ارسالها: 124
#121
Posted: 8 Aug 2012 08:17
قوانین خر
قانون اول:
هرگاه خری در یک کنج مثلث و منبع غذا در کنج دیگری باشد، خر مورد نظر همیشه مسیری را طی میکند که از یک ضلع مثلث میگذرد.
نتیجه گیری: در دبیرستان میگفتند که این یعنی خر هم میفهمه که اون راه نزدیکتره، اما در اصل اینه که همیشه کوتاهترین راه، بهترین راه نیست و فقط خر کوتاهترین راه را انتخاب می کنه!
قانون دوم:
هرگاه خری در فاصله مساوی بین دو منبع غذایی قرار گرفته باشد. آنقدر بین انتخاب نزدیکترین منبع تردید میکند و به سمت هیچکدام نمی رود تا از گرسنگی بمیرد!
نتیجه گیری: خیلی وقتها تصمیم گیری بین دو یا چند گزینه در نتیجه عمل تاثیر چندانی نمیگذارد، پس تا فرصت نگذشته سریعتر تصمیمگیری کنیم.
قانون سوم:
هرگاه در مسیری دو خر از روبرو (شاخ به شاخ) به یکدیگر برسند، و مسیر به قدری تنگ باشد که این دو باید کمی از وسط جاده کنار رفته، به دیگری راه بدهند تا بتوانند رد شوند، هیچکدام از خرها از جای خود تکان نمیخورند.
نتیجه گیری: خیلی وقتها برای رسیدن به نتیجه مطلوب بایستی به طرف مقابل امتیاز بدهید، به بازی "بُرد ـ بُرد" بیاندیشیم، سیاستمدار باشیم، دور از جون و بلا نسبت شما، خر نباشیم!
همیشه معذرت خواهی به معنای غلط کردم نیست
.
.
.
.
.
.
.
.
.
گاهی ینی خفه شو
.
ارسالها: 124
#122
Posted: 8 Aug 2012 08:20
یک خانم 45 ساله که یک حمله ی قلبی داشت و در بیمارستان بستری بود
در اتاق جراحی که کم مونده بود مرگ را تجربه کند خدا رو دید و پرسید:
آیا وقت من تمام است؟
خدا گفت:نه شما 43 سال و 2 ماه و 8 روز دیگه عمر می کنید .
در وقت مرخصی خانم تصمیم گرفت در بیمارستان بماند و عملهای زیر را انجام دهد
کشیدن پوست صورت-تخلیهء چربیها(لیپو ساکشن)- جمع و جور کردن شکم .
فقط به فکر رنگ کردن موهاش و سفید کردن دندوناش بود !!!!
از اونجايي كه او زمان بيشتري براي زندگي داشت از اين رو او تصميم گرفت
كه بتواند بيشترين استفاده را از اين موقعيت (زندگي) ببرد.
بعد از آخرين عملش او از بيمارستان مرخص شد
در وقت گذشتن از خیابان در راه منزل بوسیلهء یک آمبولانس کشته شد .
وقتی با خدا روبرو شد او پرسید: من فکر کردم شما فرمودید من 43 سال دیگه
فرصت دارم چرا شما مرا از زیر آمبولانس بیرون نکشیدید؟
خدا جواب داد : اِاِاِا شمايييييييد نشناختمتون!
همیشه معذرت خواهی به معنای غلط کردم نیست
.
.
.
.
.
.
.
.
.
گاهی ینی خفه شو
.
ارسالها: 124
#123
Posted: 8 Aug 2012 08:22
آیا میدانستید که:
در مجسمههایی که برای یادبود سربازها میسازند:
اگر 2 پای اسب بالا باشد آن سرباز در میدان جنگ کشته شده.
اگر 1 پای اسب بالا باشد سرباز بر اثر جراحات ناشی از جنگ مرده.
اگر 4 پای اسب روی زمین باشد آن سرباز به مرگ طبیعی مرده.
آیا میدانستید که:
مهاجرین انگلیسی در استرالیا با حیوان عجیبی روبرو شدند که بسیار بالا و دور میپریده. هنگامیکه از بومیان در مورد این حیوان با حرکات بدن پرسیدهاند آنها در جواب گفتهاند: Kan Ghu Ru که در زبان انگلیسی به Kangaroo تبدیل شده است. در حقیقت منظور بومیان این بوده که "ما منظور شما را نمیفهمیم".
