انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
شوخی و سرگرمی
  
صفحه  صفحه 113 از 174:  « پیشین  1  ...  112  113  114  ...  173  174  پسین »

دهكده طنز


مرد

 
دختره فیلتر شکن نداره،تو لاین پست گذاشته با چی میاین فیس بوک؟؟¿¿
اینم از کامنتا:
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
1_باصلوات
2_با توکل بر خداوند و ائمه اطهار
3_با رمز یازهرا
4_با تکیه بر باور های ملی
5_با خطوط حمل و نقل عمومی
6_با عرض پوزش
7_با اجازه بزرگترا
8_با نظر خاص مسئولین
9_با نهایت شرمندگی از اوضاع مملکت
10_با دعای خیر پدر و مادرم
11_با آرزوی موفقیت و بهروزی برای همه
12_با اژانس
13-با تن تاک
"حیف نمیشه به عقب برگردیم به شبای پرسه و در به دری

کافه چی دکمه ی برگشتو بزن به روزای خوب کافه لوتی "
     
  
مرد

 
روانشناسی افراد از روی حرف اول اسم آنها

الف:مغرور و خوشکل

ب:بسیار زیرک

پ:بسیار مغرور و دست نیافتنی

ت:افرادی خنثی

ث:بسیار آرام و سر به زیر

ج:حسود

چ:دیگران را بخاطر خودشان دوست دارید

ح:باحال و خوش گذرون

خ:کینه ای

د:به مادیات اهمیت میدهید

ذ:عشق برای شما مقدس ترین چیز است

ر:عاشق و گاهی اوقات پشیمان

ز:ساده و بی کینه

ژ:دارای عمری کوتاه

س:دست و دلبازترین افراد

ش:با سیاست

ص:بی صدا نیش میزنید

ض:ابراز عشق بلد نیستید

ط:افراد زود رنج

ظ:پرحرف

ع:مهربان و اغلب لاغر

غ:پول دوست ولی مهربان

ف:مشکلاتش را بروز نمیدهد

ق:هوس باز و بی کینه

ک:بسیار موذی و با سیاست

گ:عمر بلند

ل:انسان هایی پیچیده

م:بسیار دوست داشتنی

ن:هنرمند ولی کمی مغرور

و:مهمان نواز

ه:با احساس

ی:مهربان ترین افراد
بودی تـــــــو تو بغلم

گردنت بود رو لبم
     
  ویرایش شده توسط: shomal   
زن

 
آورده اند که در بلادستان ایران کاتبی ساده دل زندگی می کرد که فقط می نوشت و می نوشت . تا مجبور نمی شد به میهمانی نمی رفت .از شرکت در مجلس عروسی به همان اندازه غصه اش می شد که از شرکت در مجلس عزا .. درحضر ماندن را بر به سفر رفتن ترجیح می داد از قضا روزی حفره ای به اندازه نوک سوزن در یکی از دندانهایش پدیدار گشت .. امروز و فردا نمود .. باشد فردا می روم .. فردا که مکاتبات و مراسلاتم کمتر گردد به نزد حکبم خواهم رفت . چند ماه گذشت . به ناگهان درد دندان به سراغش آمذ تحمل و تامل نتوانست ..راه طبیبخانه درپیش گرفت . در انتظار درشکه ایستاد تا او را به نزد حکیم ببرد . شکوه می کرد خدا وندا این چه دردی بودکه به سراغم فرستادی و مرا از ساعاتی کتابت و خدمت به خلق محروم نموده ای .. حال چه کنم ؟در حال غصه خوردن بود که به ناگاه خمیری به رنگ زرد را بر پشت دست راست خود دید ..پنداشت که پرنده ای در پرواز فضله ای انداخته است . اما شباهتی به فضله نداشت . به ناگهان سوزشی در پشت دست راست احساس نمود . آن خمیر را با دست دیگرش بر زمین انداخت اما نیشی بر رگ او به شدت اورا سوزانید گوییا تپش قلب او شدت یافته بود . و ساعاتی بعد پشت دستش مبتلا به ورم ودرد بسیارشدیدی بود که نمی توانست به راحتی قلم در دست گیرد و کتابت نماید .. آن مرد ناسپاسی نمود و قدر نعمتهای خدا را ندانست . حال با دست زنبور عسل گزیده و آماس نموده چگونه بنویسد که ورم آن چنان شدید است که آن مرد با سکوتش از درد فریاد می زند . پس از آن به حکیم خانه رفت و حکیم گفت ده روز دیگر به نزد من آی .. آن نگون بخت به خانه بازگشت در حالی که از درد دندان می نالید و درد و ورم مچ دست انگشتانش را کاملا سست نمود..فشار بر انگشتان درد را به تمام وجودش می رساند . حتما دانسته اید که آن فلک زده بخت بر گشته چه کسی می باشد . آری همان ایرانی خوش شانس است که از زنبور عسل نیشش راگرفته است و نوشش برای از ما بهتران مانده است . . یک مرد ایرانی زنبورگزیده نالان از درد دندان
منظور از درشکه .. تاکسی درعصرجدیدمی باشد
     
