انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
شوخی و سرگرمی
  
صفحه  صفحه 23 از 174:  « پیشین  1  ...  22  23  24  ...  173  174  پسین »

دهكده طنز


مرد

 
از شیخی پرسیدند ، اگر کسی مست باشد و مست بمیرد و در محشر هم مست حاضر شود حکمش چیست ؟
شیخ بگفتا : والله که آن شراب قیمت ندارد!!!

سلام ، بیمارستانم ، آب جوش ریخته رو سینم ، فعلا به کسی نگو ، اگر خواستی بیای ملاقاتم ، بیمارستان سوانح سوختگی ، طبقه دوم ، اتاق ۲ ، روی در نوشته سینه سوخته های رفاقت!!
هر ملت آزاد است که مرا به پادشاهی خود بپذیرد یا نپذیرد و من برای پادشاهی بر آن ملت جنگ نخواهم . بخشی ازمنشور کوروش
     
  
مرد

 
یک (روز) خانواده ی لاک پشتها تصمیم گرفتند که به پیکنیک بروند. از آنجا
که لاک پشت ها به صورت طبیعی در همه ی موارد یواش عمل می کنند، هفت سال
طول کشید تا برای سفرشون آماده بشن!
در نهایت خانواده ی لاک پشت خانه را برای پیدا کردن یک جای مناسب ترک کردند.
در سال دوم سفرشان (بالاخره) پیداش کردند. برای مدتی حدود شش ماه محوطه رو تمیز کردند، و سبد پیکنیک رو باز کردند، و مقدمات رو آماده
کردند. بعد فهمیدند که نمک نیاوردند!
پیکنیک بدون نمک یک فاجعه خواهد بود، و همه آنها با این مورد موافق
بودند. بعد از یک بحث طولانی،....

جوانترین لاک پشت برای آوردن نمک از خانه انتخاب شد.

لاک پشت کوچولو ناله کرد، جیغ کشید و توی لاکش کلی بالا و پایین پرید، گرچه او سریعترین لاک پشت بین لاک پشت های کند بود!
او قبول کرد که به یک شرط بره؛ اینکه هیچ کس تا وقتی اون برنگشته چیزی نخوره. خانواده قبول کردن و لاک پشت کوچولو به راه افتاد.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.

سه سال گذشت... و لاک پشت کوچولو برنگشت. پنج سال ... شش سال ... سپس درسال هفتم غیبت او، پیرترین لاک پشت دیگه نمی تونست به گرسنگی ادامه بده .
او اعلام کرد که قصد داره غذا بخوره و شروع به باز کردن یک ساندویچ کرد.
در این هنگام لاک پشت کوچولو ناگهان فریاد کنان از پشت یک درخت بیرون پرید،« دیدید می دونستم که منتظر نمی مونید. منم حالا نمی رم نـــــــــــــمـــــــــــــک بــــــــــیــــــــــــارم»!!!!!!!!!!!! !!!
ما هم حرف های زیادی داشتیم... اما برای نگفتن!
     
  
مرد

 
زن و شوهری بعد از سالیانی دراز که از ازدواج شان می گذشت در حسرت داشتن فرزند به سر می بردند.
با هر کسی که می توانستند مشورت کردند ، اما نتیجه ای نداشت تا این که نزد کشیش شهرشان رفتند. پس از این که مشکلشان را به کشیش گفتند ، او در جواب آنها گفت :
ناراحت نباشید من مطمئنم که خداوند دعاهای شما را شنیده و به زودی به شما فرزندی عطا خواهد کرد. با وجود این من قصد دارم به رم برم و مدتی در آن جا اقامت داشته باشم ، قول می دهم وقتی که به واتیکان رفتم ، به طور حتم ، برای استجابت دعای شما شمعی روشن کنم.
زوج جوان با خوشحالی فراوان از کشیش تشکر کردند. قبل از این که کشیش آن جا را ترک کند، بازگشت و گفت :
من مطمئنم که همه چیز با خوبی و خوشی حل می شود و شما صاحب فرزند خواهید شد. اقامت من در رم حدود ۱۵ سال به طول خواهد انجامید ، ولی قول می دهم وقتی برگشتم به دیدن شما بیایم.

