صفحه 33 از 40: « پیشین 1 ... 32 33 34 ... 39 40 پسین »

نوستالژی

Priestess

کاربر

ارسالها: 1101

#321 Posted: 25 Sep 2018 15:37

فکر کنم این نوع مدل‌ مو و لباس رو که تا ۶ یا ۷ سال پیش مد‌ بود رو هم کم کم باید نوستالژی حساب کنیم.

پسرا مو ها رو به قول خودشون سیخ و فشن میکردن.شلوار پاره تازه مد شده بود

ساسی مانکن گوش میدادن مردم

خدا رو شکر که این بیماری مصری فروکش کرد

ویرایش شده توسط: Priestess

Monimonik94

کاربر

ارسالها: 242

#322 Posted: 29 Sep 2018 00:54

دلار تو ایران ۹۷۰ تومان بود زمان خاتمی خاٸن.

Moni

aslanrad

کاربر

ارسالها: 355

#323 Posted: 29 Sep 2018 11:33

نوشمک آخ پول میگرفتم برم نون بخرم نمیدادم به شاطر اگه میگف پول ندادی ک دیگه نمیشد بعد میرفتم باهاش نوشمک میخریدم تا اینکه آدم شدم

زندگی مثل دوچرخه سواری می مونه ... واسه حفظ تعادلت همیشه باید در حرکت باشی ... .((آلبرت انیشتین))

amirzelzeleh

کاربر

ارسالها: 77

#324 Posted: 29 Sep 2018 13:57

بازگشت به دوران پهلوی دوم

Streetwalker

ارسالها: 7125

#325 Posted: 21 Nov 2018 23:01

زندگیم همش نوستالژی بود...

💔تو زمستون داره چشمات...❤️‍🩹

sara2626

کاربر

ارسالها: 118

#326 Posted: 22 Nov 2018 11:12

aliazad77: بچه که بودم یه دوچزخه کوچولو داشتم ..یه محل اون ور تر محله یهودی نشین شهرمون بود که تازه شروع کرده بودن به مهاجرت به اسرائیل .. بهم می گفتن از اون ور رد نشی ها ... یهودی ها خونتو می خورن ..می دزدنت .. می ترسیدم . اون وقتا که به قیافه نمی دونستم این یهودیه یا نه .. ولی کسی منو ندزدید .. کسی خون منو نخورد .. بار ها از کنار محله شون رفتم چهره ام از ترس زرد و سفید می شد قلب کوچیکم به شدت می تپید ولی کسی کاری به کارم نداشت .. دلم واسشون تنگ شده .. از همین جا یک سلام میگم خد مت یهودیان عزیز مخصوصا ایرانی هاش ..مخصوصا شمالی هاش .. مخصوصا مازندرانی هاش ..مخصوصا همشهری هام
وایییییی اره مام داشتیم یه پیرمرد ساده که همیشه جلو در رو صندلی میشست و همه ازش میترسیدن
بیچاره هیچ وقت هم سرشو بالا نمی اود همیشه سرش پایین بود انگار همش تو فکر بود

Saeid1361

کاربر

ارسالها: 1

#327 Posted: 22 Nov 2018 12:19

یادش بخیر .
ی چیزی میخریدم تو مایه های قاووت کرمانی ها ولی در اصل آرد نخودچی و شکر بود . توش جایزه داشت . جایزه ش یه تیکه پلاستیک بود شبیه هواپیما و حیوون. هعی ... یادش بخیر

sara_blue_xxx

کاربر

ارسالها: 228

#328 Posted: 22 Nov 2018 19:17

بهترین نوستالژی دوران بچگی همون خاله بازی و دکتر بازی بود که خیلی هیجان داشت هم دزدکی بود هم اخرش به جاهایی میرسید که اصلا نمیدونستیم چرا اینجوری میشه تا الان که بزرگ شدیم

برداشت طرف مقابلت شرطه نه برداشتها و تفاسیری که تو از اون واژه یا رفتار داری!!!

Streetwalker

ارسالها: 7125

#329 Posted: 22 Nov 2018 23:22

یکی از نوستالژی های من این خط کشا بود که تکونش میدادی و عکس توش عوض میشد.بعضیاشون چه عکسای قشنگی هم داشت.
چقددددددددر دوست داشتم اینا رو و هیچوقت کسی برام نخرید.
الان دیگه این خط کشا نیست.نوستالژی که به تاریخ پیوست...
اما حسرتش هنوز تو دلم زندست...

💔تو زمستون داره چشمات...❤️‍🩹

Streetwalker

ارسالها: 7125

#330 Posted: 15 Jan 2019 23:27

یه نوستالژی دیگه من خودنویس های لامی بود.اینا رو داشتم.مخزن جوهرش تو بدنش بود و پنجره های بیضی شکل کوچیکی داشت که سطح جوهر رو نشون میداد.
دیگه هیچوقت این خودنویس ها رو جایی ندیدم...

💔تو زمستون داره چشمات...❤️‍🩹

ویرایش شده توسط: Streetwalker

صفحه 33 از 40: « پیشین 1 ... 32 33 34 ... 39 40 پسین »

شوخی و سرگرمی /

نوستالژی

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

↑ بالا