  ویرایش شده توسط: shahrzadc   
مرد

 
انتقام پسر ا پدر

ﺑﭽﻪ ﺍﯼ ﭘﯿﺶ ﭘﺪﺭﺵ ﺍﻭﻣﺪ ﻭ ﮔﻔﺖ ﻫﺰﺍﺭ ﺗﻮﻣﻦ ﺑﻢ ﺑﺪﻩ
ﺗﻮﭖ ﺑﺨﺮﻡ ﮔﻔﺖ ﻧﺪﺍﺭﻡ ﻓﻘﻂ ﯾﻪ ﺧﺮﻭﺳﯽ ﺩﺍﺭﻡ ﺑﺮﻭ
ﺑﻔﺮﻭﺷﺶ ﭘﺴﺮﻩ ﺧﺮﻭﺳﻮ ﺑﺮﺩ ﮐﻪ ﺑﻔﺮﻭﺷﻪ ﻭﻟﯽ ﮐﺴﯽ
ﻧﺨﺮﯾﺪ . ﺭﻑ ﺩﻡ ﺩﺭ ﯾﻪ ﺧﻮﻧﻪ ﻭ ﺩﺭ ﺯﺩ ﯾﻪ ﺯﻥ ﻣﯿﺎﻧﺴﺎﻟﯽ ﺩﺭﻭ
ﺑﺎﺯ ﮐﺮﺩ.
ﭘﺴﺮﻩ : ﺧﺮﻭﺳﻮ ﻣﯿﺨﺮﯼ . ﺯﻥ ﮔﻒ ﻓﻌﻼ ﺑﯿﺎ ﺩﺍﺧﻞ . ﭘﺴﺮﻩ
ﺭﻑ ﺩﺍﺧﻞ ﺗﺎ ﺧﻮﺍﺳﺘﻦ ﺩﺭ ﻣﻮﺭﺩ ﺧﺮﻭﺱ ﺻﺤﺒﺖ ﮐﻨﻦ ﯾﮑﯽ
ﺩﺭ ﺯﺩ . ﺯﻧﻪ ﮔﻔﺖ ﺷﻮﻫﺮ ﻣﻨﻪ ﺑﺮﻭ ﺗﻮ ﺯﯾﺮ ﺯﻣﯿﻦ ﻗﺎﯾﻢ ﺷﻮ.
ﺩﺭﻭ ﮐﻪ ﺑﺎﺯ ﮐﺮﺩ ﺩﯾﺪ ﺷﻮﻫﺮﺵ ﻧﯿﺲ ﺩﻭﺱ ﭘﺴﺮﺷﻪ ﻫﻨﻮﺯ
ﮔﺮﻡ ﺻﺤﺒﺖ ﻧﺸﺪﻩ ﺑﻮﺩﻥ ﮐﻪ ﺩﺭﻭ ﺯﺩﻥ . ﺯﻧﻪ ﮔﻔﺖ ﺷﻮﻫﺮﻣﻪ
ﺑﺮﻭ ﺗﻮ ﺯﯾﺮ ﺯﻣﯿﻦ،ﻗﺎﯾﻢ ﺷﻮ . ﺯﯾﺮ ﺯﻣﯿﻦ ﺗﺎﺭﯾﮏ ﺗﺎﺭﯾﮏ ﺑﻮﺩ.
ﭘﺴﺮﻩ ﺑﻪ ﻣﺮﺩ ﮔﻔﺖ ﺧﺮﻭﺱ ﻣﻨﻮ،ﻣﯿﺨﺮﯼ ﮔﻔﺖ ﺻﺪﺍﺗﻮ ﺑﯿﺎﺭ
ﭘﺎﯾﯿﻦ ﻣﺎ ﺭﻭ ﻣﯿﺸﻨﻮﻥ .
ﭘﺴﺮﻩ : ﻫﺮ ﺟﻮﺭ ﺭﺍﺣﺘﯽ ﺍﻻﻥ ﺩﺍﺩ،ﻣﯿﺰﻧﻢ.
ﻣﺮﺩ : ﺑﺎﺷﻪ،ﻗﺒﻮﻝ ﭼﻨﺪ؟
ﭘﺴﺮﻩ : ﭘﻨﺠﺎﻩ ﻫﺰﺍﺭ ﺗﻮﻣﻦ
ﻣﺮﺩ : ﻧﻤﯿﺨﺮﻡ ﮔﺮﻭﻧﻪ
