آخرین خیال پردازی سکسی تون چی بود؟ - صفحه 41

ارسالها: 152

#401 Posted: 29 Jun 2018 01:04

سكس خشن با شوهر دوستم جلوي خواهرم

mehrdadvasara: اخرین خیال پردازی من یکی ا مشتری هام بوده که با سینه های گنده ش و عشوه هاش بدجور رو مخم بود
چند بار با فکر اینکه چطوری مخشو بزنم خود ارضایی کرده بودم و بعد۲ماه مخشو زدم
داستانش اینجوریه که میومد مغازه و بدجوری عشوه میومد
ممه هاشو کاملا مشخص بود از قصد رونمایی میکنه و نیم رخ میشد سیخ می ایستاد که قشنگ بزنه بیرون
شاید اگه راحت دست مینداختم میگفتم اینارو بکش اونور بزار رد بشم راحت پایه بود و مخشو میزدم
ولی خودمم اینجوری دوست نداشتم یهو باشه
از طرفی هم یه چند درصدی شک داشتم که پا بده
خلاصه سر رمز کارتش خیلی سوزه شده بود و بهونه کردم برای لاس زدن
رمزش ۱۲۳۴بود که همیشه میگفتم عوضش کن این رمز خیلی هاس و کارت گم بشه خطریه
و سری بعد بازم همون شماره بود و میگفتم عوض نکردیب تنبل ؟ بعد میخندید و میگفت ول کن بابا و حوصله داری و این حرفا
که یسری بهش گفتم اینبار که تنبیهت کردم میفهمی
و میخندید و گفت وای تنبیه نه از بچگی فقط تنبیه شدم تو مدرسه و خونه
بعد گفت حالا چیکار میکنی بهم جنس نمیدی
منم گفتم حالا تا سری بعد ببینم عوض نکرده باشی تنبیه میشی و رفت
به خودم میگفتم اگه عوض کرده باشه پس پایه نیست و نقشه ها نقش براب میشه
که بعد ۲روز اومد و گفت سلام اقای مهرداد اومدم تنبیییییه بشم
بعد هردو خندیدیم و گفت بالاخره عوض کردم
و من حسابی حالم گرفته شده بود
که کارت
رو که داد حساب کنم رمز رو گفت ۱۲۱۲که زدم دیدم اشتباهه
گفتم اشتباهه که
بعد دیدم خندید و گفت عوض نکررررررررردم
بعد گفت فکر کردی نمیتونی تنبی هم کنی؟
منم که شهوتم رسیده بود زیر گلوم و سیخ کرده بودم اساسی گفتم
دیگه تنبیه میخوایی دیگه
چیکارت کنم
بعد گفتم خوب چیکارت کنم ؟
اونم گفت من اماده ی هرجور تنبیه هستم و عشوه هم میومد و ممه هاشم که لرزون لرزون همش بیرونم نگاه میکرد
که کسی نیاد اون از من حول تر بود
تو ذهنم این بود که بگم ممه هاتو فشار میدم دردت بگیره ولی نمیدونم چرا نمیتونستم بگم
اما برای اینکه نشوم ندم حودم چقدر استرس دارم و برای اینکه خیلی قضا رو مثلا صمیمی جلوه بدم که
مثلا برای من عادیه برخورد با زنی مثل اون
ولی دل و زدم به دریا دستمو به سمت گلوش بردم و گفتم بیا خفت کنم بفهمی که این کار واجب بوووووود . گلوشو گرفتم و اونم الکی زبونشو در اورد که مثلا ادا در بیاره وای خفه شدم و دستشو انداخت دور دستم که مثلا نکن خفه شدم که فشار داد پایین ورد به ممه هاش
منم کم نیاوردم و سری گفتم قبول نیست از ممه هات کمک گرفتی نزاشتی خفه ت کنم
گفت نه من کاری نکردم که
گفتم چرا دیگه ذست من بی جنبه س خورد به ممه ت بی حس شد که هردو خندیدیم و گفت اوه اگه خودشو بگیره چی میشه دستت
مم خندیدم گفتم اونجوری فکر کنم باید قطش کنم دیگه عصبش از کار می افته که خندیدیم
بعد گفت ماشالله چقدم قویه خفه شدمممم
که دیگه جمو جور شد و خدافظی کرد که گفتم ولی بیشوخی رمزتو عوض کن که گفت اقا دوووست ندارم
کارت خودمه به خودم مربوطه اصلا دوست دارم تنبیه بشم
منم که شهوتم به اوج رسیده بود داشتم میترکیدم
گفتم پس اینسری خواستی خرید کنی لباس باز تر بپوش که دستم خود ممه تو تنبیه کنه که یه جووون یواش گفت و رفت
تا ۴ روز بعد که بیاد من ۲بار با اون برنامه که پیش اومده بود خوذ ارضایی کردم
که سرتونو درد نیارم و سری های بعد اتفاق افتاد و اومد و لباس یقه باز پوشیده بود و برای تنبیه روسری رو کنار زد و
منم مسخره بازی در اوردم و گفتم دست نزده وای دستم بی حس شد و الکی دستمو بلند میکردم شل میگردم می افتاد و میگفتم
مرد دستم
و خلاصه دست انداختم رو سینه شو گفتم ماشالله انقدر بزرگه که نمیشه تنبیهش کرد که بهم گفت نوکش حساسه اونو تنبیه باید بکنی که منم برای اینکه دیگه مطمعن بودم که مال مال خودم شده عجله نکردم و قشنگ خواستم نم نم پیش بریم که هم من حسابی لذت ببرم هم خودش که گفتم نه نوکش اینجوری تنبیه نمیشه
اون نوکا که سابیم خوش مزه بنظر میاد رو باید با حوصله تنبیه کنم که گفت اشکال نداره که به تلگرامت پی ام بدم و حرف بزنینم منم گفتم نه
و اتفاقا چون در موردش با خانمم حرف زده بودیم و حتی فانتزی سکسیمون هم شده بود گفتم نه مشکلی نیست و گفتم هر وقت دوست داشتی پی ام بده که
با عکس و حرف سکشسی و این چیزا صمیمی تر شدیم و بعد هم حسابی سکس کردیم
و فقط به علت اینکه همسایه بود و نمیخواستم بددونه که خانمم در جریانه و یوقت دن به دهن نشینه بگه به اینو اون و در و همسایه متوجه بشن
نخواستم با خانمم باشیم و سکس ۳نفره کنیم
اما خانمم همه عکس ها و چت ها رو میدید و میخوند و حسابی ذت میبردیم
الا ن با وجود اینکه خیلی سکس داشتیم هنوزم فکر بهش لذت بخشه و باعث میشه خود ارضایی کنم
ببخشید اگه خوندید و سرون رو در اوردم