۱۵ سال گذشت و کشیش دوباره به شهرش بازگشت.

یه نیمروز تابستان که توی اتاقش در کلیسا استراحت می کرد ، یاد قولی افتاد که ۱۵ سال پیش به اون زوج جوان داده بود. تصمیم گرفت یک سری به آنها بزند ، پس به طرف خانه ی آنها راه افتاد. وقتی به محل اقامتشان رسید ، زنگ در را به صدا در آورد.

صدای جیغ و فریاد و گریه چند تا بچه تمام فضا را پر کرده بود. خوشحال شد و فهمید که سرانجام دعاهای این زوج اجابت شده و آنها صاحب فرزند شده اند.

وقتی وارد خونه شد بیشتر از یه دوجین بچه دید که از سروکول یکدیگر بالا می رفتند و همه جا را روی سرشان گذاشتند، وسط آن شلوغی و هرج و مرج هم مامان شان ایستاده بود.

کشیش گفت : فرزندم ! می بینم که دعاهایتان مستجاب شده…. حالا به من بگو شوهرت کجاست تا به اون هم به سبب این معجزه تبریک بگویم.

زن مایوسانه جواب داد : اون نیست… همین الان خونه را به مقصد رم ترک کرد.

کشیش گفت : شهر رم؟ برای چی رفته رم؟

زن پاسخ داد: رفته تا اون شمعی را که شما برای استجابت دعای ما روشن کردید ، خاموش کنه!!!
ما هم حرف های زیادی داشتیم... اما برای نگفتن!
     
  
مرد

 
به نظر من همون طور که واسه خورشید گرفتگی و ماه گرفتگی اسم گذاشتن ،
باید برای جو گرفتگی بعضی از دوستانم یه اسمی میذاشتن ...
مثلا چسوف !
.
.


.
.
.
اگر به جای دایناسورها ، پشه ها منقرض میشدن زندگی قشنگتر بود ...
.
.
.
از جمله سرگرمی های مادرم اینه که،
تو خونه بگرده و از این و اون بپرسه اگه اینو نمیخوای بندازم دور ...
.
.

.
.
تویی که فکر میکنی خیلی بالایی !!!
قربون دستت ، یه دستمال میدم اون پرچم مارو هم تمیز کن ...
.
.
.
دوست دارم الان یکی بغلم کنه بگه چته دیوونه بیا این یه نخ سیگارو بکش ؟؟؟
منم بگم پاشو برو گمشو کثافت آشغال ناباب ...
خیلی صحنه آموزنده و ملودرامی میشه !

     
  
مرد

 

.
.
یه جایی خوندم که باید یه سنگ بندازی تو رابطت تا ببینی چقد عمیقه ...
هیچی دیگه منم انداختم ...
یعنی عمق سینک ظرفشویی از عمق رابطمون بیشتره !
.
.
.
خدا وکیلی آرزو های من خیلی بی حیان چون هیچ کدوم جامه ی عمل نمی پوشن ...
خیلی بی ادبن !
.
.
.
دکتر به بنده خدا گفت : زنت سکته ناقص کرده !
بنده خدا گفت : مرده شور برده هیچ کاریو کامل انجام نمیده
.
.
.
اینقد حال میکنم ساعت ۱۰شب ب دوستم بگم عزیزم کار نداری خوابم میاد خیلی خسته ام،
ولی ساعت ۲ صبح دوباره بهش اس بدم !
اینقد لجشون درمیاد ولی عجیب حال میده !
.
.
.
بهلول هم نشدیم خودمونو ب دیونگی بزنیم بعد یکی ب مشکل بخوره واسش حل کنیم،
بعد همه بگن چه دیونه باهوشی...!
.
.
.
والا قدیما می رفتیم خرید،فروشنده پول خورد نداشت بقیه ی پول رو آدامس یا شکلات میداد،
مامانم دیروز رفته خرید، فروشنده گفته: پول خورد ندارم،یه تاید داده بهش!!
یعنی ۱۱۰۰ تومن شده پول خورد!!
.
.
.
بازم دمشون گرم نویسنده های کره ای اول اسم این سناریوهای تخیلاتشون رو افسانه گذاشتند،
حالا هرشب به مامانم میگم: مادر من افسانه است، جومونگ هم افسانه بود،
کم مونده دیگه بلند شه بره کره!!
.
.
.
این تبلیغ جدید تبرک رو دید، حمید برا زنش تولد گرفته ؟!
شمع کیکش هم یه عدد ۶ رقمیه که ساعتهای عمرشه
من هرچی حساب کردم سن زنش بالای ۴۰ درمیاد..!!
خیلی خوب مونده ها ...
بابا یه ذره شعور برای مخاطب درنظر بگیرید بد نیستا...
.
.
.
یه دوست پسر هم نداریم سرما بخوره هی قربون صدقه صدای گرفتش بریم...
     
