انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
شوخی و سرگرمی
  
صفحه  صفحه 4 از 20:  « پیشین  1  2  3  4  5  ...  17  18  19  20  پسین »

فضول نیوز اولین روزنامه خبری تفریحی ‏انجمن بزرگ لوتی


مرد

 
Mr142: undefined
تو دهنت. مستر.
.
.

خبری که در اینجا گفته شد دلیل دیگری بر جالب بودن خانواده ی کینگه.
اما پس از مصاحبه ‏با کینگ. متوجه شدیم این خبر از ‏شایعه ای بیش نیست و روبوسی خانوادگی ساده ای بیش نبوده. که پس از جریانات خاک برسری کینگ به وجود آمده.
در ادامه این شایعات جبرایی مبنی بر رابطه ‏ی پنهان کینگ و مستر ‏نیز وجود دارد. وقتی این موضوع رو ‏از کینگ پرسیدیم با یک لبخند ‏معنی دار از کنار ما گذشت.
.
ادامه دارد.


فـــــضــــــول نیوز
سردبیر
از چی بگم از حالم خودم از فردام بگم دست بردار
منو توو این حاله خودم بذارو برو دست بردار
از تو نه از خودم پرم تو این حال خوبم ترکم کن
دنیا خارم کرد دنیا قانعم کردم دنیا درکم کن
  بازگفت    
  ویرایش شده توسط: King05   
مرد

 

خبر ‏؟


خاکبرسری کینگ در کافه
قسمت دوم


ببینیم ایندفعه کینگ به ‏کی گیر داده


خلاصه
در قسمت قبل داستان خاکبرسری کینگ در کافه، ماجرا به اینجا رسید که پس از رفتن رایز از کافه کینگ هم از کافه بیرون میرود که ناگهان ...........
حال ادامه ی ماجرا را میخونیم.

از این قسمت به بعد خبرو از زباب فضول زبله می خونیم.

