ارسالها: 3119
#133
Posted: 1 Oct 2012 11:42
یک روز مردی در حال عبور از خیابان كودكی را مشغول جابجایی بسته ای دید كه از كودك بزرگتر بود، پس به نزدیكش رفته و گفت: بگذار كمكت كنم.
مرد وقتی خواست بسته را بر دارد دید كه حتی حملش برای او مشكل است. از كودك پرسید: چرا این بسته را حمل میكند؟
كودك در پاسخ گفت: كه پدرش از او خواسته است.
مرد پرسید: چرا پدرت خودش این كار را انجام نداد؟ مگر نمی دانست كه حمل این بسته برایت چقدر سخت است.
كودك جواب داد: اتفاقا مادرم هم همین حرف را به پدرم زد ولی او گفت "خانم بالاخره یه خری پیدا میشه به این بچه كمك كنه"
ستاد پرده ويدیو پروژکتور رو تا آخر پايين نکشيده بود، پايين اسلايد افتاده بود رو دیوار و معلوم نبود. يهو يه دختره گفت: استاد اگه ممکنه کامل بکشيد پايين از اينجا خوب معلوم نيست!
خدایا باور کن که ما اونقدری که آرزو داریم، وقت نداریما! بجنب قربون دستت!
مقصر منم که خیال کردم هیچکس باز عاشق نمیشه
حواسم نبود شاه توی دست آخر یا ماته یا کیشه
ارسالها: 3119
#134
Posted: 1 Oct 2012 11:43
تو جاده شمال بودم، یه دفعه یه گاو پرید وسط جاده! منم محکم زدم رو ترمز و خیلی عصبی شروع کردم بوق زدن که بره، دیدم نه همینجوری وایساده وسط جاده داره چپ چپ نگام میکنه، یه جوری نگام می کرد انگار منتظر بود پیاده شم روشو ببوسم ازش عذرخواهی کنم!
بعد از یه دقیقه دیدم دیگه خیلی بد داره نگا میکنه، اومدم پیاده شم دیدم گاوه یه نگا به من کرد یه نگا به تابلوی محل عبور حیوانات اونور جاده، بعد با افسوس سرشو انداخت پایینو رفت!
این حرکتش از فحش خوار و مادر بدتر بود، فقط مونده بود قبل رفتن یکم نصیحتم کنه!
مقصر منم که خیال کردم هیچکس باز عاشق نمیشه
حواسم نبود شاه توی دست آخر یا ماته یا کیشه
ارسالها: 3119
#135
Posted: 1 Oct 2012 11:45
وقتي خانومي به شما گفت: “چي؟”، به اين معنا نيست که گفته شما را نشنيده بلکه او در واقع به شما فرصت داده که گفته خود را تغيير دهيد!
یه دونه از این سوسک ریزا هست، هر شب ساعت 12 که میشه میاد رو میز و کمد من راه میره، هی وای میسته نگام میکنه باز راه میره. منتظرم یه شب روی اون غرور مسخرش پا بزاره و بگه که عاشقم شده!
بابام حسرت زمان باباش را می خورد، منم حسرت زمان بابام رو می خورم، اما اگه پسر من بخواد حسرت زمان منو بخوره همچین با پشت دست میزنم تو دهنش که نفهمه از کجا خورده!
مقصر منم که خیال کردم هیچکس باز عاشق نمیشه
حواسم نبود شاه توی دست آخر یا ماته یا کیشه