ارسالها: 1667
#1
Posted: 17 Nov 2012 17:20
تاپیکی با نام *نظر شما درباره جانبازان و آزادگان*
که توش درباره حق وحقوقشون،دیدگاه های بچه ها و غیره بحث بشه.
ﻋﻴﺐ ﻧﺪﺍره ﻛﻪ " ﺗﻨﻬﺎیی "
ﺧﺪاﻡ ﺗﻨﻬﺎﺳﺖ. . .
ارسالها: 1667
#2
Posted: 18 Nov 2012 15:25
دوستان لطفا درین تاپیک نظراتتون راجب حق و حقوقشون در جامعه،طرز زندگیشون،کم وکسریاشون و. . . صحبت بشه.
لطفا به شخصی توهین نشه،مرسی
ﻋﻴﺐ ﻧﺪﺍره ﻛﻪ " ﺗﻨﻬﺎیی "
ﺧﺪاﻡ ﺗﻨﻬﺎﺳﺖ. . .
ارسالها: 1667
#3
Posted: 18 Nov 2012 15:27
به نظرمن ماهرچی داریم ازین آدما داریم و هرچیم بهشون بدن باز کم دادن.
ﻋﻴﺐ ﻧﺪﺍره ﻛﻪ " ﺗﻨﻬﺎیی "
ﺧﺪاﻡ ﺗﻨﻬﺎﺳﺖ. . .
ارسالها: 3080
#5
Posted: 18 Nov 2012 15:33
به نظر من باید از نظر مادی تامین بشن ولی سهمیه هایی مثل کنکور و کار و...نباید به بهشون بداده بشه چون حق کسی که لایق اونجاست ضایع میشه.
ما هم حرف های زیادی داشتیم... اما برای نگفتن!
ارسالها: 1667
#6
Posted: 18 Nov 2012 15:42
Mereng
خوب داداش بعدش باید فرقی بین پسری که پدرش روتخت شیمیایی یا فلج 24 ساعته افتاده و با پسری که همش باباش بالب خندون میاد سراغش باشه.
روحیات این دوخانواده اصن بهم نمیخوره،به نظرت هر دو میتونن مثه هم درس بخونن؟
ﻋﻴﺐ ﻧﺪﺍره ﻛﻪ " ﺗﻨﻬﺎیی "
ﺧﺪاﻡ ﺗﻨﻬﺎﺳﺖ. . .
ارسالها: 1667
#8
Posted: 18 Nov 2012 15:55
Mereng
درسته داداش،این حرفتو قبول دارم.
اما خوب اینکار نه از دست من برمیاد نه تو.
امیدوارم برا اونم سهمیه ای درنظرگرفته بشه
ﻋﻴﺐ ﻧﺪﺍره ﻛﻪ " ﺗﻨﻬﺎیی "
ﺧﺪاﻡ ﺗﻨﻬﺎﺳﺖ. . .
ارسالها: 6368
#9
Posted: 18 Nov 2012 16:08
سلام امیر خان ، تبریک میگم ، موفق باشی.
اما نظرم .
همیشه وقتی صحبت از جمگ و عواقبش میشه اولین چیزی که شنیدیم همین حرف دوستان بوده ، که خودشون حقشونه اما خونوادهاشون نه !
اما من میگم ، اون مردی که از زندگیه تازه شکل گرفتش گذشتو رفت جبهه ، بی هیچ اجباری فقط به خاطر غیرتش و اون زنی که حالا چه مادر که یه عمر زحمت کشیده تا نتیجه ی گذشتن از خوشیهاشو ، خواب شیرین شبشو ... رو ببینه ، اون دختری که با هزار امید ازدواج کرده که مرد سالمی پشتش باشه تو زندگی و حمایتش کنه ...
اون مرد وقتی برگشت درد آور تر از هر نوع دیگه تو آسایشگاه روانی به خاطر موجی بودنش بستریش کردنو اون زندگی شیرینش دود شد ، دست محبت مادر و همسر جوونش پسش زدن چون تعادل روحی نداشت خیلی درد آوره .