ناگهان دیدم که کینگ در جای خود میخکوب شده و وقتی که رد نگاهشو دنبال کردم دیدم داره به یک موجودی نگاه میکنه که یه برآمدگی پشتش داره. خیلی باحال بود چون اون برآمدگی به طرز عجیبی بزرگ و گوشتی بود!
.
اون موجود که در حال فکر کردن بود، متوجه حضور کینگ نشد
کینگ هم که حواسش نبود که در یک مکان عمومیه، دستشو کرد تو یکی از سوراخای دماغش و بعد مالید به دیوار بیرون کافه، اون یکی سوراخم یکم دستمالی کرد و بعدش یه چیزی رو شوت کرد رو زمین!
من که هنوز تو کف این کار عجیب و غریب کینگ بودم یهو دیدم داره با سرعت میدوه سمت اون موجود...
موجود عجیبی بود. خیلی تیز و بز بود. چون تا صدای دویدن کینگ رو شنید تکون خورد، و این تکون باعث شد که کینگ در جای خودش میخکوب بشه. وقتی دوباره خوب به اون موجود نگاه کردم فهمیدم امین ماهواره ی خودمونه، و این نگاه من به امین باعث شد دوباره وجودِ سرشار از انرژیِ اون عضو جدیدم رو حس کنم!
کینگ که همینطور مبهوت سیمای دل انگیز امین شده بود ناگهان به خودش اومد و دوباره راه افتاد سمت امین. منتهی ایندفه دیگه حمله ور شده بود . من یک چیزی میگم شما یک چیزی میشنوید. باید بودید و می دیدید!
اینقدر هول بود که قبل از رسیدن به ماهواره به زمین برخورد کرد که باعث شد صدایی مهیبی در فضای اطراف بپیچه.
سکوت عجیبی محیط رو فرا گرفت..
هنوز تو کف اون صدا بودم که یه چیزی نگاهمو به خودش جلب کرد. برگای روبروی من همینجور الکی داشت تکون میخورد.بعد شنیدم که یه صدای خرناس عجیبی مثل صدای نفس کشیدن خرسه میومد. دیگه داشتم قالب تهی میکردم که یهو دیدم مانی با کلی ریش و پشم از پشت برگا دراومد!
امین که از دیدن صحنه شکه شده بود، بکل کینگ رو فراموش کرده بود و سر جاش خشکش زده بود.
در یک حرکت خیلی عجیب دیدم که مانی داره دستشو روی شلوارش میکشه و با شلوارش بازی میکنه.. فک کنم اونم مثل من از این عضوای جدید توی بدنش داشت! همینجور که مانی داشت به کارش ادامه میداد یه ت...ف انداخت روی زمین و با سرعت به سمت ماهواره دوید کینگ که با دیدن این صحنه شکار خودش رو در خطر میدید، از جایش بلند شد و به سمت مانی حمله ور شد
امین هم که خیلی ترسیده بود شروع به فرار کرد. کینگ و مانی سخت دست به یقه شده بودند که ناگهان متوجه فرار امین شدند و دونفری به سمتش دویدند.
منم که خیلی ترسیده بودم دنبال یه جایی میگشتم که اونجا قابم بشم تا از خطری که ممکن بود جونمو تهدید کنه در مان باشم. خلاصه که تا جامو پیدا کردم و به خودم اومدم دیدم مانی از خودش حرکت های هماهنگی انجام میده کینگم که زیرش بود همینجور
هر سه تاشون از خودشون صدا های عجیبی در می اوردن که بعد از چند دقیقه مانی با صدای نعره ای خودشو به گوشه ای پرت کرد اما کینگ هنوز داشت همون کارها رو میکرد که با صدایی همانند صدای مانی بر روی امین افتاد
مانی که بعد از چند دقیقه حالش جا امده بود کینگ رو هل داد کنار و امین رو باخودش برد به سمت دیگری و دوباره شروع کرد به انجام دادن همان کارها! امین که معلوم بود خیلی درد میکشه صداش در امدو گفت: " اخ نمیتونم" مانی هم که انگار کلا کر شده بود همینطور به کارش ادامه داد، سرتونو درد نیارم، چند دقیقه ای داشتن از همون حرکات موزون میکردن که کم کم متوجه شدم مانی حرکت هاش تند تر شده. عجیب اینجا بود که امینم هر لحظه صدای داد و فریادش بلندتر میشد! خلاصه که چند دقیقه ای گذشت و دیدم که مانی بعد از چند تا حرکت سریع و یک نعره وحشتناک بی حرکت شد...
در این زمان کینگ، امینو که داشت به خودش میپیچید رو بلند کرد. امین به التماس و خواهش افتاده بود که ولش کنه اما کینگ میخواست که دوباره اون حرکاتشو شروع کنه که ناگهان مستی بوی ببخشید سکسی بود لخت و عریان با یه بطری مشروب در دست راست و جارو در دست چپش در حال رفتن به سمت کافه برای تمیز کردنش بود که تا این صحنه رو دید به سمت هر سه حمله ور شد. و .......


فضول نیوز.
مریم جان ممنون از کمکات
ویراستار مریم
نویسنده مستر
از چی بگم از حالم خودم از فردام بگم دست بردار
منو توو این حاله خودم بذارو برو دست بردار
از تو نه از خودم پرم تو این حال خوبم ترکم کن
دنیا خارم کرد دنیا قانعم کردم دنیا درکم کن
  بازگفت    
  
مرد

 

خبر ‏


شعر روز


مقدمه
بلاخره انتطار ها به پایان رسید و جریان امیرحسین هم رو شد.
این شعر یک شعر حماسی ‏که نشانگر تلاش امیر در ... می باشد هست.
نویسنده این شعر ‏شایان می باشد.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
امضا فضول نیوز


