ارسالها: 32
#51
Posted: 11 Jul 2015 02:21
بیاید یک کم با هم صادق باشیم و واقع گرایانه باهاش برخورد کنیم و خودمون رو بزاریم جای طرف .
mohsen2500 و sarmast ، صحبت این دوستان جالبه و یه جورایی داستان خود منه ، خانمم میدونه که نمیتونه ... و حتی بدون اینکه من بدونم دکتر هم رفته بود که بعد ها من فهمیدم و خودش اعتراف کرد. اما مشکل اینجاس که طاقت شنیدن اینکه بهش بگم رو نداره از لحاظ روحی داغون میشه ( اینکه مستقیما و رودرو بشینم بهش بگم بابا ماهی ۱ بار سکس اونم از روی اینکه شوهرم می خواد جوابگوی روحیات سکسی من نیست ) . از طرفی هم واقعا دوسش دارم ، یک بار هم شیطونی کردم ۲ سال پیش اما بعدش عذاب وجدان گرفتم چون اون بنده خدا هم دختر بود ( اوپن بود اما ازدواج نکرده بود ) . اما الان بعد ۲ سال واقعا خودم دارم داغون میشم ، خود ارضایی هم راه حلش نیست که بعضی از دوستان گفتن .از طرفی هم اگر سکس نکنی کلا مثل دیونه ها میشی عصبی میشی ( حداقل در مورد من این شکلی بوده ).باز از طرفی بعضی از دوستان میگن خوب برو پول بده .... بابا بحث آبروی آدم هم مطرحه ، خیلی تو این چندین ساله در موردش فکر کردم واقعا نمیدونم و موندم از طرفی زندگیم رو دوست دارم ، از طرفی هم سکس رو دوست دارم. واقعا سخته !!!!
در جواب سوال هم میگم: هیچی مثل الان دنبال راه حل میگردم.
زندگی یک معادله چند مجهولی ریاضی است ، فقط مشکل در این است که تنها معلوم این معادله خودتی،در مقابل هزاران هزار مجهول و باید تنها با همین یک معلوم معادله را حل کنی .