انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
شوخی و سرگرمی
  
صفحه  صفحه 26 از 174:  « پیشین  1  ...  25  26  27  ...  173  174  پسین »

دهكده طنز


مرد

 
حرکات دخترا در مواقع مختلف (آخر خنده)

حرکات دخترا در مواقع مختلف (آخر خنده)

وقتی که مهربونن ———- مثل یه خرگوش ملوس دوست داشتنین

وقتی که اعصبانی میشن ———- مثل دیونه ها میشن دیگه نمیشه رفت سمتشون

وقتی غر میزنن ——— مثل مگس میرن رو اعصابت

وقتی که ناز میکنن ———- مثل یه بچه نق نقو اعصابتو خورد میکنن

وقتی که دروغ میگن ——— قیافشون شبیه سوسک میشه(نکته کنکوری)

وقتی ناراحت میشن ———- مثل یه گنجشک تیر خورده دلسوز میشن

وقتی خوشحال میشن ——– مثل کانگورو اینور اونور میپرن

وقتی جیغ میزنن ——— مثل یه سوزن که بهت میزنن از جا میپری

وقتی که بترسن ——— مثل موش سریع یه جا قایم میشن

وقتی خجالت بکشن ——- مثل لبو قرمز میشن

وقتی که حرف میزنن ——– مثل رادیو خراب باید بزنی تو سرش تا قطع شه

وقتی که گریه میکنن ——- مثل بچه های شیش ماهه حتما باید نازش کنی تا آروم شه
     
  
مرد

 
خـودآموز جامـع خواستـگاری به هم زدن !!! (طنـز)

در این نوشتار می خواهیم به شما راه هایی را آموزش دهیم که بتوانید مراسم خواستگاری تان را خراب کنید! طوری که اگر دختر هستید، داماد آینده، فراری شود و اگر پسر هستید، عروس آینده از این که فکر زندگی با شما را به سرش راه داده به خودش لعنت بفرستد. این راه ها ردخور ندارد؛ تضمینی است و همه آنها که پیش تر امتحان شان کرده اند هنوز هم در خانه پدر و مادرشان هستند و نتوانسته اند ازدواج کنند!

فوق العاده کاربردی و صد البته مخرب !

روش های بر هم زدن مراسم خواستگاری برای پسران جوان


▪ هر چند کلمه که حرف می زنید یک بار بادگلو کنید و بدن تان را بخارانید. این حرکت حتما تاثیر بدی بر دیگران می گذارد.

▪ اگر روش قبلی موثر واقع نشد. از فرمول "جوراب های جادویی" استفاده کنید. بگذارید جوراب های تان یک هفته نشسته باقی بماند.

▪ شب ها هم آنها را توی کتانی های ورزشی بچپانید و شب خواستگاری همان ها را بپوشید تا همه خانه بوی باقلی پخته بگیرد!

▪ حتما شام بمانید حتی اگر سکوت سنگین و حرف ها، تمام شد شما همچنان بنشینید و لبخند بزنید و سرتان را تکان بدهید. بالاخره یکی از اعضای خانواده عروس خسته می شود و از جا بر می خیزد و این لحظه همان بزنگاهی است که باید بگویید "راضی به زحمت نیستیم... شام چرا... حالا وقت هست..." این طوری آنها ناچار می شوند به شما تعارف کنند و شما با کمال میل تعارف شان را می پذیرید.

▪ جوری به خواستگاری بروید که انگار قبیله ای به خانه عروس حمله کرده است. همیشه زیاد باشید. قشون کشی کنید. هشت و نه نفر برای خواستگاری، عدد ناچیزی است اصلا نباید روی کمتر از ۱۵ نفر حساب کنید.

▪ در خواستگاری بچه ها را با خود ببرید و برای آنکه شوق تان را به بچه داشتن نشان بدهید با آنها بازی کنید مثلا یک مسابقه وسطی ترتیب بدهید یا گرگم به هوا بازی کنید.

