انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
شوخی و سرگرمی
  
صفحه  صفحه 2 از 65:  « پیشین  1  2  3  4  5  ...  62  63  64  65  پسین »

طنزک


مرد

 
چیز هایی که فقط در ایران یافت می شود !

فقط یک ایرانی استعداد چت کردن همزمان با ۱۸ آی دی یاهو رو داره!
فقط یک ایرانی هنگام دور زدن با ماشین، بجای استفاده از راهنما، دستش رو بیرون از ماشین میاره!
فقط یک ایرانی میتونه بوسیله بوق ماشین از و احوالپرسی گرفته تا فحش ... استفاده کنه!
فقط در ایرانه که بعد از مراسم ازدواج به عروس و داماد به جای آرزوی خوشبختی انواع راه های کشتن گربه دم حجله را آموزش می دهند.
فقط در ایرانه که اگه دختری بهت محل نمی گذاره میگن می گن عاشقته! و اگر پسری بهت محل نمی زاره اوا خواهره!
فقط در سریال های ایرانیه که آدم خوباش فقیرند و پر از اعتقاد و آدم بداش پولدارند و دزدند و به هیچ وجه آدم ها نمی تونند هر دو خصلت را داشته باشند
فقط یک خواننده زن ایرانی، این نبوغ رو داره که با لباس شب بتونه تو کوه و کمر آواز بخونه
فقط یک پسر ایرانیه که بعد از ازدواجش تازه بیاد دوران شیرخوارگیش میوفته و به مادرش وابسته میشه
فقط یک فروشنده ایرانیه که اگه وارد فروشگاه بشی و مثلا یک پیراهن را ازش بخوای بیاره تا پرو کنی میگه "اگه میخری بیارمش"
فقط در ایرانه که بعد از یک تصادف ساده ممکنه قتل اتفاق بیوفته
فقط خانمهای ایرانی هستند که دچار عارضه پوستی هستند و رنگ پوست صورت با گردنشون 6 درجه فرق میکنه
فقط در ایرانه که داشتن زن با 7،8 تا دوست دختر امری اجتناب ناپذیره
فقط در عروسی ایرانیه که تعداد بچه ها از تمام میهمان ها و خدمه بیشتره
فقط یک مرد ایرانیه که مامانش رو بیشتر از زنش دوست داره
فقط در رستوران ایرانیه که تو بجای معاشرت با کسایی که باهاشون اومدی، بر و بر میز روبروت رو نگاه میکنی
فقط یک خانم ایرانیه که توی /س/و/پ/ر/ مارکت، سلمونی، مهمونی، صف مرغ و تخم مرغ، کفش پاشنه 25 سانتی میپوشه
فقط در ایرانه که توی مهمونی، آدمها بجای معاشرت کردن و شاد بودن فقط به دنبال ایراد گرفتن و سوژه کردن هستند!
فقط در ایرانه که تا یه مهمون خارجی میاد سریع دور و برش جمع می شن و می پرسن اجاره خونه اون ور آب چقدره؟
فقط یک پدر بیچاره ایرانیه که مجبوره خرج بچه هاشو تا زنده است بده بعد هم بگن بیچاره سنی نداشت سکته کرد!
فقط در ایرانه که ابروی دختراش 6 خط بالاتره
فقط در ایران بعد از طلاق، زنه فاسد بوده و مرده دیوانه!
فقط یه دختر ایرانی این استعداد رو داره که توی گرمای تابستون چکمه بپوشه و توی سرمای زمستون صندل
فقط یک ایرانیه که توی رستوران بعد از خوردن غذاش درخواست ظرف یکبار مصرف میده تا 2 لقمه باقیمونده غذاشو ببره خونه چون فکر میکنه پول داده
فقط یک ایرانیه که تو رستوران سالاد را شخم میزنه و قبل از اینکه غذا رو براش بیارن سیر میشه
فقط یک پدر و مادر ایرانی هستند که چه بچشون 4 سال داشته باشه چه 40 بازم این اجازه را دارن که حتی به آب خوردن بچشون نظارت کامل داشته باشن
فقط ایرانی ها هستند که معتقدن که هنر، فقط و فقط نزد خودشونه
فقط ایرانی ها هستند که در فرودگاه ها یه 40/50 کیلو اضافه بار دارن
فقط یک خانم ایرانی میتونه که در یک استخر هتل 5 ستاره با گن و لباس زیر بیاد تو آب چون فکر میکنه هر گردی گردوست
فقط ایرانیها هستند که باز هم در رستوران همون هتل دوربین بدست از غذا و همه توریستهای دیگه در حال خوردن غذا بدون اجازه فیلم میگیره تا به همه بگه من کجا بودم
فقط در اداره های دولتی ایرانه که هیچ وقت حق با مشتری نیست و هر یک از کارکنان خود مدیر کل آن اداره هستند و در ضمن به نشانه خاکی بودن کفشهاشونو زیر میز پارک میکنند و با دمپایی در اداره میچرخه.
فقط در اداره های دولتی ایرانه که امکان داره پرونده های شما گم بشه.
فقط در ایرانه که پسر به پسر تیکه میندازه تا پیش دوست دخترش کلاس بزاره!
فقط یک ایرانی هست که پیش از یاد گرفتن کامپیوتر، می تونه ***** رو دور بزنه!
     
