ارسالها: 3593
#71
Posted: 13 Jan 2018 17:54
salam_446: اون تایپیک تمام شدست از نظر من
حالا سما می خوای ادامه بدی دنبال مرد باش
یعنی اون تاپیک لوس و لوث شده ؟ راستم میگی ها ولی جای لیمو خالی ..
در رفتن جان ازبدن , گویندهرنوعی سخن
من خود به چشم خویشتن , دیدم که جانم می رود
ارسالها: 3593
#73
Posted: 13 Jan 2018 19:55
ضد حال یعنی این که کارمند باشی صبح کار .. صبح بیدارشی از خواب فکرکنی بعد از ظهره ولی چند لحظه بعد یادت بیاد که صبحه باید پاشی بری ... این خاطره چند سال پیش منه
در رفتن جان ازبدن , گویندهرنوعی سخن
من خود به چشم خویشتن , دیدم که جانم می رود
ارسالها: 3593
#75
Posted: 2 Mar 2018 01:40
ضد حال یعنی از اول بازی پی درپی به پسرات بگی پرسپولیس بیشترین گلها رو از استقلال دقیقه ۴۴ و ۴۵ خورده و تو بازی دیروز هم همین طور بشه
در رفتن جان ازبدن , گویندهرنوعی سخن
من خود به چشم خویشتن , دیدم که جانم می رود
ارسالها: 1101
#76
Posted: 2 Mar 2018 02:59
ضد حال یعنی عینکت سر جلسه بشکنه
یعنی دو متری خط پایان بخوری زمین
یعنی کار 3ماهت رو اشتباهی شیفت دیلیت کنی
یعنی لحظه آخر بگن کنسله.
یعنی روز اول کار یه کوتوله از کنارت رد شه احوال پرسی کنه جواب ندی بعد معلوم شه رئیست بوده.بازم بگممم؟>
ویرایش شده توسط: Priestess
ارسالها: 247
#77
Posted: 3 Mar 2018 01:50
در کل ضدحال یعنی حال و زروز الان ما ایرانیها.
نباش در پی آزار و هرچه خواهی کن/که در شریعت ما غیر از این گناهی نیست
ارسالها: 21
#78
Posted: 3 Mar 2018 11:03
ضد حال یعنی شب که میری خونه هیچی نداشته باشی که بخوری . پول هم نداشته باشی که سفارش غذا بدی . گرسنگی هم امونت را ببره
من پسرم ۳۵ساله هم هستم
اونم سراطونه نه سارا
والاااااااااا با این نوناتون
ارسالها: 374
#80
Posted: 5 Mar 2018 00:39
ضدحال یعنی،کسی وخیلی دوستش داری بدترین دشمنت باشه،اینا قصه نیست حقیقت منه،موقع کمک گرفتن ازت بهت التماس کنه،بعدش همه کسانی که دوروبرت هست بپاشونه وبحدی پشت سرت بدبگه که کسی جرات نزدیک شدن بهت ونداشته باشه،ضدحال یعنی اش نخورده ودهن سوخته،ضدحال اینه که بفهمی دنیا،ادما،خیالات تو درواقعیت برعکس هست
حقیقت ،خدا هست...واقعیت،خدای نبوده ونیست ونخواهد بود