▪ بدلباس باشید یکی از بهترین شیوه های بدلباسی این است که جوراب های تان را روی پاچه شلوارتان بکشید.

▪ به کسی فرصت صحبت کردن ندهید. دائما از محاسن تان حرف بزنید و گاهی رو کنید به اعضای خانواده و تائیدشان را بگیرید. روش دیگر این است که هیچ حرفی مربوط به خودتان نزنید. اما یک لحظه هم دهان تان را بسته نگه ندارید؛ از سیاست، از اقتصاد، از علم، از هوا، از تاریخ و... حرف بزنید حتی می توانید خاطره تعریف کنید.

▪ عروس را با یکی از دخترهای مجرد فامیل مقایسه کنید. مثلا همین که چایی آورد به مادرتان بگویید "شبیه دخترعمه ام نیست؟"

▪ همیشه اسم عروس را اشتباه بگویید مثلا اگر اسمش فرزانه است هر بار با اسمی تازه صدایش کنید! "ببخشید افسانه خانم..."، "راستی ملیسا خانم..."، "شیوا خانم می خواستم بگویم که..." و...

▪ گربه را دم حجله بکشید. وقتی عروس بالقوه، پرسید سهم مشارکت احتمالی تان در کارهای خانه چقدر است ناگهان ابرو در هم بکشید، نیم خیز شوید و صدای تان را بلند کنید و بگویید "شما بپزید من می خورم، شما بشویید و بسابید، من استراحت می کنم و اگر شاغل هستید، حقوق تان را هم بدهید من خرج کنم!"

▪ صدای مهمان ها را ضبط کنید و از همه عکس بگیرید و از جلسه خواستگاری و شروطی که مطرح می شود، یادداشت بردارید و دست آخر، برای اینکه خانواده عروس در آینده شرط ها را تغییر ندهند بگویید پای برگه را امضا کنند و برای اینکه صداهای ضبط شده شان را هم بشناسید بگویید هر نفر یکبار نام و سنش را اعلام کند.

▪ کفش هایتان را لنگه به لنگه بپوشید تا ثابت کنید دست و پا چلفتی هستید و نمیشود روی شما برای زندگی مشترک حساب کرد.

▪ تا آنجا که می توانید بخورید. توی این گرانی، شاید تا سال ها وسعتان نرسد خیلی از میوه ها را بخورید.

▪ از فن "در گوشی فامیلی" استفاده کنید. در این فن، شما و خانواده تان باید طوری وانمود کنید که انگار با خانواده عروس قهرید پس فقط بین خودتان درگوشی حرف بزنید و اعضای خانواده عروس را توی بحث های تان راه ندهید.

▪ دائما با تلفن همراه تان پیامک بزنید و اگر کسی زنگ زد پاسخ بدهید و بلند بلند با او خوش و بش کنید.

▪ حتما، حتما، حتما، گل میخک بگیرید و بی خیال گل رز قرمز شوید و خودتان با برگ کاج تزئینش کنید و با نخ جعبه شیرینی ببندیدش.



روش های بر هم زدن مراسم خواستگاری برای دختران جوان


▪ هنوز سلام و علیک تمام نشده سر صحبت درباره مهریه را باز کنید و بگویید که شما جد اندر جد، مهریه را سنگین می گیرید و این رسم خانوادگی تان است و همه دخترهای فامیل تان همین کار را کرده اند. برای این که کسی شک نکند چند تا مثال هم ردیف کنید مثلا بگویید "همین پارسال دخترعموی مامانم ازدواج کرد با ۴۰۰۰ سکه، آبجی خودم مهرش ۵۰۰۰ تا بود... حالا دو هزار تای ناقابل که چیزی نیست."

▪ برای شما چه اهمیتی دارد که داماد بالقوه در صورت موافقت با مبلغ مهریه تان، به زندانی بالقوه، تغییر نام می دهد؟

▪ وقتی چایی آوردید و همه مشغول خوردن شدند و به به و چه چه کردند بگویید رمال توی پارک که امروز دیده اید کارش حرف ندارد چون این لحظه را پیش بینی کرده و راست گفته که اگر توی قوری تف کنید مهر و محبت خانواده داماد به شما چند برابر بـیـشتـر می شود.

