ارسالها: 2890
#111
Posted: 23 Sep 2019 01:09
asallii: تا حالا شده توی یه مهمونی یه نفر که خیلی ازش بدت میاد عین تو لباس پکشیده باشه؟
نشده
azmzizrz: تا حالا شده کسی رو بیشتر از خودت بخوای؟
نشده
...
تا حالا شده دلت بخواد جای کسی دیگه باشی ؟
... الله ...
با هر چه عشق نام تو را می توان نوشت
با هر چه رود نام تو را می توان سرود
بیم از حصار نیست که هر قفل کهنه را
با دست های روشن تو می توان گشود
ارسالها: 2890
#113
Posted: 23 Sep 2019 19:10
asallii: تا حالا شده به فکر خود کشی بیفتی؟ اگه آره به چه روشی؟!
نشده
...
تا حالا شده ازت وسیله ای دزدیده باشن ؟
... الله ...
با هر چه عشق نام تو را می توان نوشت
با هر چه رود نام تو را می توان سرود
بیم از حصار نیست که هر قفل کهنه را
با دست های روشن تو می توان گشود
ارسالها: 2890
#115
Posted: 23 Sep 2019 19:12
Erfan1993: تا حالا بگی چه رمانی جدیدا خوندی
خیلی وقته نخوندم / ولی گناهکارو دوست داشتم
...
تا حالا شده دلت بخواد همه چی رو ول کنی بری جای ِ دور ؟
... الله ...
با هر چه عشق نام تو را می توان نوشت
با هر چه رود نام تو را می توان سرود
بیم از حصار نیست که هر قفل کهنه را
با دست های روشن تو می توان گشود
ارسالها: 2890
#117
Posted: 23 Sep 2019 19:16
Erfan1993: تا حالا شده بزن بزن کنی
اگه بزن بزن رقص و پایکوبیه و یا بزن بزن دعواس / بلی هر دو شده
...
تا حالا شده از بلندی و ارتفاع بترسی ؟
... الله ...
با هر چه عشق نام تو را می توان نوشت
با هر چه رود نام تو را می توان سرود
بیم از حصار نیست که هر قفل کهنه را
با دست های روشن تو می توان گشود
ارسالها: 2890
#120
Posted: 24 Sep 2019 21:34
Priestess: تا حالا شده همه رو بذاری لحظه آخر ، آخرشم انجام ندی؟
شده
...
تا حالا شده انرژی ِ منفی به کسی داشته باشی ؟
... الله ...
با هر چه عشق نام تو را می توان نوشت
با هر چه رود نام تو را می توان سرود
بیم از حصار نیست که هر قفل کهنه را
با دست های روشن تو می توان گشود