ﭘﺴﺮﻩ : ﺑﺎﺷﻪ ﺍﻻﻥ ﺩﺍﺩ ﻣﯿﺰﻧﻢ
ﻣﺮﺩ : ﺑﺎﺷﻪ،ﺑﮕﯿﺮ ﺍﯾﻨﻢ ﭘﻮﻝ
ﺑﻌﺪ ﭼﻨﺪ ﻟﺤﻈﻪ ﭘﺴﺮﻩ : ﺧﺮﻭﺳﻮ ﻣﯿﻔﺮﻭﺷﯽ
ﻣﺮﺩ : ﭼﻨﺪ ﻣﯿﺨﺮﯼ
ﭘﺴﺮﻩ : ﭘﻨﺞ ﺗﻮﻣﻦ
ﻣﺮﺩ : ﺗﺎﺯﻩ ﭘﻨﺠﺎﻩ ﻫﺰﺍﺭ ﺑﻢ ﻓﺮﻭﺧﺘﯽ
ﭘﺴﺮﻩ :: ﻫﺮ ﺟﻮﺭ ﺭﺍﺣﺘﯽ ﺩﺍﺩ ﻣﯿﺰﻧﻢ
ﻣﺮﺩ : ﺑﺎﺷﻪ ﭘﻮﻟﻮ ﺑﺪﻩ
ﺑﻌﺪ ﭼﻨﺪ ﻟﺤﻈﻪ، ﭘﺴﺮﻩ : ﺧﺮﻭﺳﻮ ﻣﯽ ﺧﺮﯼ؟
ﻣﺮﺩ : ﭼﻘﺪ؟ ﭘﺴﺮﻩ : ﺻﺪ ﻫﺰﺍﺭ ﺗﻮﻣﻦ
ﻣﺮﺩ : ﮔﺮﻭﻧﻪ. ﭘﺴﺮﻩ : ﺻﺪﺍﻣﻮ .....
ﻣﺮﺩ : ﺑﺎﺷﻪ ﺍﯾﻨﻢ ﭘﻮﻟﺶ
ﺑﻌﺪ ﭼﻨﺪ ﻟﺤﻈﻪ،: ﭘﺴﺮﻩ : ﺧﺮﻭﺳﻮ،ﻣﯿﻔﺮﻭﺷﯽ؟
ﻣﺮﺩ : ﺑﮕﯿﺮ ﭘﻮﻝ ﻧﻤﯿﺨﻮﺍﻡ ﻓﻘﻂ ﺩﺍﺩ ﻧﺰﻥ
ﺑﻌﺪ ﺍﻭﻥ ﺯﻧﻪ ﺍﻭﻣﺪ ﮔﻒ،ﺑﯿﺎﯾﯿﺪ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺷﻮﻫﺮﻡ ﺭﻓﺖ. ﭘﺴﺮﻩ
ﺭﻓﺖ ﻫﻢ ﺗﻮﭖ ﺧﺮﯾﺪ ﻫﻢ ﺩﻭﭼﺮﺧﻪ. ﺧﺮﻭﺳﻢ ﺑﺎ ﺧﻮﺩﺵ ﺑﺮﺩ
ﺍﻭﻣﺪ ﺧﻮﻧﻪ ﺩﯾﺪ ﭼﺸﺎﯼ ﺑﺎﺑﺎﺵ ﻗﺮﻣﺰﻩ ﮔﻔﺖ،ﺑﺎﺑﺎ ﺧﺮﻭﺳﻮ
ﻣﯿﺨﺮﯼ. ﭘﺪﺭﺵ : ﭘﺪﺭ ﺳﻮﺧﺘﻪ ﺻﺪ ﻭ ﭘﻨﺠﺎﻩ ﻫﺰﺍﺭ ﮐﺎﻓﯿﺖ
ﻧﺒﻮﺩ ﺗﺎﺯﻩ ﺍﺯﻡ ﺑﺮﺩﯼ؟
ﭘﺴﺮﻩ : ﻣﯿﺨﺮﯼ ﯾﺎ ﺑﻪ ﻣﺎﻣﺎﻧﻢ ﻣﯽ ﮔﻢ . . .....
بودی تـــــــو تو بغلم