▪ از دامـاد و تـک تک اعـضای خـانواده اش بپرسید متولد چه ماه و سالی هستند. بعد کشف کنید که آنها در تقویم چینی نماد چه حیواناتی هستند و مطمئن باشید هیچ وقت ممکن نیست نماد سال شما، با نماد سال بقیه کاملا همخوانی داشته باشد و با چنین اعتقادی چگونه می توانید در کنار آنها با صلح و صفا زندگی کنید. فرضا شما متولد سال موش باشید. موش که نمی تواند با خانواده ای که یک اژدها، دو تا خوک، یک سگ، دو تا گربه و یک گاو دارد، زندگی کند!

▪ از همان ابتدا که خانواده داماد آمدند و گل ها و شیرینی ها را تحویل گرفتید، همین که آنها خواستند سر صحبت را باز کنند لبخند ملیحی بزنید و الکی بگویید قصد ازدواج ندارید و می خواهید درس بخوانید. این طوری هم باکلاس تر است و هم تا ابد بی شوهر می مانید.

▪ خودتان را کاملا متفاوت با آنچه هستید نشان دهید و اصلا فکرش را هم نکنید که بالاخره روزی طرف مقابل از نشانه ها متوجه می شود شما کلک می زده اید.

▪ اگر زیاد غذا می خورید، بگویید کم خوار هستید. اگر دیر می خوابید بگویید سر شب خواب تان می گیرد. اگر ترجیح می دهید در روزهای تعطیل روی کاناپه جلوی تلویزیون لم بدهید بگویید همه روزهای تعطیل، آفتاب نزده در کوه هستید.

▪ سیر بخورید و دائما اظهار نظر کنید، حتی وقتی نظرتان را نخواسته اند. توی استکان ها، کیسه چای بگذارید و بگویید برای تان سخت بوده چای دم کنید.

▪ حتی یک لحظه به نگون بختی که به خواستگاری تان آمده اعتماد نکنید. همان اول کار به داماد بالقوه بگویید "پسورد ایمیل های تان را می خواهم..." واکنش احتمالی او از دو حالت بیشتر نیست.

▪ اول این که می گوید "متاسفم اما پسورد من محرمانه و شخصی است" در این صورت شما بر می آشوبید و می گویید "کاملا مشخص شد با اینترنت چه می کنید!"

▪ واکنش دوم این است که او سرخ و سفید شود و مثل قاتلانی که اعتراف می کنند رمز عبورش را روی کاغذ بنویسد و به شما بدهد. آن وقت شما به اتاق دیگر می روید و به اینترنت وصل می شوید و صندوق پستی الکترونیک او را بررسی می کنید و هر از گاه می گوید "خدای من! اینها چیست؟ اینها کی هستند؟"

▪ بعد از رسیدن خواستگارها به خانه بیایید. بی حوصله سلام و علیک کنید و بعد یا بروید توی اتاق تان و دراز بکشید و بخوابید یا گوشه اتاق بنشینید و تلویزیون تماشا کنید و هر از گاه لبخندی به حضار بزنید و بگویید "هیسسس".
     
  
مرد

 
اگر یه زن ...


1-اگر یک زن سیگار بکشد:

در امریکا به او می گویند:زنیکه سیگاری

در ایران به او می گویند : زنیکه معتاد فاحشه خیابانی لجن کثافت امام زمان جون به کمرت بزنه!

و در عربستان او را سنگسار می کنند!



2-اگر یک زن برای برابری حقوق زن و مرد تلاش کند:

در امریکا به او می گویند : فمنیست

در ایران به او می گویند :تهمینه میلانی

و در عربستان او را سنگسار می کنند!



3-اگر یک زن مورد تجاوز قرار بگیرد :

در امریکا او را به آسایشگاه روانی می برند تا او را به زندگی اجتماعی باز گردانند.