مردی که تکیه گاه مادر و همسرش بود خالا بدون پا برگشته و باید اونایی که روزی بهش تکیه میکردن بشن تکیه گاهش خیلی درد آورده.
اون همسری که به امید حمایت یه مرد از خونه ی پدرش در اومد ، حالا انقدر باید مرد باشه که مرد شو به دوش بکشه خیلی درد آوره .
آزاده ها هم همینطور ، فقط یه مثال !!! اون وقتایی که شب چله ها مردم دور هم جمع میشن و فال حافظ میکیرن و انار دونه قرمز شیرین میخوردن کسی به یاد اونا بود که تو چه شکنجه گاهایی بودن ؟ چیا میکشیدن ؟
حالا تازه بعد اینهمه سال اومده به امید زندگیش غافل از اینکه زنش تو خونه ی یکی دیگه داره محبتشو بذل مبکنه ، چون مجبور بوده به زندگیش ادمه بده به خاطر بچه ایی که بی سرپرست نمیتونسته بزرگش کنه !
بعد اینهمه سال برگشته با کلی ذوق واسه آعوش پر محبت پدر و مادرش اما هر دوشون از غم بی خبری دق کردن و فقط حسرتو حسرت ...
بعد اینهمه سال اومده به پسرش میخواد از قدرتش بگه تا دهنشو باز میکنه پسرش شعرای شاهین نجفی براش میخونه نمیتونه هیچی بگه چون هیچکدوم حرف همو نمیفهمن .
بعد اینهمه سال اومده میخواد به دخترش از وقار بگه اما دخترش تو افکارش دنبال فلان پسره پولدار و ... جز آه حسرت هیچی نداره .
حالا بخیل نباشین بذارین این دردا با سربازی و دانشگاه حل بشه.
اما وقتی میخواین سوار اتوبوس بی آر تی بشین .وقتی با خیال راحت رو پله برقی می ایستین هیچ فکر کردین به ویلچر نشین خاطرات جنگ چطوری باید از این امکاناتی که راحت دارین زیر آسمون صاف و بدون موشک ازش استفاده مکنین باید استفاده کنه؟؟؟؟؟
حالا بذارین دوتا ظریفیت بعد تر از اونا قبول بشین به هیچ جایی بر نمیخوره !
بذارین دوتا پای بچه های اونا برن سر کار تو این پارتی بازیا به هبچ جا بر نمیخوره !
بذارین بچه های اونا کمک دسته باباهاشون تو خرید خونه و گذاشتن قاشق غذا تو دهن باباهاشون باشن به هیچ جا بر نمیخوره ...
هر شب دلم بهانه ی تـــو را ، هیچ ... بگذریم ...
امشب دلم دوباره تـــو را ... ، هیــچ ... بگذریم ...
ویرایش شده توسط: anything
ارسالها: 6368
#10
Posted: 18 Nov 2012 16:12
mereng: داداش حرفت قبول.اما اگه اینطور حساب کنی خیلی ها هستن که یتیم هستن.ما واسه یتیم ها سهمیه داریم؟خیلی ها هستن بچه ی طلاق هستن.ما واسه اونا سهمیه داریم؟ما بچه های فقیر زیاد داریم.واسه اونا سهمیه داریم؟داداش من حرفم اینه.قبول دارم باید بهشون کمک بشه.اما اگه به اونا کمک میشه به یتیم ها هم کمک بشه.
یتیم مقصرش جنگ و غیرت نبوده که کسی تاوانشو بده !
بچه ی طلاق مقصرش یه احساس زودگذر ، یه اعتیاد ، یه ناتوانی و ... که تاوانشو اونی باید بده که درست فکر نکرده .
آدم فقیر تاوان گذشته ی اشتباه و بی فکری و تن پروریو ..میده .
اونا هیچی از دست ندادن ، هیچیییییییییییییییییی که اگه هم دادن از بی فکریه خودشون بوده .
هر شب دلم بهانه ی تـــو را ، هیچ ... بگذریم ...
امشب دلم دوباره تـــو را ... ، هیــچ ... بگذریم ...
ویرایش شده توسط: anything