ارسالها: 2554
#101
Posted: 24 Aug 2012 10:40
رشتی یه دم مرگش اززنش می پرسه : راستشو بگو تا حالا چند دفعه بمن خیانت کردی؟ زنش گفت : خدا وکیلی سه بار! رشتی یه گفت: کی هابوده؟ زنش گفت : یادته یه دفعه مربی ات تو را بازی نمیداد؟ بعد بازی ات داد؟.... رشتی یه گفت: دفعه دوم کجا بود ؟ زنش گفت : یادته هم تیمی های تو، توپ را بهت پاس نمیدادن؟بعد مرتب بهت پاس می دادن ؟ خب من مجبور شدم اونا را راضی کنم دیگه...رشتی یه گفت : خب دفعه سوم کی بود؟ زنش گفت : یادته که وقتی توی استادیوم بازی می کردی هیچکی تشویقت نمیکرد؟بعد همه تشویقت کردن؟ خب دیگه مجبور شدم صدهزار نفرشونو راضی کنم دیگه....
رشتیه کتک می خوره، میگه: صبر کنید پسر بزرگم بیاد، حالتون رو میگیره! شما حریف کردها نمی شین!!
رفیق رشتیه میاد خونش مهمونی. وارد اتاق که میشه، میبینه یه تفنگ به دیوار آویزونه. می پرسه: این واسه چیه؟ رشتیه میگه: واسه حفظ ناموس! خلاصه یارو حساب کار خودشو می کنه. شب ردیف تو اتاق خوابیده بودند،
زنه میگه: {با خروپف}تفنگ خرابه!
دخترش میگه: {خروپف} فشنگ نداره!
رشتیه میگه: منم که خوابم!!!
به رشتیه میگن: تو ۸ سال اسیر بودی، چطور بچه ۲ ساله داری؟ میگه: من اسیر بودم، خانوم که اسیر نبوده!
به رشتیه می گن خاک یر سر بی غیرتت دیدی در خونتون مردای شهر صف کشیدن؟
رشتیه می گه: اقدس طلایی دیگه بابا
امام جمعه رشت میگه مردم انتخابات خیلی مهمه نباید مثل مسائل ناموسی به راحتی از کنارش رد بشید
رشتی ها به چراغ خواب میگن شاهد ماجرا
سر جاده شمال نوشته "از غیرت خود بکاهید
رشتی نویسنده بوده آخرکتابش می نویسه تقدیم به پدرم که دوست بابام بود
شعار تنظیم خوانواده در رشت مامان یه بابا بسه
سعی کن از گناه نفرت داشته باشی نه از گناهکار.
هیچ وقت چیزی رو خوب نمیفهمی مگر اینکه بتونی به مادربزرگت کاملا توضیحش بدی ! "آلبرت انیشتین"
ارسالها: 2554
#102
Posted: 24 Aug 2012 10:41
نغمه کودکان رشت:
بازمامان با افاده صبح زود امد بخانه
شب نبوده پیش بابا ظاهرا صد بار . . .
کودکی ۱۰ ساله بودم مامانم من را فرستاد توی جنگلهای گیلان
دنبال مرغانه بودم چونکه برگشتم زجنگل چندعمو درخانه دیدم
به رشتیه میگن پارسال تولد زنت کادو چی بهش دادی؟ میگه بردمش کیش. میگن دمت گرم حالا امسال چه کار میکنی براش ؟ میگه میرم میارمش
به رشتیه می گن جون زن و بچت رو قسم بخور می گه به جون رشت و حومه
رشتیه میره کلاس غیرت. تو خیابون یکی به زنش تنه می زنه یقه شو می گیره بهش میگه مگه خودت خواهر و مادر نداری. یالله ماچش کن از دلش دربیاد
یه رشتی به دوستش میگه : جایی رو سراغ دارم اگر بریم شام میدن... تریاک میدن بکشیم... انواع مشروبات میدن بخوریم... و کلی هم حال میدن و حمام مجانی و آخر سر ۵۰۰۰ تومان هم میدن! دوستش میگه : کجاست؟ رشتیه میگه : خودم نرفتم زنم رفته!!!