  
مرد

 
اهل دانشگاهم

اهل دانشگاهم
رشته ام علافی ست
جیب هایم خالی ست
پدری دارم
حسرتش یک شب خواب!
دوستانی همه از دم ناباب
و خدایی که مرا کرده جواب.

اهل دانشگاهم
قبله ام استاد است
جانمازم نمره!
خوب می فهمم سهم آینده من بی کاریست
من نمی دانم که چرا می گویند مرد تاجر خوب است و مهندس بی کار
وچرا در وسط سفره ما مدرک نیست!
(چشم ها را باید شست
جور دیگر باید دید)
باید از آدم دانا ترسید!
باید از قیمت دانش نالید!
وبه آنها فهماند که من اینجا فهم را فهمیدم
من به گور پدر علم و هنر خندیدم!

کار ما نیست شناسایی هردمبیلی!
کار ما نیست جواب غلطی تحمیلی!
کار ما شاید این است
که مدرک در دست
فرم بی گاری هر شرکت بی پیکر را
پر بکنیم

===============================================

علت دروغ گفتن مردا

روزی، وقتی هیزم شكنی مشغول قطع كردن یه شاخه درخت بالای رودخونه بود ، تبرش افتاد تو رودخونه وقتی در حال گریه كردن بود یه فرشته اومد و ازش پرسید: چرا گریه می كنی؟
هیزم شكن گفت كه تبرم توی رودخونه افتاده. فرشته رفت و با یه تبر طلایی برگشت. " آیا این تبر توست؟" هیزم شكن جواب داد: " نه
فرشته دوباره به زیر آب رفت و این بار با یه تبر نقره ای برگشت و پرسید كه آیا این تبر توست؟ دوباره، هیزم شكن جواب داد : نه
فرشته باز هم به زیر آب رفت و این بار با یه تبر آهنی برگشت و پرسید آیا این تبر توست؟
جواب داد: آره. فرشته از صداقت مرد خوشحال شد و هر سه تبر را به او داد و هیزم شكن خوشحال روانه خونه شد .
یه روز وقتی داشت با زنش كنار رودخونه راه می رفت زنش افتاد توی آب.
هیزم شكن داشت گریه می كرد كه فرشته باز هم اومد و پرسید كه چرا گریه می كنی؟
اوه فرشته، زنم افتاده توی آب فرشته رفت زیر آب و با جنیفر لوپز برگشت و پرسید : زنت اینه؟
هیزم شكن فریاد زد " آره "
فرشته عصبانی شد. " تو تقلب كردی، این نامردیه
هیزم شكن جواب داد : اوه، فرشته من منو ببخش. سوء تفاهم شده. میدوونی، اگه به جنیفر لوپز " نه" میگفتم تو میرفتی و با كاترین زتاجونز می اومدی. و باز هم اگه به كاترین زتاجونز "نه" میگفتم تو میرفتی و با زن خودم می اومدی و من هم میگفتم آره . اونوقت تو هر سه تا رو به من می دادی اما فرشته، من یه آدم فقیرم و توانایی نگهداری سه تا زن رو ندارم، و به همین دلیل بود كه دروغ گفتم!!

===============================================

رانندگی ایرانیه در فرانسه
یک ایرانی در فرانسه مشغول رانندگی در اتوبان بوده و ناگهان متوجه میشه که خروجی مورد نظرش رو رد کرده...
لذا به عادت دیرینه ی ایرانی ها، میزنه رو ترمز و با دنده عقب،شروع میکنه به برگشتن به عقب!
اما در همین حال با یه ماشین دیگه تصادف میکنه...
پلیس میاد و اول با راننده ی فرانسوی صحبت میکنه و بعد میاد سراغ ایرانیه و بهش میگه:
ما باید این آقایی که با شما تصادف کرده رو بازداشت کنیم، ایشون اونقدر مسته که فکر میکنه شما تو اتوبان داشتی دنده عقب میرفتی!!!
     
  
مرد

 
قضاوت مردم در مورد پولدارها و پول ندارها

اگر لباس تنگ و چروک و بیریخت بپوشن

در مورد پولداره : ایول عجب لباسی معلوم نیست از کجا خریده ... اصل مارک داره ... فکر کنم خودش از خارج خریده
در مورد بی پوله : عجب لباس جیغی ... احتمالا" بهش صدقه دادن شایدم دست دوم

اگر مد ... مدل هچل هفتی بزنن

در مورد پولداره : اوه ببین چه تیپی زده ... از سیخای سرش معلومه ژلش ایستوریای اصل ایتالیاست ... فکر کنم تیریپی که زده همین دیروز انریکو زده ... اونجا هر چی شلوارت پاره تر باشه محبوبیت بیشتره
در مورد بی پوله : اه چه شپل ... فکر کنم با صابون دست و صورت سرش میشوره که انقدر سیخ واستاده ... تو خونشونم که سوزن نخ پیدا نمیشه یک کوک به این پاره پوره ایاش بزنه

