ارسالها: 344
#252
Posted: 14 Jan 2018 20:56
Priestess: من میرفتم جاسوسی
بهتر نبود می رفتی خونه پاپ ،
به حرمت لحظه ی میعادمون
کلام عشقو واسه من تازه کن
داد بزن عاشقم آی عاشقم
از عاشقیت شهرو پر آوازه کن
ارسالها: 1101
#253
Posted: 14 Jan 2018 21:06
nilooo30: بهتر نبود می رفتی خونه پاپ ،
یکی قبل من رفته که برای هفت پشتم بسه
ویرایش شده توسط: Priestess
ارسالها: 6216
#254
Posted: 14 Jan 2018 21:10
چند روزه دارم تاپيكهاي گفتگو ازاد ميبينم نظر منو خيلي ها پاك شدن يك سري خنده و شوخي حتي ي پست كه فقط شكلك بود مونده
عايا اين مرتب سازي تاپيك بوده ؟ يا مشكلي بوده؟
مي رفتم ببينم كار كي بوده؟
" تـــو " تکـرار نـمی شوی این
مــــنمـ ....
که وابســـته تر مـی شــوم....
ویرایش شده توسط: mahsadvm
ارسالها: 3595
#255
Posted: 14 Jan 2018 21:25
mahsadvm: چند روزه دارم تاپيكهاي گفتگو ازاد ميبينم نظر منو خيلي ها پاك شدن يك سري خنده و شوخي حتي ي پست كه فقط شكلك بود مونده
عايا اين مرتب سازي تاپيك بوده ؟ يا مشكلي بوده؟
مي رفتم ببينم كار كي بوده؟
من هم از این بابت خیلی متضرر شدم .... بسیاری از نوشته ها و ساخته های ادبی خودمو که در دل نوشته هام منتشر نکردم یا اصلشو گم کردم و یادم رفت اول در جی میلم بنویسم .... در همون تالار پاک شده و حسابی خورده توی ذوقم و حالم گرفته شده و این که حجم سایت زیاد میشه و از این چیزا به نظرم معقول نیست چون در تالار های عکس سکسی نظرات الکی پلکی و یک کلمه ای هم بدیم به حال خودش می مونه حتی اگه این نظرات الکی پلکی از مرز هزاران هم بگذره ........
من اگه ۲۴ ساعت نامرئی می شدم اول از همه سید علی بافوری یا وافوری رو خفه اش می کردم اگه تا حالا نمرده باشه
در رفتن جان ازبدن , گویندهرنوعی سخن
من خود به چشم خویشتن , دیدم که جانم می رود
ارسالها: 2323
#256
Posted: 14 Jan 2018 21:31
میرفتم پیش یکی باهاش دردل میکردم
بعد میرفتم دیش یکی دیگه
بعد میرفتم نروژ
بعد همه شکار چی ها بسیجی ها سپاهی ها اخوندها کشیش هابچه باز ها همشون رو میکشتم
ویرایش شده توسط: Erfan1993
ارسالها: 3595
#258
Posted: 15 Jan 2018 08:48
می رفتم سراغ کاربران لوتی .... تا مثلا ببینم ۱۰۰ تا مجازی چند تا واقعی میشه
در رفتن جان ازبدن , گویندهرنوعی سخن
من خود به چشم خویشتن , دیدم که جانم می رود
ویرایش شده توسط: aliazad77
ارسالها: 374
#259
Posted: 24 Feb 2018 23:20
یکی ازمهمترین کارهام اینه که برم درخونه زنی که هیچوقت جرات نکردم بهش بگم دوست دارم بهش میگفتم دوست دارم،ایاتونیزمرادوست داری،بخدا
حقیقت ،خدا هست...واقعیت،خدای نبوده ونیست ونخواهد بود
ارسالها: 3595
#260
Posted: 26 Feb 2018 15:46
می رفتم دخل امامو در می آوردم با مافیای پشت پرده رو ..... دزدان مملکتی رو رسوا می کردم و می شدم رابین هود و زورو و نجات بخش ملت ایران ...
در رفتن جان ازبدن , گویندهرنوعی سخن
من خود به چشم خویشتن , دیدم که جانم می رود