از رشتیه میپرسن شما به روز پدر چی میگید میگه یوم الشک
به رشتیه گفتن زن خوب چه زنیه ، گفت : اون زنی که صبح که از خواب پا میشه برگرده خونش . گفتن پس زن نمونه چه زنیه . گفت :اونی که وقتی داره میاد سر راش نونم بگیره
به رشتیه میگن اعضای خانوادتو نام ببر.
میگه: صاایران، امرسان، موبایل، آمریکا!!
میگن: مرتیکه این شرورا چیه میگی؟! رشتیه میگه: آخه شما نمیدونی؛
- صاایران دختر کوچیکمه، هر روز بهتر از دیروز!
- امرسان دختر بزرگمه، زیبا جادار مطمئن!
- موبایل خانمه، که هیچ وقت در دسترس نیست!
- آمریکا هم خودمم، که هیچ غلطی نمیتونم بکنم!
رشتیه داشته با پسرش از یک دهی رد میشده، پسرش ازش میپرسه: باباجون، چرا این آقاهه داره پستونای این گاوه رو میماله؟!
رشتیه میگه: واسه اینکه این آقا میخواد این گاوو بخره، میخواد مطمئن شه که مریض نیست.
پسره یهو هول میکنه، میگه: ااا...بابایی... یعنی اکبرآقا هم میخواد مامانو بخره؟!
سعی کن از گناه نفرت داشته باشی نه از گناهکار.
هیچ وقت چیزی رو خوب نمیفهمی مگر اینکه بتونی به مادربزرگت کاملا توضیحش بدی ! "آلبرت انیشتین"
ارسالها: 2554
#103
Posted: 24 Aug 2012 11:24
یه قزوینیه دم مردن وصیت میکنه که وقتی مردم منو بسوزونید و از خاکسترم پودر بچه درست کنید.
قزوینیه می گن شما چرا اینقدر خوشبختین؟ میگه: برای اینکه بخت می ترسه به ما پشت کنه
اهل قزوینم ، روزگارم بد نیست
مهد کودک دارم بچه هایش توپولی و موپولی
برده ام تک تک شان زیر آن سرو بلند پشت آن کپه خاک
آب را گل نکنید ، شاش را ول نکنید
شاید آن پایین تر کودکی می شوید ، کون خود را در آب
**** سهراب قزوینی ****
اخرین فتوای مراجع: احتیاط واجب براین است که مسافر در سفر نماز را شکسته بخواند و در قزوین نشسته
کمربند شلوار ضامن سلامتی شماست . (روابط عمومی شهرداری قزوین)
با توجه به مسدود بودن راههای خروجی قزوین و گیر افتادن هفت هزار مسافر، امروز در قزوین عید اعلام شد
قزوینی یه می ره جبهه. آمار شهدا زیاد میشه! تحقیق می کنن می بینن خمپاره که میاد، هیچ کس جرات نمیکنه بخوابه رو زمین!!!
قزوینیه میاد تهران بواسیرشو عمل میکنه، بعد میره شرکت بیمه که پولشو بگیره، اونجا بهش میگن چون شما تو قزوین بیمه هستید، باید برید همونجا پولتون رو بگیرید. خلاصه قزوینیه هم برمیگرده قزوین، میره شرکت بیمه میگه: بالام جان من تهران عمل جراحی داشتم، گفتن بیام اینجا پولمو بگیرم. مسوول اونجا ازش میپرسه: شما کجاتون رو عمل کردین؟ قزوینیه میگه: بواسیرم رو. یارو میگه: اِهکی! بالام جان بیمه که پول عمل زیبایی رو نمیده!!!
