ارسالها: 3502
#1
Posted: 7 Nov 2011 11:47
قرتی خانم احمق ...!!!
پسر جوان آدامس بزرگی را می جوید و مرتب پشت فرمان سرش را به
سمت آینه کج می کرد و موهای غرق در ژل و سیخ سیخی اش را وارسی
می کرد!
. صدای آهنگ تند و تیز سیستم با کلاس ماشینش تا یک کیلومتری قابل شنیدن
بود
. پشت سرش دختر جوانی پشت فرمان بود
. دختری زیبا با آرایشی جذاب .
پسر برای مخ زدن دختر یک لحظه چراغ های پلیسی ماشین را روشن کرد .
ولی فایده ای نداشت .
دختر می خواست سبقت بگیرد ،
اما پسر اجازه ی این کار را به او نمی داد .
او می خواست به هر صورت یا دختر را به دست آورد یا او را اذیت کند .
ناگهان در یک لحظه بر اثر بی ملاحظه گی پسر ،
دخترک نتوانست کنترل ماشینش را حفظ کند و از عقب محکم به ماشین پسر
زد.
پسر دیوانه که موقعیت را مناسب می دید برای گرفتن ماهی از آب گل آلود با
دادن فحش های رکیک از ماشین پیاده شد و به سمت دختر رفت .
قرتی خانم احمق ، بی شعور عوضی تو که رانندگی بلد نیستی بهتره پشت
همون میز توالت بشینی .
دختر بیچاره نگاهی به پسر و مردمی که دور و بر ماشینش جمع شده بودن
انداخت و گفت:
آقای محترم شما یک ساعته داری منو اذیت می کنی... شما داری بد رانندگی
می کنی....
- بی خود حرف نزن بیا پایین ببین چه بلایی سر ماشین من آوردی....
- خوب خسارتشو می دم ....
- زحمت نکش ... گفتم بیا پایین .....
دخترک دو عدد عصا از روی صندلی عقب برداشت و به زحمت پیاده شد.
دختری معلول با دو پای قطع شده از زانو و اتومبیلی مخصوص معلولین .
چشم های پسر نزدیک بود از حدقه بیرون بزند. نگاهی از روی شرمندگی به
دختر انداخت. سرش را پایین گرفت و رفت.
دیگر نه صدای ضبط ماشینش به گوش می رسید و نه موهایش را مرتب می
کرد.
دختر لبخند تلخی زد و به راهش ادامه داد
#جاوید_شاه👑
مرگ بر ۳ فاسد : ملا چپی مجاهد(+پسمانده های ۵۷؛نایاک؛مصومه قمی؛حامد مجاهدیون؛مهتدی کهنه تروریست تجزیه طلب و شرکا)
ارسالها: 288
#2
Posted: 7 Nov 2011 16:12
زنی مشغول درست کردن تخم مرغ برای صبحانه بود.
ناگهان شوهرش سراسیمه وارد آشپزخانه شد و داد زد: مواظب باش، مواظب باش، یه کم بیشتر کره توش بریز..
وای خدای من، خیلی زیاد درست کردی ... حالا برش گردون ... زود باش.
باید بیشتر کره بریزی ... وای خدای من از کجا باید کره بیشتر بیاریم؟؟ دارن میسوزن. مواظب باش. گفتم مواظب باش! هیچ وقت موقع غذا پختن به حرفهای من گوش نمیکنی ... هیچ وقت!! برشون گردون! زود باش! دیوونه شدی؟؟؟؟ عقلتو از دست دادی؟؟؟ یادت رفته بهشون نمک بزنی. نمک بزن... نمک.....
زن به او زل زده و ناگهان گفت: خدای بزرگ چه اتفاقی برات افتاده؟! فکر میکنی من بلد نیستم یه تخم مرغ ساده درست کنم؟
شوهر به آرامی گفت: فقط میخواستم بدونی وقتی دارم رانندگی میکنم، چه بلائی سر من میاری
در این قمار عشق ؛ به خود بیش از تو بد کردم.
ارسالها: 288
#3
Posted: 7 Nov 2011 16:13
پیش از انقلاب به دنبال مسافرت شهردار وقت تهران به سئول در سال ۱۳۵۴ درجهت همكاري بين دو كشور سنگ بناي دو خيابان بزرگ در پايتخت دو كشور گذاشته شد.خیابانی در تهران با نام سئول و خیابانی در سئول با نام تهران در این قرار داد شهردار سئول آروز می کند این تفاهم باعث گردد تا سئول نیز به مانند تهران شهر پیشرفته ای گردد و این درست در زمانی بوده است که وضعیت اقتصادی مردم کره نابسامان بوده است.نکته جالب آن است که خيابان تهران تنها اسم خارجي در میان خیابان های سئول است
حال با گذشت ۳۳ سال خیابان تهران مبدل به اصلي ترين، زيباترين و گرانقيمت ترين خيابان سئول شده است.دفاترصدها شركت عظيم تجاري ـ صنعتي و دفاتر شرکت های بزرگ بین اللملی از قبیل یاهو و برجهاي بلند اين خيابان كه يك سرمايه گذاري بيش از ۱۰۰ميليارددلاري را به خود جذب كرده است در این خیابان قرار دارد و این در حالی است که خیابان سئول در تهران تنها اتوبانی به خود دیده است
اینک این دو خيابان جلوه معني داري به داستان توسعه یافتگی این دو شهر و کشور بخشيده است. معنایی که برای ما ایرانیان بسیار درد آور و قابل تامل است . و جالب آنکه رویایی کره ای ها برای تبدیل به ایران توسعه یافته با گذشت سی و چند سال برعکس شده است و تبدیل به رویای ایرانیان برای رسیدن به کره شده است
در یک مقایسه تطبیقی سرعت عمل و پیشرفت کره و ایران را در جهت توسعه یافتگی با مشاهده سرنوشت دو خيابان سئول در ايران و خيابان تهران در کره می توان به وضوح ديد
در این قمار عشق ؛ به خود بیش از تو بد کردم.
