ارسالها: 52
#661
Posted: 3 Apr 2013 10:19
انگشتتو نکن تو بینیت چند روز دیگه همون انگشت میخواد تو انتخابات حماسه آفرین باشه
.
.
.
غرور گفت "غیر ممکن است" تجربه
غرور گفت "غیر ممکن است"
تجربه گفت "خطرناک است"
عقل گفت "بیهوده است"
اما
دل زمزمه کرد "امتحانش کن"
من زمزمه کردم"تو دهنتو ببند لطفن"
.
.
ه
بچه بودم یدونه از این جوجه زردا خریدم، فرداش دیدم تخم نمی زاره! دلم واسش سوخت
یه تخم مرغ کردم تو ما تحته گرامیش، مُرد!!
اره خلاصه به همه هم گفتم: بیچاره سره زا رفت!!
از تــــنـــهـــا بودنم راضي نيستم ...
اما خوشحالم که با خــيلي ها نيــــــستم ..
ارسالها: 52
#662
Posted: 3 Apr 2013 10:36
چن روز پیش تو خیابون به دختره گفتم میشهشمارتو داشته باشم، به جووون خودم با کلیذوق گفت واسه چی میخایی اصن قندتو دلش آب شد منم با جدیت گفتم: یه تحقیق دانشگاهی دارم موضوش؛ سلامت زنان میان ساله؛
هیچی دیگه احتمال زیاد بزرگترین شکست عشقی عمرش بود
.
.
یه شب آنجلینا جولی اومد به خوابم، از اون شب به بعد خوابم فیلتر شده!
.
.
.
ﺑﭽﻪ ﻫﺎ ﺗﻮی ﮐﻼس داﺷﺘﻨﺪ ﺳﺮ و ﺻﺪا ﻣﯿﮑﺮدﻧﺪ ﮐﻪ ﻧﺎﻇﻢ ﻣﯿﺎد ﺗﻮ ﺑﺎ ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ ﻣﯿﮕﻪ: اﯾﻨﺠﺎ ﻃﻮﯾﻠﻪ اﺳﺖ؟ ﯾﮑﯽ از ﺑﭽﻪ ﻫﺎ ﻣﯿﮕﻪ: ﻧﻪ آﻗﺎ اﺷﺘﺒﺎﻫﯽ آﻣﺪﯾﺪ!
.
.
.
پسرخالم که ۸سالشه اومده دم گوشم بهم میگه بیا بریم تو اتاق میخوام یه چیز مهم ازت بپرسم. رفتیم تو اتاق برداشته ازم میپرسه: راستش میخوام با دختر همسایمون دوس شم به نظرت براش نامه بنویسم یا برم مستقیم بهش بگم.!!!
گودزیلا پیش اینا کم میاره والا
از تــــنـــهـــا بودنم راضي نيستم ...
اما خوشحالم که با خــيلي ها نيــــــستم ..
ویرایش شده توسط: alone1994
ارسالها: 489
#663
Posted: 3 Apr 2013 11:01
گدائه به یه نفر میگه : ۱۰۰تومن بده با اتوبوس برم خونه ! طرف میگه : من فقط ۵۰۰۰ تومنی دارم !
گدا : اشکالی نداره ، دیگه مجبورم با آژانس برم ...
جدیدا تو اسمسا سلام رو فقط یه "س" مینویسن !
تا چند سال دیگه اسمس خالی میفرستن خودمون باید بفهمین منظورشون چیه ...
یعنی ضرر اقتصادی که من با پسته خوردنم به بابابزرگم زدم آمریکا طی تحریما به ایران نزد !
زن عموم همیشه غرغر میکرد و میگفت:
چرا مهریه من 14 تا سکه بیشتر نیست، عمومم نیشخند میزد، لم میداد رو مبل ،میگفت:
اگر ناراحتی بدم بری!
الان چند وقته ماشالا عموم کدبانو شده . . .
ظرف میشوره، غذا میپزه، جارو میکشه . . .
تا یکم غر میزنه، زن عموم نیشخند میزنه، لم میده رو مبل میگه :
اگر ناراحتی مهریمو بده برم!
بيچاره بچه هاي ماچون نه ميتونن تو كامپيوتر فايل مخفي كنن. نه ميتونن يواشكي اس ام اس بدن . نه میتونن سر روابط و کاراشون مارو بپیچونن .....خلاصه از هر جهت حساب كنيد پوستشون كنده س چون خودمون آخـــــــرشيم !!مخصوصا من.