قزوینی میره مسجد می بینه نماز جماعته همه رفتن رکوع می زنه : منو این همه خوشبختی محاله محاله محاله
یه روز یه اصفهانی و یه تهرانی ۰و یه قزوینی می میرند.آنقدر به خدا التماس می کنند تا اینکه خدا با برگشتن آنها به دنیا موافقت می کنه به شرطی که دیگه گناه نکنند وگرنه سنگ می شوند. خلاصه آنها به دنیا برمی گردند.همان اول کار تهرانیه یه دختره را میبینه و می افته دنبالش. همان دم سنگ میشه.بعد مدتی اصفهانیه یه ۵ تومانی روی زمین می بینه خم میشه که برداره قزوینیه می گه : خاک تو سرت . هم خودت رو بدبخت کردی هم منو
قزوینیه به جنیفر لوپز میگه : آخه تو که اینقدر با کلاسی ، اینقدر خوشکلی اینقدر محبوبی پس واسه چی نماز نمی خونی
به قزوینیه می گن چه اهنگی دوست داری؟ می گه اون اهنگ معین که می گه. پشتت رو کردی بر من بگو مگو نداره
به قزوینیه میگن زن رو تعریف کن، میگه: بالام جان، زن حجمیست زائد که فضای اطراف کان رو اشغال کرده!
قزوینیه میمیره، پسرش میبینه وصیت کرده قبرشو شیب دار بسازن!
چند وقت بعد قزوینیه میاد به خواب پسرش، پسره میپرسه: بابا جریان این قبر شیب دار چیه؟
قزوینیه میگه: بالامجان، تا بچهها بیان روش سر بخورن!
سعی کن از گناه نفرت داشته باشی نه از گناهکار.
هیچ وقت چیزی رو خوب نمیفهمی مگر اینکه بتونی به مادربزرگت کاملا توضیحش بدی ! "آلبرت انیشتین"
ارسالها: 2554
#104
Posted: 25 Aug 2012 16:51
---------------------------------------------------------------
طرف یه تیکه آشغال مي پره تو چشمش . می ره جلوی آينه تو چشش فوت ميكنه. خانمش بهش ميگه ديوونه تو فوت نكن بذار اون فوت كنه!
---------------------------------------------------------------
به مشنگه میگن اگه یه دختر بهت پا بده چی کار می کنی؟ میگه خوب میدمش به یه جانباز!
---------------------------------------------------------------
یه روزی از طرف دامپروری میرن گاوداریه یه بابایی. میگن شمابه گاواتون چی میدی میخورن. میگه پوست هندونه، طالبی و ... دویست هزار تومن جریمش میكنن. چند ماه دیگه دوباره میان می پرسن چی میدی میخورن یارو می ترسه میگه: چلوكباب، چلومرغ، و ... اینبار دویست و پنجاه هزار تومن جریمش میكنن. میرن چند وقت دیگه میان میگن چی میدی میخورن؟ میگه والا نمیدونم پولشو میدم خودشون میرن میخرن می خورن!
---------------------------------------------------------------
يه پيرمرد چاخانه داشته خاطره تعریف میکرده، میگه: ما سال چهل و نه با دو نفر دعوامون شد، البته سال چهل و نه که مثل الان نبود دو نفر خیلی بود
---------------------------------------------------------------
يارو داشت واسه دوستش تعریف میکرد: آره، چند وقت پیش داشتم توی جنگل می رفتم، که یک دفعه یک شیر وحشی بهم حمله کرد، منم نتونستم فرار کنم اونم منو گرفت و خورد
دوستش میگه: آخه چطوری میشه؟ تو که الان زنده ای و داری زندگی می کنی!!