گردنت بود رو لبم
     
  
مرد

 
دختره:يه شارژبفرست.
پسره: اسمت چيه؟؟؟
دختره:يه شارژ بفرست.
پسره: چند سالته؟؟؟
دختره: يه شارژ بفرست.
پسره: خيلي دوست دارم ميخوام بيام خاستگاريت!!!!!!
دختره:واقعا!!! کِي؟؟؟؟
پسره: يه شارژ بفرست!!!!
     
  
زن

andishmand
 
عکس العمل شوهر

ﯾﻪ ﺭﻭﺯ ﺧﺎﻧﻮﻣﯽ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﺑﺮﮔﺸﺘﻦ ﻫﻤﺴﺮﺵ ﺍﺯ ﺳﺮﮐﺎﺭ، ﺩﺭ ﻧﺎﻣﻪﺍﯼ ﻧﻮﺷﺖ : ﻣﻦ این ﺧﻮﻧﻪ را ﺗﺎ ﺍﺑﺪ ﺗﺮﮎ ﮐﺮﺩﻡ ﻭ ﺩﯾﮕﻪ ﺣﺎﺿﺮ ﻧﯿﺴﺘﻢ ﺑﺎ ﺗﻮ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﻨﻢ ...
ﻧﺎﻣﻪ ﺭﻭ ﮔﺬﺍﺷﺖ ﺭﻭﯼ ﻣﯿﺰ ﻭ ﺧﻮﺩﺵ ﺭﻓﺖ ﺯﯾﺮ ﺗﺨﺘﺨﻮﺍﺏ ﻗﺎﯾﻢﺷﺪ ﮐﻪ ﻋﮑﺲ ﺍﻟﻌﻤﻞ ﺷﻮﻫﺮﺵ ﺭﻭ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺧﻮﻧﺪﻥ ﻧﺎﻣﻪ ﺑﺒﯿﻨﻪ
ﺷﻮﻫﺮ ﺧﺴﺘﻪ ﺍﺯ ﺳﺮﮐﺎﺭ ﺍﻭﻣﺪ ﻭ ﻭﺍﺭﺩ ﺍﺗﺎﻕ ﺧﻮﺍﺏ ﺷﺪ ﻭ ﭼﺸﻤﺶﺑﻪ ﮐﺎﻏﺬ ﺭﻭﯼ ﻣﯿﺰ ﺍﻓﺘﺎﺩ ﻭ ﻧﺎﻣﻪ ﻫﻤﺴﺮﺵ ﺭﻭ ﺧﻮﻧﺪ وپﺲ ﺍﺯ ﺧﻮﻧﺪﻥ ﻧﺎﻣﻪ ﺑﺎ ﺧﻮﻧﺴﺮﺩﯼ تمام ﺭﻭﯼ کاغذ زنش چیزی نوشت و در همین ﺣﯿﻦ ﺯﻧﮓ ﻣﻮﺑﺎﯾﻞ ﺷﻮﻫﺮ ﺑﺼﺪﺍ ﺩﺭ آمد ﻭ ﺷﻮﻫﺮ ﺟﻮﺍﺏ داد
ﺳﻼﻡ ﻋﺰﯾﺰﻡ، ﻣﻦ ﻓﻘﻂ ﻟﺒﺎﺳﺎﻡ ر ﻭ ﻋﻮﺽ میﮐﻨﻢ ﻭ ﻣﯿﺎﻡ، ﻣﻨﺘﻈﺮﻡ ﺑﺎﺵ
ﻓﺪﺍﺕ ﺷﻢ
ﺧﺪﺍﺭﻭ ﺷﮑﺮ ﺍﯾﻦ ﻋﻔﺮﯾﺘﻪ، ﺯﻧﻢ هم ﺍﺯ ﺧﻮﻧﻪ ﺭﻓﺘﻪ ﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﮔﻮﺭﺵ ر ﻭ ﮔﻢ ﮐﺮﺩﻩ، ﺍﻧﺸﺎﻟﻠﻪ ﺩﯾﮕﻪ ﺭﯾﺨﺘﺶر ﻭ ﻧﺒﯿﻨﻢ
ﺍﺻﻸ ﺍﺯﺩﻭﺍﺟﻢ ﺑﺎ ﺍﻭﻥ ﺑﺰﺭﮔﺘﺮﯾﻦ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﺯﻧﺪﮔﯿﻢ ﺑﻮﺩ،،، ﮐﺎﺵ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺭﯾﺨﺖ ﻣﮑﺮﻭﻫﺶ رﻭ ﻣﯿﺪﯾﺪﻡ ﺑﺎ ﺗﻮ ﺁﺷﻨﺎ ﻣﯿﺸﺪﻡ ﺍﻟﻬﯽ ﮐﻪﻗﺮﺑﻮﻥ ﺍﻭﻥ ﺭﻭﯼ ﻣﺎﻫﺖ ﺑﺮﻡ،