اگر تند تند غذا بخوره

در مورد پولداره : ببین چقدر گرفتاره که مجبوره انقدر تند غذا بخوره یا هواپیماش داره میپره یا جلسه مهمی داره
در مورد بی پوله : اوووووو انگار از قحطی فرار کرده

اگر آروم و کم غذا بخوره

در مورد پولداره : احتمالا" این غذا تو رژیم غذاییش نیست و باید آهسته بخوره که معدش نفهمه
در مورد بی پوله : اینو ببین فکر کنم تا حالا همچین غذایی ندیده بلد نیست بخوره

اگر با جنس مخالف صحبت کنه

در مورد پولداره : عجب روابط عمومی بالایی ... مرسی فرهنگ ... دختر و پسر براش یکیه ... آی اینطوری حال میکنم
در مورد بی پوله : این سیرابی رو ببین ... چه ذوقی میکنه طرف بهش پا داده ... بفرما لاس ... ندیده دیگه ... بپا نخوریش

اگر درس بخونه

در مورد پولداره : احسنت به این تدبیر و اندیشه ... این تو ایران نمیمونه ... مطمئنم تو لیست فرار مغزهاست
در مورد بی پوله : خر خونیم اندازه داره دیگه ... انقدر میخونی آخرش چی ؟!! بپا عینکت نیفته

اگر درس نخونه

در مورد پولداره : پول داره درس میخواد چیکار ... درس برا بچه بی پولا و بیکاراست
در مورد بی پوله : بدبخت از بس نون نخورده نمیتونه درس بخونه

در مورد خانوما >>> از نوع محجبه و چه بسا چادری

در مورد پولداره : آفرین به این تربیت صحیح ... معلومه خالصانه مسلمونه ... این دختر نیست فرشتست که تو این جامعه خراب خودشو اینطوری میپوشونه
در مورد بی پوله : اوهوک ... چقد امل ... کی به تو نگاه میکنه حالا ؟!؟!؟

در مورد آقا پسرها >>> مدل ابرو قشنگ و زیر ابرو گوگول

در مورد پولداره : بابا مایكل جكسون ... لئوناردو ... گاتوسو ... برم زیر ابروهای شیطونیتو
در مورد بی پوله : مرتیكه خجالت نمیكشه ... آرایش میكنی ؟! این روزا دیگه دختر پسرا از هم تشخیص داده نمیشوند ... وانگهی چی شده داداشمون

ازدواج

در مورد پولداره : یکی دو تا کمه ... من جای این بودم اصلا" ازدواج نمیکردم ... این همه حور و پری دور و برشن که بیخیال ازدواج ...
در مورد بی پوله : آخی حیوونی تا دیروز عنکبوت تو جیبش یکی بود حالا دو تا شد! ضرب المثلی شد برا خودش !

پیاده روی

در مورد پولداره : زنده باد سلامتی و تناسب اندام ... هیچ چیزی از ورزش و مخصوصا" پیاده روی برای تندرستی انسان بهتر نیست حتی میگن اشتها رو هم زیاد میکنه
در مورد بی پوله : کفشاشم مالی نیست که حالا بگیم پیاده بره ... قربونش برم که همیشه بلیت خط 11 رو داره

تعویض ماشین

در مورد پولداره : بابا تنوع ... آخرین مدل ... سنت اگزوپری ... پارکینگ دیگه جا نداره
در مورد بی پوله : دبیا ... تا دیروز دنبال الاغ پدر بزرگش میدوید حالا واسه ما ماشین خریده

تعویض کار

در مورد پولداره : شکمه پره ... چه این بشقاب چه اون بشقاب ... پول تولید میکنه دیگه چه این کار چه اون کار ... میباره براش
در مورد بی پوله : فقط مونده بود این به یه جایی برسه ... از فردا جواب سلام ما رو هم نمیده

رانندگی

در مورد پولداره : فکر کنم عادت به رانندگی نداره آخه همیشه راننده داشتن اما استیل فرمون گرفتنشو داشته باش ... انصافا" شوماخرم اینطوری فرمون نمیگیره
در مورد بی پوله : این بابا گواهینامه فرغونشو گرفته ؟!
     
  
مرد

 
معیارهای دختران ایرانی برای ازدواج

اطلاعات زیر،حاصل یك تحقیق بر روی یك گروه میلیونی از دختران ایرانی است كه در آن رابطه ی بین سن و معیار ازدواج مورد بررسی قرار گرفته است.

1۸ الی ۲۰ سالگی: حداقل لیسانس داشته باشد،قدبلند،خوش بر و رو، خوش تیپ، خوشمزه!، پولدار،دارای ماشین (حداقل 206)،ترجیحا خارج رفته.

۲۱ الی ۲۴ سالگی: حداقل فوق دیپلم داشته باشد،قد متوسط هم اشكال ندارد، قیافه چندان مهم نیست، تیپ معقولانه، بداخلاق نباشد،دارای ماشین (حداقل پراید)، خارج رفته نرفته فرقی ندارد.

۲۵ الی ۲۹ سالگی: مدرك تحصیلی چندان مهم نیست،كار داشته باشد كافیست، قدش خیلی كوتاه نباشد ترجیحا، مهم سیرت است نه صورت!، آدم نباید ظاهربین باشد، دست بزن نداشته باشد همین، ماشین نداشت اشكال ندارد ولی قول بدهد بعدا بخرد.