ارسالها: 3502
#4
Posted: 8 Nov 2011 11:09
جشن های باستانی ایران زمین :
• (13 فروردین)جشن سیزده :پایان مراسم نوروزی است که با چهارشنبه سوری و یا به روایتی با سده آغاز میگرددوبه سیزده فروردین ختم می شود.بسیاری از مراسمی که در جشن سیزده در ایران برگزار می شود معانی اساطیری و تمثیلی دارد.شادی و خنده در این روز به معنی فرو ریختن اندیشه های تیره و پلیدی است.خوردن غذا در دشت نشانه ی فدیه ی گوسفند بریان است که در اوستا آمده.به آب افکندن سبزه های تازه رسته نشانه ی دادن فدیه به ایزد آب _آناهیتا_و گره زدن سبزه برای باز شدن بخت تمثیلی برای پیوند زن و مرد برای تسلسل نسل هاست. بنابر اساطیر ایرانی عمر جهان هستی دوازده هزار سال است که پس از انقضای این مدت با حضور سوشیانت پیروزی اهورامزدا و ریشه کن شدن اهریمن مسلم می شود. شاید نخستین دوازده روز جشن نشانه ی زایش انسان هاست.و روز سیزدهم تمثیلی از هزاره ی سیزدهم و آغاز رهایی از جهان مادی.
• (17 فروردین)روز هفدهم از هر ماه در ایران باستان سروش نام داشته است و مراسم دینی و جشن های ویژه ای در روز های هفدهم هر ماه برگزار می شده است که امروزه به فراموشی گراییده اما سروش روز به ویژه در ماه فروردین از اعتبار ویژه ای در مراسم دینی برخوردار بوده که با شست و شو و به معبد رفتن و نیایش کردن همراه بوده است.این روز را روز باژیعنی روز زمزمه _به معنی دعا و نیایش_نیز می گفتند.
• (19 فروردین) جشن فروردینگان(فروردگان): این جشن در روز فروردین از ماه فروردین نوزدهمین روز از ماه فروردین (درگاه شمار ایران باستان)برگزار می شده است. این جشن ویژه ی (فروهر)ها (روان درگذشتگان)می باشد.در این روز خانه ها را می رفتند. وهمه جا را تمیز و اراسته کرده و گل و گیاه و نقل و نبات و اتش و چراغ روشن در سفره می نهادند و بدین ترتیب روان درگذشتگان را خشنود می کرده اند.ابوریحان بیرونی می گویدSadدر این جشن پارسیان در دخمه ها چوب صندل بخور می دهند. و موبدان با نذور میوه و گل مراسم آفرینگان به جای می آورند).این جشن شبیه عید (توسن) نزد عیسویان کاتولیک است که در اول ماه نوامبر عید (اموات) شمرده می شود.
• (2اردیبهشت) جشن اردی بهشتگان: این جشن در روز اردی بهشت از ماه اردی بهشت سومین روز از ماه اردی بهشت (در گاه شمار ایران باستان ) برگزار می شده است.عیدی است به نام فرشته ی آتش و نور که از طرف خدا بدین کار موکول گردیده تا علل امراض را به یاری ادویه و اغذیه ازاله کند و صدق را از کذب باز نماید.به معبد و آتشکده رفتن و حاجت خواستن و نزد پادشاه در امدن و به جنگ و کارزار شدن را در این رو نیک و مبارک می دانسته اند.
• (10 اردیبهشت) گاهان بار چهره میدیوزرم :از روز خور تا روز دی به مهر (از یازدهمین روز تا پانزدهمین روز اردی بهشت ماه بر مبنای گاه شمار ایران باستان )(10 تا 14 اردیبهشت ماه)برگزار می شود.در این گاهان بار اسمان افریده شده است. میدیوزرم:میدیو+زرم شکل اوستایی میدیو،«مئیذیو» می باشد به معنی«میانه» و «میان» (که در زبان انگلیسی به صورت Mid و Medium به همین معنی باقی است.)زرمیه به معنی بهار است .هنگامیکه زمین سبز و خرم می باشد.
• (14 اردیبهشت) در گاهان بارمیدیوزرم ، اخرین روز این جشن پنج روزه در میانه ی بهار است ، زیرا از آغاز بهار تا این روز ،چهل و پنج روز می باشد.در این هنگام گیاهان به اوج شوکوفایی و سبزی و خرمی رسیده اند.
• (4 خرداد) جشن خوردادگان: این جشن در روز خورداد و در ماه خورداد ، ششمین روز از ماه خورداد (در گاه شمار ایران باستان ) برگزار می شده است . ایرانیان باستان در این روز به سرچشمه ها و رودخانه ها وکنار دریا ها می رفتند،نیایش به جای می اوردند و اهورامزدا را ستایش می کردند.
• (8 تیر) گاهان بار چهره میدیو شهیم ، از روز خور تا روز دی به مهر (از یازدهمین روز تا پانزدهمین روز تیرماه برمبنای گاه شمار ایران باستان)(هشت تا دوازده تیر ماه برگزار می شود. در این گاهان بار آب افریده شده است.میدیو شهیم: واژه شمه در زبان اوستایی به معنای «تابستان» است و میدیو شهیم یعنی«میانه تابستان»
• (10 تیر) جشن تیرگان :این جشن در روز تیر از ماه تیر،سیزدهمین روز از ماه تیر(در گاه شمار ایران باستان) برگزار می شده است. گویند در این روز «آرش شواتیر»از کوه «رویان» تیر بیانداخت و تیر او در میان کوهی بین فرغانه و تخارستان بر درختی عظیم اصابت کرد و همان جا مرز میان ایران و توران شد و به این ترتیب همه ی سرزمین هایی که افراسیاب پادشاه توران از منوچهر پادشاه ایران گرفته بود به ایران بازگشت.وبه همین سبب ایرانیان این روز را جشن گرفتند و سنت ایرانیان ان بود که در این جشن نان تازه می پختندو میوه های تازه می خوردند. جشن تیرگان دوروز به درازا می کشید، روز نخستین یعنی تیر روز را تیرگان کوچک و دومین روز یعنی گوش روز را تیرگان بزرگ می نامیدند.در سبب پیدایش این جشن داستانی وجود دارد:«در این روز چون کیخسرو از جنگ با افراسیاب بازمی گشت بر سر چشمه ای تنها ماند و همان جا به خواب رفت یا به قولی فرشته ای بر او نازل شد و اواز بیم بیهوش گردید.بیژن پسر گیواز پس او برسید و اب بر چهره پادشاه پاشید تا به خود باز امد».چون کیخسرو از مقدسید ایین مزدایی و از جمله جاویدانان است ، بهدینان بدان واقع تبرک جستندو در روز تیرگان خودرا در اب چشمه ها می شستند.