ﻋﺰﯾﺰ ﺩﻟﻢ ﻣﻨﺘﻈﺮﻡ ﺑﺎﺵ من ﺗﺎ ﻧﯿﻢ ﺳﺎﻋﺖ ﺩﯾﮕﻪ ﭘﯿﺸﺘﻢ
ﻭ ﺑﻌﺪ ﺩﺭﺣﺎﻟﯽ ﮐﻪ ﺩﺍﺷﺖ ﺯﯾﺮﻟﺐ ﺁﻭﺍﺯ ﻣﯿﺨﻮﻧﺪ ﺍﺯ ﺧﻮﻧﻪ ﺧﺎﺭﺝ ﺷﺪ
ﺯﻥ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺷﺪﺕ ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ ﻭ ﻧﺎﺭﺍﺣﺘﯽ ﺩﺍﺷﺖ ﺩق ﻣﯿﮑﺮﺩ ﻭ ﭘﺮﭘﺮ ﻣﯿﺸﺪ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺧﺮﻭﺝ ﺷﻮﻫﺮﺵ، ﺍﺯ ﺯﯾﺮ ﺗﺨﺖ ﺧﻮﺍﺏ ﺍﻭﻣﺪ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﻭ
ﺭﻓﺖ ﺑﺒﯿﻨﻪ ﺷﻮﻫﺮﺵ ﭼﯽ ﺭﻭﯼ ﮐﺎﻏﺬش ﻧﻮﺷﺘﻪ .
ﺩﯾﺪ ﺷﻮﻫﺮﺵ ﻧﻮﺷﺘﻪ،،؛
ﺧﻨﮕﻮﻝ ﺩﯾﻮﻭﻧﻪ ﮐﻒ ﭘﺎﯼ ﭼﭙﺖ از زیر تخت ﻣﻌﻠﻮﻡ ﺑﻮﺩ،،،
ﺁﺧﻪ « ﺁﯼ ﮐﯿﻮصفر » ﻻﺍﻗﻞ ﺧﻮﺏ ﺧﻮﺩﺕ ر ﻭ ﺍﺳﺘﺘﺎﺭ ﻣﯿﮑﺮﺩﯼ، ﻣﻦ ﻣﯿﺮﻡ ﻧﻮﻥ
ﺑﮕﯿﺮﻡ ﻭ ﺑﺮﮔﺮﺩﻡ
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
     
  ویرایش شده توسط: andishmand   
مرد

 
حاجی چیست؟ کسی که خدا رو هفت مرتبه دور میزند(چه برسه به بنده خدا) اخوند چیست؟ نوعی قارچ سمی با کلاهک سفید وساقه قهوای که در قم میروید لر چیست؟؟ موجودی که به شدت در مقابل فهمیدن مقاومت میکند جهان سوم کجاست؟ جاییست که پشت ماشینت بنویسی: یا رقیه... یا زینب... بعد با همون ماشین بیفتی دنبال آرمیتا و پارمید

=================

_واحد ریدن کشف شد!!
_برزیل` بر ثانیه°°°
     
  
زن

 
جوانی از بیکاری رفت باغ وحش پرسید:استخدام دارید؟

یارو گفت مدرک چی داری؟ گفت دیپلم!