يارو میگه: ای بابا، کدوم زندگی؟ تو هم به این میگی زندگی
---------------------------------------------------------------
به يکي ميگن اگه تو دریا کوسه بهت حمله کنه چکار می کنی؟ می گه می رم بالای درخت .می گن : تو دریا که درخت نیست يارو می گه: مجبورم می فهمی ؟ مجبورررررم
---------------------------------------------------------------
يکی از اين جوون های مغز قاطی پارچه می بره خیاطی می گه آقا اینو واسم کت شلوار بکن فردا نیام بگی سوزنم شکست چرخم خراب شد حال نداشتم اصلا پدر سگ بده نمی خوام بدوزی
---------------------------------------------------------------
از يکي ميپرسن فرق کچل با هواپیما می دونی چیه؟ میگه بابا ما سرمون ميشه کچل که اصلا فرق نداره هواپیما هم نکته انحرافی است
---------------------------------------------------------------
مشتری: این کت چنده؟
فروشنده: ۱۰۰ هزار تومان
مشتری: وای! اون یکی چنده؟
فروشنده: وای وای!!
---------------------------------------------------------------
يارو سکه میندازه صندوق صدقات ٬ سوارش میشه
سعی کن از گناه نفرت داشته باشی نه از گناهکار.
هیچ وقت چیزی رو خوب نمیفهمی مگر اینکه بتونی به مادربزرگت کاملا توضیحش بدی ! "آلبرت انیشتین"
ارسالها: 2554
#105
Posted: 26 Aug 2012 00:40
پسر خوب چگونه پسري است ؟ پسري كه اولا دوست دختر نداشته باشه - دوما دوست دختر نداشته باشه - سوما دوست دختر نداشته باشه - چهارما دوست دختر نداشته باشه..... چون دوست دختر بناي اوليه منحرف شدن اين گل پاك و معصوم است
---------------------------------------------------------------
پشت کنکوريه نذر میکنه اگه دانشگاه قبول بشه ،،،ننه اش رو با پای برهنه بفرسته کربلا
---------------------------------------------------------------
ميدوني به يه دختر خوشگل كه لباس خواب پوشيده چي ميگن؟.............. ميگن : شب بخير
---------------------------------------------------------------
روزگاريست همه عرض بدن ميخواهند / همه از دوست فقط چشم و دهن ميخواهند / ديو هستند ولي مثل پري ميپوشند / گرگهايي كه لباس پدري ميپوشند / آنچه ديدند به مقياس نظر ميسنجند / عشق را همه با دور كمر ميسنجند / خب طبيعي ست كه يك روزه به پايان برسد / عشقهايي كه سر پيچ خيابان برسد
---------------------------------------------------------------
دختره تو جلسه خواستگاری يه باد صدا دار ازش در ميره ، داماد از بس ميخنده مي افته می میره رو سنگ قبرش می نویسند نسيمی آمد و گلی بر باد رفت
-----------------------------------------------------------------
پسره تو كليسا نشسته بوده، يهو ميبينه يه دختر خيلي خوشگل مياد تو. ميدوه ميره پشتِ يه مجسمه قايم ميشه. دختره مياد ميشينه جلوي محراب و ميگه: اي خدا! تو به من همه چي دادي ، پول دادي ، قيافه دادي ، خانواده خوب دادي... فقط ازت يه چيز ديگه ميخوام... اونم يه شوهر خوبه ...يا حضرت مسيح! خودت كمكم كن! پسره از پشت مجسمه مياد بيرون ميگه: عيسي هل نده! هل نده زشته ، خودم ميرم!
