ارسالها: 721
#4,041
Posted: 21 Mar 2019 17:00
در هم ایرانی
مترسک گفت:
اى گندم تو شاهد باش مرا براى ترساندن آفریدند اما من عاشق پرنده اى بودم كه از گرسنگى مرد...!!!
ارسالها: 721
#4,042
Posted: 21 Mar 2019 17:00
در هم ایرانی
مترسک گفت:
اى گندم تو شاهد باش مرا براى ترساندن آفریدند اما من عاشق پرنده اى بودم كه از گرسنگى مرد...!!!
ارسالها: 721
#4,043
Posted: 21 Mar 2019 17:01
در هم ایرانی
مترسک گفت:
اى گندم تو شاهد باش مرا براى ترساندن آفریدند اما من عاشق پرنده اى بودم كه از گرسنگى مرد...!!!
ارسالها: 721
#4,044
Posted: 21 Mar 2019 17:01
در هم ایرانی
مترسک گفت:
اى گندم تو شاهد باش مرا براى ترساندن آفریدند اما من عاشق پرنده اى بودم كه از گرسنگى مرد...!!!
ارسالها: 721
#4,045
Posted: 21 Mar 2019 17:02
در هم ایرانی
مترسک گفت:
اى گندم تو شاهد باش مرا براى ترساندن آفریدند اما من عاشق پرنده اى بودم كه از گرسنگى مرد...!!!
ارسالها: 721
#4,046
Posted: 21 Mar 2019 17:02
در هم ایرانی
مترسک گفت:
اى گندم تو شاهد باش مرا براى ترساندن آفریدند اما من عاشق پرنده اى بودم كه از گرسنگى مرد...!!!
ارسالها: 721
#4,047
Posted: 21 Mar 2019 17:03
در هم ایرانی
مترسک گفت:
اى گندم تو شاهد باش مرا براى ترساندن آفریدند اما من عاشق پرنده اى بودم كه از گرسنگى مرد...!!!
ارسالها: 721
#4,048
Posted: 21 Mar 2019 17:03
در هم ایرانی
مترسک گفت:
اى گندم تو شاهد باش مرا براى ترساندن آفریدند اما من عاشق پرنده اى بودم كه از گرسنگى مرد...!!!
ارسالها: 27
#4,049
Posted: 23 Mar 2019 18:00
چندتا از کون هایی که کردم
نظر بدین
من ندانم با که گویم شرح درد / قصه رنگ پریده خون سرد
صفحه 405 از 671