  
مرد

 
یه روز یه یارو میره جلوی بانک میشینه و پاهاشو باز می کنه
بعد دوستاش اونو میبینن بهش میگن چرا اینجوری نشستی ؟
میگه آخه دیشب اخبار اعلام کرد به باز نشسته ها وام میدن !!
.
.
.
یه دوست دخترم نداریم تو خیابون با یکی ببینیمش داغون بشیم و شکست عشقی بخوریم !!
.
.

.
.
دیروز مامانم صدام کرد گفت بیا با ماشین منو تا فلان جا برسون
گفتم حال ندارم، برو از آژانس سر کوچه ماشین کرایه کن. اونم هیچی نگفت و رفت
الان بهش می گم مامان گشنمه پاشو غذا درست کن. برگشته می گه حال ندارم
برو سر کوچه زیر آفتاب بشین فتوسنتز کن! مامان انتقامجویی داریم
.
.
.
- آقا این نون ها چنده؟
- سه هزار تومن!
- از اینا سایز medium هم دارید؟
- نه فقط xlarge!
- باشه یه چند جا دیگه قیمت کنیم، مزاحمتون می شیم دوباره...

.

.
.


.

     
  
مرد

 

.

.

.
مامانم بهم زنگ زده
من : جانم؟
مامانم : جانم نیست منم!!
.
.
.
بزرگنرین دغدغه ی دانشجوی ترم اولی :
اگه بخوام از کلاس بیام بیرون باید اجازه بگیرم ؟!
.
.
.
اگر چه دخترها از پسرها خوشگل ترند ! ولی پیرمردها واقعآ از پیرزنها زیباترند !
بحله بحله ما آینده نگریم !
.
.
.
فکر کنم من تو نسخه رایگان دنیا زندگی میکنم
اون قسمتهاش که به بقیه حال میده برای ما کار نمیکنه
.
.
.
یکی بیاد به این دانشجوهای ورودی ۹۱ بفهمونه اون صندلی ای که جلسه قبل روش نشستن،
ماله اونا نیست میتونن رو صندلیای دیگه هم بشینن
.
     
  
مرد

 
سالای پیش جایزه بانک ملت یه منزل مسکونی بود،
امسال شده ۶۰ لیتر بنزین،سال دیگه میشه یه شونه تخم مرغ،
سال بعدشم دوتا تافتون یه بربری هم وسطش!!
.
.
.
به یارو میگن با پ جمله بساز میگه : پ نه پ. میگن پ نه پ مگه جمله ست؟ میگه : پ نه پ!
.
.
.
کی اشکــاتو پــاک میکنه شبا که غصه داری ؟!
مــُدَرســآن ِ شریف !!
.
.
.
آقا من رمز موفقیتم و چند ساعت پیش عوض کردم ،
الان هر کاری میکنم یادم نمیاد !!
.
.
.
والدین گرامی اینقدر نگین " وقتی ما سن شما بودیم این جورخوب بودیم ، اون جورخوب بودیم "
مادر بزرگ ها دهن لق تر از چیزین که فکر می کنین !
.
.
.
دقت کردین به این اس ام اس های ارسالی اشتباهی و ضایع ؟
غیرممکنه توی ارسال شکست بخورن،
و تازه با جدیت تمام از همه ی اس ام اس ها هم زودتر میرسن !
انگار فقط رسالتشون اینه که دهنتو سرویس کنن ...
.


