صفحه 19 از 40: « پیشین 1 ... 18 19 20 ... 39 40 پسین »

نوستالژی

shahrzadc

کاربر

ارسالها: 5428

#181 Posted: 16 May 2016 17:33

یادش به خیر با تلفن ثابت با دوست دخترم حرف می زدم . تلفن خونه مون همش اشغال بود .... پدر و مادرم یه قفل انداختن رو یکی از شماره ها ... اون موقع شماره گیر چرخون بود . تلفن ها مثل حالا دیجیتالی نبود . با سنجاق سر قفلو باز می کردم ... اون دوست دخترم .. یعنی زنم .. یعنی مادر بچه ام یه ماه پیش رفت زیر خاک ..

sorna

کاربر

ارسالها: 141

#182 Posted: 8 Sep 2016 15:09

یادش بخیر:
"دنباله برنامه تا چند لحظه دیگر"
وسط فیلم یه صفحه می اومد و ضد حال. نگو میخواستن حلقه ی دوم فیلم رو بزارن

یادش بخیر:
"بامیه شانسی "‌که باید وجب میکردی و می کشیدی و هر چی بیشتر میومد بالا و کنده میشد بیشتر میخوردی.
یادش بخیر:
"لامبورگینی ۱۲ سیلندر توو کارت ماشین، سالار بود و هر کی بهش می افتاد، انگار شده پادشاه هفت اقلیم"

یکی مثل من ...

eliyar2000

کاربر

ارسالها: 1436

#183 Posted: 8 Sep 2016 15:12

sorna: یادش بخیر:
"لامبورگینی ۱۲ سیلندر توو کارت ماشین، سالار بود و هر کی بهش می افتاد، انگار شده پادشاه هفت اقلیم"
یه دونه هم من داشتم 12 سلندر اما اون فراری ابی رنگ بود کارت های بزرگ قدیمی

فـصــــــــل ســـرمـســـــــــــتی رســــــــید و مــــا همــــــان ســـــــرگشــــته ایـــم

shahrzadc

کاربر

ارسالها: 5428

#184 Posted: 8 Sep 2016 20:45

یادش به خیر اون وقتایی که رو کوههای مهاباد خدمت می کردم . واسه ما از پایین و روستاهای اطراف جاده آب می آوردند ..یکی دوروز برف سنگین باریده بود .. تانکرآبش به حداقل رسیده بود .. تویوتا ارتش هم به زحمت می تونست خودشو به جاده برسونه ریسک نمی کرد .. برفها رو می ذاشتیم داخل تابه ..روی چراغ و بخاری معمولی ونفتی علاءالدین گرم می کردیم چه زحمتی داشت ! کلی برف باید توی تابه می ریختیم یه ذره آب می گرفتیم ..ولی چه صفایی داشت ! از صدای امریکا ترانه بهار هایده پخش می شد و من در حال آب کردن برفها بودم .. و نیم نگاهی به دفتر خاطراتم داشتم . دفتر خاطراتی که دلم نمیاد بازش کنم چون خیلی جا ها از دوست دختر اون زمانم که بعدا شد همسرم و حالا زیر خاک خوابیده نوشتم ....

limoshirin65

کاربر

ارسالها: 7149

#185 Posted: 19 Oct 2016 20:59

یادش بخیر یادتونو این کوچولو میود تبلیغ شامپو بس رو میکرد و میگفت " بــسسس"!!

limoshirin65

کاربر

ارسالها: 7149

#186 Posted: 19 Oct 2016 21:01

این همون بچه ست که بزرگ شده ،بیچاره از بس از شامپو بس استفاده کرده ، ببینید چی شده کلش

limoshirin65

کاربر

ارسالها: 7149

#187 Posted: 1 Nov 2016 10:06

یادش بخیر!

shahrzadc

کاربر

ارسالها: 5428

#188 Posted: 13 Nov 2016 11:22

یادش به خیر به جای فلش و سی دی و دی وی دی و هارد و ... از این نوار ویدیوی وی اچ اس داشتیم .. خود ویدیو داشتن هم جرم بود ... فیلمها رو با هم رد و بدل می کردیم . من لاغز بودم کمر بندمو هم شل می کردم یه روز ۳ تا نوار ویدیو توی شکمم قایم کردم البته قورت ندادم گذاشتم زیر بلوزم یعنی همون روی شکمم ..نفسم نمیومد .. سومی به زور جا شد . و محموله رو رسوندم به مقصد ... حالا کسی تحویل نمی گیره این نوار ها رو .. ولی دستگاهشو دارم .. داره خاک می خوره ..ایرانی

limoshirin65

کاربر

ارسالها: 7149

#189 Posted: 16 Nov 2016 23:45

یعنی بدبخت تر از ما دهه60 هم بوده؟
موهامونو کوتاه نمیکردیم
این بلارو به سرمون میاوردن
مقایسه کنید با دانش اموزان امروزی

shahrzadc

کاربر

ارسالها: 5428

#190 Posted: 17 Nov 2016 16:49

یادش به خیر اون وقتا که بچه بودم و غروبا دم اذان به آسمون صاف نگاه می کردم که ببینم اولین ستاره کی در میاد .. پشت هم ستاره ها در میومدن و با خودم می گفتن این از اون جلو زده .. اون از این جلو زده .. می دیدم که دیگه خیلی شلوغ شده ولشون می کردم . اون شبا به آسمون نگاه می کردم و آروم می گرفتم ..بعضی صبحها هم زود بیدار می شدم تا آخرین ستاره رو ببینم .. حالا نمی دونم ستاره ها کی میان و کی میرن .... ؟ ایرانی

صفحه 19 از 40: « پیشین 1 ... 18 19 20 ... 39 40 پسین »

شوخی و سرگرمی /

نوستالژی

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

↑ بالا