---------------------------------------------------------------
طرف عروسي ميكنه، هفته بعد دست خانوم رو ميگيره ميبره دكتر ، ميگه: اقاي دكتر ما بچه دار نميشيم!! دكتره ميپرسه: چند وقته ازدواج كردين؟ طرف ميگه: يك هفته است!! دكتره شاكي ميشه، ميگه: داداش من، اين زنه ، مايكرووِيو كه نيست
---------------------------------------------------------------
يادمان باشد اگر شاخه گلي را چيديم ، وقت پرپر شدنش سوز و نوايي نکنيم ، پر پروانه شکستن هنر انسان نيست ، گر شکستيم ز غفلت،من و مايي نکنيم ، يادمان باشد سر سجاده عشق ، جز براي دل محبوب دعايي نکنيم ، يادمان باشد اگر خاطرمان تنها شد ، طلب عشق ز هر بي سر و پايي نکنيم
---------------------------------------------------------------
شکمو داشته نوار روضه گوش میداده میزنه آخر نوار ببینه شام ميدن یا نه
---------------------------------------------------------------------------------------
دختره ميره تعليم رانندگي ... ازش ميپرسند چطور بود ؟ ميگه : بد نبود ! اما معلمش خيلي مذهبي بود. ميگن : واسه چي؟ ميگه : والا من هر كاري ميكردم هر جايي ميپيچيدم ميگفت : يا اباالفضل ...يا حضرت عباس...يا امام حسين
---------------------------------------------------------------
يه نفر يه سگ فلج داشته، هر وقت دزد ميومده، سگه رو مي گذاشته توي فرغون و دنبال دزده ميدويده
---------------------------------------------------------------
اخيرا کشف کردند که حرف مورد علاقه ي دختر هاي ايراني در زبان فارسي ( پ ) و ( خ ) مي باشد، مثلا : دوست دارند که ( پول ) ( خرج ) کنند. ( پسر ) ( خر ) کنند. ( پدر ) ( خام ) کنند. ( پرايد ) ( خرد ) کنند. ( پاسپورت ) بگيرند برن ( خارج) . ( پر رو ) و ( خوشگل ) باشند و ... ادامه دارد
سعی کن از گناه نفرت داشته باشی نه از گناهکار.
هیچ وقت چیزی رو خوب نمیفهمی مگر اینکه بتونی به مادربزرگت کاملا توضیحش بدی ! "آلبرت انیشتین"
ارسالها: 2554
#106
Posted: 26 Aug 2012 00:41
دختره داشته بافتنی میبافته میبینن هر دفعه ای یک بوئی هم میاد ، میپرسن پس این بو چیه ، میگه مامانم گفته یکی زیر میبافی یکی رو یکی ول میکنی
---------------------------------------------------------------
ملا یه نفر رو تو خیابون دید و پرسید: شما علی پسر ممدآقا پاسبان نیستی که توی کرج سر کوچه چراغی مأمور بود؟ پسر گفت: چرا!؟ ملا گفت: ببخشید! پس حتما عوضی گرفتم
---------------------------------------------------------------
به یکی میگن یه موجود نام ببر ، میگه يخ ... ، میگن آخه یخ که موجود محسوب نمیشه ، میگه چرا من خودم صد بار دیدم نوشتند یخ موجود است
---------------------------------------------------------------
نکته زمخت و نه چندان ظريف : هیچ وقت به رسانه ها کاملا اعتماد نکنید ، میدونید چرا ؟ چون اگر تبلیغات ماهواره را ملاک قرار بدهیم، مردم ایران کچلهای چاقی هستند که ناتوانی جنسی دارند و میخواهند یک هفتهای ویزای کانادا بگیرند و اگر تلویزیون داخلی را ببینید خلاصه خبرهای صدا و سیما این است : باور کنید اوضاع در همه جای دنیا از ایران بدتر است
---------------------------------------------------------------
شوتيه عينكش را دور دستش می چرخونه بعد میزنه چشمش، سرش گیج میره میخوره زمین هوا ميره ، نمیدونی تا کجا ميره
--------------------------------------------------------------
غضنفر ميره رستوران، گارسون ميخواد بزارتش سر كار ميگه: غذاي امروز «كوجی پورو تياپوفو ساخارينو گلاسه» با «ليمو» است! غضنفر ميگه : «كوجی پورو تياپوفو ساخارينو گلاسه» با چي
---------------------------------------------------------------
پسره ، دختر محلشون را نشون ميکنه ، رفيقاش ميان با سنگ ميزنن
---------------------------------------------------------------
تُو قلبمی ، تُو خونمی ، تُو تموم وجودمی ........ رفتم دکتر ، ميگن انگل داری
---------------------------------------------------------------
به دختره مي گن اگه دنيا رو بهت بدن چي كار مي كني مي گه من فعلا مي خوام درسمو ادامه بدم
---------------------------------------------------------------
دو تا دانمارکی با هم همسایه بودن ... هر سی ثانیه برق یکیشون می رفت ... تحقیق می کنن می بینن از چراغ راهنمایی برق ميدزدیدن
---------------------------------------------------------------
به عضنفر میگن از قفل فرمونت راضی هستی میگه آره فقط سر پیچ اذیت می کنه!
