آخرین خیال پردازی سکسی تون چی بود؟ - صفحه 17

kashef13

کاربر

ارسالها: 54

#161 Posted: 2 Sep 2015 13:51

سکس دو به یک یا سکس زوری

samanbigheyrat

کاربر

ارسالها: 124

#162 Posted: 4 Sep 2015 19:36

عکس زنمو تو قسمت عکس های سکسی ببینم که دوست پسرش از انداخته و به اسم خودش گذاشته اینجا

Msuzi_1

کاربر

ارسالها: 134

#163 Posted: 4 Sep 2015 21:15

آخریش این بود که با ۵ نفر هم زمان سکس داشتم

Martinlink

کاربر

ارسالها: 93

#164 Posted: 10 Oct 2015 01:31

والا صحبت از اولین و آخرین تو خیالپردازی خیلی سخته! آخه من خیلی خیالپردازی می کنم و خیالپردازیم اول و آخر نداره

. این که میگم شاید نتونم قطعا بگم آخرین خیالپردازیمه ولی این اواخر زیاد تو ذهنم دور میزنه:

یه عده قاچاقچی گردن کلفت و خطرناک، به تصور غلط اینکه من از محل گنجی خبر دارم، منو میدزدن و به محل امن و دور از دسترسی انتقال میدن و بعد از اینکه از انواع روش ها هیچ نتیجه ای نمیگیرن، روش خیلی خفنی رو بکار میبرن.

منو به یه اطاق پذیرایی نسبتا وسیع و مبله می برن و روی یه صندلی می نشونن و تهدیدم میکنن که اگه بخوام در مقابل کارایی که اونا میکنن دست به کوچکترین اقدام فیزیکی بزنم یا از دستوراتشون سرپیچی کنم، خیلی برام گرون تموم میشه.

بعد از اینکه حدود بیست نفر مرد گردن کلفت دور هم جمع میشن، در باز میشه و در کمال حیرت و ناباوری زن خوشگلم آرایش کرده، در حالی که یه تاپ رکابی چسبان بالای ناف و یه ساپورت خیلی تنگ و ساق نما تنشه با یه سینی چایی وارد میشه. از مشخص بودن شکل پستونا و ممه ها و کسش واضحه که شورت و کرست تنش نیست و از حرکانش مشخصه که قبلا ازش چشم زهر گرفتن و کاملا در اطاعتشونه.

از دیدن این صحنه احساس میکنم که فشارم بالا میزنه و ضربان قلبم دو برابر میشه ولی جرات اعتراض ندارم. زنم سینی چایی رو دوره میگردونه و مهمونا هم با انواع متلک های سکسی ازش تشکر میکنن.

سردسته قاچاقچی ها بهم میگه که اگه محل گنجو نگم بلاهای بدی سر زنم میاد. منم که هیچی نمیدونم و معلومه که ماجرا ادامه پیدا میکنه.

به زنم دستور میدن تاپشو در بیاره. اونم که مثل من مرعوب بیرحمی اونا بود، با دستای لرزون اینکار رو میکنه و سعی میکنه با دستاش پستوناشو بپوشونه ولی بهش میگن که صاف وایسه و دستاشو رو سرش بذاره. با این کار نمای کاملی از پستونا و زیر بغلاش در معرض نمایش قرار میگیره که با انواع کامنت ها و متلک های رکیک سکسی حضار همراه میشه. بعد بهش میگن که مشروب سرو کنه. هر بار که جلو یکی خم میشه پستوناش با ممه های نوک تیز قهوه ایش در فاصله کمتر از نیم متری از طرف نوسان میکنه و اغلب طرف عمدا در گرفتن مشروب تعلل میکنه تا بیشتر پستوناشو تماشا کنه.

چون بازم ازم اطلاعاتی کسب نمی کنن، به زنم دستور میدن ساپورتشو هم دربیاره که با این کارش لخت مادرزاد میشه و مجبورش میکنن که به همون صورت از حضار پذیرایی کنه و حتی درو به روی چند نفر مهمون جدید هم باز کنه.

در مراحل بعد چون نمیتونن اطلاعاتی ازم کسب کنن، شروع میکنن به دستمالی بدن لخت زنم و ور رفتن باهاش که آه و ناله ش بلند میشه و چندین بار جلو همه آبش میاد و نهایتا چون بازم خبری به دستشون نمی رسه، نوبتی در بین جمع و جلو چشم من ترتیبشو میدن.

در خاتمه بهم میگن که تا حرف نزنم زنمو اونجا نگه میدارن، البته در حالی که حق لباس پوشیدن نداره و ۲۴ ساعته در اختیار کامل بر و بچه هاست و طبق برنامه روزانه خاصی عده ای مهمون دعوت میکنن و به همراه اونا جلو چشم من بعد ار اینکه به دلخواه خودشون باهاش ور وفتن و تفریح کردن، نوبتی می کننش.