اختلال در وجود فرزندشان، دارند.

این مقاومت طبیعی است چرا که این مشکل، مشکلی نیست که به راحتی بتوان آن را پذیرفت. خانواده ها در برابر این مشکل دچار تنش و احساس گناه می شوند و گاهی پدر و مادر یکدیگر را متهم می کنند و هر یک از آنها، دیگری را عامل ایجاد این مشکل در رفتار فرزندشان قلمداد می کنند.در اثر این فضای پرتنش، گاهی بچه های مبتلا به اختلال جنسی، خانه را ترک می کنند.

به غیر از مشکلات فرهنگی موجود در جامعه ایران در قبال تی اس ها، احکام فقهی درباره ترانس سکشوالیست ها چگونه اند؟

اولین بار فردی به نام فریدون پورملک آرا، در پاریس نزد امام خمینی(ره) رفت و مشکل اختلال هویت جنسی اش را با امام در میان می گذارد و بعد از انقلاب، مجوز جراحی تغییر جنسیت را از امام خمینی(ره) دریافت کرد.حضرت امام(ره) فتوا دادند که تغییر جنسیت با نظر متخصص ماهر، شرعاً بلااشکال است. پس از فتوای امام، فریدون پورملک آرا، به تایلند رفت و تن به جراحی تغییر جنسیت داد و زن شد و با نام مریم پورملک آرا، به زندگی اش ادامه داد و در فروردین ماه امسال، در سن 61 سالگی، درگذشت.

او در تمام مدت زندگی اش به عنوان زن، به شدت پیگیر مشکلات تی اس ها بود و انجمنی هم برای حمایت از این افراد تاسیس کرد تا آنهایی که قابل درمانند، درمان شوند و کسانی هم که چاره ای جز عمل جراحی ندارند، اقدامات قانونی لازم برای عمل جراحی تغییر جنسیت آنها انجام شود.

البته مجوز قانونی این کار، بر اساس فتاوای شرعی، توسط سازمان پزشکی قانونی صادر می شود. افرادی هم که اختلال هویت جنسی ندارند ولی احساس می کنند که باید جنسیتشان تغییر یابد، یعنی فرم های دیگری از این گرایش روانی را دارند که مصداق این بیماری نیست، مجوز تغییر جنیست دریافت نمی کنند.به هر حال افراد مراجعه کننده به سازمان پزشکی قانونی، توسط چند متخصص روانپزشکی و نیز متخصصان پزشکی قانونی و، اگر لازم باشد، متخصصان دیگر، مثل متخصصان زنان و متخصصان جراحی، ویزیت می شوند.

این افراد دوره های روانکاوی را پشت سر می گذارند و اگر قادر به تثبیت جنسیت واقعی خودشان باشند، اقدامات لازم برای بهبودشان بدون عمل جراحی دنبال می شود و کسانی که دیگر چاره ای جز عمل جراحی ندارند، به کمیسیون مربوطه در سازمان پزشکی قانونی معرفی می شوند.آماده سازی روانی این افراد و نیز خانواده هایشان برای پذیرش جنسیت جدید پس از جراحی تغییر جنسیت، یکی از اقدامات سازمان پزشکی قانونی است. بعضی از خانواده ها، به خوبی با جنسیت جدید فرزندشان کنار می آیند و بعضی ها هم نه؛ یعنی بچه هایشان را طرد کرده اند.

کسانی که مجوز تغییر جنسیت دریافت نمی کنند، چه کار باید بکنند؟

تمایل به تغییر جنیست در این افراد، ناشی از اختلا هویت جنسی نیست بلکه از علل دیگری نشات می گیرد. مثلاً ممکن است انواعی از اختلال شخصیت، افسردگی و روانپریشی، علت این گرایش آنها باشد. این حالات با روان درمانی و داروهای روانپزشکی قابل درمان اند. خیلی از این افراد پس از درمان توانسته اند به طور طبیعی به زندگی شان ادامه دهند.

به هر حال هر کسی که گرایش به تغییر جنسیت خود داشته باشد، لزوماً اختلال هویت جنسی ندارد. اختلا هویت جنسی، شیوع بسیار کمی دارد و تقریباً از هر پنجاه هزار و یا صدهزار نفر، یک نفر دچار این اختلال است.در جمعیت 75 میلیونی ایران، بین 750 تا 1500 نفر دارای اختلال هویت جنسی اند. کسانی به سازمان پزشکی قانونی مراجعه می کنند، خیلی بیش از این رقم است ولی همه این افراد دچار این اختلال نیستند. به هر حال وظیفه تفکیک این افراد و تشخیص بیماران واقعی در میان آنها، برعهده روانپزشکی و روانشناسی است.