اصطلاهات
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
چيز نماد الت تناسلي مرد
ديش نماد باسن
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
و اینم شروع ماجرا
داستان از اون جا شروع ميشه كه من توو كافه نشسته بودم يه دفعه امير اومد شروع كرد بلند بلند صحبت كردن گفت:
سلام بر شايان پاكزاد
كه رحمت بر ان شير پاك باد
بگفتم:
سلام اي جوان خيره سر بچشمانم ايي امروز كور و كر
بگفت امروز شهوتم امده تويي دانا مرا يك راه بده
بگفتم بدو توبه كن اي جوان
برو دانشگاه اعتكاف كن بمان
بگفتا ناتوانم حشر زد هزار
گرفتم راه ها من بكار بگفتم از همان ابتداي بلوغ
بكردي كارها بي فروغ
الكل و اب جو و ودكا خرده اي
فاحشه پولي به ماشين برده اي
هان وقت كي رجب(پسر رجب مثل كيخسرو!) از راه رسيد
اميرحسين چيزش بلند شد و او را بديد
سفيد و سرخ و موهاي زاغ
برد اين خبر ز پيش رجب يك كلاغ
امير كرد انگشت در سوراخ ان رفيق
مي كرد اين كار را خوب و دقيق
پسر رجب را داد او به گا
واي بر من بود امانت پيش ما!
پسرك را دور از چشم پدر
با دو بوسه كرد از راهش بدر
گي بود و گي ترسد بعد از ان
روز و شب در اين مكان و ان مكان
گفتمش بس كن كه ما اندر غميم
تو بيا اندر صراة مستقيم
گفت اين وضعي كه الان حاكم است
باعثش ان بوسه ناقابل است
كي رجب بگفتا:
سكس بعد از بوسه مي گردد مباح
اميرا بكن اين سوراخ را تو افتتاح
تو به من دادي دو بوسه رايگان
من به گه خوردن فتادم بعد از ان
گفتا كي رجب حرف من را گوش كن
بي تعارف چيز خود در توش كن
دكمه شلوار او چون باز شد
شرت او تنها كليد راز شد
امير بگفتا:
ديش تو عشق است چون زنجير پاست
اين چنين ديش باب ميل چيز هاست
امير زشوقش فارغ از عالم شد
لخت همچون حضرت ادم شد
شرت با دست از پايش كشيد
پرده حجب و حياي او دريد
ديش او همچون مرجان صدف
چيز امير بگرفت ديش او را هدف
مي كنم من شعر خود را مختصر
چون رسيدن هر دو در اوج حشر
كردش دولا و قنبل كرد او
گفت او را شل بكن شل كرد او
با كمي تف ديش او اماده شد
سختيش با اندكي تف ساده شد
جيغ و دادش رفت بالا ناگهان
امير بگرفت زود با دستش دهان
چيزش در ديش فروشد بي حساب :ndrdy:
همچو در سوراخ سوزن يك طناب!!
بعد ازين پيش دكتر رو ز قول من بگو
تا كند سوراخ ديشت را رفو
گفت حرفي عجيب ان پسرك
از كلامش معز شايان خورد ترك
گفت اميرا كردي ديش تنگم را گشاد
رحم شفقت را چرا بردي ز ياد؟
باز هم وجدان تو درگير ماست
اري تلخ باشد حرف راست
او گذشت و قصه او هم گذشت
ريد بايد بر سر اين سر گذشت
رجب فهميد و گرز گران را برداشت
براستي كه امير مغز خ. داشت
به دنبال اوست رجب از ان زمان
باشد كه بماند اين حساب ان جهان
امير پس از ان هر روز برسر خود بزد
همانا پس از ان جز كف دست نزد!


