ارسالها: 24568
#91
Posted: 5 Oct 2013 21:47
یادش بخیر
اولین نفر وارد حیاط بزرگ مدرسه می شدم تا رو برفهای کف حیاط راه برم و فقط جای پای خودم رو برفهای حیاط بمونه
و همه جا رو جا پائی کنم
بی تو
اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بی خورشیدند
ارسالها: 3747
#92
Posted: 5 Oct 2013 21:48
"بی سرو صدا، وسایلتون رو جمع کنین با صف بیاید برید تو حیاط، معلمتون نیومده." یکی از سورپرایز کننده ترین جملات دوران مدرسه.
زمانی که خاطره هایت از امیدهایت قوی تر شد .پیرشدنت شروع میشود
ارسالها: 973
#93
Posted: 5 Oct 2013 22:10
Atrinjoon: ایــن روزهــا ...
بعضــی از پسر هــای شهــر ,
افتخارشــان دوســت دختــر ,
بــا مــوی بلونــد داشتــن اســت !
یــادش بــه خیــر ...
روزی پاکــی افتخــار بــود
نــه رنــگ مــو ......!
الانم با رفقا بحثمون همین بود، ولی من با حرفام محکوم به شعار دادن شدم! دیگه همه اینطوری دوست دارن ما باس پامون بکشیم از زندگی بیرون ، بد جامعه ای شده، بد
Not a internet bully
tried not to be fake'o
I'm just Simon
ارسالها: 3747
#95
Posted: 5 Oct 2013 22:20
این به نوستالژی مربوط نیست
ولی یه زمانی شب عروسی بزرگای خانواده پشت در وایمیستادن برای دستمال
ولی الان چی ??نامزدی دخل همو میارند و اگه نامزدی بهم بخوره تنها کسی که ضرر کرده دختره
زمانی که خاطره هایت از امیدهایت قوی تر شد .پیرشدنت شروع میشود
ارسالها: 3747
#97
Posted: 5 Oct 2013 22:28
ولی یذره آدم باشید
زمانی که خاطره هایت از امیدهایت قوی تر شد .پیرشدنت شروع میشود