برخی از کارشناسان هم می گویند منشاء این بیماری، اختلالی است که تا سه ماهگی جنین، در هیپوتالاموس مغز جنین بوجود می آید و عامل این آسیب مغزی هم شوک عصبی و روانی مادر در اثر علل متفاوت است. پروفسور میرجلالی هم که چنین نظری دارد، می گوید بسیاری از تی اس های ایران، از جنوب و غرب کشور می آیند و این نشان می دهد که مادرانشان احتمالاً در دوران جنگ دچار شوک عصبی و روانی شده است.

این نظر به عنوان یک فرضیه مطرح شده و تحقیقاتی هم درباره آن صورت گرفته است. بعضی از همکاران ما هم در دانشگاه تهران، بر روی موضوع تغییرات آناتومیک در مغز تحقیق کرده اند و به نتایجی هم رسیده اند که این فرضیه را تقریباً تایید می کند.

اما علت قطعی این عارضه کاملاً معلوم نیست. قبلاً تئوری های دیگری مثل طرز تربیت والدین و محیط خانواده کودک، مطرح بود که البته این تئوری ها امروزه دیگر رد شده اند.به هر حال علت این اختلال هنوز به طور کامل کشف نشده است. دکتر میرجلالی تعداد زیادی از تی اس های ایران را دیده اند و حتماً آماری دارند. من از این آمار اطلاعی ندارم ولی مشاهدات ما موید نظر دکتر میرجلالی نیست.

به نظر من، استرس جنگ نمی تواند عامل ترانس سکسوالیسم تلقی شود زیرا این اختلال در همه جای دنیا وجود دارد. در بسیاری از کشورهایی که حتی یک روز هم درگیر جنگ نبوده اند، این پدیده دیده می شود. حتی بسیاری از تی اس ها در خانواده های بدون استرس و کاملاً نرمال به دنیا آمده و بزرگ شده اند؛ خانواده هایی عاری از اختلافات زناشویی.

به هر حال نمی توان با قاطعیت گفت که چنین استرس هایی در دوران بارداری مادر، زمینه ساز اختلال هویت جنسی در جنین است. بسیاری از خانواده ها در همان دوران جنگ در شرایط بسیار نامطلوبی قرار داشتند و استرس های شدیدی را متحمل شدند ولی فرزندشان دچار اختلال هویت جنسی نشد. من فکر می کنم این فرضیه نیاز به تحقیق بیشتر دارد.

اصلاً پدیده ای تحت عنوان زنانه یا مردانه شدن هیپوتالاموس مغز وجود دارد؟

به این شکلی که شما می فرمایید خیر؛ ولی بخش هایی از مغز هستند که جهت گیری مغز را در هویت جنسی تعیین می کنند. این موضوع در دست مطالعات و تحقیقات گسترده است. اما لااقل تا به امروز هنوز با قاطعیت تایید نشده است که پدیده ای تحت عنوان مردانه یا زنانه شدن هیپوتالاموس مغز وجود دارد.

منظور من این بود که مغز زن و مرد تفاوت های ذاتی دارند یا خیر؟

مغز زنان و مردان از نظر حجم و کارکرد تفاوت های اندکی دارند. مثلاً بخشی از مغز زنان نسبت به مغز مردان پیشرفته تر است و در درک بعضی از امور هیجانی و احساسی، عملکردش متفاوت است. در مغز مردان، نیمکره مربوط به فعالیت های استدلالی و محاسبه ای، تا حدودی فعال تر است. همچنین مغز زنان هم در برخی از قوای شناختی، قوی تر از مغز مردان است. گاهی در بیماران تی اس، همین تفاوت های کارکردی وجود دارد. مثلاً بیمار با اینکه مرد است، مغزش از نظر کارکردی و شناختی، شبیه مغز زنان است.