• (3 مرداد) جشن امردادگان : این جشن در روز امرداد از ماه امرداد ، هفتمین روز از ماه امرداد (در گاه شمار ایران باستان) بر گزار می شده است.درباره برگزاری مراسم این جشن اگاهی چندانی دردست نیست.
• (30 مرداد) جشن شهریورگان :این جشن در روز شهریور از ماه شهریور ، چهارمین روز ازماه شهریور (در گاه شمار ایران باستان )برگزار می شده است.از چگونگی برگزاری این مراسم این جشن اگاهی چندانی در دست نیست.
• (21 شهریور) گاهان بار چهره پیته شهیم ، از روز اشتاد تا روز انارام (از بیست و ششمین روز تا سی امین روز شهریور ماه بر مبنای گاه شمار ایران باستان ) (21 تا 25 شهریور ماه) بر گزار می شود.پیته شهیم به معنی پایان تابستان است ،دراین هنگام گندم رسیده و زمان خرمن است. در این گاهان بار زمین افریده شده است.
• (10 مهر) جشن مهرگان: این جشن در روز مهر از ماه مهر ،شانزهمین روز از ماه مهر(برمبنای گاه شمار ایران باستان ) برگزار می شود که امروزه برابر با دهم مهر ماه خورشیدی است.ایران باستان در جشن مهرگان که شش روز ادامه می یافته است به سرور و شادمانی می پرداختند.گویند خداوند در این روز زمین را بگسترانید و در اجساد روان بدمید.در اخرین روز این جشن که بیست و یکم ماه باشد(رام روز) فریدون ، ضحاک را در کوه دماوند به زندان انداخت و مردمان را از گزند او برهانید.به یاد ان روز در جشن مهرگان در سرای پادشاهان مرد دلیری می گماشتند.وی بامدادان به اواز بلند ندا می داد که ای ایزدان به سوی دنیا شتافته و جهان را از گزند اهریمنان برهانید.
• (20 مهر) گاهان بار چهره ایاثرم ، از روز اشتارد تا روز انارام (از بیست و ششمین روز تا سی امین روز مهر ماه بر مبنای گاه شمار ایران باستان))از 20 تا 24 مهرماه) برگزار می شود.ایاثرم در اصل به معنای «بازگشت» است. و معنای نهفته ی ان هنگامی است که چوپان با گله خود به خانه بر می گردد. در این گاهان بار،گیاه و روییدنی ها افریده شده است.
• (24 مهر) ایرانیان کهن دوازده ماه سال را به دوفصل تابستان و زمستان بخش کرده اند.هفت ماه اول سال را تابستان و پنج ماه بعد از ان را زمستان نامیده اند.اخرین روز این گاهان بار ،روز سی ام مهر (برمبنای گاه شمار ایران باستان) درست در پایان تابستان هفت ماهه و اغاززمستان بزرگ است که روزبعد از ان (اورمزد از ماه ابان ) اول زمستان و اغاز سرماست ،هنگامی که گله و رمه از چراگاه های تابستانی به اغل باز می گردد و این معنای ایاثرم را تداعی می کند.
• (4 ابان) جشن آبانگان : این جشن در روز آبان از ماه آبان (در گاهان شمار ایران باستان ) برگزار می شده است.
درباره پیدایش جشن آبانگان گروهی از پژوهشگران بر این باورند که در پی جنگ های دراز که بین ایران و توران روی داد، افراسیاب تورانی دستور داد تا کاریز ها و نهرها را ویران کنند.پس از پایان جنگ پسر تهماسب که زو نام داشت دستور داد تا ایبن کاریز ها و نهرها را لایروبی کنند و پس از این کار ، آب در کاریز ها روان گردید و مردم باز آمدن آب ها را جشن گرفتند.در سبب دیگری برای این جشن آورده اند که پس از هشت سال خشکسالی ، باران در این روز ببارید و فقر و تنگدستی مردم تمام شد و از آن زمان این روز را جشن گرفتند.
• (25 آبان) کوسه برنشین : نام جشنی بوده است که پارسیان کهن در اورمزد روز (نخستین روز) از ماه آذر برپا می کرده اند و یکی از روزهای طرب و شادی بوده است. دراین روز مردکوسه ی یک چشم بدقیافه ی مضحکی را بر الاغی سوار می کردند و آن مرد مضحک بادبزنی در دست داشت و پیوسته خود را باد می زد و از گرما شکایت می نمود و مردمان برف و یخ بر او می زدند و چندی از غلامان پادشاه نیز همراه او بودند و از هر دکانی یک درم سیم می گرفتند و اگر کسی در چیزی دادن اهمال و تعلل می کرد، گل سیاه و مرکب همراه او بود ، بر جامه و لباس آن کس می پاشید و از صباح تا نماز پیشین (نماز ظهر) هر چه جمع می شد تعلق به پادشاه داشت و از نماز پیشین تا نماز دیگر(نماز عصر)به کوسه و جمعی که با او همراه بودند. اگرکوسه بعد از نماز دیگر، به نظر بازاریان در می آمد اورا آنقدر که می توانستند، می زدند.گویند در این روز جمشید از دریا مروارید برآورد و در این روز خدای تعالی حکم سعادت و شقاوت فرمود. هر که در این روز پیش از آنکه حرفی بزند، بهی بخورد یا ترنج ببوید تمام سال او را سعادت باشد.گویا این جشن ، در آغاز، در ابتدای بهار بوده است (زیرا نام دیگر آن «آبسال وهار» است) و بعد ها از اواخر قرن ششم میلادی ،بر اثر اهمال در کبیسه کردن سال ها ، به اول آذر ماه ، افتاده است.