در ایران او را به آسایشگاه روانی می برند و او در آنجا خودکشی می کند!

و در عربستان تا آخر عمر از سنگسار وی میپرهیزند



-4اگر جسد زنی در یکی از میدان های شهر و درون یک کیسه پلاستیکی پیدا شود:

در امریکا :احتمالاً او یک زن خیابانی و بی خانمان بوده.

در ایران:احتمالاً شوهر غیرتی اش او را کشته

در عربستان: صد در صد بر اثر جراحات وارده ناشی از سنگسار به قتل رسیده است!



5-زنان:

در آمریکا اجازه دارند در پزشکی ، حقوق ، مهندسی و ... تحصیل نمایند.

در ایران اجازه دارند در پزشکی ، حقوق ، مهندسی و .... به شرط تفکیک جنسیتی تحصیل نمایند

در عربستان اجازه دارند از بین بی سوادی و سنگسار یکی را برگزینند!



6-

در امریکا: مادر و پدر مسئول نگه داری و تربیت و بزرگ کردن فرزندان هستند.

در ایران: مادر مسئول نگه داری و تربیت و بزرگ کردن فرزندان است

در عربستان:فرقی نمی کند که مادر مسئول چیست چون در هر صورت پس از اتمام دوره ی تربیت فرزند توسط وی سنگسار می گردد.



7- اگر زنی بخواهد از شوهرش جدا شود:

در امریکا:درخواست طلاق می دهد و نیمی از سرمایه شوهرش به او میرسد( زمان بین درخواست طلاق و اتمام مراحل قانونی:دو هفته)

در ایران:در خواست طلاق می دهد و در صورتی که هیچ ادعایی نسبت به نفقه و مهریه نداشته باشد میتواند از همسرش جدا گردد(زمان بین درخواست طلاق و اتمام مراحل قانونی: 14 الی 15 سال!) همچنین دادگاه فرزند را دو نصف کرده و به هر کدام میدهد

در عربستان:درخواست طلاق میدهد و شوهرش اجازه دارد او را سنگسار کند



8-یک دختر 18 ساله:

در امریکا نیازی به اجازه کسی برای انجام کارهایش ندارد.

در ایران تنها برای دست شویی رفتن و تنفس نیازی به اجازه کسی ندارد!

در عربستان اصولاً هیچ اجازه ای ندارد!!!



9-تبریک میگم شما پدر شدید.بچتون یه دختره

در امریکا:Oh God Thanks

در ایران: خدا رو شکر بچه سالمه اما زن خاک تو سرت که بازم دختر زاییدی

در عربستان: نعم؟البنت؟ لا لا لا! أنا بد بخت! سنک سار یا زنده فی القبر هذه الدختر!(خلاصش میشه خاک تو سرم زنده به گورش کنید)



10-زنی به شوهرش خیانت کرد....

در امریکا: طلاق ....

در ایران: فحش، کتک ، اسید ، چاقو ، قتل ناموسی.....

در عربستان:به دلیل دلخراش بودن صحنه ها از بیان آن عاجزیم!

11-اگر زنی بخواهد رانندگی کند

در امریکا:او را به چشم شهروند عادی نگاه میکنند

در ایران: از بچه 2 ساله تا پیر 70 ساله همه جلوش لایی مکشند و بدبخت رو جونش رو به لبش میرسونند هر وسیله ی نقلیه اعم از ماشین موتور دوچرخه اسکیت اسکوتر تریلی اتوبوس هواپیما کشتی مترو فضا پیما همه راه رو جلوش میبندند و حال میکنند

در عربستان:ماشین توقیف و زن سنگسار میشود
از امروز این آیدی رو به بکی از دوستان واگذار کردم ...درپناه دوست
فرشاد
     