جراحی تغییر جنسیت تی اس ها معمولاً موفقیت آمیز است یا نه؟

موفقیت این جراحی ها، نسبی است. بعضی ها از عمل جراحی شان راضی بوده و پس از جراحی، زندگی تقریباً نرمالی هم داشته اند. در هر صورت، این افراد پس از عمل جراحی، به یک زن یا مرد کامل و بدون نقص بدل نمی شوند. این ها پس از جراحی، عقیم و نازا هستند و در تمام عمرشان باید از داروهای هورمونی استفاده کنند و طبعاً بعضی برخی از عوارض مصرف این داورها، دامن گیرشان می شود.

داروهای هورمونی چه کارکردی دارند؟

صفات ثانوی را تقویت می کنند. مثلاً هورمون های زنانه موجب زنانه تر شدن ظاهر فرد می شود.

زنانی هم که پس از تغییر جنسیت مرد می شوند، فاقد قدرت باروری اند؟

بله، توانایی بارور کردن یک زن دیگر را ندارند.

چرا؟

چون بیضه ندارند و در نتیجه اسپرم هم ندارند. فعلاً هیچ راهی برای بچه دار شدن این افراد وجود ندارد.
بر روی آنها پروتزهای مصنوعی می گذارند که ظاهری از بیضه را دارد.

شانس ازدواج تی اس ها در ایران، بعد از عمل جراحی چقدر است؟

گاهی ازدواج های پایداری داشته اند اما ازدواج هایشان، به دلایلی که کاملاً روشن است، اکثراً ناموفق است.

چون این گفتگو محصول اکران فیلم آینه های روبرو بود، لطفا در پایان بفرمایید که آیا در این فیلم، تصویری مطابق با واقع از ترانس سکشوالیست ها ترسیم شده بود یا نه؟

بله، به نظرم این فیلم بر پایه بررسی و تحقیق درستی شکل گرفته بود و به نحو رسایی، یک فرد مبتلا به اختلال هویت جنسی را نشان می داد که زن به دنیا آمده اما رفتارها و احساسات و تمایلاتش مردانه است.

فیلم به شکل ظریفی رفتارهای مردانه او را نشان می داد. آدینه، شخصیت اصلی فیلم، که دوست داشت ادی صدایش کنند، علاقه زیادی به پوشیدن لباس های مردانه و کوتاه کردن موهایش به طرز پسرانه داشت. و یا مثلاً دوست داشت که کارهای مکانیکی انجام دهد و ماشین را تعمیر کند. همچنین از شوهرکردن فراری بود چون اصلاً قادر به پذیرش نقش خودش به عنوان یک زن در رابطه زناشویی و عاطفی نبود.

به نظر من، با توجه به محدودیت های مرتبط با پرداختن به این موضوع چالش برانگیز، این فیلم در آگاه کردن جامعه نسبت به این مشکل، بسیار خوب عمل کرده بود و در مجموع، مصداقی از خدمت هنر سینما به جامعه بود.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
     
  
مرد

 
گفتگو با پزشکی که تاکنون جنسیت ۱۵۲ نفر را تغییر داده است
مجله همشهری : او از آینه فرار می کند، می خواهد تصویری از خود ببیند که خودِ حقیقی اوست؛ واقعیت نشان می دهد که او زن است اما حقیقت این است که او یک مرد است؛ حقیقتی که او سال ها پیش آن را کشف کرده، روزی که برای اولین بار احساس کرد خاله بازی را دوست ندارد و می خواهد مثل پسرهای هم سن و سالش بجنگد و نقش یک سرباز شجاع را بازی کند. دنیای او در دنیای عروسک ها و دامن چین دار زیبای دخترانه پیدا نمی شد، تفنگ برایش بهترین اسباب بازی بود و ...

هر روز که می گذرد حس پسرانه نهفته اش در وجودش جان می گیرد، تعارض های احساسی و ... او را وامی دارد تا به مادر یا پدرش بگوید که کیست و هویتش چیست؛ دنیایی که باید برای هر روزش بجنگد، با خودش، خانواده، مدرسه، دوستان و همسالان و خلاصه اینکه با جامعه. تمام تلاشش را به کار می گیرد تا با دلیل های علمی و عملی به خانواده اش به ویژه پدر و مادرش ثابت کند که یک «دو جنسی» است و این راه، راهی بس سخت و طاقت فرسا برای اوست.