---------------------------------------------------------------
ديگه از چشم افتادي . مي فهمي؟ ..............صاف افتادي تو قلبم
سعی کن از گناه نفرت داشته باشی نه از گناهکار.
هیچ وقت چیزی رو خوب نمیفهمی مگر اینکه بتونی به مادربزرگت کاملا توضیحش بدی ! "آلبرت انیشتین"
ارسالها: 2554
#107
Posted: 26 Aug 2012 00:42
---------------------------------------------------------------
شيرفرهاد ميره تو صف نونوايي، شاطر نونوائی ميگه: نون تا اينجا بيشتر نميرسه، بقيه برن. شیرفرهاد ميگه: ببخشيد اگه ميشه جمعتر وايسين نون به ما هم برسه
---------------------------------------------------------------
يه مرده ، زنشو تو یه فیلم بد می بینه آخر فیلم میگه خدا شکر که فیلم بود
---------------------------------------------------------------
يارو ميره حرم داد می زنه : آقايون شلوغ نكنيد! حاجت ها قاطی میشه! من پارسال اومدم ، حامله شدم
---------------------------------------------------------------
غضنفر میره بالای پل عابر پیاده داد می زنه حالا من خر،من نفهم، آخه شما این رودخانه می بینید که اومدین روش پل زدین
---------------------------------------------------------------
هميشه براي کسي بخند که ميدوني به خاطر تو شاد ميشه... واسه کسي گريه کن که ميدوني وقتي غصه داري و اشک ميريزي برات اشک ميريزه... براي کسي غمگين باش که در غمت شريکه... عاشقه کسي باش که دوستت داشته باشه
---------------------------------------------------------------
پيروزي افتخار آميز دانشمندان ايراني در عرصه انرژي هسته اي و دستيابي آن عزيزان به اورانيوم غني شده رو ولش کن "خودت چه طوري؟
---------------------------------------------------------------
يه برره ای به رفيقش مي گه من يه تمساح پيدا كردم چيكارش كنم؟ ميگه ببرش باغ وحش. فردا رفقيش مي گه برديش؟ يارو مي گه : آره ، تازه امشب هم مي خوام ببرمش سينما
---------------------------------------------------------------
يك گاو نر دنبال يك گاو ماده مي افته گاو ماده هي فرار مي كرده دست آخر به يك كوچه مي رسه كه بن بست بوده برمي گرده و با حالت درماندگي مي گويد آخه چي از جون من مي خوايي گاو نر مي گه مااااااااااااااااااااااچ
---------------------------------------------------------------
گوش بده ببين چي ميگم . اگه يکي بهت پي ام داد گفت من حسن هستم و سراغ منو از تو گرفت بگو نمي شناسمش. اين يارو شماعي زاده فکر مي کنه گيتارش دست منه
-
سعی کن از گناه نفرت داشته باشی نه از گناهکار.