• (3 آذر) جشن آذرگان : این جشن در روز آذر از ماه آذر ، نهمین روز از ماه آذر( درگاه شماری ایران باستان ) برگزار می شده است. در این روز ایرانیا باستان ، نیایش های روزانه ی خود را انجام می داده اند و با حضور در آتشکده ها با سرایش آتش نیایش از اوستا ، جشن آذرگان را بر پا می داشته اند.
• (25 آذر) خرم روز : اورمزد روز (نخستین روز ) از دی ماه بوده است. دی ماه مسمی به یکی از القاب اهورامزدا است و روز اورمزد هم به نام اوست و بنابراین ، اتفاق این روز و این ماه باعث بود که جشن خرم روز را بسیار بزرگ دارند. در این روز پادشاه جامه ی سپید می پوشید و بر فرش های سپید در صحرا می نشست و پرده داران و اطرافیان را از خود دور می کرد ، چنانکه مردم بتوانند مستقیما به او مراجعه کنند و دهقانان و زارعان با وی می نشستند و می خوردند و می نوشیدند و پادشاه به آنان می گفت Sadمن امروز چون یکی از شما هستم و شما برادر من اید، چه قوام دنیا به آبادانی آن است و آبادانی جهان نیز به جز به دست شما نیست و قوام آبادانی هم به پادشاهی بسته است و هیچ یک از این دو از دیگری بی نیاز نیست و چون چنین است ما به منزله ی دو برادر سازگاریم ، خاصه که این رسم از هوشنگ و برادرش ویگرد باز مانده است).این روز را «خره روز» نیز ضبط کرده اند.
• (30 اذر) یلدا : چنانکه اغلب فرهنگ ها آورده اند، ماخوذ از از سریانی و به معنی میلاد عربی است و چون شب یلدا را با میلاد مسیح تطبیق می کرده اند از این رو ، بدین نام خوانده ش ده است. چون ایرانیان این شب را شب تولد میترا(مهر) می دانسته اند آن را با تلفظ سریانیش پذیرفته اند و در واقع، یلدا با نوئل اروپایی، که در 25 دسامبر تثبیت شده معادل است. مراسم تولد میترا به عنوان یک روز مقدس با آیین مهری به اروپا رفت. تا آن زمان جشن تولد و تمعید مسیح روز ششم ژانویه گرفته می شد، پس از آن که مسیحیت نفوذ یافت و بسیاری از آداب و رسوم مهری در آن جذب شد، میلاد مهر_که به اعتقاد مهر پرستان ، نجات دهنده ی بشریت در آخرالزمان خواهد بود_به مسیح منتسب گشت و با گسترش مسیحیت در شرق ،مجددا به ایران بازگشت و شب یلدا نامیده شد. یلدا، طولانی ترین شب سال است که در این شب دیرنده، حمله ی اهریمن تاریکی ادامه می یافته و برای دفع آن، ایرانیان تا باز آمدن خورشید به دور آتش شادی می کردند و خوان می گستراندند و میزد نثار می کردند که باز مانده ی این رسم هنوز بر جای است.
• (2 دی) جشن دیگان : این جشن نیز مانند دیگر مراسم آیینی در ایران باستان برگزار می شده است. خلف تبریزی در برهان قاطع می نویسد:«نیک است در دی به آذر صدقه دادن از بهر تندرستی خود و فرزندان و دعا کردن».
• (5 دی) در گذشت زرتشت پیامبر ایرانی : هنگامی که زرتشت ، هفتاد و هفت سال از عمرش می گذشت و در آتشکده ی بلخ بود، در اثر جنگ ایرانیا و تورانیان ، گشتاسب و پسرش اسفندیار از بلخ که پایتخت آن زمان بود خارج شده بودند و فرمانروای تورانی ارجاسب_که دشمن دیرینه ی ایرانیان بود_از موقعیت استفاده نمود و توربراتور فرمانده ی سپاه خود را با لشکری بسیار به ایران فرستاد. لشکر تورانی ، دروازه های شهر بلخ را با وجود دلاوری های ایرانیان در هم شکست و هنگامی که زرتشت پیامبر ایرانی با لهراسب و گروهی از پیروانش در آتشکده ی بلخ به نیایش مشغول بودند، با یورش لشکریان مهاجم همگی جان باختند.
• (8 دی ) سیر سور : جشنی که در گوش روز (روز چهاردهم)از ماه دی بر گزار می شده است. از آن رو این روز را سیر سور نامیده اند که در این روز با طعام سیر می خوردند و به ویژه آن را میان گوشت می نهادند و می پختند.«و چنین گویند که آن طعام ها مضرات دیوان را دفع کند و گویند که اندر این روز بود که دیوان بر جمشید غلبه کردند و اورا بشکستند»(زین الاخبار). در این روز سنت بر آنت بود که از خوردن چربی احتراز کنند.
• (9 دی) جشن دیگان : خلف تبریزی در برهان قاطع می نویسد:«نیک است در دی به مهر صدقه دادن و نزد ملوک و بزرگان رفتن». می گویند در این روز فریدون از شیر باز شد.