kingxxx

کاربر

ارسالها: 80

#402 Posted: 29 Jun 2018 08:36

داداشم و خواهر زادم باهم دارن میکننم .

romann

کاربر

ارسالها: 61

#403 Posted: 5 Jul 2018 00:34

دختر همسایه رو بگایم.

mamanehashari2

کاربر

ارسالها: 152

#404 Posted: 5 Jul 2018 01:52

سكس با يه پدر و پسر

aslanrad

کاربر

ارسالها: 355

#405 Posted: 17 Jul 2018 09:11

سکس با زنه دوسته دوستم

زندگی مثل دوچرخه سواری می مونه ... واسه حفظ تعادلت همیشه باید در حرکت باشی ... .((آلبرت انیشتین))

santiyagoooo

کاربر

ارسالها: 130

#406 Posted: 25 Jul 2018 10:03

سکس خونوادگی خودم با خونواده زنم
پدر زنم مامانم رو بکونه بابام مادر زنمو منم خواهرزنم داداشم زنمو بعدش برعکس خواهرام با منو داداشم بابام با خواهرم مادر زنم و مامانم خلاصه هر کی یه چند تا تلمبه بزنه و جابه جا بشه هر مردی با هر زنی که دلش خواست ولی فانتزی خانوادگی غریبه نباشن.

AmirSalman

کاربر

ارسالها: 361

#407 Posted: 25 Jul 2018 14:59

دوست دارم زري جون رو بكنم
همسايه و دوست خانوادگيمونه - خيلي هيكل توپ و كير راست كني داره
توي فيلم جشن تولد، بدن لختش رو ديدم و همچنان باهاش جق ميزنم
مخصوصاً وقتي اون لباس قرمز حلقه اي و دامن كوتاه رو پوشيده بود كه از شرتش به بعد لخت بود
هربار كه فيلمش رو مي بينم رون هاي سفيدش آبمو مياره

يكي دوبار گيف بصورت ناشناس گيف سكسي توي تلگرام براش فرستادم... ولي چه فايده

كردنش آرزوم شده...

in search of way to escape

aslanrad

کاربر

ارسالها: 355

#408 Posted: 28 Jul 2018 09:26

دختر همسایه تازه اومدن عجب کوسیه ی سکس خفن باهاش

زندگی مثل دوچرخه سواری می مونه ... واسه حفظ تعادلت همیشه باید در حرکت باشی ... .((آلبرت انیشتین))

Natoo78

کاربر

ارسالها: 374

#409 Posted: 28 Jul 2018 13:16

وقتی شبها میخام بخابم،اون وکنارخودم مجسم میکنم ،بالبخندی زیبا،چشمانی روشن وپوستی زرد،سینه های درشت،گردن کشیده،موهای طلایی کوتاه تقریبامثل خودم قدبلنده،بوسش میکنم،ارام سینه هایش رانوازش میکنم،نرمی بدنش واحساس میکنم،خنده های زیبایش،مهربانیش،توبغلم فشارش میدم،سینه هاش به سینه هام چسبیده،بادست چپم کمرش وکنکاش میکنم،لبامون توهم گره خورده،چشامون توچشم هم،بادست راستم که زیرسرشه موهاشونوازش میکنم،امیدوارم روزی بیادبهم بگه دوست دارم،بابتش خیلی تاوان دادم

حقیقت ،خدا هست...واقعیت،خدای نبوده ونیست ونخواهد بود

ehsan198000

کاربر

ارسالها: 444

#410 Posted: 28 Jul 2018 20:04

دو تا دوستامو دعوت کردم خونمون و زنمو دادم بکنن و خودمم دارم نگاه می کنم و لذت میبرم.

دوستدار روابط آزاد خانومم هستم