۳۰ الی ۳۵ سالگی: مدرك اصلا مهم نیست فقط سواد خواندن و نوشتن داشته باشد كفایت میكند، كار داشته باشد، قدش اصلا اهمیت ندارد،مهم فهم و شعور است.

۳۶ الی ۴۰ سالگی: كار داشته باشد كافیست،فهم و شعور هم ترجیحا داشته باشد.

۴۱ الی ۵۰ سالگی: مذكر باشد كفایت میكند!۵۰ الی آخر: در حال حاضر مشترك مورد نظر در دسترس نمیباشد/ نو ریسپانس تو پیجینگ!

در پایان به پسران محترم و عزیز توصیه میشود:
توصیه : با توجه به بالا رفتن سن ازدواج دختران كه میانگین آن نزدیك به سی سال است ، زیاد خودشان را برای ادامهی تحصیل، مشكل سربازی،خرید منزل،ماشین،موبایل و غیره اذیت نكنند؛ چرا كه هم عجله كار شیطان است و هم طبق آمار فوق،طرف همینجوری از شما راضی است و نیازی به زحمت اضافه نمیباشد!
     
  
مرد

 
گربه شیطون

یه خانومی گربه ای داشت که هووی شوهرش شده بود. آقاهه برای اینکه از شر گربه راحت بشه، یه روز گربه رو میزنه زیر بغلش و 4 تا خیابون اونطرف تر ولش می کنه.
وقتی خونه میرسه میبینه گربه هه از اون زودتر اومده خونه.
این کارا رو چند بار دیگه تکرار می کنه، اما نتیجه ای نمیگیره.....

یک روز گربه رو بر میداره میذاره تو ماشین. بعد از گشتن از چند تا بلوار و پل و رودخانه و. .خلاصه گربه رو پرت میکنه بیرون.
یک ساعت بعد، زنگ میزنه خونه. زنش گوشی رو برمیداره. مرده میپرسه: " اون گربه کره خر خونس؟"
زنش می گه آره. مرده میگه گوشی رو بده بهش، من گم شدم !!

===============================================

اعتراف

مردی برای اعتراف نزد کشیش رفت.
«پدر مقدس، مرا ببخش. در زمان جنگ جهانی دوم من به یک یهودی پناه دادم»
«مسلماً تو گناه نکرده ای پسرم»
«اما من ازش خواستم برای ماندن در انباری من هفته ای بیست شیلینگ بپردازد»...
«خوب البته این یکی زیاد خوب نبوده. اما بالاخره تو جون اون آدم رو نجات دادی، بنابر این بخشیده می شوی»
«اوه پدر این خیلی عالیه. خیالم راحت شد. حالا میتونم یه سئوال دیگه هم بپرسم؟»
«چی می خوای بپرسی پسرم؟»
« به نظر شما باید بهش بگم که جنگ تموم شده؟ »

===============================================

اینم یه داستان دیگه

خانم میان سالی سکته قلبی کرد و سریعاً به بیمارستان منتقل شد. وقتی زیر تیغ جراح بود عملاً مرگ را تجربه کرد. زمانیکه بی هوش بود فرشته ای را دید. از فرشته پرسید: آیا زمان مردنم فرا رسیده است؟ فرشته پاسخ داد: نه، تو ۴۳ سال و ۲ ماه و ۸ روز دیگر فرصت خواهی شد. بعد از به هوش آمدن برای بهبود کامل خانم تصمیم گرفت که در بیمارستان باقی بماند. چون به زندگی بیشتر امیدوار بود، چند عمل زیبایی انجام داد. جراخی پلاستیک، لیپساکشن، جراحی بینی، جراحی ابرو و ... او حتی رنگ موی خود را تغییر داد. خلاصه از یک خانم میان سال به یک خانم جوان تبدیل شد! بعد از آخرین جراحی او از بیمارستان مرخص شد. وقتی برای عریمت به خانه داشت از خیابان عبور می کرد، با یک آمبولانس تصادف کرد و مرد!!! وقتی با فرشته مرگ روبرو شد بهش گفت: من فکر کردم که گفتی ۴۰ سال و اندی بعد مرگ من فرا می رسه؟ چرا من رو از جلوی آمبولانس نکشیدی کنار؟ چرا من مردم؟

...
...

فرشته پاسخ داد؛ ببخشید، وقتی داشتی از خیابون رد می شدی نشناختمت.

===============================================

کمربند ایمنی !!؟

توجاده پلیس جلو یه ماشین رو می گیره و میگه چون از صبح اولین كسی هستی كه كمربند ایمنی بستی برنده 100هزار تومن پول شدی. حالا می خوای باهاش چیكار كنی؟
مرد می گه: می رم گواهینامه می گیرم .
زنش سریع می گه: جناب سروان این وقتی اكس می زنه پرت و پلا می گه .
بچشون از اون پشت می گه: بابا نگفتم با ماشین دزدی قاچاق نكنیم؟
یه صدا از صندوق عقب می یاد : از مرز رد شدیم یا نه !!!
     