قضول نیوز.
نویسنده: شایان
ویراستار: فضول
از چی بگم از حالم خودم از فردام بگم دست بردار
منو توو این حاله خودم بذارو برو دست بردار
از تو نه از خودم پرم تو این حال خوبم ترکم کن
دنیا خارم کرد دنیا قانعم کردم دنیا درکم کن
  بازگفت    
  
مرد

 

خبر ‏


باز هم کینگ!؟


پس از جریانات خاکبسری کینگ، فضول زبله به علت مشکلات روحی روانی و جسمی راهی تیمارستان-بیمارستان شهر فضولستان شد(آخی بچم تیکه ی بیستی بود حیف شد) تا تحت مداوا قرار بگیرد. از این رو فضول، خبرنگار تازه واردی به اسم گـلابـی و نام کاری فضول درجه رو مسئول زی نظر داشتن این موجود ناموجود یعنی کینگ کرد.(بعد کمی زیر نظر داشتن فهمیدم اینم بیسته. روفرمه) گلابی در دشت اول خبری خود از این عجیب الخلقه به زوایای تازه ای از شخصیت مجهولش پی برد که در ادامه به آن می پردازیم.
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
بقیه ی ماجرا به قلم مشترک درجه و فضول
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~


این اولین فضولیه من راجب کینگه. تو این فضولی متوجه ی هیز بودن بیش از حد این مخلوق و عشق زن بودنش مثل عشق گ.ی بودنش شدم. به طور کلی متوجه شدم که این شخص وضعیتش بدخور خرابه و تیمارستان همدان هم یراش کمه!. خب ور زدن کافیه بریم جریانو براتون بگم.
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~


وقتي بچه هاي كافه يكي پس از ديگري بعد طلاق بانو از داشينگ ازدواج ميكردن،خبر از همبستري كينگ با آيت الله عظمي و باباشاه اومد اما اين پايان كار نبود كينگ بعد ديدن مليسا و فعاليت زيادش تو كافه عاشق مليسا شد.(نچ نچ نچ)
و پس از نبرد طاقت فرسایی که با تنی چند از بروبچ کافه داشت موفق به تصاحب ملیسا شد.
دوران دوستي مليسا و كينگ هميشه با اسم هاي فيلم عشق ممنوع توام بود هر چند كه پاياني خوش تر از اون هم نداشت.
طولي نكشيد كه مليسا بازي مسخره و خنده داره مانيرو شروع كرد بعد شايعه مليسا بودن پيراپيوس تو كافه و مرخصي بدون حقوق پيچيد در اين ميان كينگ فقط سكوت ميكرد هرچند كه شايان مي دونست سكوت گرگ بي طمع نيست.
پس از این ماجرا کینگلو پس از طرح ریزی و پیاده سازی نقشه های زیاد برای به دام انداختن زن های دیگر که همگی ناموفق بودن، نا امیدانه و پست از گشت گذار زیاد عشق جاوید خود یعنی رایز پیدا کرد(از اون دوجنسه های نابه این خودش ماجرا ها داره که بعد به طور مشروح گفته میشه)
اما کینگ به یکی قانع نبود پس دوباره شروع به گشتن کرد و این بار هیلدارو پیدا کرد. بله کینگ، هيلدا رو انتخاب كرده بود بعد از كار كردن رو مخ هيلدا اون رو به كافه اورد در همون لحظات اول نواي زدن مخ هيلدا توسط سون و ايزد بگوش رسيد هيلدا از خوش دفاع كرد و تمام شايعات رو تكذيب كرد و سون در ميان سكوت و كلي سوال بي پاسخ كافه رو ترك كرد.(مرتیکه داشت از اون سمت مخ هیلدارو میزد از این ور از مهسا سراغ یه زن دیگه رو میرگرفت) فعاليت هيلدا زياد شد تا موقع امتحانات كه از كينگ براي امتحانات خداحافظي كرد در نبودهيلدا كينگ بي كار ننشست و مشغول جمع كردن خانواده شد در اين مدت نواي پيام هاي خصوصي كينگ به دوشيزه هاي تازه وارد شنيده مي شد.
در این بین شایعاتی بر اینکه کینگ عاشق رقیب مشاعره ی خودش شده و مشغول لب و لوچه خوردن از وی در بین مشاعره شده به گوش رسید. که پس از تحقیقاتی که مهسا به عمل اورد معلوم شد که چنین جریانی وجود داشته اما پس از پرسیدن سوال از کینگ وی گفت: در عالم مستی و خلصه ی شعر و شاعری بوده و پیش میاد(آره جون عمت کم مونده بود با لب خوری دختر مردومو .... کنه).
این بی آبرویی ها ادامه داشت تا اين كه صحبت از اومدن كينگ با اكانت king17 و اعترافش به اسليو بودن(برده روابط جنسي) اومد...
اما این پایان ماجرا نبود. این شخص اکنون یه دنبال یک مجهول الهویه به اسم ففره که در زن بودش شک هایی وحود داره اما برای کینگ زن و مرد که فرقی نداه.
در پایان هنوز در حال چست و جو برای پیدا کردن زن و مرد هایی که در زندگی این شخصیت هیز نفشی داشته امد می گردم.
گفتنیست شایعاتی مبنی بر سروسر داشتن با سکسی بود نیز وجود دارد
و این ماجرا همچنان ادامه دارد


ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ـــــــــ
نیایش روز
خدایا مارا از شر این موجود ناموجود ایمن نگاه دار. آمین.


ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ـــــــ
فـــضــول نـــیــــوز
ـــــــــــــــــــــــــــ
نویسنده اول : شایان
نویسنده دوم و ویراستار : کینگ

.

خیلی خیلی مهم


دوستان مسئولت ‏تمام نوشته های این تاپیک بر عهده ‏ی منه نه نویسنده از این رو اگه خبری می خواهید بگزارید با پیام خوصوصی به من اطلاع بدهید یا با قبول مسئولیت آن را ‏چاپ کنید.
قوانین رو هم به شدت ‏رعات کنید. در غیر این صورت پست شما پاک ‏می شود.
سپاس ‏King05
از چی بگم از حالم خودم از فردام بگم دست بردار
منو توو این حاله خودم بذارو برو دست بردار
از تو نه از خودم پرم تو این حال خوبم ترکم کن
دنیا خارم کرد دنیا قانعم کردم دنیا درکم کن
  بازگفت    
  
مرد

 

خبر ‏


شورش در لوتی


با توجه به تحرکات قبلی بروبچ لوتی نسبت به قدرتگیری و بر هم زدن توازن قدرت بین هیت لوتی از ساعت 15 جنبش های باز پس گیری سلطنت از پرنس و پرنسس آغاز شد طی عملیات های روانی که از قبل انجام شده بود راه برای ورود نظامیان آیت الله نمیر کبیر باز شد در این عملیات تک تک مدیران ناک اوت شده و به زندان های بن فرستاده شدند مغز متفکر جنبش طی بیانیه ای گفت: **ما قیام کردیم چون پایه های حکومت را متزلزل دیدیم**
ژنرال کیگو گوآرا افزود:
این برنامه با نفوذ در پایه های اطلاعاتی توسط شایان دریل انجام شده و طی آن چند بن شده نیز داشتیم که مرنگ از آنها بود که عنان سخن از کف داد و برنامه ی مارو چند روز عقب انداخت.
با ورود تیم کشلو به میدان و تلاش برای حمله به کلبه شاهد رشادت های زیاد کشلو بودیم ولی در آخر توسط سکسیhttp://freesmile.ir/smiles/439820_JC_skiing.gif بوی به گوشه ای پرتاب شد ولی در همان زمان ژنرال کینگ گوآرا از پشت به سکسی بوی حمله کرد جالب اینجاست که به نقل از واحد های زمینی ما ژنرال در حال دویدن به سمت بوی کشف حجاب کرده و نعره زنان به عمل قبیح...پرداخت


ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ـــــــ
فـــضــول نـــیــــوز
ـــــــــــــــــــــــــــ
نویسنده : ‏ستاره
دمت گرم ستاره

.