تمام مشكل دنیا این است كه :
احمق های متعصب كاملا از حرفشان مطمئن هستند ،
اما آدمهای عاقل همیشه شك دارند...
" برتراند راسل "
ارسالها: 489
#664
Posted: 5 Apr 2013 00:41
فکر کن جنگ بشه ...
بعد با خواننده ها بریم به جنگ دشمن
علیشمس : بده اون کلاشینکوفُ دست علیشمس کُپلیِ موی فُکلی ...
یاس: من کسی نیستم با این تیرا دردم بگیره ولی این زخمیارو کی میخواد گردن بگیره ...
ساسی مانکن: نارنجکا کوووووجا اَن؟ دنباله دامنِ کوتاهن ...
هیچکس: پرچم بالاست من واسادم..
تهی: کـُلتِ من گم شده و دنبال یک خشابه ..
زدبازی:جبهه مال منه جبهه مال منه ...
تتلو : oooooo 
****
بچه 6 ساله رو دیدم با موبایل با دوستش حرف میزد:
سینا تو فردا نمیای مهد کودک؟
من با نیما حتما میرمااااا :|
راستی اون یکی خطم رو پاک کن
این یکی رو سیو کن o_O
ما 6 سالمون بود با تُف پفک می چسبوندیم به هم
بعضی وقتها هم توو کمد دیواری دنبال یه در بودیم بریم سرزمین عجایب
یه بار هم رفتم دست کشیدم رو آفتابه ، ازش یه غول اومد بیرون
بهم گفت آرزو کن
گفتم یه خونه میخوام , گفت خب من اگه خونه داشتم تو آفتابه میخوابیدم !!؟؟
خیلی منطقی بود لامصب !
از قیافه پسره معلومه مسواک شخصی هم نداره
قیافش شبیه دمپایی جلو بسته ی توالت میمونه
بعد تو اینفو زده :
"من همیشه بهترین ها واسم بوده و هست
اگه مال من نشدی قطعاً بهترین نبودی"
تمام مشكل دنیا این است كه :
احمق های متعصب كاملا از حرفشان مطمئن هستند ،
اما آدمهای عاقل همیشه شك دارند...
" برتراند راسل "
ارسالها: 2642
#666
Posted: 7 Apr 2013 13:19
دخترچیست؟
تلاش بی نتیجه پدرومادر برای پسردارشدن
عقده یعنی کسی که اولین بار میره تو لیست، مدتش طبق قوانین باید سه روز باشه ولی یهو میشه دو ماه
ارسالها: 52
#667
Posted: 7 Apr 2013 16:30
؛
اهل آبادانم ،
روزگارم چول است ؛
تکه نانی داشتم که گرانش کرده اند!
مادرم آب شده است
پای گرمای تنور ؛
پدرم غرق شده
در کارون غم از بیکاری؛
اما باز هم میگویم
تا شله تماته هست
زندگی بایدکرد!(سهراب ابودانی)
.
از تــــنـــهـــا بودنم راضي نيستم ...
اما خوشحالم که با خــيلي ها نيــــــستم ..
ارسالها: 52
#668
Posted: 7 Apr 2013 16:32
سر گروهبان یه پادگان آموزشی رو کرد بهگروهان تحت امرش و گفت :
همه ی شما به خاطر بی نظمی و سرپیچی از دستور باید تنبیه بشید ،
زود نفری ده بار روی زمین شنا برید وشروع کرد به شمردن:
یک،دو،سه،چهار،پنج،شیش،هفت،هشت،نه...نه...نه...نه...نه...و
همینطور به گفتن عدد نه ادامه داد !
بعد از چند دقیقه یه لبخند کجکی زدو گفت:
میدونم الان دارین تو دلتون بهم فحش میدین ولی این اونیفرمی که تنمه ضد فحشه!
یهو یه صدا از بین گروهان به گوشش خورد :
مگه مامانت هم اونیفرم میپوشه ؟!.
_______________
دوستم پشت چراغ به ماشین بغلی گفت خانوم میشه شمارتونو داشته باشم؟؟؟
دختره شصتشو بلند کرد، بعد رفیقم میگه بهنظرت بهم بیلاخ داد؟؟؟
گفتم نه لامصب پیشنهادت خیلی قشنگ بود لایک زد
از تــــنـــهـــا بودنم راضي نيستم ...
اما خوشحالم که با خــيلي ها نيــــــستم ..
صفحه 67 از 174