  
مرد

 
چرت المثل

  • توکز محنت دیگران بی غمی
  • تعجب ندارد که چون شلغمی

  • چنین گفت زالی به فرزند خویش
  • که با ژیلت کهنه،متراش ریش خویش

  • چنین گفت رستم به اسفندیار
  • که من گشنمه،نون سنگک بیار

  • میازار موری که دانه کش است
  • که مادربزرگش در تگزاس، هفتیرکش است

  • مزن بر سر ناتون دست زور
  • بزن بر سرش سنگ از راه دور

  • دیگ به دیگ می گه، عجب ضرب المثلی شدیم ها
  • حسنی به مکتب نمی رفت، جارو به دمش می بست

  • موش تو لونه اش نمی رفت، وقتی می رفت جمعه می رفت

===============================================

اگه مثل کلنگه با اون دماغ همیشه
مثل لوله تفنگه عکس تو پشت شیشه
با خوشگلیت میجنگه تو سینما چی میشه
طبیعیه، قشنگه شکستن کلیشه
نگو که این یه درده کاشکی بری رو پرده
دماغ عمل نکرده دماغ عمل نکرده

اگر که مثل فیله کم باباتو کچل کن
و یا از این قبیله یا خودتو مچل کن
روی نوکش زیگیله کی بت میگه عمل کن
غصه نخور، اصیله قصیده رو غزل کن
هی نرو پشت پرده میشی له و لورده
دماغ عمل نکرده دماغ عمل نکرده

یکی میگه درازه چهقد دماغ دماغ شد
خیلی ولنگ و وازه قافیهمون چلاق شد
یکی میگه ترازه هی، یکی- چل کلاغ شد
غصه نخور که نازه تصنیف کوچه باغ شد
ببین خدا چه کرده بره که برنگرده
دماغ عمل نکرده دماغ عمل نکرده
دماغ نگو
سوژهی شعر شاعر
طویل فیالمظاهر
پدیدهی معاصر
آهای تخم دو زرده
دماغ عمل نکرده
     
  
مرد

 
۲۴ ساعت از زندگی پسرها

8 صبح: تو رخت خواب…..

9 صبح: یكم وول میخوره یه لنگه از پاشو از زیر پتو میده بیرون كفش های مارك دارش هنوز پاشه از پارتی دیشب اومده زحمت در آوردنشم نكشیده….

10 صبح: مامان در و باز میكنه میبینه پسرش خوابه(الهی مادر فدات شه بچه ام تا صبح خونه دوستش كارای پایان نامه اش رو میدیده گناه داره صداش نكنم یكم دیگه بخوابه!)

11 صبح : از جا میپره سمت دستشویی………….(اگه نه كه باز خوابه)

12 صبح یا ظهر: موبایلشو میبینه 99 تا میس كال 199 تا اس ام اس سرش گیج میره سونیا - رزا- سارا-بهناز -نازی-ژیلا- الناز- بیتا و………اقدس و شوكت هم آخریاشن اوه باز زنگ میخوره؟ سایلنت بهترین راه حله!

میشه یه ساعت دیگه هم خوابید!

1 ظهر: مامان اومد دم در باز خوابه؟ پسر گلم علی جان بیدار شو مادر لنگه ظهر پاشو ضعف می كنیا! خوشگلم مامانت قوربونه ابروهای شمشیریت بره ….علی جاااااان عللللللللللللی (پتو رو میكشه)….ا…مامان!! بزار بخوابم پاشو دیگه پرتش میكنه

2 ظهر:ماماااااااااااااان …..ناهار

3 ظهر:مامااااان جورابام كو؟

4عصر: مامااااااااااان ….سوییچ؟؟

5 عصر: اولین اتو…(مسافركشی صلواتی پسرا بیشتر برا ثوابش این عمل انسان دوستانه رو انجام میدن)

6 عصر:به دستور مامان میره دنبال آبجی كوچیكه كلاس زبان البته این كار هم فقط از روی علاقه به خواهر انجام میده نه برای دید زنی چشم ها مثل چراغ پلیس میگرده كه كسی از قلم نیوفته البته این كار هم برای نظارت وحس انسان دوستی انجام میده و فقط كافیه یك پسر 10 ساله بیاد بیرون از كلاس خواهر پشت كنكوریشو خفه میكنه كه ..آره كلاس مختلطه تو هم این همه كلاس حتما باید بیای اینجا! حالا باشه خونه حسابتو میرسم به لیدا بگو بیاد برسونیمش دیر وقته زشته..(داداش آخه اون كه خونه اش 2ساعت با ما فاصله است….امان از این خواهر ها كه درد برادراشونو نمی فهمن نمی دونن برادر ضون بیچاره كمك و امداد…)

7 عصر: لیدا خانم شما تشنه تون نیست آبجی؟ تو چی؟ با یه آب زرشك چطورین؟

(زود خودش میخوره دوتا هم میاره میده به خواهرش و لیدا جون سریع راه میوفته یه ترمز شدید كه لیدا جان نیازمند به دستمال كاغذی علی آقا هم كه نقشه اش گرفت دستمال حاوی شماره موبایل رو تقدیم میكنه ….)با یه عالمه شرمندگی لیدا كه خشكش زده ترجیح میده با مانتوش پاك كنه …
8 غروب: دم خونه لیدا و لحظه فراق ….چه زود دیر می شود….!!!