• (10 دی) گاهان بار چهره میدیاریم ، از روز مهر تا روز بهرام (از شانزدهمین روز دی ماه بر مبنای گاه شماری ایران باستان)(10 تا 14 دی ماه ) برگزار می شود. در این گاهان بار ، جانوران آفریده شده اند. میدیاریم یا مئیذیائیریه (در زبان اوستا) به معنی«میانه و وسط سال» است که اشاره به زمستان و فصل سرد است. شانزدهم دی ماه (اولین روز این گاهان بار) درست در میان زمستان بزرگ پنج ماهه واقع می شود.
• (17 دی) جشن دیگان : تبریزی می نویسد:«در دی به دین نیک است دعا کردن به جهت دفع شر شیاطین و از حق تعالی فرزند خواستن».
• (26 دی) جشن بهمنگان (بهمنجنه) : این جشن در روز بهمن از ماه بهمن ، دومین روز از ماه بهمن (در گاه شمار ایران باستان) برگزار می شده است. در این روز امرا و سرداران هدایا برای پادشاهان می فرستادند. یکی از رسوم ایرانیان ، آن بود که در این روز «دیگ بهمنجه» می نهادند. یعنی طعامی از انواع سبزی ها و غله ها می پختند و بهمن سرخ و سپید ر ا سوده و با قند سوده آمیخته و یکدیگر را بدان طعام میهمان می کردند.
#جاوید_شاه👑
مرگ بر ۳ فاسد : ملا چپی مجاهد(+پسمانده های ۵۷؛نایاک؛مصومه قمی؛حامد مجاهدیون؛مهتدی کهنه تروریست تجزیه طلب و شرکا)
ارسالها: 905
#5
Posted: 8 Nov 2011 12:02
با اجازه الون بوی
تو روز نامه اطلاعات چندسال پیش در ستون چهل سال پیش در چنین روزی مطلبی خواندم به مضمون زیر که طرز فکر مسؤلین چهل و اندی سال پیش را با مسؤلین کنونی به وضوح در مجال مقایسه قرار میدهد.
جریان از این قرار بود که عده ای از اهالی حومه شهر تهران در نامه ای به نبود نانوایی در محل خود اعتراض داشتند و خواستار صدور مجوز نانوایی در محله خود بودند و اما جوابیه صنف نانوایان بسیار جالب بود.در جوابیه آمده بود که با توجه به جمعیت فعلی تهران مجوز صدور 1000 باب نانوایی در شهر تهران صادر شده است و این تعداد اضافه نخواهد شد. نبود نانوایی در این محله با توجه به اینکه بسیاری از نانواییهای مرکز شهر از نبود مشتری گله مندند به راحتی میتواند با انتقال نانواییهای مازاد به حومه شهر مرتفع گردد.
این مطلب را داشته باشید و نگاهی به محله خود بیاندازید. چند واحد صنفی از یک نوع در مجاورت هم به کار مشغولند. در یک محله با چشمان خود دیدم تعداد یکصد و پنجاه بنگاه املاک در یک خیابان
ویرایش شده توسط: Avizoon2
ارسالها: 288
#6
Posted: 8 Nov 2011 17:01
درود
با اجازه الون بوی
-در سال ۱۹۹۵ موزه لوور پاریس مسابقه ای ترتیب داد تا به شبیه ترین لبخند به لبخند ژوکوند چهل هزار دلار جایزه بدهد. اما از میان هفت هزار و دویست دختر جوان جایزه نصیب هیچ کس نشد.
۲-رسم دست دادن که امروزه به معنی ابراز محبت است به قرون وسطی بر می گردد که این نشانه بی سلاح بودن طرفین بود.
۳-اولین فیلمی که در دنیا بالای یک میلیون دلار فروش کرد تارزان نام داشت که در سال ۱۹۱۸ توسط بورگز ساخته شد.
۴-خانم پام گاردنر انگلیسی شال گردنهایی می بافد به قیمت یک میلیون تومان! علت گرانی این شال گردنها ان است که این خانم از پشم گربه های ایرانی جهت بافتن استفاده می کند!
۵-کوچک ترین پارک عمومی در شهر بلفاست و در سال ۱۹۲۱ توسط بیل مک لی ساخته شد تا همسر نابینایش هر روز در انجا قدم بزند و فکر کند در پارک بزرگی راه می رود این پارک بیست و دو متر
در این قمار عشق ؛ به خود بیش از تو بد کردم.
ارسالها: 3620
#7
Posted: 8 Nov 2011 20:36
محاکمه پزشک مایکل جکسون شروع شد
کنراد موری پزشک شخصی مایکل جکسون به اتهام قتل غیرعمد او در لس آنجلس تحت محاکمه قرار گرفته است.
دادستان ها گفتند او به عنوان پزشک "با غفلت فاحش" عمل کرده و با تجویز دوزی مرگبار از مسکن پروپوفول باعث مرگ این خواننده در ژوئن ۲۰۰۹ شده است.
وکلای مدافع گفتند که مایکل جکسون خود شخصا بیش از حد از این دارو که برای خواب تجویز می شود مصرف کرده بود.
... دکتر موری که ۵۸ سال دارد در صورت گناهکار شناخته شدن با مجازات حداکثر چهار سال زندان و از دست دادن گواهینامه پزشکی روبروست.
دیوید والگرن دادستان اصلی پرونده در بیانیه آغازین در دادگاه گفت که شواهد نشان خواهد داد که "کنراد موری به دفعات و مکررا با غفلتی فاحش عمل کرد و به دفعات بیمار خود مایکل جکسون را از مراقبت درست پزشکی محروم کرد."
او گفت: "این اعتماد بی جا... برای مایکل جکسون به بهای جانش تمام شد."
در این جلسه تصویری از پیکر رنگ پریده این خواننده پنجاه ساله روی برانکار به هیات منصفه نشان داده شد.
دادستان ها همچنین اقدام به پخش پیامی که مایکل جکسون روی تلفن دکتر موری گذاشته بود کردند.
او در این پیام با صدایی گرفته از مصرف شدید دارو صحبت می کند و کلماتش به سختی قابل تشخیص است.
