ارسالها: 160
#236
Posted: 26 Oct 2012 20:08
مطالب خنده دار جدید
یه خردادی هیچ وقت پشت سرشو نگاه نمیکنه
چون طاقت دیدن غش و ضعف خاطرخواهاشو نداره
که بعد از رد شدنش حالشون بحرانی میشه !
ما زنده به آنیم که آرام نگیریم
ارسالها: 175
#237
Posted: 27 Oct 2012 00:31
همه بیاید اینجا https://www.looti.net/3_6886_23.html#msg142070991
به کوروش به آرش به جمشید قسم
به نقش و نگار تخت جمشید قسم
که ایران همی قلب و خون من است
گرفته ز جان از وجود من است
بخوانید این جمله در گوش باد
چو ایران نباشد تن من مباد
|================|
--=( We Love IRAN )=--
|================|
ارسالها: 3119
#238
Posted: 27 Oct 2012 10:32
واکنش مگس وقتی موفق ميشه از دست مگس کش فرارکنه!!
.
.
.
.
.
.
.
http://upcity.ir/images/84853544653269919553.jpg
مقصر منم که خیال کردم هیچکس باز عاشق نمیشه
حواسم نبود شاه توی دست آخر یا ماته یا کیشه
ارسالها: 3080
#239
Posted: 28 Oct 2012 22:16
امروز گوشی عمم رو بدون این که بفهمه برداشتم و اسمم رو از "اسم خودم" به " ۲۰۰۰۹۰۲۲ " تغییر دادم. بعد با گوشی خودم این پیامک رو براش فرستادم:
" مشترک گرامی، ضمن عرض تبریک به مناسبت فرا رسیدن عید سعید فطر و آرزوی قبولی طاعات و عبادات شما، به عرض میرساند شما در قرعه کشی همراه اول به مناسبت عید سعید فطر، برنده یک دستگاه خودروی
mazda 3
( شده اید. ضمن عرض تبریک لطفا جهت دریافت جایزه عدد (یه عدد ده رقمی
را به همین شماره بفرستید.
هیچکس تنها نیست. همراه اول "
بنده خدا از ظهر تا حالا بالای بیست بار اون کد(عدد ده رقمی) رو داره برام میفرسته و من هر دفعه بهش جواب میدم:
..." مشترک گرامی کد ارسالی شما صحیح نمیباشد.لطفا مجددا ارسال فرمائید"
الان اسمس داده : برو گمشو همراه اول
منم اسمس دادم: مشترک گرامی حالا که فحش میدهید مزدا که سهل است دسته بیل هم بهتون نمیدیم.
ما هم حرف های زیادی داشتیم... اما برای نگفتن!
ارسالها: 3080
#240
Posted: 28 Oct 2012 22:27
در گمرك بين المللي يك دختر خانم كه يك موصاف كن برقي نو از يك كشور ديگري خريده بوده ، از يك پدر روحاني مي خواهد به او كمك كند تا اين موصاف كن را در گمرگ زير لباسش پنهان كند و بيرون ببرد تا خانم ماليات ندهد
پدر روحاني مي گويد: باشد ، ولي به شرط اين كه اگر پرسيدند من دروغ نمي گويم.
دختر كه چاره اي نداشته است شرط را مي پذيرد.
در گمرگ مامور مي پرسد: پدر ! آيا چيزي با خودت داري كه اظهار كني؟
پدر روحاني مي گويد : از سر تا كمرم چيزي ندارم!
مامور از اين جواب عجيب شك مي كند و مي پرسد: از كمر تا زمين چطور؟
پدر روحاني مي گويد : يك وسيله جذاب كوچك دارم كه زن ها دوست دارند از آن استفاده كنند ، ولي بايد اقرار كنم كه تا حالا بي استفاده مانده است .
مامور با خنده مي گويد: خدا پشت و پناهت پدر. برو !
ما هم حرف های زیادی داشتیم... اما برای نگفتن!
ویرایش شده توسط: shah2000