9 شب: آقا این خانم برسونین به این آدرس با آژانس خواهرو پیچوند…..

10شب: یه مهمونی كوچیك طرفای كامرانیه حیلی خلوت فقط از دور شبیه تظاهرات میمونه…

2شب:مادر كجا بودی؟ دلم هزار راه رفت …. چقدر برای پایان نامه ات زحمت میكشی دیگه جون نمونده برات بیا یه لقمه غذا بخور جون بگیری؟

نه مامان خسته ام با لباس تو رختخواب ولو میشه (مادر: الهی مادرت بمیره باز بی غذا خوابید خدا لعنت كنه هر چی دانشگاه بچه های مردم اسیرن برا یه درس هر شب تحقیق!!!)
     
  
مرد

 
یادداشت های روزانه عزرائیل

شنبه :
امروز رو مثلا گذاشته بودم واسه استراحت و رسیدگی به کارهای شخصی ام ولی مگه این مردم میذارن؟!

یکشنبه:
امروز واقعا اعصابم خورد بود چون به هیچکدام از کارهای اداریم نرسیدم.
8753 تصادفی ، 6893 اعدامی ، 9872 تزریقی ، 44596 ایدزی ، و یک نفر بالای 145 سال سن رو واسه خاطر یک آدم وقت نشناس از دست دادم ... برای خودکشی اونقدر قرص خواب خورده بود که هر کاری میکردم دیگه روحش بیدار نمیشد!

دوشنبه:
رفتم بیمارستان ویزیت یکی از مریضا. دور تختش اونقدر شلوغ بود که نمیتونستم برم جلو. همه روپوش سفید پوشیده بودن و داشتند تند تند یادداشت برمیداشتن. هر جور بود راهو باز کردم و رفتم بالای سر مریض، اما دیدم دانشجوهای پرستاری قبل از من کشتنش. اگه دیر تر رسیده بودم ممکن بود حتی روحشم ناقص کنن!
از همکاری بدم نمیاد، ولی بشرط اینکه قبلا با من هماهنگ بشه وگرنه خوشم نمیاد کسی تو تخصصم دخالت کنه.

سه شنبه:
مادره با دوتا بچه اش میخواستن از خیابون رد شن. اول دست یکی از بچه ها رو گرفتم، اما دیدم اون یکی داره نیگام میکنه.
دست اون یکی رو هم گرفتم، اما دیدم باز مادره داره یه جوری نگام میکنه. اومدم دست خودشم بگیرم، اما دیدم یه عوضی با ماشین همچی با سرعت داره میاد طرفمون که اگه خودمو کنار نکشم ممکنه به خودمم بزنه. با یک اشاره ماشینش منحرف شد و کوبید به درخت. به خودم که اومدم دیدم مادره و بچه هاش از خیابون رد شدن و برای تشکر دارن برام دست تکون میدن.
منم براشون دست تکون دادم و برای اینکه دست خالی نرم همونی که کوبیده بود به درخت رو با خودم بردم. طرف اونقدر خورده بود که روحشم یه جورایی نشئه بود و فکر کنم هنوزم که هنوزه نفهمیده مرده!

چهار شنبه:
خیلی عجله داشتم، اما وایستادم تا دعواشونو ببینم. چون جای دیگه کار داشتم خواستم برم، ولی دیدم یکیشون داره فحش بدبد میده. اونقدر ازش بدم اومد که توی راه بهش گفتم: اگه زبونتو نیگه داشته بودی الان نه خودت چاقو خورده بودی و نه دست من زخمی میشد! الان چند ساعته که همه کارهامو ول کردمو دارم روحش رو پنچرگیری میکنم!

پنج شنبه:
اونقدر از برج ایفل برام تعریف کرده بودند که هوس کردم این آخر هفته ای برم اونجا و یه دیدی بندازم. وقتی رسیدم بالای برج، دیدم یه آقایی با دوربینش رفته رو لبه وایستاده تا از منظره پایین عکس بگیره.راستش ترسیدم بیفته. با خودم گفتم اگه کمکش نکنم ممکنه همچی بخوره زمین که دیگه قابل شناسائی نباشه. با احتیاط رفتم جلو بگیرمش نیفته اما تو یه لحظه جفتمون چنان هل شدیم که روحش موند تو دست من و جونش پرت شد پائین! باور کنید اصلا تو برنامم نبود ولی بالاخره پیش اومد.

جمعه:
بابا ولم کنید جمعه که تعطیله! میگن تو جمعه ها مرده ها هم آزادن، اونوقت خدا رو خوش میاد طفلکی من آزاد نباشم ؟!

===============================================

شرط بندی ....

یک روز خانم مسنی با یک کیف پر از پول به یکی از شعب بزرگترین بانک کانادا مراجعه نمود و حسابی با موجودی 1 میلیون دلار افتتاح کرد . سپس به رئیس شعبه گفت به دلایلی مایل است شخصاً مدیر عامل آن بانک را ملاقات کند و طبیعتاً به خاطر مبلغ هنگفتی که سپرده گذاری کرده بود ، تقاضی او مورد پذیرش قرار گرفت .