خیلی خیلی مهم


دوستان مسئولت ‏تمام نوشته های این تاپیک بر عهده ‏ی منه نه نویسنده از این رو اگه خبری می خواهید بگزارید با پیام خوصوصی به من اطلاع بدهید یا با قبول مسئولیت آن را ‏چاپ کنید.
قوانین رو هم به شدت ‏رعات کنید. در غیر این صورت پست شما پاک ‏می شود.
سپاس ‏King05
از چی بگم از حالم خودم از فردام بگم دست بردار
منو توو این حاله خودم بذارو برو دست بردار
از تو نه از خودم پرم تو این حال خوبم ترکم کن
دنیا خارم کرد دنیا قانعم کردم دنیا درکم کن
  بازگفت    
  
مرد

 
خبر خبر کینگ فرا کرد فرار
شنیدها حاکی است که این فضول با ایجاد ترس ووحشت در انجمن نقشه فرار خودش رو ریخت


ولی دلیلش این بود که بچههایه سکسی بوی رو که ده قلو بوده ورداشته برده و الان از طرف سکسی بوی تحت تعقیب هست هستی خانوم هم که فهمیده از خوشحالی بال در آورده
این کینگ هزار جنسه نامعلوم که با هزار تا دختر و پسر .........(به دلیل امنیتی نمیشه گفت ) معلوم نیست به کجا فرار کرد


اینم عاقبت فضولی فضولی نکن در کار کسی اول خودت دوم کسی


معلوم نبود چی بود


داداشی اینجا خاک میخوره ولی بمونه یه یادگاری ازت امشب چاپش کردم خبرو با اجازت
Signature
  بازگفت    
  
مرد

 

shahin68 در ‏حال اقدام به همحنسبازی توسط مامورین ما دسگیر شد.
.
البته ‏تیتر خبر جعلیه خبر واقعی چیز دیگه ایه
از چی بگم از حالم خودم از فردام بگم دست بردار
منو توو این حاله خودم بذارو برو دست بردار
از تو نه از خودم پرم تو این حال خوبم ترکم کن
دنیا خارم کرد دنیا قانعم کردم دنیا درکم کن
  بازگفت    
  
مرد

 
اولش بگم که تمام بدون فکر قبلی و ویرایش نوشتم.
هرچی اومد تو مخ نداشتم گذاشتم.
.

فضول برمیگردد


چند وقت از دستم راحت بودید.
اما الان دوباره اومدم. جرات دارید سوتی بدید تا کل آبرومابروتونو ببرم.
با سیستم زیر زمینی چدید دوباره شروع به ‏کار کردمه.
اولی دشت خبری امروزم باز در مورد کینگ دربه در شده ی
باز این ‏بشر، بشر ‏که ‏چه عرض کنم. این موجود عجییب ‏خبر سازی کرده.ولی این دفعه با ‏دفعه های قبل خیلی فرق داره.
حتما میگید چطور. اینطور



مطابق تصویر بالا که مشاهده میکنید و منبع عکس گیرنده هویتش مشخص نمی باشد. مچ آنا رو در ‏حال انجام این عمل ‏گرفت.


ادامه خبر از زبان عکاس


سریع به سمت خونه ی ژیگول حرکت کردم برای دادن عکس به ژیگول که اونو تو این وضعیت دیدم
http://www.sharemation.com/satcoiran/aks/ateyat-48.jpg?uniq=-aozf0f
ژیگول ‏بعد از نیم ساعت نگاه کردن به عکس گفت که: چقدر خوشکله ‏عکسه نیگا این دو مرغ عشقو چه قشنگ دارن .... خوری میکنن.
منو میگی موندم این بشر اصلا عقل داره یا نه.
یکی زدم پس کلش گفتم این آنا یه ها. میدونستی.
ژیگول هم گفت آنا کیه.
من. گفتم هیچکی. دردشو فهمیدم. کمی ..... بهش تزریق کردم تا اومد سرحالب عد دوباره عکسو بهش دادم.
ایندفعه مثل اینکه درخت کرده باشه تو ک...ش از جاش پرید و یقه ی منو گرفت ‏گفت این کینگ ....... ..... ...... کجایه (نچ نچ نچ)
منم آدرس کینگو بهش دادم
به دلیل ‏مسائل اخلاقی از گفتن ‏اتفاقات ‏معذورم فقط همین ‏که کینگ جر خورد کافیه
این آخرین عکس کینگه
http://up.iranblog.com/images/feoibocs8mjljnbwtydj.jpg
حالا من موندمه این کینگ بدبخت چه گناهی داشت.
همش زیر سر آنا بوده. نیگا چیکار کرد. بعد اون بدبخت کتکشو ‏خورد.


