ارسالها: 3080
#241
Posted: 29 Oct 2012 13:40
توی تاکسی بودم . یه خانم جلو نشسته بود
یه آخوند و یه آدم معتاد با خود من هم عقب !
آخوند یه ۲۰۰۰ تومانی داد به راننده . ؛
تا راننده كرايه رو بگیره معتاده گفت : داداش ۲ نفر حشاب کن !حاژ آقا دامادمون هشتن !!
آخوند گفت ببخشید بجا نیاوردم ؟ شما؟
معتاد گفت : اَی بابا ! روووووووتُ برم هِی !! شی شاله خــــــار ما رو همه رفم *ـــــائيدی !! حالا میگی بجا نمیارم !؟
آخونده همون جا از ماشین کله پا شد !!
راننده داشت زیر لب می خندید که معتاد گفت : والا به حژرت عباش
ما هم حرف های زیادی داشتیم... اما برای نگفتن!
ویرایش شده توسط: shah2000
ارسالها: 3080
#242
Posted: 29 Oct 2012 13:50
پدری برای امتحان فرزندش یک قرآن ، یک سکه و یک بطری مشروب روی
میز گذاشت ، با خود اندیشید :
اگر پسر قرآن را برداشت.... دیندار میشود
اگر سکه را برداشت.... کاسب میشود
و اگر مشروب را برداشت.... بی دین یا الکلی میشود
وقتی پسر به خانه آمد قرآن را زیر بغلش گذاشت و سکه را در جیب و
مشروب را سر کشید ...
و پدر مطمئن شد پسرش آخوند میشود .
ما هم حرف های زیادی داشتیم... اما برای نگفتن!
ارسالها: 3080
#243
Posted: 29 Oct 2012 14:17
داداشم 8 ﺳﺎﻟﺸﻪ ﺍﺯ ﺑﺎﺑﺎﺵ ﺗﺒﻠﺖ ﻣﯿﺨﻮﺍﺩ
ﻣﺎ 8 ﺳﺎﻟﻤﻮﻥ ﺑﻮﺩ ﺩﺳﺘﻤﻮﻧﻮ ﮔﺎﺯ
ﻣﯿﮕﺮﻓﺘﯿﻢ ﺟﺎﺵ ﺑﻤﻮﻧﻪ ﺷﺒﯿﻪ ﺳﺎﻋﺖ
ﻣﭽﯽ ﺑﺸﻪ!
####################
خرما کيلويي 6 تومن، شير بطري 3 هزارتومن؛
ديگه نميشه مثه پيغمبر ساده زندگي کرد!!!!!!!!!!!!!!
####################
يك سال پولامو جمع كردم باهاش ماشين بخرم الان ميتونم باهاش 3 تا سطل ماست سون بخرم!
####################
ﺑﻪ ﺩﻭﺳﺘﻢ ﻣﯿﮕﻢ ﺍﻣﺴﺎﻟﻢ ﻣﺤﺮﻡ ﺗﻮ ﭘﺎﯾﯿﺰﻩ ﻫﻮﺍ ﺳﺮﺩﻩ
ﺩﻫﻨﻤﻮﻥ ﺳﺮﻭﯾﺲ...
ﺑﺮﮔﺸﺘﻪ ﻣﯿﮕﻪ ﺑﺮﻭ ﺧﺪﺍﺗﻢ ﺷﮑﺮ ﮐﻦ ﭼﻦ ﺳﺎﻝ ﺩﯾﮕﻪ ﮐﻪ ﺑﯿﻔﺘﻪ ﺗﻮ ﻣﺎﻩ ﺭﻣﻀﻮﻥ ﭼﯽ؟؟؟
ﮐﺎﺭ ﺩﯾﮕﻪ ﺍﺯ ﺗﺤﺮﯾﻢ ﮔﺬﺷﺘﻪ ﯾﮑﯽ ﺑﺮﻩ
ﺧﻮﺭﺷﯿﺪﻭ ﺧﺎﻣﻮﺵ ﮐﻨﻪ...
####################
سر کلاس بودیم استاد داشت جزوه میگفت که یه دختر گفت:استاد جا انداختم!
استادم با خون سردی گفت برو بخواب الان میام!
ما هم حرف های زیادی داشتیم... اما برای نگفتن!
ارسالها: 3119
#244
Posted: 30 Oct 2012 15:10
- وقتی تو نیستی ... همه نیستن ... نه که نیستن ... هستن ... ولی مثل تو نیستن!
- جواب یه حرفایی فقط یه «نفس عمیقه» کاش دل به دل راه داشت
- ماشین عروس پیکان باشه ولی ماله خود داماد باشه
- بعضی وقت ها عقل آدم یه چیز میگه و دلش یه چیز دیگه ... اصلا هردوشون بیجا کردن، آدم باید ببینه زنش چی میگه...
- فکر کن اگه دیوید بکام اسم پسرشو میزاشت «ایام» صداش می کردن ایام بکام، حال می کرد!
- در سه حالت میتونی برای «دیگران» مهم باشی: خوش تیپ باشی، پولدار یا مشهور باشی! بمیری!
- نه خوردیم نون گندم، نه دیدیم دست مردم!
- بس که صدا نزدی اسمم را «جانم» ی که برایت کنار گذاشته بودم، گندید!
- توجه: امتحانات از آنچه در برنامه امتحانی می بینید به شما نزدیکترند!
- یکی بود یکی نبود. غیر از خدا هیچ کس نبود (دقت کنید، هیچ کس نبود) در آبادی کوچکی مردمی زندگی می کردند!
حالا می فهمم، ما با قصه خواب نمی رفتیم، همون اول هنگ می کردیم!!
- هر موقع موفق به فریب دادن کسی شدی ... قبل اینکه فکر کنی چقدر احمق بود؛ به این فکر کن که چقدر به تو اعتماد داشته ...
- بعضی اشک ها هستند ... بی دلیل بی بهانه یک دفعه نصف شبی ... عجیب آدم را آرام می کنند.
مقصر منم که خیال کردم هیچکس باز عاشق نمیشه
حواسم نبود شاه توی دست آخر یا ماته یا کیشه