ارسالها: 8967
#34
Posted: 24 Oct 2016 20:03
realsex_mazyar: کلاغ در حال رسیدنه به خونش بود که روباه رو دوباره دید و اینبار بجای پنیر کره بر منقار داشت که در حال ذوب شدن بود
کلاغ که داشت کره تو منقارش اب میشد
به سایت لوطی یه سری زد و دید که خیلی از
کسانی که آف هستن با آیدی های دیگه آن هستن
یه پست گذاشت تو تاپیک خر خودتی
به این شرح
که خدا کند
بین ما اگر چیزی هم بهم خورد
فقط استکان باشد
آن هم برای گفتن سلامتی
کره هم آب شد فدای سرش
نه دسترسی به یار دارم
نه طاقت انتظار دارم
هر جور که از تو بر من آید
از گردش روزگار دارم
ارسالها: 2323
#35
Posted: 29 Oct 2016 13:37
یه پسره بود همش داداش بزرگش یه جوری بهش نگاه میکرد داداش کوچیک مونده بود چرا اینجوری بهش نگاه میکنه انگاری از چیزی داداش کوچیک خبر نداشت .داداش کوچیک خیلی خوچل موچل بود یه خواهرم داشت که وسطی بود اون خواهر خیلی این داداش کوچیک رو اذیت میکرد همش کرم میریخت این داداش کوچیک خیلی هم لوس بود خودشو برای مامان باباش لوس میکرد . یه شب داداش کوچولو از خواب پرید خواب بد دیده بود رفت که بره تو اشبزخونه دید که از جای سر صدا میاد نگاه کرد دید نههههه واااای اوووو .....................................
ویرایش شده توسط: Erfan1993
ارسالها: 78
#36
Posted: 24 Feb 2017 10:08
داشت میرفت طرف آشپزخونه که ببینه چیه یهو از شدت خسته گی همون جا خوابش برد
//زندگی واقعی است نه مجازی//
ارسالها: 23330
#37
Posted: 5 Jun 2017 19:10
بعدش شاه دوزاری متوهم پیداش شد
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 402
#38
Posted: 10 Jul 2017 03:17
که همین هنگام ......
جملۀ « نگران نباش ، درستاش میکنیم . » ، از مقدسترین عباراتِ دنیاست .
فکر میکنم کسانی که روزی این جمله را از کسی میشنوند ، جزء آدمهای خوششانس دنیا به حساب میآیند . « نگران نباش ، درستاش میکنیم . »
ارسالها: 23330
#39
Posted: 24 Jul 2017 22:08
موهان یکی میخوابونه زیر گوش مموتی
این کاربر به دلیل توهین به مدیریت بن شد.
ارسالها: 3593
#40
Posted: 23 Aug 2017 23:33
در همین وقت ایرانی ... نخست وزیز شاه ۲۰۰۰ پیداش میشه و میگه عمرا .. عمرا اگه تا ۲۰۰۰ سال دیگه هم این شاه ۲۰۰۰ پیداش نمی شدد من می خواستم کودتا کنم .از خودش بپرسین متو تایید می کنه تازه ولیعهدش هم هستم . الوفاداری من الایمان ...الکثافه من الاشیطان .. دوست و برادر شما امام آوازی : ایرانی
در رفتن جان ازبدن , گویندهرنوعی سخن
من خود به چشم خویشتن , دیدم که جانم می رود
ویرایش شده توسط: aliazad77