ارسالها: 2890
#582
Posted: 7 Jan 2015 23:16
realsex_mazyar: سارا جان یه امضا بده به این طرفدارا، طفلیا ببین تا کجاها میان دنبالت
آخی بگردم دور ِ این کُشتـــــــــــــــه و مُـــــــــــــــــــرده هام ...
اونی که کشیده تر ِ خودتی ها ...
میگی اول من رسیدم باید باهام برقصی ...
realsex_mazyar: تصویر شکار شده از سارا سر جلسه امتحان
دیگه قرار نشد تمام ِ اسراریات ِ اینجانبه رو لو بدی که ...
ما اینجا یه آبرویی ، پرستیژی داریم واسه خودمان ...
... الله ...
با هر چه عشق نام تو را می توان نوشت
با هر چه رود نام تو را می توان سرود
بیم از حصار نیست که هر قفل کهنه را
با دست های روشن تو می توان گشود
ارسالها: 2890
#584
Posted: 7 Jan 2015 23:21
andishmand: نیشا جان چرا این شکلی شدی ؟
آخی ...
نیشا انقدر دلخواه بودی و رو نمیکــــــردی ؟
... الله ...
با هر چه عشق نام تو را می توان نوشت
با هر چه رود نام تو را می توان سرود
بیم از حصار نیست که هر قفل کهنه را
با دست های روشن تو می توان گشود
ارسالها: 2890
#585
Posted: 7 Jan 2015 23:29
realsex_mazyar: اعتماد بسقفت تو حلقم
بلی پسرم
realsex_mazyar: کـــــــــــــــــــــــش اومدما
بلی ...
کاملا" پیدا می باشد تمام عضلات اتان به همراه ِ استخوان های ستون ِ فقراتی و آرواره اتان کش و قوس آمده ...
realsex_mazyar: رقص روی آب چه شود
باید رقص ِ باحالی باشه !
ولی تو که بلد نیستی ...
realsex_mazyar: تقل زدن اِندِ پرستیژه
... الله ...
با هر چه عشق نام تو را می توان نوشت
با هر چه رود نام تو را می توان سرود
بیم از حصار نیست که هر قفل کهنه را
با دست های روشن تو می توان گشود
ویرایش شده توسط: SARA_2014
ارسالها: 2890
#590
Posted: 9 Jan 2015 11:42
مازیار جان ، عزیزم ، اون خودش داره می زنه تو اینجا خودتو هلاک نکن پسرم
... الله ...
با هر چه عشق نام تو را می توان نوشت
با هر چه رود نام تو را می توان سرود
بیم از حصار نیست که هر قفل کهنه را
با دست های روشن تو می توان گشود