ارسالها: 7149
#73
Posted: 18 Jul 2017 00:17
andishmand: میرفتم ۱۰۰ سال دیگه تا ببینم وضعیت پیاز بهتر شده یا نه ؟
علی الحساب تشریف ببرید ۴ سال دیگه !
خبر هایی به دستم رسیده که دارن جنازه خلخالی رو از تو گور در میارن و بازسازیش میکنن ، تا ۴ سال دیگه اونو بذارن کنارِ رئیسی و باز بگن ، شرایط کنونی و انتخاب بین بد و بدترو تا باز مردمو بکشونن پای صندوق های رای 
ویرایش شده توسط: limoshirin65
ارسالها: 3593
#74
Posted: 20 Jul 2017 23:05
ماشین زمان چرا گیر کرده .. می رفتم به مثلث برمودا ببینم چه خبره رازشو کشف کنم
در رفتن جان ازبدن , گویندهرنوعی سخن
من خود به چشم خویشتن , دیدم که جانم می رود
ارسالها: 87
#75
Posted: 21 Jul 2017 01:34
اگه ماشین زمان سوار بودم چهار پنج تا کامیون ترانزیت یخچال دار میوه های تابستونه بار میزدم و می بردم۸۰ ساله آینده می فروختم، بر می گشتم زمان حال با پولش راحت زندگی می کردم و حالشو می بردم. والا بخدا....اَه تف به این شانس که نداریمش 
اگر شاد بودی آهسته بخند تا غم بیدار نشود،
اگر غمگین بودی آرام گریه کن تا شادی ناامید نشود...
ارسالها: 3593
#76
Posted: 21 Jul 2017 02:22
با پول دهه ۹۰ می رفتم به دهه پنجاه ..اونم به تهرون ..... کلی زمین و ملک و خونه می خریدم برمی گشتم در دهه ۹۰ می فروختم
در رفتن جان ازبدن , گویندهرنوعی سخن
من خود به چشم خویشتن , دیدم که جانم می رود
ارسالها: 402
#77
Posted: 22 Jul 2017 23:59
حتما میومدم عقب
ولی بهتر اون بود که برم جلو تا بدونم چی میشه دوباره برگردم سر جام
جملۀ « نگران نباش ، درست‌اش می‌کنیم . » ، از مقدس‌ترین عباراتِ دنیاست .
فکر می‌کنم کسانی که روزی این جمله را از کسی می‌شنوند ، جزء آدم‌های خوش‌شانس دنیا به حساب می‌آیند . « نگران نباش ، درست‌اش می‌کنیم . »
ارسالها: 3593
#78
Posted: 23 Jul 2017 01:34
می رفتم به دوروز و نصف دیگه تا متوجه بشم نتیجه عملیات من در یک روز و نصف دیگه چی بوده
در رفتن جان ازبدن , گویندهرنوعی سخن
من خود به چشم خویشتن , دیدم که جانم می رود
ارسالها: 3593
#80
Posted: 17 Oct 2017 13:11
می رفتم به سال ۸۴ یا ۸۵ ... زمانی که همسرم فقط ارتریت روما توئید داشت می گفتم عزیزم شلوغش نکن همین شش هفت تا قرص روزانه ات رو بخور غذای مقوی بخور ورزش کن بیماریت کنترل میشه هردرمانی شرایط خودشو داره این همه آدم روماتیسم دارن ..دارن زندگی می کنن دیگه نمی ذاشتم شلوغش کنه ..نمی ذاشتم بره گیاه درمانی ... حجامت تر و خشک .. رگ زنی یا فصد ... زالو درمانی .. انرژی درمانی ... فرادرمانی ...طب سوزنی .و رشته و سرنخ از دستش دربره ..و اخرش برگرده سرجای اولش با روزی سی و خوردی قرص و آخرشم زود بمیره .. این درمان ها خوبه ..ولی جا و زمان داره شرایط خودشو داره ... البته فرادرمانی ضرری نداشت ولی خب اثری نداشت ..
در رفتن جان ازبدن , گویندهرنوعی سخن
من خود به چشم خویشتن , دیدم که جانم می رود
صفحه 8 از 10