برای او که همه او را دختر بابا می دانستند و حالا باید بپذیرند که دردانه پدر، پسری است که باید باورش کرد و برایش زندگی جدید را در دنیایی که سال هاست با آن خو گرفته و به آن تعلق دارد، فراهم آورند.او می خواهد خودِ حقیقی اش را به همه معرفی کند اما برای او که در خانواده ای کاملا سنتی زندگی می کند کاری بس دشوار است؛ سراغ فتواهای موجود می رود، فتوایی که فقیه عادل و جامع الشرایط صادر کرده و برای خانواده اش نیز قابل وثوق است را ملاک قرار و نمونه هایی که وجود داشته را نشان می دهد.

بالاخره این دلایل و تلاش ها به جایی می رسد که خانواده می پذیرند او یک دوجنسی است که می تواند از همراهی آنها ، البته با تردیدی که در دل دارند، برای تغییر جنسیت خود و رسیدن به هویت حقیقی اش بهره مند باشد. اما این تمام ماجرا نیست؛ هنوز هم هستند افرادی که با تمام این دلایل نتوانستند خانواده خود را راضی کنند که یک دو جنسی اند و در برزخ تن، گرفتارند.اینها مقدمه ای بود بر یک گزارش؛ موضوعی که برای پرداختن به آن به بیمارستان پارس و نزد دکتر شهریار کهن زاد رفتیم. پزشکی که سال ها دانش و تجربه خود را در اجرای روش های جراحی هایی نهاد که بتواند در خارج کردن افراد سرگردان از وجود خویش، راهگشا باشد.

دکتر کهن زاد بورد تخصصی در جراحی کلیه، مجاری ادراری، تناسلی و ناباروری دارد. تخصص ویژه او در درمان اختلالات و ناتوانی های جنسی از دانشگاه کالیفرنیا ـ سانفرانسیسکو است.از دکتر شهریار کهن زاد از خصوصیات افراد «دوجنسی» و وجه تمایز آن با افراد «همجنس گرا»، مشکلات موجود سر راه این افراد و... پرسیدیم و او هم با حوصله، در 2 جلسه گفتگو، به سوالات ما پاسخ گفت.

فتوایی که انقلابی دردنیا به پا کرد

تهران پایتخت جراحی های تغییر جنسیت در دنیاست و این مهم را هم وامدار فتوای آیت الله خمینی است که به نوعی «ابتکار فقهی» محسوب می شود. آیت الله خمینی در جلد دوم کتاب فقهی- فتوایی تحریرالوسیله، در بخشی با عنوان «مسائل مستحدثه»، در سال 1343 به این مباحث پرداخته‌اند و به عنوان اولین فقیه که مسائل فقهی و حقوقی تغییر جنسیت را مطرح کردند، انقلابی در فتواهای فقهی و حقوقی در زمینه تغییر جنسیت به وجود آوردند.

سال ١٣٦٢ شخصی به نام «فریدون» با تلاش فراوان خدمت آیت الله خمینی رسید و اختلال هویت جنسی خود را برای ایشان توضیح داد و کسب تکلیف کرد. آیت الله خمینی هم در فتوایی که مکتوب است فرمودند: «عمل تغییر جنسیت زیرنظر طبیب متخصص از نظر شرعی اشکال ندارد.»

بعد از چند سال هم فتوای تغییر جنسیت یک ترانس سکشوال (فرد دو جنسی) را صادر کردند.به این ترتیب با صدور این فتوا، روند تغییر جنسیت در ایران قانونی شد و این افراد می توانند با گذراندن مراحل قانونی و دریافت مجوزهای قانونی پس از تاییدهای پزشکی، جراحی تغییر جنسیت را انجام دهند.

بیمارستان پارس، قلب جراحی های تغییر جنسیت

بیمارستان پارس، پشت ساختمان اصلی (بلوار کشاورز) در خیابان رستاک (خیابان شمالی بلوار) ساختمان دوم بیمارستان، کلینیک دکتر کهن زاد؛ اولین سوال، تفاوت دوجنسی ها با همجنس گراها بود.