او در این پیام تلفنی می گوید که وقتی مردم کنسرت او را ترک می کنند باید آکنده از تحسین باشند و بگویند در عمرشان چیزی شبیه به این ندیده اند.
دادستان ها گفتند که سخت حرف زدن مایکل جکسون نشان داد که دکتر موری باید تشخیص می داد که این خواننده دیگر نباید پروپوفول مصرف کند.
آقای والگرین گفت که دکتر موری پس از دادن آنچه او یک دوز مهلک از پروپوفول خواند، نسبت به حال مایکل جکسون بی توجه بوده است.
به گفته دادستان ها دکتر موری در آن زمان اتاق را ترک کرد تا به دستشویی برود و تلفنش را چک کند.
دادستان همچنین گفت که آقای موری وقتی متوجه بیهوشی مایکل جکسون شد به اورژانس زنگ نزد و در عوض حدود ۲۰ دقیقه صبر کرد تا به محافظ بگوید با اورژانس تماس بگیرد.
او همچنین خدمه اورژانس را از دادن پروپوفول به بیمار آگاه نکرد. پروپوفول معمولا به رگ و در جریان عمل جراحی تزریق می شود.
اد چرناف وکیل مدافع دکتر موری گفت آقای جکسون شخصا اقدام به مصرف دارو کرد و همین موضوع باعث مرگ او شد.
وکیل مدافع گفت که مایکل جکسون بدون اجازه دکتر و علیرغم توصیه او عمل کرد.
او گفت که این خواننده صبح روزی که درگذشت چندین قرص خواب آور لورازپام مصرف کرده بود، مقداری که برای خواب کردن شش نفر کافی است.
به گفته وکیل مدافع، مایکل جکسون همچنین به طور خودسرانه اقدام به خوردن پروپوفول کرد و این فورا باعث مرگ او شد.
محاکمه در میان سر و صدای زیاد رسانه ای برگزار شد و هشت نفر از اعضای خانواده جکسون در آن شرکت کردند.
انتظار می رود که محاکمه حدود پنج هفته طول بکشد.
منم فرزند ایران از نسل کوروش و داریوش بزرگ نه از نسل دروغ و فریب
ارسالها: 3620
#8
Posted: 9 Nov 2011 09:50
مردان متاهل عمر طولانیتری نسبت به مردان مجرد دارند
تلاشهای بسیاری برای دستیابی به دلایل این امر انجام گرفته که سوالات زیر را در برداشته است: آیا ازدواج بر سیستم حفاظتی و ایمنی بدن تاثیر مستقیم دارد و به خاطر داشتن فواید مربوط به سلامتی، خطرمرگ و میر را کاهش میدهد؟ یا افزایش طول عمر نشاندهنده این است که افراد سالم گرایش بیشتری به ازدواج دارند و افراد متاهل از همان ابتدای ازدواج، سالمتر هستند؟
این سوالات اشاره بر این دارد که رابطه بین طول عمر و متاهل بودن فقط با «ایمنی» حاصل از ازدواج یا «انتخاب مثبت» در ازدواج به خاطر سلامتی، توجیه میشود. البته نکته دیگری نیز در رابطه بین ازدواج و سلامتی دخیل است. اگر ازدواج کردن یکی از راههای به دست آوردن ایمنی در برابر بیماری ها و مرگ است، پس افراد بیمار و ناسالم به خاطر همین مساله گرایش بیشتری به ازدواج پیدا خواهند کرد؟
این طرز فکر را میتوان «انتخاب منفی» در ازدواج خواند که میتواند به اندازه انتخاب مثبت مهم باشد. با این که معمولا تصور میشود که انتخاب قسمتی از فواید ازدواج است، اما تحقیقات تجربی سابق معمولا روی انتخاب مثبت متمرکز بود و این امکان را در نظر نمیگرفت که انتخاب منفی نیز میتواند به همان اندازه مهم باشد.
تحقیقات اخیر در مورد طول عمر در یکی از مراکز تحقیقاتی در تلاش برای پرکردن این فاصله بوده است. محققان از نوعی بانک اطلاعاتی برای بررسی بیش از ۴۰۰۰ مرد در مدت زمان ۲۲ سال استفاده کردهاند. این تحقیقات تغییرات ایجاد شده در سلامتی مردها را در طول دوره تحولات ایجاد شده در زندگی زناشویی، تاریخچه ازدواج، طلاق، مرگ همسر و تجدید فراش تجزیه و تحلیل میکند. یافتههای این تحقیقات نشان میدهد که هر دو نکته یعنی هم مساله ایمنی و هم انتخاب در این زمینه نقش داشته است. از یک طرف، سلامتی خطر مرگ و میر را کاهش میدهد و در شرایط به خصوص ازدواج در حفظ سلامتی تاثیرگذار است. از طرف دیگر وضعیت سلامتی افراد میتواند در انتخاب آنها برای متاهل شدن، تاثیرگذار باشد.
تاثیرات وضعیت تاهل بر سلامتی
تجزیه و تحلیل اینکه آیا ازدواج بهطور مستقیم بر سلامتی تاثیر میگذارد یا خیر، نتایج مختلفی در بر داشته است.
مقایسات انجام شده بین مردان متاهل و مردانی که هیچگاه ازدواج نکردهاند نشان میدهد با اینکه گروه اول بهطور کلی سالمتر هستند، اما نمیتوان این را فقط بهخاطر تاثیرات محافظتی و ایمنی ازدواج دانست.
گزارشات دریافتی از وضعیت سلامت مردان نشان میدهد که ازدواج برای بار اول هیچ فایده قابلتوجهی نداشته است. مقایسات انجام شده بین متاهلان سن بالاتر و مردان طلاقگرفته اشاره بر این دارد که سطح سلامتی نسبی مردان گروه دوم با بالارفتن سن به طور قابل توجهی نزول میکند. وقتی این مردان مطلقه به سن ۵۰ میرسند، باید انتظار داشته باشند که وضعیت سلامتیشان بسیار زودتر از افراد متاهل به خطر بیفتد. برای این گروه از افراد، ازدواج مجدد بسیار پرفایده خواهد بود و سطح سلامتی آنها نیز بهخوبی متاهلان خواهد رسید.