یارو گفت یه کاری برات دارم،


حقوقشم خوبه پسره قبول کرد.
یارو گفت :
ما اینجا میمون نداریم میتونی بری توی پوست میمون

تو قفس تا میمون برامون بیاد!
چند روزی گذشت یه روز جمعه که شلوغ شده بود،

پسره توی قفس پشتک وارو میزد
از میله ها بالا پائین میرفت.
جوگیر شد زیادی رفت بالا از اون طرف افتاد تو قفس شیره!
داد زد کمککککککککک

شیره افتاد روش دستشو گذاشت رو دهنش گفت،

آبرو ریزی نکن من لیسانس دارم..!
برداشت طرف مقابلت شرطه نه برداشتها و تفاسیری که تو از اون واژه یا رفتار داری!!!
     
  
مرد

 
حیف نون به پسرش شک میکنه بهش میگه:ها کن ببینم!
پسره ها میکنه حیف نون میزنه تو گوشش بهش میگه:حالا دیگه میری دختر بازی؟

♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦
عاقد: عروس خانوم وکیلم ؟
عروس : پَـ نـه پَـ تو این بی شوهری برم گل بچینم؟!


♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦
یه وقتایی دیگه حسش نیست غصه بخوری
رسما" غصه تو رو میخوره

♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦
میگه: چرا زن نمیگیری؟
میگم: مرسی من همینطوری راحتم
میگه :‌آخه ما ناراحتیم تو راحتی !!



♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦
یعنی من خودم رو یه یک لحظه جای این دخترای مجرد میزارم
خیلی حالم گرفته میشه که پسر خوشتیپ و خوشگل و تحصیل کرده ای مثل من
قصد ازدواج نداره !!

♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦♦
اومده بودن خواستگاریم میگم من فعلا میخوام درس بخونم...
میگن یعنی حالا حالا ها طول میکشه؟
میگم پ ن پ ده دیقه صب کن همین دو صفحه هم بخونم بعد !!!
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
     
  
مرد

 



دقت کردین همیشه بلافاصله بعد از کلیک کردن روی آیکن Shut Down یادت میاد که چه کاری با کامپیوتر داشتی !


دقت کردین یه چیزی رو پوست میگیرین میخواین بخورینش بعد بجای اینکه پوستشو بندازین سطل آشغال خودشو میندازین تو سطل
لامصب از شکست عشقی هم بدتره




دقت کردین ﻭﻗﺘﯽ ﺩﺍﺭﯼ ﺟﻮﻥ ﻣﯿﮑﻨﯽ ﺗﺎ " ﻟﯿﺴﺎﻧﺲ " ﺑﮕﯿﺮﯼ ، ﻓﻮق ﻟﯿﺴﺎﻧﺲ ﻣُﺪ میشه ؛ ﺧﻮﺩﺗﻮ ﺟﺮ ﻣﯿﺪﯼ ﮐﻪ ﻓﻮﻕ ﻟﯿﺴﺎﻧﺲ ﺑﮕﯿﺮﯼ ، " ﺩﮐﺘﺮﺍ " ﻣُﺪ ﻣﯿﺸﻪ ؟


دقت کردین دقیقا زمانی که فکر میکنی زندگی دیگه از این بدتر نمیشه یه اتفاقی میفته که میبینی نه بابا از این بدترم میشه ؟



به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
     
  
صفحه  صفحه 113 از 174:  « پیشین  1  ...  112  113  114  ...  173  174  پسین » 
شوخی و سرگرمی

دهكده طنز

رنگ ها List Insert YouTube video   

 ?

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2025 Looti.net. Looti Forums is not responsible for the content of external sites

RTA