تفاوت Tsها و Hs ها

میان افراد دوجنسی و همجنس گراها، تفاوت وجود دارد. دکتر کهن زاد در این باره گفت: « یک همجنس‌گرا از آنچه هست بیزاری ندارد، وقتی تصویر خودش را در آینه می‌بیند خودش را می‌پذیرد و تصویری از خودش در ذهنش دارد حتی اگر چشم‌هایش را ببندد، اما در دوجنسه‌ها این تصویر مختل است. آنها تصویری که از خودشان دارند درست نقطه مقابل آن چیزی است که هستند. این افراد جسارت ایستادن مقابل آینه را ندارند، نشانه‌های جنسی بدنشان برایشان غریبه است و گاه خطرناک؛ مثلا آن چیزی که حس زنانه را به زن‌ها می‌دهد ... دوجنسه‌ها را به حس مرگ می‌کشاند. یک دوجنسه اختلال هویت جنسی دارد ولی هم‌جنس‌گرا اختلال رفتاری دارد، هم‌جنس‌گرا از خودش متنفر نیست بلکه خودش را می‌پسندد اما تمایل، چیز دیگری است.»

دکتر کهن زاد به خطاهای پزشکی این بخش در دنیا اشاره کرد و گفت: « به عنوان مثال در آمریکا خطاهای بزرگی در جراحی هم‌جنس‌گرایان به جای دوجنسه‌ها صورت گرفت. الان حدود 20 سال است که می‌دانیم این افراد با هم فرق دارند. اکنون گروه محدودی هستند که از این جراحی‌ها سود می‌برند و تعداد آنها هم آنقدرها نیست که آمارها می‌گویند. من نادیده به شما می‌گویم که بسیاری از این افراد همجنس‌گرا بودند که به جای دوجنسه‌ها عمل شدند. وجود آمار بالای خودکشی در گروه‌هایی که جراحی شدند در آمریکا نشان می‌دهد که جراحی آنها خطا بوده، اینها اختلالی داشتند که باید درمان می‌شد.»

جنسیت چیست؟

اشتباه نکنید؛ نمی خواهیم به عقب برگردیم و در کلاس درس زیست شناسی بنشینیم؛ اما برای درک بهتر موضوع بهتر است از ریشه به این موضوع بپردازیم، بنابراین پرسیدیم جنسیت چیست؟

«جنسیت ریشه ساختاری شخصیت هر فردی است تا به تامین احساس «خود» بپردازد. زمانی تعریفی داشتیم که یک زن داریم و یک مرد. ولی الان اینگونه نیست. ما از نظر تعاریف جنسیتی، بحث کروموزوم‌ها را داریم که اگر فلان درصد کروموزوم‌ها به سمت Y برود موجود به سمت مردشدن و اگر به سمت X برود موجود به سمت زن شدن حرکت می‌کند. جنین‌ها اول تفاوتی با هم ندارند تا اینکه کم‌کم تغییراتی در آنها رخ می‌دهد و معلوم می‌شود که دختر است یا پسر، ما به این می‌گوییم صفات اولیه جنسی. این جنسیت قابل تمایز از همدیگر است.»

او ادامه داد: «یک سری صفات هم مربوط به غدد جنسی هستند و این صفات ویژگی را به فرد می دهد که من و شما وقتی او را از دور هم ببینیم می‌توانیم تشخیص دهیم که او زن است یا مرد. علاوه بر این دو جنسیتی که گفتم، منبعث از این ترکیب، یک ظاهری پیدا می‌کنیم مثل نوع راه رفتن، ایستادن،حرکات بدن و عرض شانه و شکل بدن که زن و مرد را معرفی می‌کند، به این جنسیت ظاهری می‌گوییم.»

کهن زاد همچنین درباره وجود جنسیت دیگری به نام جنسیت اجتماعی هم گفت: « بالاخره برای هر فردی جنسیت اجتماعی نیز وجود دارد که برخاسته و متاثر از تحکم های اجتماعی است؛ مثلا آیا پدر خانواده بوکسور است؟ مادر خانواده فرمانروای خانه است؟ فرزند چندمی؟ بعد از چه بچه‌هایی به دنیا آمدی؟ اینها فاکتورهایی هستند که تغییراتی را اعمال می‌کنند؛ در مجموع باید بگویم سینما، هنر، اقتصاد، اجتماع و ... همه در تشکیل این جنسیت اجتماعی موثرند.

به اعتقاد او، دوجنسی ها در هیچکدام از این مراحل دارای مشکل نیستند.

