ارسالها: 3663
#101
Posted: 31 Mar 2018 14:11
ایرانی که پس از خوشحالی یک بار دیگر اندوهگین گردیده بود گفت عمو جان بیدار شو بیدار شو تو نیک می دانی که برادر زاده ات کارمند بودندی و فوق لیسانس داشتندی و حقوق و مزایایش بدک نبودندی و همراه با حقوق کارمندی من به جای زندگی بخور و نمیر می توانیم زندگی بخور و بمیر داشته باشیم 
پس عمو جان یک بار دیگر بیدارشو تا تو را در عروسی خود شرکت دهیم
در رفتن جان ازبدن , گویندهرنوعی سخن
من خود به چشم خویشتن , دیدم که جانم می رود
ارسالها: 3663
#103
Posted: 3 Apr 2018 13:31
ایرانی می گوید بگو ای غول بزرگ ! کل اگر طبیب بودندی سر خود دوا بکردتدی ولی باشد اگر آرزویت منطقی باشد برایت دعا خواهم کرد ...
در رفتن جان ازبدن , گویندهرنوعی سخن
من خود به چشم خویشتن , دیدم که جانم می رود
ویرایش شده توسط: aliazad77
ارسالها: 170
#105
Posted: 23 May 2018 17:31
ایرانی فرمود ارزویت مزخرف بودندی و منطقی نبودندی
زین پس دو ارزو باقی مانده را خود خواهم گفت
ایرانی آرزو کرد :
هميشه يادمان باشد
که نگفته ها را ميتوان گفت،
ولی گفته ها را نميتوان پس گرفت
چه سنگ را به کوزه بزنی
چه کوزه را به سنگ،
شکست با کوزه است
دلها خیلی زود از حرفها می شکنند...
ارسالها: 374
#106
Posted: 14 Aug 2018 00:29
ارزوی اول ایرانی ازادی درقانون،وارزوی دومش شایسته سالاری بود،زندگی به این منوال برای همه قابل تحمل تره،اینگونه بودکه دیووقتی بزرگی روح ایرانی ودید به اوفرصت دوارزوی دیگرداد
حقیقت ،خدا هست...واقعیت،خدای نبوده ونیست ونخواهد بود
ارسالها: 6561
#107
Posted: 4 Jul 2022 11:15
یک اینکه ملاها از رو زمین ورداشته شن
دو هیچ ظالمی تو دنیا باقی نمونه
دیو که دید نمیتونه اینارو برآورده کنه ...
"حیف نمیشه به عقب برگردیم به شبای پرسه و در به دری
کافه چی دکمه ی برگشتو بزن به روزای خوب کافه لوتی "
صفحه 11 از 11