تاثیرات تاکهل بر مرگ و میر
با بالارفتن سن در مردان، وضعیت سلامتی رو به زوال رفته و احتمال مرگ بالاتر میرود. درصد مرگ و میر مردان متاهل در سنین ۵۰ تا ۶۰ و ۷۰ بسیار کمتر از مردان مجرد است. این مرگ و میر در مردان مطلقه با ضعف وضعیت سلامتیشان توجیه میشود. تحقیقات نشان میدهد که قسمتی از فواید ازدواج از همزیستی با شریک زندگی یا افراد دیگر میباشد. آن مردانی که هیچگاه ازدواج نکردهاند، ترجیح میدهند که تنها زندگی کنند و از فواید زندگی جمعی و ارتباطات اجتماعی بینصیب میمانند.
خلاصه و نتیجهگیری
ارتباط بین ازدواج و طول عمر بسیار پیچیدهتر از آن است که معمولا تصور میشود. آشکار است که نمیتوان طول عمر بیشتر مردان متاهل را فقط با خاصیت حفاظتی و ایمنیبخشی در مقابل بیماریها یا انتخاب ازدواج به خاطر بهبود سلامتی دانست. آنچه یافتههای این تحقیقات برای بار اول به اثبات رساند این بود که وضعیت سلامت مردان روی انتخابهای ازدواج تاثیرگذار است، اما نه در آن حالت که نظریه انتخاب مثبت را تایید کند. از آنجا که سلامتی بالا فرد را برای ازدواج سست میکند و بیماری و ضعف سلامت فرد را به ازدواج ترغیب میکند، ارتباط بین ازدواج و سلامتی را میتوان در عادتها و اولویتهای شخصی مشاهده کرد که باعث ارتقای ازدواج و سلامتی میشوند.
علاوه بر این، شواهد نشان میدهند با اینکه وضعیت تاهل بر مرگ و میر تاثیرگذار است عوامل تعیینکننده این تاثیر همیشه مشخص نیستند. مردانی که در سنین پیری مطلقه شدهاند این مساله باعث شده که سلامتی کمتر و عمر کوتاهتری داشته باشند. آن مردانی که هیچوقت ازدواج نکردهاند با اینکه وضعیت سلامتیشان با افراد متاهل تفاوتی نمیکند، اما عمر کوتاهتری نسبت به آنها دارند. بنابراین در حالی که سلامت مردان متاهل میتواند توجیهی برای طول عمر بیشتر آنها باشد، اما هنوز نیاز به تحقیقات بیشتری است.
منم فرزند ایران از نسل کوروش و داریوش بزرگ نه از نسل دروغ و فریب
ارسالها: 3502
#9
Posted: 9 Nov 2011 20:22
کوه ایرانی با خاصیت درمان ایدز
مشرق:این کوه باستانی پردیس است که در حومه شهرستان جم از توابع عسلویه استان بوشهر و در نیمه های راه بندر کنگان به فیروز آباد شیراز قرار دارد. قله این کوه نزدیک ترین نقطه زمین به خورشید است، چون بالاترین ارتفاع در نزدیکی خط استواست.
مغناطیس فوق العاده قوی کوه در جهان زبانزد است و اگر در فاصله ۵۰ تا ۱۰۰ متری کوه یعنی تقریبا انتهایی ترین نقطه مشخص آسفالت با ماشین توقف کنید و ترمز دستی را بخوابانید، ماشین بجای سر پائینی به نرمی به سمت کوه کشیده می شود که البته همین مغناطیس برای رانندگان نا آشنا بسیار دردسر ساز بوده و تاکنون تعداد زیادی از خودروها بی اختیار با کوه تصادف کرداند.
از جمله خواص خارق العاده این کوه کمک به درمان مبتلایان به ایدز است. به خاطر نزدیکی این کوه به خورشید امکان رشد و نمو ویروس های بیماری زا از جمله ویروس HIV صفر است. پزشکان متخصص بریتانیایی در موسسه Imperial Medical College در شهر لندن اخیرا در مقاله ای در روزنامه تایمز ضمن بر شمردن این خاصیت از سازمان ملل درخواست کرده تا نام این کوه را به ANTI-HIV Mountain تغییر دهند.
دکتر Tim Hopkins رییس موسسه فوق و دارنده مدرک فوق تخصص در رشته ایمونولوژی و ویروس شناسی درخواست ایجاد شهرکهای درمانی برای مبتلایان به ایدز در این منطقه داشته است. وی معتقد است با اسکان مبتلایان به ایدز در این منطقه پس از حداکثر مدت ۱۸ ماه هیچ نشانه ای از بیماری در این مبتلایان دیده نشود.
از دیگر خواص درمانی این کوه که زبانزد همه متخصصین mountain trapi (کوه درمانی)است، خواص مغناطیسی بوده که باعث تخریب سلول های سرطانی شده و به همین دلیل متخصصین بسیاری بیماران سرطانی را به کوهنوردی در این کوه توصیه میکنند.
پوشش گیاهی منطقه نوعی خار بیابانی گرمسیری منحصر به فرد است که خواص دارویی فراوان دارد و عسل حاصله از منطقه تماما پیشخرید چند کارخانه داروسازی بزرگ جهان است. یکی از ترکیبات اصلی مسکن Advil که یکی از بهترین قرص های شناخته شده برای ناراحتی های اعصاب و دردهای میگرنی است از همین عسل تهیه می شود.
این منطقه خرمای ویژه نیز تولید می کند که به نام خرمای خصه معروف است و کاملا در شیره خود غرق می شود یعنی یک کاسه آن ظرف سه ساعت پر از شیره می شود. اندازه این خرما اندازه آلبالو بوده و به جهت همان خواص دارویی منطقه تماما برای ساخت قندهای رژیمی برای بیماران دیابتی صادر می شود.