.
     
  
مرد

 
دیدین بعضیها عادتشونه رو چمن که نشستن همینجوری چمن هارو میکَنن ؟؟؟
اینا علاوه بر سگ و خر و کروکودیل و سوسک درون ، یه بز درون هم دارن ...
.
.
.
از ننه باباهای عزیز خواهش میکنم که دیگه تا اطلاع ثانوی با کودکان خود قهر نکنن ...
دیگه به قدر کافی خواننده داریم !
.
.
.
زندگی رویاست ، زندگی خاطره‌ست ، زندگی آرزوئه ، زندگی شادیه ، زندگی ... !
یکی به من بگه چرا زندگی جعفر نیست ، چرا بهرام نیست ، چرا فرشاد نیست ؟؟؟
.
.
.
اینایی که رژیم سخت میگیرن ، خودشونو تیکه تیکه میکنن و یک عالمه لاغر میشن ؛
بعد ازشون سوال که میکنی "چیکار کردی انقد لاغر شدی ؟" میگن هیچی همینطوری ...
اینا همونایی هستن که تو مدرسه خر میزدن میگفتن هیچی نخوندیم
و بعد از ریشه یابی همونایی هستن که دمپایی توالتو خیس میکنن !!!
.
.

.
.
.
.
.
لیستی تهیه شده از قبل برای دوبلر های ایرانی سریال دونگ یی در مواقعی که دیالوگ موجود نیست :
۱ – آقاااااااااااااا
۲ – بانوی من ...
۳ – ولی قربان ... همین که گفتم ...
۴ – اومممممممممممممم ... اااااااااااااااا ...
.
.

.
.
.
آینه بغل ماشین هم نشدیم که بعضیا از اونی که فکر میکنیم بهمون نزدیکتر باشن ...
.
.
.
به نظرتون اگه ایرانسل بفهمه اس ام اس هاشو نخونده پاک میکنم ، ناراحت میشه ؟
     
  
مرد

 
هیچوقت به انتخاب های خانومت نخند ...
به هر حال خودتم یکی از اون انتخابا بودی !
در جریان باشید ...
.
.
.
هر مادری فکر میکنه بچه‌ش خوشتیپ ترین بچه دنیاست ...
اما فقط یکیشون درست فکر میکنه که اونم مادر منه ... !!!
.
.
.
لعنتی این صحفه آیپد چقدر زود کثیف میشه ...
متوجه شدید من آیپد خریدم یا بیشتر توضیح بدم ؟
.
.
.
لذتی که در شکار پشه با دست هستش در شکار آهو با تفنگ نیست ...
.
.
.
امروز تا چه ساعتی بازین ؟
بهترین سوال برای فرار کردن از دسته فروشنده ها ...
.
.
.
آدم وقت نمیکنه به خودش برسه اون وقت میگن آدم به آدم میرسه ... در عجبم !!!
.
.

.
قبول ! زیبا رویان وفا ندارند !
اما تو دیگه چه مرگت بود ؟؟؟
.
.
.
حالا گفتن نداره ولی وقتی بچه بودم
هر وقت می گفتن واسه شفای مریضا دعا کنید
اول از همه واسه شفای قلب مریض میزوگی تو فوتبالیستا دعا می کردم ...
.
.
.
آقا ازدواج هم خیلی سخت شده !
خدمت مامانم عارض شدم دنبال یه دختر باش داداش نداشته باشه ...
هی میپرسه چرا ؟
توضیح دادنش سخته ولی نمیخوام زنم عمه باشه !!!
     
  
صفحه  صفحه 23 از 174:  « پیشین  1  ...  22  23  24  ...  173  174  پسین » 
شوخی و سرگرمی

دهكده طنز

رنگ ها List Insert YouTube video   

 ?

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti Forums is not responsible for the content of external sites

RTA