ارسالها: 639
#1
Posted: 29 Aug 2010 08:46
صبحگاه:
فرمانده: پس این سربازها کجان؟
معاون: قربان همه تا صبح بیدار بودن داشتن غیبت میکردن
ساعت 10 صبح همه بیدار میشوند...
سلام سارا جان(زندگی مهدی)
سلام نازنین، صبحت بخیر
عزیزم صبح قشنگ تو هم بخیر
سلام نرگس
سلام معصومه جان
ماندانا جون، وای از خواب بیدار میشی چه ناز میشی...
صبحانه:
وا... آقای فرمانده، عسل ندارید؟
چرا کره بو میده؟
بچهها، من این نون رو نمیتونم بخورم، دلم نفع میکنه
آقای فرمانده، پنیر کاله نداری؟ من واسه پوستم باید پنیر کاله بخورم
بعد از صبحانه، نرمش صبحگاه (دیگه تقریبا شده ظهرگاه)
فرمانده: همه سینه خیز، دور پادگان. باید جریمه امروز صبح رو بدید
وا نه، لباسامون خاکی میشه ...
آره، تازه پاره هم میشه ...
وای وای خاک میره تو دهنمون ...
من پسر خواهرم انگلیسه میگه اونجا ...
ناهار
این چیه؟ شوره
تازه، ادویه هم کم داره
فکر کنم سبزی اش نپخته باشه
من که نمیخورم، دل درد میگیرم
من هم همینطور چون جوش میزنم
فرمانده: پس بفرمایید خودتون آشپزی کنید!
بله؟ مگه ما اینجا آشپزیم؟ مگه ما کلفتیم؟
برو خودت غذا درست کن
والا، من توخونه واسه شوهرم غذا درست نمیکنم، حالا واسه تو ...
چون کسی گرسنه نبود و همه تازه صبحانه خورده بودند، کسی ناهار نخورد
بعد از ناهار
فرمانده: کجان اینا؟
معاون: رفتن حمام
فرمانده با لگد درب حمام را باز میکنید و داد میکشد، اما صدای داد او در میان جیغ سربازهها گم میشود...
هوووو.... بی شعور
مگه خودت خواهر مادر نداری...
بی آبرو گمشو بیرون...
وای نامحرم...
کثافت حمال...
(کل خانم ها به فرمانده فحش میدهند اما او همچنان با لبخندی بر لب و چشمانی گشاده ایستاده است!)
بعد از ظهر
فرمانده: چیه؟ چرا همه نشستید؟
یه دقیقه اجازه بده، خب فریبا جان تو چی میخوری؟
جوجه بدون برنج
رژیمی عزیزم؟
آره، راستی ماست موسیر هم اگه داره بده میخوام شب ماسک بزنم.
شب در آسایشگاه
یک خانم بدو بدو میاد پیش فرمانده و ناز و عشوه میگه: جناب فرمانده، از دست ما ناراحتین؟
فرمانده: بله بسیار زیاد!
خب حالا واسه اینکه دوباره دوست بشیم بیایید تو آسایشگاه داره سریال فرار از زندان رو نشون میده، همه با هم ببینیم
فرمانده: برید بخوابید!! الان وقت خوابه!!
فرمانده میره تو آسایشگاه:
وا...عجب بی شعوری هستی ها، در بزن بعد بیا تو
راست میگه دیگه، یه یااللهی چیزی بگو
فرمانده: بلندشید برید بخوابید!
همه غرغر کنان رفتند جز 2 نفر که روبرو هم نشسته اند
فرمانده: ببینم چیکار میکنید؟
واستا ناخونای پای فری جون لاکش تموم بشه بعد میریم.
آره نسیم جون؛ صبر کن این یکی پام مونده
فرمانده: به من میگی فری؟؟ سرباز! بندازش انفرادی.
سرباز: آخه گناه داره، طفلکی
مهشید: ما اومدیم سربازی یا زندان! عجبا!
حالا به نظر شما خانمها باید برن سربازی؟؟؟؟؟؟
“Better to fight for something than live for nothing”
Lieutenant General George S. Patton
ارسالها: 639
#3
Posted: 29 Aug 2010 11:41
nanana: خب دوست عزیز به شما تبریک می گویم حس و طبع طنز خوبی داری
اما به دور از شوخی این امر تصمیمی است که باید خود دختران بگیرند
البته در یک سری از کشور ها زنان نیز از مملکت خود دفاع می کنند اما پشت جبهه ، کار هایی مثل تدارکات و غیره را انجام می دهند و به خاطر این که جنس لطیف هستند و مورد آزار و اذیت قرار نگیرند از کار های رزمی معاف هستند من خودم اصلا دوست ندارم دختران ما سربازی بروند چون بالاخره ما ایرانی هستیم و نسبت به ناموسمان حساسیم
اي بابا دختراي ما رو دست كم گرفتي؟
برن جنگ با دست پر بر ميگردن
“Better to fight for something than live for nothing”
Lieutenant General George S. Patton
ارسالها: 343
#5
Posted: 29 Aug 2010 11:49
shahin68: اي بابا دختراي ما رو دست كم گرفتي؟
برن جنگ با دست پر بر ميگردن
منظورت با شكم پره نه ؟
Princess: تموم سرهنگها و فرمانده هارو سكته میدن پسرا هم راحت میشن
Princess: دولت دست خانوما باشه دو روزه آزاد میشه
از بس كه آزاد اندیشن!!
دین افساری است که به گردنتان میاندازند تا خوب سواری دهید و هرگز پیاده نمیشوند, باشد که رستگار شوید
ارسالها: 639
#6
Posted: 29 Aug 2010 11:51
Princess: تموم سرهنگها و فرمانده هارو سكته میدن پسرا هم راحت میشن
بعد كی از مملكت دفاع كنه؟
Princess: دولت دست خانوما باشه دو روزه آزاد میشه
اره بعدشم همه مردا باید كنار كوچه بخوان
“Better to fight for something than live for nothing”
Lieutenant General George S. Patton
ارسالها: 639
#7
Posted: 29 Aug 2010 11:52
azita: منظورت با شكم پره نه ؟
نه یعنی 4 تا رو اسیر میكنن بر میگردن
“Better to fight for something than live for nothing”
Lieutenant General George S. Patton
ارسالها: 639
#10
Posted: 29 Aug 2010 12:02
Princess: بنظرت الان اینایی كه هستن دارن از مملكت دفاع میكنن یا از عربها؟؟؟
من در حالت كليش گفتم كاري به اين دولت ندارم
Princess: در حال حاضر هم میخوابن زیاد موقعیتشون فرقی نمیكنه
خب اون موقع همه مردا اينجوري ميشن
بعد بگو حقوق خانوما رعايت نميشه
“Better to fight for something than live for nothing”
Lieutenant General George S. Patton