روان درمانی برای همجنس گراها

روش درمان همجنس گراها با دوجنسی ها کاملا متفاوت است و آسان تر. دکتر کهن زاد در این باره گفت: «مشکل همجنس گرایان با روان‌درمانی، قابل درمان است، اگر یک هم‌جنس‌گرا خودش بخواهد و تن به درمان بدهد، با مکانیزم‌های پیشرفته اما نه توسط هر شخص، می توان او را درمان کرد. در شهری مثل سانفرانسیسکو، از هر 3 مرد یکی با همجنس خود تماس جنسی دارد. البته یک قسمت ماجرا هم برای آنها ارزشی است و اصلا غیرعادی هم نبوده، در بعضی دوره‌ها هم حتی این اتفاق مد بوده، این‌ها ارزش‌گذاری‌های اجتماعی است.»

به گفته او Tsهای واقعی را تحت هیچ شرایطی نمی‌توان از راه روانی درمان کرد: «این نهایت کم‌سوادی است که گفته‌اند این افراد را می توان با روش های درمان روانشناسی و روانپزشکی مداوا کرد. به یاد داشته باشیم که اختلال هویت جنسی با روان درمانی معالجه نمی شود؛ یگانه راه درمان این افراد جراحی و تامین جنسیتی است که بیمار در خود سراغ دارد.»

علت اختلال هویت جنسی چیست؟

در کتاب های مرجع عمده دلایل این بیماری را تنها در حد اختلال کروموزومی یا هورمونی به ویژه در دوران جنینی می دانند اما دکتر معتقد است هیچ شاهدی در اثبات این فرضیه ها وجود ندارد: «من چندان این توضیح ها را کافی و قانع کننده نمی بینم بلکه بر این باورم در شیوه نگرش فلسفی شرق توجیهی قانع کننده تر وجود دارد. نگاه شرقی در تکوین انسان برای روح، جنسیت قائل است. در این شیوه نگرش، روح انسان از همان ابتدا یا زن است یا مرد. از این رو در رستاخیز ارواح انسان ها با جنیست های پیشین خود برانگیخته می شوند! بنابراین روح باید با جنسیت مشخصی در کالبد آدمی شکل گیرد و در ظاهر و براساس واقعیت های علمی هم هر یک از ما از منظر جسمی دارای 4 سطح جنسی هستیم که در بخش های قبل گفت و گو گفتم.»

به نظر دکتر کهن زاد اختلال هویت جنسی ایرادی است که در هیچ یک از موارد جنسیتی گفته شده به تنهایی قرار نمی گیرد و این کیفیت پیچیده را تنها با توجیه ها و تبیین های فلسفی می توان تعریف کرد.

نشانه های اختلال هویت جنسی کدامند؟

اختلال هویت جنسی نشانه هایی دارد که از همان دوران کودکی خود را نشان می دهد. دکتر کهن زاد این اختلال را در 2 دوره کودکی و بزرگسالی دسته بندی می کند.

او درباره نشانه های اختلال در دوران کودکی گفت: «

1- تمایل زبانی و بیانی به شناخته شدن به عنوان جنسیت متقابل( بسیاری از این افراد برای خود نام های جنس مقابل را می پسندند.)

2- انزجار از اندام خود ( انجام رفتارهایی که بتواند جنسیت ظاهری آنها را نفی کند.)

3- عمدتا بر این باورند که وقتی بزرگ شوند جنسیت دیگری پیدا خواهند کرد.

4- این کودکان به علت شیوه برخوردشان توسط همبازی ها به بازی گرفته نشده و به این علت منزوی و گوشه گیر می شوند.

5- پوشش هایی که کاملا به جنسیت مقابل تعلق دارد( مانند پوشیدن دامن توسط پسرها و شلوار در دخترها)

6- دوری از فعالیت های اجتماعی به ویژه در ارتباط با جنسیتی که دارند.

7- احساس اضطراب و افسردگی.»

کهن زاد نشانه های اختلال در بزرگسالی را هم اینگونه بیان کرد : «

1- تمایل به زندگی آن گونه که از جنس مخالف انتظار می رود.

2- انزجار از عضو تناسلی

3- پوشش های برازنده جنس مخالف

4- انزوا و جدایی از اجتماع و فعالیت های مناسب جنسیتی

5- احساس افسردگی و اضطراب فراوان و همیشگی.»

