ارسالها: 374
#141
Posted: 28 Jul 2018 12:56
داشتم ازخیابون ردمیشدم که یک دفعه یکی بهم گفت بابا،این طرفم ونگاه کردم اونطرفم ونگاه کردم هیچ کسی نبود،بازم پسرجوان گفت بابا.گفتم این چی میگه منکه زن نگرفتم ازکجابچه دارشدم،پسرجوان من وبغل کرد،قدوقیافه وهیکلش کپ خودم بود،باتعجب نگاش کردم این دیگه کیه،من وازکجامیشناسه،چرااین قدرشباهت بمن داره،
بعدازبوسیدنم سوارماشین شدیم لهجه جنوبی داشت،ازاوپرسیدم اسم مادرت چیه،وقتی اسم مادرشوگفت کپ کردم ،اری اوفرزندمن ویادگاراولین امیزش من دردوران خدمتم بود،پسری ازافتاب،هیچ وقت فراموشش نمیکنم اویادگاراولین لقاح من بایک زن درسپیده دم بود،
حقیقت ،خدا هست...واقعیت،خدای نبوده ونیست ونخواهد بود
ارسالها: 3666
#143
Posted: 2 Aug 2018 17:56
alex2200: چه پیشنهاد باحالی...تو خارج همچین سایت ها و اپلیکیشن هایی هست.خیلی جالبه بتونی یکی با اخلاقیات خودت رو آنلاین پیدا کنی
بعد از سرنگونی رژیم فعلی حتما همچین چیزی میشه .. دیگه لزومی نداره یریم قایم شیم همه از هم بترسیم .... اصلا چه معنی داره من بخوام چهار تا حرف مخالف از ما بهتران بزنم بیان منو بگیرن ...من می خواستم ازدواج کنم دلم می خواست خیلی از بر و بچه های لوتی توی مراسم باشن ..همه چی درست میشه .... فقط این ملت ایران باید قدر آزادی و فراوونی رو که در آینده بسیار بسیار نزدیک نصیبش میشه بدونه ...
در رفتن جان ازبدن , گویندهرنوعی سخن
من خود به چشم خویشتن , دیدم که جانم می رود
ارسالها: 1101
#144
Posted: 21 Aug 2018 23:55
Raha62: میترسم ازین جذابتر بشم بدزدنم
در اون صورت تازه میفهمی من چی میکشم که هر روز میخوان بدزدنم
ویرایش شده توسط: Priestess
ارسالها: 344
#146
Posted: 22 Aug 2018 11:35
اندیش قصد داره با ما فامیل بشه ولی پریسا حسودی میکنه حسود هرگز نیاسود
به حرمت لحظه ی میعادمون
کلام عشقو واسه من تازه کن
داد بزن عاشقم آی عاشقم
از عاشقیت شهرو پر آوازه کن
ارسالها: 7125
#149
Posted: 22 Dec 2018 14:40
پیرزن میلیاردی که تو بخش ما بستری بود قبل از مرگش دستای منو تو دستان لرزانش گرفت و گفت:
عزیزم من وصیت کردم همه میلیاردها سرمایه ای که تو بانک دارم بعد مرگم به تو برسه چون تو خیلی خوبی و گلی و زیبایی و ماهی و بینظیری و...
اینجا بود که من از خوشحالی لگد محکمی زدم که یه راست خورد لالنگ عاغامون که بغلم خوابیده بود و از نعره ایشون من از این خواب شیرین پریدم...
الان 4 ساعته دارم رو تخماش کمپرس آب گرم میذارم.فکر کنم جانباز 99% شد.
حالا اخته نشده باشه صلوات...
💔تو زمستون داره چشمات...❤️🩹
ویرایش شده توسط: Streetwalker
ارسالها: 377
#150
Posted: 22 Dec 2018 15:54
Streetwalker: پیرزن میلیاردی که تو بخش ما بستری بود قبل از مرگش دستای منو تو دستان لرزانش گرفت و گفت:
عزیزم من وصیت کردم همه میلیاردها سرمایه ای که تو بانک دارم بعد مرگم به تو برسه چون تو خیلی خوبی و گلی و زیبایی و ماهی و بینظیری و...
اینجا بود که من از خوشحالی لگد محکمی زدم که یه راست خورد لالنگ عاغامون که بغلم خوابیده بود و از نعره ایشون من از این خواب شیرین پریدم...
الان 4 ساعته دارم رو تخماش کمپرس آب گرم میذارم.فکر کنم جانباز 99% شد.
حالا اخته نشده باشه صلوات...
تا چند ساعت دیگه از این مملکت می رم
ای کاش که جای آرمیدن بودی
یا این ره دور را رسیدن بودی