  
مرد

 
پدر در حال رد شدن از کنار اتاق خواب پسرش بود، با تعجب دید که تخت خواب کاملاً مرتب و همه چیز جمع و جور شده. یک پاکت هم به روی بالش گذاشته شده و روش نوشته بود «پدر». با بدترین پیش داوری های ذهنی پاکت رو باز کرد و با دستان لرزان نامه رو خوند :
پدر عزیزم، با اندوه و افسوس فراوان برایت می نویسم. من مجبور بودم با دوستدختر جدیدم فرار کنم، چون می خواستم جلوی یک رویارویی با مادر و تو رو بگیرم. من احساسات واقعی رو با stacy پیدا کردم، او واقعاً معرکه است، اما می دونستم که تو اون رو نخواهی پذیرفت، به خاطر تیزبینی هاش، خالکوبی هاش ، لباسهای تنگ موتور سواریش و به خاطر اینکه سنش از من خیلی بیشتره. اما فقط احساسات نیست، پدر. اون حامله است. stacy به من گفت ما می تونیم شاد و خوشبخت بشیم. اون یک تریلی توی جنگل داره و کُلی هیزم برای تمام زمستون. ما یک رؤیای مشترک داریم برای داشتن تعداد زیادی بچه. stacy چشمان من رو به روی حقیقت باز کرد که ماریجوانا واقعاً به کسی صدمه نمی زنه. ما اون رو برای خودمون می کاریم، و برای تجارت با کمک آدمای دیگه ای که توی مزرعه هستن، برای تمام کوکائینها و اکستازیهایی که می خوایم. در ضمن، دعا می کنیم که علم بتونه درمانی برای ایدز پیدا کنه، و stacy بهتر بشه. اون لیاقتش رو داره. نگران نباش پدر، من 15 سالمه، و می دونم چطور از خودم مراقبت کنم. یک روز، مطمئنم که برای دیدارتون بر می گردیم، اونوقت تو می تونی نوه های زیادت رو ببینی. با عشق، پسرت، john پاورقی : پدر، هیچ کدوم از جریانات بالا واقعی نیست، من بالا هستم تو خونه tommy. فقط می خواستم بهت یادآوری کنم که در دنیا چیزهای بدتری هم هست نسبت به کارنامه مدرسه که روی میزمه. دوسِت دارم! هروقت برای اومدن به خونه امن بود، بهم زنگ بزن!
ما هم حرف های زیادی داشتیم... اما برای نگفتن!
     
  
مرد

 
توی کافه‌ی فرودگاه یکی بود که پشت سر هم سیگار می‌کشید؛ یکی دیگه رفت جلو گفت:
- بب...خشید آقا! شما روزی چند تا سیگار می‌کشین؟
- منظور؟
- منظور اینکه اگه پول این سیگارا رو جمع می‌کردین، به اضافه‌ی پولی که
به خاطر این لامصب خرج دوا و دکتر می‌کنین، الان اون هواپیمایی که
اونجاست مال شما بود!
- تو سیگار می‌کشی؟
............- نه!
- هواپیما داری؟
- نه!
- به هر حال مرسی بابت نصیحتت؛ ضمناً اون هواپیما که نشون دادی مال منه.
همیشه معذرت خواهی به معنای غلط کردم نیست
.
.
.
.
.
.
.
.
.
گاهی ینی خفه شو
‏.
     
  
مرد

 
پسربه دختره:کجا میری؟ دختر:میرم خودکشی کنم! پسر:پس چرا اینقد آرایش کردی؟ دختر:آخه فردا عکسم تو روزنامه ها چاپ میشه!

********

دقت کردین جمله " تا 5 دقیقه دیگه آماده ام." خانوما و جمله " تا 5 دقیقه دیگه خونه ام." آقایون یه معنی رو میده.