قرار ملاقاتی با مدیر عامل بانک برای آن خانم ترتیب داده شد . پیرزن در روز تعیین شده به ساختمان مرکزی بانک رفت و به دفتر مدیر عامل راهنمائی شد . مدیر عامل به گرمی به او خوشامد گفت و دیری نگذشت که آن دو سرگرم گپ زدن پیرامون موضوعات متنوعی شدند . تا آنکه صحبت به حساب بانکی پیرزن رسید و مدیر عامل با کنجکاوی پرسید راستی این پول زیاد داستانش چیست یا به تازگی به شما ارث رسیده است . زن در پاسخ گفت خیر ، این پول را با پرداختن به سرگرمی مورد علاقه ام که همانا شرط بندی است ، پس انداز کرده ام . پیرزن ادامه داد و از آنجائی که این کار برای من به عادت بدل شده است ، مایلم از این فرصت استفاده کنم و شرط ببندم که شما شکم دارید !

مرد مدیر عامل که اندامی لاغر و نحیف داشت با شنیدن آن پیشنهاد بی اختیار به خنده افتاد و مشتاقانه پرسید مثلاً سر چه مقدار پول . زن پاسخ داد 20 هزار دلار و اگر موافق هستید ، من فردا ساعت 10 صبح با وکیلم در دفتر شما حاضر خواهم شد تا در حضور او شرط بندی مان را رسمی کنیم و سپس ببینیم چه کسی برنده است . مرد مدیر عامل پذیرفت و از منشی خود خواست تا برای فردا ساعت 10 صبح برنامه ای برایش نگذارد .

روز بعد درست سر ساعت 10 صبح آن خانم به همراه مردی که ظاهراً وکیلش بود در محل دفتر مدیر عامل حضور یافت . پیرزن بسیار محترمانه از مرد مدیر عامل خواست کرد که در صورت امکان پیراهن و زیر پیراهن خود را از تن به درآورد . مرد مدیر عامل که مشتاق بود ببیند سرانجام آن جریان به کجا ختم می شود ، با لبخندی که بر لب داشت به درخواست پیرزن عمل کرد .

وکیل پیرزن با دیدن آن صحنه عصبانی و آشفته حال شد . مرد مدیر عامل که پریشانی او را دید ، با تعجب از پیر زن علت را جویا شد . پیرزن پاسخ داد من با این مرد سر 100 هزار دلار شرط بسته بودم که کاری خواهم کرد تا مدیر عامل بزرگترین بانک کانادا در پیش چشمان ما پیراهن و زیر پیراهن خود را از تن بیرون کند !
     
  
مرد

Prince
 
*اگه عاشق کسي شدي ...........

Shakespeare:
If you love someone,
Set her free....
If she ever comes back, she's yours,
If she doesn't, here's the poison, suicide yourself for her.

شکسپير:
اگه عاشقه كسي شدي،
بهش نچسب، بزار بره
اگه برگشت كه ماله توئه
اگر برنگشت، سم كه داري، خودتو بکش!


Optimist:
If you love someone,
Set her free....
Don't worry, she will come back.

خوشبين:
اگه عاشقه كسي شدي،
بهش نچسب، بزار بره....
نگران نباش، حتماً بر مي گرده


Suspicious:
If you love someone,
Set her free....
If she ever comes back, ask her why.

شکاک:
اگه عاشقه كسي شدي،
بهش نچسب، بزار بره....
اگه برگشت، ازش بپرس چرا


Impatient:
If you love someone,
Set her free....
If she doesn't come back within some time forget her.


ناشکيبا:
اگه عاشقه كسي شدي،
بهش نچسب، بزار بره...
اگه تو يه مدتي برنگشت، فراموشش کن


Patient:
If you love someone,
Set her free....
If she doesn't come back, continue to wait until she comes back.


صبور:
اگه عاشقه كسي شدي،
بهش نچسب، بزار بره...
اگه برنگشت، اونقدر صبر کن تا برگرده


Playful:
If you love someone,
Set her free....
If she comes back, and if you love her still,
Set her free again,
Repeat

خوشگذران:
اگه عاشقه كسي شدي،
بهش نچسب، بزار بره...
وقتي برگشت، اگه هنوز عاشقش هستي،
دوباره ولش کن بره
دوباره....


C++ Programmer:
If (you-love (m_she))
m_she.free ()
If (m_she == NULL)
m_she = new CShe;




برنامه نويس C++

Animal-Rights Activist:
If you love someone,
Set her free…
In fact, all living creatures deserve to be free!!


فعال دفاع از حقوق حيوانات:
اگه عاشقه كسي شدي،
بهش نچسب، بزار بره...
درواقع همه موجودات زنده حق دارن که آزاد باشن


Lawyers:
If you love someone,
Set her free…
Clause 1a of Paragraph 13a-1 in the second
Amendment of the Matrimonial Freedom Act clearly states that....

وکلا:
اگه عاشقه كسي شدي،
بهش نچسب، بزار بره...
بند 1-a از پاراگراف 13a-1 بند الحاقي دوم از
" قانون آزادي ازدواج" به طور صريح مي گويد که ... .