152 جراحی تغییر جنسیت در پارس

دکتر کهن زاد از سال 1378 کارش را در بیمارستان پارس شروع کرد و تاکنون 152 جراحی تغییر جنسیت را در این بیمارستان انجام داد.او با اشاره به سختی کار و عدم پذیرش این عمل در سال های اولیه فعالیتش از سوی جامعه، از پرداختن به این موضوع و جدی گرفته شدن آن در این سال ها خرسند است.او گفت: « در نتیجه جراحی هایی که انجام داده ام 114 مرد به زن و 38 زن به مرد تغییر جنسیت داده اند و بهتر است بگویم به هویت حقیقی خود دست یافته اند.»

کهن زاد درباره محدودیت این جراحی ها در غرب گفت: « تعداد جراحی هایی که در این بخش انجام داده ام زیاد است و البته این آمار از سوی بسیاری کشورها جای تعجب دارد؛ به عنوان مثال در آمریکا تعجب می‌کنند که ما در ایران جراحی تغییر جنسیت را کاملا به صورت قانونی انجام می‌دهیم؛ حتی در آمریکا این کار با محدودیت‌های بسیار و تنها در بعضی ایالت‌ها انجام می‌شود.»

۳۸ + ۱۱۴ انتخاب سختگیرانه

تبدیل 38 زن به مرد و 114 مرد به زن؛ این آمار فقط به خاطر تکنیک نیست بلکه قسمت عمده آن به خاطر گزینش سختگیرانه ای است که دکتر کهن زاد داشته‌ و معتقد است هرگز در این گزینش ها خطا نکرده است: «امکان ندارد من کمتر از 6 ماه پس از پذیرش بیمار، دست به عمل جراحی ببرم و راحت تر بگویم به بدن کسی چاقو بزنم. بسیاری از مریض‌هایم نیز به این مسئله معترض بوده‌اند ولی حتی برای من که ادعای فهم این مسئله را دارم، فهمیدن فرق بین گرگ‌ومیش یعنی Ts و hs سخت و زمان‌بر است. برای من، پروسه قانونی حتما باید طی شده باشد چون جا افتادن اینها در اجتماع بعد از عمل خیلی مهم است. اگر بخواهم عمل کنم، می‌توانم روزی 2 عمل تغییر جنسیت داشته باشم.

او روزی 2 مراجعه کننده ایرانی و خارجی داد: «اما من ماهی یک نفر را هم عمل نمی‌کنم چون گزینشم را سخت انجام می‌دهم.»

آنها جدا افتاده نیستند

دکتر کهن زاد معتقد است مشاوره های روانی هم پیش و هم پس از جراحی ضروری است و در صورت امکان باید خانواده و دیگر عوامل دست اول زندگی فرد، او را همراهی کنند چون در غیر این صورت فرد دوجنسی راه به جایی نمی برد: «بزرگترین معضل، در جا افتادن این افراد، بعد از عمل جراحی است. همه تخصصی که در جراحی هست و در عمل دیده می‌شود، اصلا قابل مقایسه با نگرش پدر، مادر و همشهری و هموطن نیست. باید بدانیم که ما هم در معرض همان قانون‌مندی هستیم که tsها هستند، به این افراد به عنوان جدا افتاده نباید نگاه نکنیم. جهل بزرگترین دشمن انسان است، به تاریکی اگر نور بتابانیم، مشکل رفع می‌شود.»

او از تغییر نگاه ها به دوجنسی ها گفت: «یک زمانی مریض‌های من با ترس به این اتاق می‌آمدند و تنها به اتاق عمل می‌رفتند و هیچ‌کس هم پشت در اتاق عمل منتظرشان نبود، اما حالا اتفاق‌های خوبی افتاده و پدر و مادر خودشان فرزندشان را برای درمان می‌آورند. اکنون هم خدا را شاکرم که به من کمک کرد تا در زنده نگه داشتن هویت حقیقی همنوعانم، نقش داشته باشم و آنها را به زندگی برگردانم، من مریض‌هایی را دیدم که پریشان و خسته بودند اما بعد از جراحی گویی دوباره پا روی زمین گذاشتند.»
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
     
  
صفحه  صفحه 1 از 3:  1  2  3  پسین » 
Homosexuals - همجنسگرایان

اولین بازیگر زن سینما و تلویزیون ایران که تغییر جنسیت داد و مرد شد!

رنگ ها List Insert YouTube video   

 ?

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti Forums is not responsible for the content of external sites

RTA