********

اخرش ما نفهمیدیم تو رو بوسی کردن باید دوتا بوس کنیم یا سه تا
لامصب خیلی شرایط سختیه یهو میخوای سه تا بوس کنی طرفو ، اون دوتا بوس میکنه جا خالی میده وسط جمع ضایع میشی :|

********

امروز هم زمان هم آیفونمون زنگ خورد و هم تلفونمون
مامان بابام هول شدن چیکار کنن مامانم تلفونو برداشته میگه کیه؟
بابام هم آیفن رو برداشته میگه الو سلام العلیکم
:|

********

امروز در اوج بی پولی به حالت طعنه این اس رو از خوابگاه بعداز یه ماه به مامانم زدم:
سلام مامان
خوبین؟خوشین؟
بابا چه طوره؟
پول لازم ندارین؟اگه لازم دارین بگین براتون بفرستم...پول هستاااا..!!
.
.
.
.
مامانم جواب داد:
سلام پسرم
چه قدر می تونی بفرستی؟!
YEMARD

ز چشمت چشم آن دارم ، که از چشمم نیاندازد
به چشمانی که چشمانم ، به چشمان تو مینازد
زکات چشم ، چشمی سوی چشم ما کن
که چشمم را بجز چشمت ، دگر چشمی نمی سازد . . .
     
  
مرد

 
چند وقت پیش حس کمبود محبت داشتم
رفتم یه کم بتادین تو دستم ریختم و اومدم جلو مامانم سرفه کردم گفتم وای خون دارم خون بالا میارم
مامانم زد تو سرم گفت از بسکه میری تو اون اینترنت بی صاحاب برو توالت فرشامو کثیف کردی ..
بابام کلا محلم نذاشت
داداش کوچیکم هم داشت از خوشحالی بالا پایین میپرید و میگفت اخ جون سعید بمیره اتاقش مال من میشه
:|

********


هیچی بدتر از این نیست خسته بخوابی جلو تلویزیون
ببینی کنترل گم شده و بخوای بلندشی دنبالش بگردی ....

********

بعضیا عابر بانک رو با لپ تاپ اشتباه میگیرن . قشنگ نیم ساعتی باهاش کار میکنن

********

خواهرم یه کوکو درست کرده متشکل از قیمه، مرغ و بادمجون که تو طول هفته خورده بودیم :|
اسمشم گذاشته "آنچه گذشت"

********

پسره 8 سالشه از باباش تبلت میخواد
ما 8 سالمون بود دستمونو گاز میگرفتیم جاش بمونه شبیه ساعت مچی بشه!

********
YEMARD

ز چشمت چشم آن دارم ، که از چشمم نیاندازد
به چشمانی که چشمانم ، به چشمان تو مینازد
زکات چشم ، چشمی سوی چشم ما کن
که چشمم را بجز چشمت ، دگر چشمی نمی سازد . . .
     
  
مرد

 
كور ميشي بد بخت..
.
.
.
.
.
.
.
.
.
بيا اينجا بشين با هم نگاه كنيم
خطاب به پشه روي مانيتور

********
یکی دکتــــــر میشه..

یکی مهنــــــدس میشه..
.
.
.
.
.
منــــــم درس عبــــــرت شــــــدم برا بقیــــــه...!!!

********

جواد خیابانی یه صفت هایی به کار میبره که سه خط و نیم فقط طول داره!
مثال:

بازیکنِ فصل پیش از این تیم رفته و حالا برگشتۀ این تیم !!!!

********

میگن تو جهنم ترتیب روزا اینجوریه:
شنبه- عصر جمعه - دوشنبه - عصر جمعه - عصر سیزده بدر - 31 شهریور - عصر جمعه (

********

اگه این ترم مشروط شدم و بابام گفت چرا؟ دستشو میگیرم می برم دانشگاه ردیف آخر میشینیم.
بعد کلیپسای شصت سانتی این دخترا رو نشونش میدم میگم چیزی از رو تخته می بینی؟ تو بودی مشروط نمیشدی؟ از خدا بترس
بعد یه سیگار روشن میکنم با بغض ،مظلوم میرم سمت غروب

********
YEMARD

ز چشمت چشم آن دارم ، که از چشمم نیاندازد
به چشمانی که چشمانم ، به چشمان تو مینازد
زکات چشم ، چشمی سوی چشم ما کن
که چشمم را بجز چشمت ، دگر چشمی نمی سازد . . .
     