آیا میدانستید که:
هر کدام از شاههای ورقهای بازی نشانگر شاهی در واقعیت است؟
♦ خشت: ژولیوس سزار
♠ پیک: شاه دیوید
♣ خاج: اسکندر کبیر
♥ دل: شارلمانی
آیا میدانستید که:
در زمان جنگهای باستانی هنگامی که سپاهیان بدون تلفات از جنگ بر میگشتند پلاکاردی حمل میکردند که روی آن نوشته بود
(تعداد تلفات 0)
ریشه OK از این اصطلاح است.
همیشه معذرت خواهی به معنای غلط کردم نیست
.
.
.
.
.
.
.
.
.
گاهی ینی خفه شو
.
ارسالها: 124
#124
Posted: 8 Aug 2012 08:27
آیا میدانستید که:
ماهیچههای قلب انسان قادرند خون را به ارتفاع 10 متر به هوا پرتاب کنند؟
آیا میدانستید که:
111،111،111 × 111،111،111 = 12،345،678،987،654،321
آیا میدانستید که:
قویترین ماهیچه بدن، ماهیچه زبان است؟
آیا میدانستید که:
طبق آمار افراد از عنکبوت بیش از مرگ میترسند؟
آیا میدانستید که:
خرسهای قطبی چپ دست هستند؟
آیا میدانستید که:
سوسمارها نمیتوانند زبانشان را بیرون بیاورند؟
آیا میدانستید که: مراکز چشایی پروانه روی پاهایش قرار دارد؟
آیا میدانستید که:
سوسکها تا 9 روز پس از، از دست دادن سرشان قادر به زنده ماندن هستند و تنها به این دلیل میمیرند که نمیتوانند چیزی بخورند؟
آیا میدانستید که:
انسان و دلفین تنها موجوداتی هستند که برای لذت بردن رابطه جنسی برقرار میکنند؟
آیا میدانستید که:
صدای اردک اکو ندارد وهیچکس هم دلیل آنرا نمیداند؟
آیا میدانستید که:
امکان ندارد بتوانید با چشم باز عطسه کنید؟
آیا میدانستید که:
ستارههای دریایی مغز ندارند؟
آیا میدانستید که:
ادیسون از تاریکی میترسیده است؟
آیا میدانستید که:
ریشه کلمه "Cemetry" (قبرستان) در حقیقت کلمه یونانی "Koimetirio" به معنی "خوابگاه" است؟
آیا میدانستید که:
امکان ندارد بتوانید آرنج خود را لیس بزنید؟
آیا میدانستید که:
پشهها دندان دارند؟
آیا میدانستید که:
80% افرادی که این مطلب را میخوانند سعی میکنند آرنجشان را لیس بزنند؟
همیشه معذرت خواهی به معنای غلط کردم نیست
.
.
.
.
.
.
.
.
.
گاهی ینی خفه شو
.
ارسالها: 124
#125
Posted: 7 Sep 2012 15:11
>> *زمانی** که من بچه بودم،مادرم علاقه داشت گهگاهی غذای ساده صبحانه را برای شب
>> هم آماده کند. یک شب را خوب یادم مانده که مادرم پس از گذراندن یک روز سخت و
>> طولانی در سر کار، شام ساده ای مانند صبحانه تهیه کرده بود. آن شب پس از زمان
>> زیادی، مادرم بشقاب شام را با تخم مرغ، سوسیس و بیسکویت های بسیار سوخته، جلوی
>> پدرم گذاشت. یادم می آید منتظر شدم ببینم
>> آیا او هم متوجه سوختگی بیسکویتها شده است!
>>
>> در آن وقت، همه ی کاری که پدرم انجام داد این بود که دستش را به طرف بیسکویت
>> دراز کرد، لبخندی به مادرم زد و از من پرسید که روزم در مدرسه چطور بود. خاطرم
>> نیست که آن شب چه جوابی به پدرم دادم، اما کاملاً یادم هست که او را تماشا
>> میکردم که داشت کره و ژله روی آن بیسکویتهای سوخته می مالید و لقمه لقمه آنها
>> را می خورد.