نکته جالب دیگر رویش درخت زیتون در دامنه شمالی کوه حد فاصل شهرستان جم تا روستاهای چاهه و دره پلنگی می باشد که در آب و هوای آن منطقه بسیار بعید می نمود.
فعلا سندی برای قدمت چاهه و دره پلنگی وجود ندارد ولی علائم مشهودی از غار نشینی مشاهده و فسیل های مختلفی در این منطقه به وفور پیدا شده است.در لایه های زیرین این کوه معدن عظیمی از آب خنک و فوق العاده سالم وجود دارد، آن هم در اطراف عسلویه!
مردم چاهه و جم، کوه پردیس را فوق العاده مقدس و محترم می شمارند و به استناد علائم موجود در آتشکده احتمالا یکی از اولین مکانهایی بوده که نفت در آن سوزانده شده است.
با افتتاح جاده فیروز آباد به عسلویه توسط پتروشیمی، رفتن به این منطقه خیلی راحت تر شده است. پتروشیمی با تاسیس سه شهرک بزرگ در این منطقه اقدام به تاسیس فرودگاه جم نموده و چهارشنبه هر هفته یک پرواز به مقصد جم انجام می شود که امکان بسیار خوبی برای سفر به این منطقه اعجاب انگیز است.
#جاوید_شاه👑
مرگ بر ۳ فاسد : ملا چپی مجاهد(+پسمانده های ۵۷؛نایاک؛مصومه قمی؛حامد مجاهدیون؛مهتدی کهنه تروریست تجزیه طلب و شرکا)
ارسالها: 3119
#10
Posted: 10 Nov 2011 06:29
طنز شهرام شکیبا درباره شیث و نصرتی
به گزارش آخرین نیوز به نقل از صراط، شهرام شکیبا طنزنویس چیره دست ایرانی در اخرین یادداشت خود با نگاهی تازه به بحث جنجالی اتفاق میان شیث رضایی و محمد نصرتی پرداخته است.
در این یک هفتهای که گفتم ذهنم درگیر ماجرا بوده، تأملات فراوانی داشتم که هرکدامشان را میشود دستمایه یک مطلب طولانی کرد اما ترجیح میدهم همهشان را کترهای و درهم، یکجا بنویسم و خیال خودم را راحت کنم.
1- باید زودتر بساط این رفتارها را در ورزش جمع کنند. حالا این ماجرا در فوتبال شروع شده اما اگر به ورزشهای دیگر برسد، واویلاست. فکر کنید اگر این چیزها در کشتی که ورزش ملی ماست، باب شود، باید چه کنیم؟
2- اگر بنابر مجازات باشد، باید ببینیم که شخص آسیبدیده از شخص آسیبزننده شکایتی داشته یا خیر، علیالظاهر شکایتی در کار نیست.
3- ما باید ورزشهای شلوغ را از لیست ورزشی کشورمان حذف کنیم تا بهتر بشود نظارت کرد. در ورزشهای تیمی اساساً صحنهها شلوغ و پلوغ میشود و خوب به چشم نمیآید که کی چهکار میکند.
4- اشتباه مال آدمیزاد است. این جوانان برومند هم انسان هستند و جایزالخطا. یک عذرخواهی بکنند، تمام شود. برگردند توی تیمشان لگد به توپ بزنند و بر افتخارات بیفزایند و غرور ملیمان را رشد بدهند. حالا یک اتفاقی افتاده. ذات این ماجرا هم به گونهای است که آسیب اصلیاش به یک نفر میرسد، نه همه. در این مملکت سههزار میلیارد اختلاس میشود و کل اقتصاد مملکت و جمعیت رنجه میشود، وزیر اقتصاد میرود مجلس با یک عذرخواهی سروته ماجرا هممیآید. این قضیه که دیگر مشکلش شدیدتر از ماجرای اختلاس اخیر نبود.
5- باید این بحران و ماجرا جدی گرفته شود. تا امروز هر بحرانی داشتهایم، دست اجانب در آن بوده اما این تنها ماجرایی است که همه دیدهاند دست چه کسی درکار بوده و هم صاحب دست و هم آستینی که دست از آن درآمده، صددرصد از تولیدات داخلی خودمان است. لذا ماجرا را باید کاملاً یک بحران ملی دانست.
6- خسارت و جریمه باید با هم همخوانی داشته باشد. مثلاً اگر کسی به عمد به ماشین بنده ضربه بزند، باید به همان میزان خسارت بدهد. برای خرابشدن یک گلگیر که نباید خسارت یک ماشین کامل را گرفت. دوستان باشگاه پرسپولیس چطوری و چند حساب کردهاند که یک فقره جریمه بازیکن خاطی در این جریان 300 میلیون تومان است؟ یک کمی از مجلس شورا یاد بگیرند هم بد نیست.
7- هر دو اتفاق در زمان شادی بازیکنان بعد از گل رخ داده است. من نمیدانم ما در این مملکت اساساً چرا با شادی مشکل داریم و یک کارهای عجیبی میکنیم وقتی حالمان خوب است و شادیم؟ لذا بر مسئولان سختکوش فرهنگی فرض است که در اسرع وقت یک مرامنامه و اساسنامه اخلاقی برای شادی کردن درست کنند وگرنه بعد از این هر تیمی گل بزند، باید عوض شادی دستهجمعی، هرکدام از بازیکنانش از یک طرف فرار کنند.
8- لازم به ذکر است که عمل مورد اشاره از باب تحبیب و عمق دوستی صورت گرفته، چون اگر ریشه در دشمنی داشت، از سوی تیم بازنده، بازیکنان تیم برنده رنجه میشدند. از قدیم هم گفتهاند: «بینالاحباب تسقط الآداب».
مقصر منم که خیال کردم هیچکس باز عاشق نمیشه
حواسم نبود شاه توی دست آخر یا ماته یا کیشه