Bill Gates:
If you love someone,
Set her free…
If she comes back, I think we can charge her for But tell her that she's
also going to get an upgrade.

بيل گيتس:
اگه عاشقه كسي شدي،
بهش نچسب، بزار بره...
اگه برگشت، من فکر مي کنم که مي تونيم براي نصب مجددش يه هزينه هايي رو پرداخت
کنيم
البته بهش بگو که بايد خودشو بهتر کنه


Biologist:
If you love someone,
Set her free…
She'll evolve.

زيست شناس:
اگه عاشقه كسي شدي،
بهش نچسب، بزار بره...
حتما" متحول مي شه!


Statisticians:
If you love someone,
Set her free …
If she loves you, the probability of her coming back is high
If she doesn't, the Weibull distribution and your relation were improbable
anyway.

آمارشناسان:
اگه عاشقه كسي شدي،
بهش نچسب، بزار بره...
اگه اونم عاشق تو باشه، احتمال بازگشتش زياده،
اگر عاشق تو نباشه، به هر حال توزيع Weibull و رابطه شما غير محتمله !



Salesman:
If you love someone,
Set her free....
If she ever comes back, deal!
If she doesn't, so what! "NEXT".

فروشنده:
اگه عاشقه كسي شدي،
بهش نچسب، بزار بره...
اگه برگشت، قرارداد ببند، اگه برنگشت، چه خوب، "بعدي!"




Schwarzenegger's fans:
If you love someone,
Set her free …
SHE'LL BE BACK!

طرفداران آرنولد:
اگه عاشقه كسي شدي،
بهش نچسب، بزار بره...
"حتماً بر مي گرده"


Insurance agent:
If you love someone,
Show her the plan....
If she ever comes back, sign her up,
If she doesn't, keep follow up with her and never give up!

نماينده بيمه:
اگه عاشقه كسي شدي،
بهش برنامه رو نشون بده،
اگه برگشت، ثبت نامش کن،
اگه برنگشت، پي گيرش شو و هيچ وقت بي خيال نشو


Physician:
If you love someone,
Set her free....
If she ever comes back, it's the law of gravity,
If she doesn't, either there's friction higher than the force or the angle
of collision between two objects did not synchronize at the right angle.

فيزيکدان:
اگه عاشقه كسي شدي،
بهش نچسب، بزار بره...
اگه برگشت، اين قانون جاذبه است
اگه برنگشت، يا مقدار اصطکاک بيشتر از نيروي جاذبه است، يا زاويه برخورد بين دو
جسم در زاويه مناسب تنظيم نشده.


Mathematician:
If you love someone,
Set her free....
If she ever comes back, 1 + 1 = 2 (peanut!),
If she doesn't, Y=2X-log (0.46Y^2+(cos( 52/34X))x 5Y^(- 0.5)c) where c is the
infinite constant of no turning point.

رياضيدان:
اگه عاشقه كسي شدي،
بهش نچسب، بزار بره...
اگه برگشت که 1+1 = 2 (خيلي ساده اس)
اگه بر نگشت،
Y=2X-log (0.46Y^2+(cos( 52/34X))x 5Y^(- 0.5)c)
که c مقدار ثابت زمان بي نهايت بازگشته.


Nowadays' style:
If You Love Someone,
Set it free …
If It Comes Back, It is yours
If It Doesn't, Hunt it down and Kill it...!!! OR
PERHAPS REPORT TO IMMIGRATION THAT SHE/HE IS AN ILLEGAL

مدل امروزي:
اگه عاشقه كسي شدي،
بهش نچسب، بزار بره...
اگه برگشت، كه مال توئه!
اگه برنگشت پيداش کن و بکشش!! يا به اداره مهاجرت خبر بده که اون مهاجر غير
قانونيه


**If you love someone
WHY IN THE FIRST PLACE SET
HER FREE???
CARELESS IDIOT!!!

اگه عاشقه كسي شدي،
براي چي اصلاً ولش مي کني بره؟؟!!
خنگه خدا!*
عشق من عاشقم باش!
≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈≈

دل نه اجبار میفهمد نه نصیحت...
آنکه لایق دوست داشتن است را دوست می دارد.
     
  
مرد

 
وجه به طرح رئیس جمهور برای نامگذاری
بزرگراه خرم آباد به پل زال به بزرگراه خرم
زال، نامهای زیر برای بزرگراه های بعدی
پیشنهاد میگردد:

قمبل برای بزرگراه قم - بابل

چمدان برای بزرگراه چاه بهار - همدان

زنبیل برای بزرگراه زنجان - اردبیل

کونجان برای بزرگراه کوهدشت - رفسنجان

تبرشهر برای بزرگراه تبریز - نوشهر

گراز برای بزرگراه گناوه - شیراز

پشم برای بزرگراه پاوه - قشم

پستان برای بزرگراه پاوه - کردستان
     
  
صفحه  صفحه 2 از 65:  « پیشین  1  2  3  4  5  ...  62  63  64  65  پسین » 
شوخی و سرگرمی

طنزک

رنگ ها List Insert YouTube video   

 ?

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti Forums is not responsible for the content of external sites

RTA