>> یادم هست آن شب وقتی از سر میز غذا بلند شدم،شنیدم مادرم بابت سوختگی بیسکویت
>> ها از پدرم عذرخواهی می کرد
>> و هرگز جواب پدرم را فراموش نخواهم کرد که گفت: اوه عزیزم، من عاشق بیسکویتهای
>> خیلی برشته هستم.
>> همان شب، کمی بعد که رفتم بابام را برای شب بخیر ببوسم، از او پرسیدم که آیا
>> واقعاً دوست داشت که بیسکویتهاش سوخته باشد؟
>> او مرا در آغوش کشید وگفت:مامان تو امروز روز سختی را در سرکار گذرانده و خیلی
>> خسته است. بعلاوه، بیسکویت کمی سوخته هرگز کسی را نمی کشد!
>> زندگی مملو از چیزهای ناقص... و انسان هایی است که پر از کم و کاستی هستند .*
>> *خود من در بعضی موارد، بهترین نیستم، مثلاً مانند خیلی از مردم، روزهای تولد
>> و سالگردها را فراموش میکنم. اما در طول این سالها فهمیده ام که یکی
>> ازمهمترین راه حل ها برای ایجاد روابط سالم، مداوم و پایدار:
>>
>> درک و پذیرش عیب های همدیگر و شاد بودن از داشتن تفاوت با دیگران است و امروز
>> دعای من برای تو این است که یاد بگیری که قسمت های خوب، بد، و ناخوشایند زندگی
>> خود را بپذیری و با انسان ها رابطه ای داشته باشی که در آن، بیسکویت سوخته
>> موجب قهر و دلخوری نخواهد شد.
>> این موضوع را می توان به هر رابطه ای تعمیم داد. در واقع، تفاهم، اساس هر
>> روابطی است،هر رابطه ای با همسر یا والدین، فرزند یا برادر،خواهر یا دوستی!
>> کلید دستیابی به شادی خود را در جیب کسی دیگر نگذارید آن را پیش خودتان
>> نگهدارید.
>> بنابراین، لطفاً یک بیسکویت به من بدهید، و آری، حتی از نوع سوخته که حتماً
>> خیلی خوب خواهد بود.!.!.!.!*
>>
>> *کاش همه می دانستند زندگی شادی نیست*
>> *شاد کردن است*
>> *زندگی قهقهه نیست*
>> *لبخند است*
همیشه معذرت خواهی به معنای غلط کردم نیست
.
.
.
.
.
.
.
.
.
گاهی ینی خفه شو
.
ارسالها: 3080
#127
Posted: 29 Oct 2012 22:38
به این میگن محبت خواهری:
دوقلوهای دختر به نامهای بریل و کایری، 12 هفته زودتر از موعد، به دنیا آمده بودند و بنابراین به مراقبتهای ویژه نیاز داشتند، آنها را در دستگاههای انکوباتور جدا گذاشتند. کایری خوب وزن میگرفت و شرایطش پایدار بود، ولی بریل، فقط 900 گرم وزن داشت، در تنفس مشکل داشت و دچار مشکل قلبی هم بود و انتظار نمیرفت، زنده بماند. پرستارش هر کاری از دستش برمیآمد برای بریل انجام داد، اما شرایطش فرقی نکرد. تا اینکه برخلاف قوانین بیمارستان، او آن دو را در یک انکوباتور قرار داد.
او دو نوزاد را قدری تنها گذاشت و رفت که بخوابد، در بازگشت او این صحنه زیبا را دید و سایر پرستاران و پزشکان را صدا زد تا آنها هم این صحنه را ببینند.کایری، دستش کوچکش را دور خواهرش گذاشته بود، انگار که میخواست او در آغوش بگیرد و از او محافظت کند. میخواهد تصادفی باشد یا نه، از زمانی که این دو در کنار هم قرار گرفتند، وضعیت تنفس بریل بهتر شد و شرایط قلبیاش پایدار شد.
photo upload
ما هم حرف های زیادی داشتیم... اما برای نگفتن!
ویرایش شده توسط: shah2000
ارسالها: 489
#128
Posted: 11 Apr 2013 09:59
ضد حال یعنی:بری خواستگاری ببینی دختره همون متصدی داروخانه هست که هر هفته ازش کاندوم خاردار میخریدی و اونم همیشه میوه ای توصیه میکرده.