  
مرد

 
یعنی عربا می‌خوان به هم تیکه بندازن بگن خرس گنده، میگن دب اکبر؟



********

حرف زدن با كسى كه منطق حاليش نيست
مثه اينه كه بخواى رو چرتكه ويندوز نصب كنى..

********

مامانم میگه آب جوش میریزی بسم ا… بگو! ممکنه بریزی روی بچه جِن! میگم:آخه مادر من! مگه جنها بیکارن بچه شونو بیارن تو ظرفشوییه ما؟ میگه: خب بچه ن دیگه ! شیطونن؛ خودشون میان!!

********

تو خونه مون 5 نفریم: 7 تا لیوان پیش اب سرد کن دیدم
قبلنا که 6 تا بود میگفتم اخری مال خرزوخانه
الان فکرمیکنم خرزو متاهل شده
YEMARD

ز چشمت چشم آن دارم ، که از چشمم نیاندازد
به چشمانی که چشمانم ، به چشمان تو مینازد
زکات چشم ، چشمی سوی چشم ما کن
که چشمم را بجز چشمت ، دگر چشمی نمی سازد . . .
     
  
مرد

 
آخــرین خواســته ام قبل از مــرگ اینــه که 5 دقیقه بهم وقـــت بدن
تا هـــارد کامپـــیوتـــرم رو فرمــت کنــم!
اگه دســت کسی بیفته برام خــتم هم نــمیگیرن!

********

یکی از تفریحات ایرانی ها اینه که میرن یه جنس می خرن؛
بعد میرن توی تک تک مغازه ها همونو قیمت میکنن . . .

********

داداشم داشت نماز مي خوند،
منم داشتم آهنگ گوش مي دادم،
ديدم وسط نماز بلند گفت "الله اكبر" فكر كردم شايد صداي موزيك زياده، يكم كمش كردم، يك دقيقه بعد دوباره گفت "الله اكبر"
فكر كردم شايد بازم حواسش رو پرت ميكنه،
كلاً موزيك رو قطع كردم،
نمازش كه تموم شد، ميگم چرا اينقدر "الله اكبر" ميگفتي؟
ميگه منظورم اينه از اين آهنگ خوشم نمياد، بزن تِراكِ بعدى . . .

********

سر جلسه امتحان از دختره کنار دستم مي پرسم:
لاک داري؟
ميگه: چه رنگي!!!؟

********

وقتی تو عشق، احساساتت بیش از حد شد مطمئن باش خودت نيستى بلكه خر درونته

********

دیروز تو مترو کله ی صبح همه خواب آلود و عُنُق،
آویزون بودن به دستگیره ها همه تو فازِ خواب !
یه پسره تو یکی از این ایستگاهها به زور خودشو
چپوند تو گفت : خواهرا ... برادرا ...
واسه خرجِ بیمارستانِ بابام پول کم آوردم!
18500 تومن لازم دارم...!
یه پیرمرده درآورد 200 تومن بهش داد!
پسره گفت : خواهرا ... برادرا ... واسه خرجِ بیمارستانِ بابام
پول کم آوردم ، 18300 تومن لازم دارم !
اینو که گفت کلِ مترو ترکیدن از خنده .
خلاصه که هرکی هرچی پول خرد داشت داد بهش ...!
YEMARD

ز چشمت چشم آن دارم ، که از چشمم نیاندازد
به چشمانی که چشمانم ، به چشمان تو مینازد
زکات چشم ، چشمی سوی چشم ما کن
که چشمم را بجز چشمت ، دگر چشمی نمی سازد . . .
     
  
صفحه  صفحه 26 از 174:  « پیشین  1  ...  25  26  27  ...  173  174  پسین » 
شوخی و سرگرمی

دهكده طنز

رنگ ها List Insert YouTube video   

 ?

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti Forums is not responsible for the content of external sites

RTA