فضول نیوز
آنا مراعت کردم مگرنه فکرای دیگه ای داشتم.
راستی عکاس نازی بوده منم الان به شما نگفتم ‏فضول نیوز بهتون گفته.
............................
از چی بگم از حالم خودم از فردام بگم دست بردار
منو توو این حاله خودم بذارو برو دست بردار
از تو نه از خودم پرم تو این حال خوبم ترکم کن
دنیا خارم کرد دنیا قانعم کردم دنیا درکم کن
  بازگفت    
  
زن

 
خبــــــــــــــر فـــــــــوری

تیتر اصلی

طبق اخرین خبرها از فضول ما ژیگول خبر هایی به دست ما رسیده مبنی بر این که کینگ اعتیاد پیدا کرده و چندین

رسوایی اخلاقی از او دیده شده که با مدارکی که ما به دست اوردیم این خبر را میدهیم

و خبر هایی نا مفهوم که هیلدا میخواهد کینک را طلاق بدهد


مشروح خبر در پست بعد تا خود کیک بیاد


فــــــــــــضول نـــــــــیوز
  بازگفت    
  
زن

 
مشروح خبر امروز

در پی خبر مبنی بر معتاد شدن کینگ و درخواست طلاق هیلدا از کینگ ژیگول فضول که نامش برای همیشه مخفی

میمونه خبر های تازه ای به دست مارساند


کینگ که در پی چند روز گذشته به اعتیاد روی اورده به صورت جدی منکر این عمل شده

ولی ازخاک بر سری او همه باخبر شدند

طبق اخرین مدارکی که از ما به جا مانده(بقیه رو همشو نابود کرده)


این خبر رو منتشر میکنم:

مدارک:

King05: شلام
King05: دردشو فهمیدم. کمی ..... بهش تزریق کردم تا اومد سرحال


این

نشون میده که کینگ خودش مواد داشته و به ژیگول داده


و مدارکی دیگر:

King05: من الان ۶ ماهه که میکشم مواد هم مواد قدیم
ژیگول
فضول ما هم گفته من الان ۲ماهه از کینک مواد میگیرم تازه خیلی هم گرون میده

ولـــــــــــــــــــــــــی ما همه دست به دست هم کینگ رو ترکش میدیم



در بخشی از خبر که هیلدا از کینگ ناراحت شده فکر میکنید کینگ چه واکنشی نشون داده:

King05: نمیدونم شما شطوری به من میگید مواد میکشم هیـــــــــــــــلدا ترکم میکنی؟
در
صدد هستیم از خود کینگ گزارشی تهیه کنیم که به دستتون میرسه


فــــــــــــــــــضول نــــــیور

نویسنده:انا
  بازگفت    
  ویرایش شده توسط: anna_nemati   
صفحه  صفحه 4 از 20:  « پیشین  1  2  3  4  5  ...  17  18  19  20  پسین » 
شوخی و سرگرمی

فضول نیوز اولین روزنامه خبری تفریحی ‏انجمن بزرگ لوتی

رنگ ها Bold Style  Italic Style  Center Image Link  URL Link   List Insert YouTube video   
:up2::laugh::tease::-(:up::handshake::winking::flowers:بیشتر...

 
 ?

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti Forums is not responsible for the content of external sites

RTA