هیچ وقت چیزی رو خوب نمیفهمی مگر اینکه بتونی به مادربزرگت کاملا توضیحش بدی ! "آلبرت انیشتین"
ارسالها: 2554
#108
Posted: 26 Aug 2012 00:43
یه روز سه تا خانوم مرغه به هم میرسن اولی میگه چه روزگاری شده ، دیشب تو کیف دخترم یه عکس جوجه خروس پیدا کردم ..... دومی ميگه این که چیزی نیست یه روز دیدم دخترم تو خیابون داره با یه خروسه ميگه و ميخنده .... سومی ميگه اینها که چیزی نیست من دیشب تو کیف دخترم یه تخم مرغ پیدا کردم
---------------------------------------------------------------
يارو ماشينش تو برف گير ميکنه زنجير نداشته ، سينه ميزنه
---------------------------------------------------------------
به آسمون نگاه ميکنم تو رو ميبينم ... به دريا نگاه ميکنم تو رو ميبينم ... به دشت های سبز نگاه ميکنم تو رو ميبينم و حتی وقتی به قلبم نگاه ميکنم تو رو ميبينم ... بابا بيا برو اونطرف بگذار يه چيز بهتر ببينيم
---------------------------------------------------------------
اين هم يه شعر واسه بعضی دخترهای امروزی :
آخر يه روز تيک ميگيری ، لباسهای شيک ميگيری ، بابات را ميکنی کچل ، تا بينی رو کنی عمل ، با همراهت زنگ ميزنی ، عينک رنگ رنگ ميزنی ، اين دل و اون دل ميزنی ، هي به موهات ژل ميزنی ، جنس لباسات تريکو ، موزيک فقط از انريکو ، جوراب های فسقلکی ، روسری های الکی ، با اشوه های شُتری ، ميشينی پشت موتوری ، تو خيالت خيلي تکی ، فکر ميکنی با نمکی ، خوشی با اين تيپ خفن ، حالا قشنگی مثلا ؟
-----------------------------------------------------------------
از يه نفر ميپرسن اولين کسی که رفت مکه حاجی شد کی بود ميگه حاج زنبور عسل
-------------------------------------------------------------------
آقا ماشا ا... ميره تو بانک وام بگيره ، ضامن نداشته منفجر ميشه
-------------------------------------------------------------------
آقا ماشاا... را ميبرن بهشت ، زير پای مادران له ميشه ( آخه بهشت زير پای مادران است )
--------------------------------------------------------------------
يه دفعه بامشاد داشته با پيچ گوشتی به ناف شکمش ور ميرفته يکهو پيچ شکمش باز ميشه باسنش مي افته
----------------------------------------------------------------------
به آقای پشندی ميگن سه تا اسم بگو توش الله داشته باشه .. ميگه شکرالله ، حمدلله ، سيندرلاه
----------------------------------------------------------------------
يه دفعه يه آفتاب پرست ميره رو جعبه مداد رنگی " هنگ " ميکنه
سعی کن از گناه نفرت داشته باشی نه از گناهکار.
هیچ وقت چیزی رو خوب نمیفهمی مگر اینکه بتونی به مادربزرگت کاملا توضیحش بدی ! "آلبرت انیشتین"
ارسالها: 2554
#109
Posted: 26 Aug 2012 00:45
----------------------------------------------------------------------
!!!! يه دفعه پليس ( بامشاد ) را ميگيره بهش ميگه کارت ماشين ، گواهينامه ، بيمه ..... بامشاد ميگه بايد با اينها جمله بسازم
----------------------------------------------------------------------
يه روز چند تا رفيق ميخواستن برن گردش ، اولی ميگه ماشينش با من ، دومی ميگه نهارش هم با من ، سومی هم ميگه تخمه و چای هم با من ، چهارمی ميگه پس حالا که همتون يه چيز ميارين منم داداشم را ميارم
-----------------------------------------------------------------------
-----------------------------------------------------------
يه بچه ايي تازه بدنيا اومده بوده ، شير مامانشو نمي خورده ، هر زن ديگه اي هم آوردن ، فايده نداشته بچه شير اونا رو هم نمي خورده تا اينکه يه زن سياه ميارن بچه شيرشو مي خوره بابائه مي گه : آهان ، پدر سوخته ، تو شيرکاکائو مي خواستي ما نمي دونستيم
-----------------------------------------------------------------------
خشايار قله اورست رو فتح ميکنه ، خبرنگارها جمع ميشن و ازش مي پرسند : آقا رمز موفقيت شما چي بود
خشاياره ميگه : والله آقا من اين چيزها حاليم نيست ، اگه بازم بهم بار بخوره ميارم اين بالا
-----------------------------------------------------------------------
آقا غلام تو اتوبوس كنار يه خانم چاقي نشسته بود يه نيگاه به خانومه کرد و گفت : راستي خانم اسم شما چيه
خانمه گفت : غنچه
آقا غلام گفت : شما وا بشين ديگه چي چي ميشيد
----------------------------------------------------------------------
يک روز غضنفر خواب ميبينه بزرگترين نون بربري دنيا را خورده صبح که بلند ميشه ميبينه لاحافش نيست
------------------------------------------------------------------------
فالگير: فردا شوهرتون ميميره!