همه از آدمای عوضی بیزارن غافل ازاینکه خودشون آدم عوضی قصه زندگی یکی دیگه ن.
ارسالها: 489
#129
Posted: 11 Apr 2013 10:01
بچه حاضر جواب[b][/b]
مادر خطاب به بچه خردسالش :
_ هيچ مي دونستي وقتي كه اون شيريني رو يواشكي بر مي داشتي ، در تمام مدت ، خدا داشت تورو نگاه مي كرد ؟
+ آره مامان جونم !
_ و فكر مي كني به تو چيزي مي گفت ؟
+ مي گفت غير از ما دو نفر كسي نيست ، پس مي توني دو تا برداري !
____________________
خداوند اميد شجاعان است ، نه بهانه ترسوه
همه از آدمای عوضی بیزارن غافل ازاینکه خودشون آدم عوضی قصه زندگی یکی دیگه ن.
ارسالها: 642
#130
Posted: 18 May 2013 11:03
این انگلیسی های خوش و خرم
تقاضای یک مرد انگلیسی از سفارت کشورش در مغولستان هم جالب توجه است: او که میمونی به سمتش سنگ پرتاب کرده بود درخواست دریافت غرامت کرده بود
عصر ایران به نقل از بی بی سی _ وزارت امور خارجه بریتانیا در گزارشی از درخواست های عجیب و غریب شهروندانش در سایر کشورها از سفارتخانه های بریتانیا خبر می دهد!
از جمله این خواسته های عجیب و غریب در سال گذشته میلادی، می توان به درخواست ساکت کردن یک خروس یا درخواست یک زن از سفارت انگلیس برای مجبور کردن شوهرش به انجام تمرین های ورزشی اشاره کرد.
به عنوان مثال، سفارت بریتانیا در پایتخت ایتالیا (رم) گفته است که شهروند بریتانیایی درخواست کرده بود یک جمله ایتالیایی ترجمه شود تا این جمله را بر روی بدنش خالکوبی کند.
یک بریتانیایی دیگر هم از سفارت کشورش در سوئد خواسته بود تا درباره هویت زنی که در اینترنت با او دوست شده بود؛ بررسی و تحقیق کند.
همچنین بسیاری از شهروندان بریتانیایی در کشورهای مختلف از سفارتخانه های خود درباره بهترین مکان ها برای تماشای مسابقات فوتبال سؤال کرده بود.
در چین هم یک زن بریتانیایی یک جفت کفش فوتبال خریده بود اما برای کمک به پس دادن آنها به سفارت بریتانیا زنگ زده بود.
یک زن انگلیسی نیز از سفارت کشورش در تل آویو خواسته بود تا همسرش را به انجام تمرین های ورزشی و بهبود برنامه غذایی اش مجبور کند تا آنها بتوانند بچه دار شوند.
تقاضای یک مرد انگلیسی از سفارت کشورش در مغلوستان هم جالب توجه است: او که میمونی به سمتش سنگ پرتاب کرده بود درخواست دریافت غرامت کرده بود.
در مالزی، یک انگلیسی از سفارت کشورش خواسته بود هزینه تحصیل دو پسرش در یک مدرسه دولتی را بپردازد.
براساس گزارش وزارت خارجه بریتانیا، مشخص شده است که 39 درصد از مکالمات دریافتی توسط مرکز ارتباطات کنسولگری های این کشور مربوط به مسائل عادی و نه مشکلات واقعی بوده اند.
از جمله این تماس های عجیب هم می توان به تماس یک شهروند انگلیسی و پرسش او درباره نوع ساعت های مچی اعضای نیروی دریایی بریتانیا بین سال های 1942 تا 1955 بود.
معاون کنسولی وزارت خارجه انگلیس در این باره از شهروندان این کشور خواست تا تنها در هنگام بروز مشکلات واقعی با سفارتخانه های لندن تماس بگیرند.
تصویری از معاون کنسولی در هنگام درخواست از شهروندان
ای بس که نباشیم و جهان خواهد بود
نی نام ز ما و نه نشان خواهد بود
زین پیش نبودیم و نبد هیچ خلل
زین پس چو نباشیم همان خواهد بود
حکیم عمر خیام
*******
مردم فقط "یک بار" بايد بمونن تا موفق بشن،
ولى جمهوری اسلامی "هر بار" باید موفق بشه تا بمونه . . .