ارسالها: 42
#211
Posted: 18 Jan 2017 23:13
یادش بخیر هیچچوت بخاطر بوی افتضاح دستشوییای مدرسه دلمون نمیخواست ازشون استفاده کنیم بعد ک میرفتیم در خونه میپوکیدیم از دستشویی هی میگفتیم ننه در روباز کن ، ننه هم میگفت نه دستتو نشون بده ببینم گرگ نباشی
من در حوالی توام
شاید کمی دورتر
و تو در حوالی دلم باور کن نزدیک تر
ارسالها: 508
#214
Posted: 19 Jan 2017 01:23
limoshirin65: یادش بخیر ، تفریحات سالم ما
من اینارو با شمع موتور ماشین درست میکردم چه صدایی میداد
هر چه کمتر شود فروغ حیات / رنج را جانگدازتر بینی
سوی مغرب چو رو کند خورشید / سایه ها را درازتر بینی . . .
ارسالها: 3596
#215
Posted: 21 Jan 2017 21:51
بچه که بودم یه دوچزخه کوچولو داشتم ..یه محل اون ور تر محله یهودی نشین شهرمون بود که تازه شروع کرده بودن به مهاجرت به اسرائیل .. بهم می گفتن از اون ور رد نشی ها ... یهودی ها خونتو می خورن ..می دزدنت .. می ترسیدم . اون وقتا که به قیافه نمی دونستم این یهودیه یا نه .. ولی کسی منو ندزدید .. کسی خون منو نخورد .. بار ها از کنار محله شون رفتم چهره ام از ترس زرد و سفید می شد قلب کوچیکم به شدت می تپید ولی کسی کاری به کارم نداشت .. دلم واسشون تنگ شده .. از همین جا یک سلام میگم خد مت یهودیان عزیز مخصوصا ایرانی هاش ..مخصوصا شمالی هاش .. مخصوصا مازندرانی هاش ..مخصوصا همشهری هام ...
در رفتن جان ازبدن , گویندهرنوعی سخن
من خود به چشم خویشتن , دیدم که جانم می رود
ارسالها: 119
#216
Posted: 28 Jan 2017 23:40
امروز از کنار یه مغازه قدیمی و کوچیک اسباب بازی فروشی رد شدم.که صاحبشم یه پیرمرد و پیرزن بودند.جالبه تقریبا ۷۰ درصد اسباب بازی ها انگار ۳۰ ساله که تکون نخوردن...حیف فرصت نشد ولی اگر بازم از اونجا رد بشم عکس میگیرم.
لگو،آدم آهنی های قدیمی،ماشین کنترلی هایی که با سیم وصل بودن و خیلی کوچیک بودن،اون ماشین کوچیکا که همیشه دوست داشتیم کل جعبشو برامون بخرن
با محیط زیست مهربان باشیم
ارسالها: 3596
#219
Posted: 9 Feb 2017 21:31
یادش به خیر اون قدیما توی مدرسه با کاغذ خیلی راحت سوت سوتک درست می کردیم . کاری نداره الان هم میشه . .. یه تیکه کاغذو از وسط تا می زنیم . دو تا انگشتمونو می گیرم وسطش ..دو طرف باز کاغذو از دو طرف انگشت رد می کنیم یه تیکه از اون کاغذی رو که پشت دو انگشت افتاده پاره می کنیم .. لبمونو می ذاریم بین دو انگشت .. انگشتو تا اون حدی که صدای سوت کم و زیاد و به دلخواهمون باشه بازکرده با فشار فوت می کنیم . البته اگه می تونستم شکلشو می کشیدم بهتر بود ..
در رفتن جان ازبدن , گویندهرنوعی سخن
من خود به چشم خویشتن , دیدم که جانم می رود