زن: اينو كه خودم ميدونم. بهم بگو گير پليس ميفتم يا نه!
------------------------------------------------------------------------
فرق يك مرد با يك گربه چيه؟
- يكيشون يه موجود دله است كه بي چشم و روئه و براش مهم نيست كه كي بهش غذا ميده, اون يكي يه حيوان ملوس خانگيه.
سعی کن از گناه نفرت داشته باشی نه از گناهکار.
هیچ وقت چیزی رو خوب نمیفهمی مگر اینکه بتونی به مادربزرگت کاملا توضیحش بدی ! "آلبرت انیشتین"
ارسالها: 2554
#110
Posted: 26 Aug 2012 00:48
9- بهروز خالي بند تصادف ميكنه، ملت علاف ميريزن دورش و شروع ميكنن نظر كارشناسي دادن. بالاخره بعد يك مدت افسر راهنمايي مياد، منتها اونقدر ملت هركدوم واسه خودشون چرت و پرت ميگفتن كه صداي افسره به جايي نميرسيده. بهروز خالي بند شاكي ميشه، داد ميزنه: ساكت.. ساكت... ديگه اينجا كسي جز جناب سروان حق گه خوردن نداره ها!
11- بهروز خالي بند زنگ ميزنه فلسطين، ميبينه اشغاله!
12 - آقا غلام دست ميذاره به برق فيوز مي پره ، فيوز رو ميزنن غلامه مي پره
13- بهروز خالي بند سوار آسانسور ميشه، ميبينه نوشته: ظرفيت 12 نفر. باخودش ميگه: عجب بدبختيهها! حالا 11 نفر ديگه از كجا بيارم؟!
15- از آقای خياباني ميپرسن: به نظر شما اگه آمريكا افغانستان و عربستان رو بگيره، به كره و چين هم حمله كنه تكليف ايران چي ميشه؟ خيابانی ميگه: چي ميشه نداره كه، ايران ميره جام جهاني!
17 - خشايار مستوفي داشته ميمرده ، ملت ريخته بودند دورش ببينند دم آخري چي ميگه ، خشايار ميگه به ارواح باباتون من همه نماز روزه هام را گرفتم فقط 60 سال واسم طهارت بگيرين !
18- از ناتاشا ميپرسن: چند تا بچه داري؟ 4 تا از انگشتاشو نشون ميده، ميگه: 3 تا! ملت كف ميكنن، ميگن: بابا اينا كه 4تاست؟ ناتاشا انگشت كوچيكشو نشون ميده، ميگه: اين بچة همسايمونه، ولي هميشه خونة ماست!
19
سعی کن از گناه نفرت داشته باشی نه از گناهکار.
هیچ وقت چیزی رو خوب نمیفهمی مگر اینکه بتونی به مادربزرگت کاملا توضیحش بدی ! "آلبرت انیشتین"