ارسالها: 2554
#52
Posted: 23 Sep 2012 10:01
نگاهی به پدیده خیانت در خانواده
کشش ها و کشمکش های فرازناشویی - بخش دوم و پایانی
دکتر بهنام اوحدی*
فرانک و پیتمن، خانواده درمانگرانی هستند که دسته بندی روان شناختی دیگری را برای کشش های فرازناشویی شناساندند:
سعی کن از گناه نفرت داشته باشی نه از گناهکار.
هیچ وقت چیزی رو خوب نمیفهمی مگر اینکه بتونی به مادربزرگت کاملا توضیحش بدی ! "آلبرت انیشتین"
ارسالها: 2554
#53
Posted: 23 Sep 2012 10:02
1-بی وفایی و پیمان شکنی های تصادفی (اکسیدنتال)
این دسته دربردارنده ی مواردی می شود که هیچ یک از دو سوی رابطه (که ممکن است برای یک یا هر دو سو فرازناشویی باشد)، نقشه و برنامه از پیش مشخص شده ای برای پی گیری کشش هایی این چنین نداشته بوده و بی وفایی و پیمان شکنی به گونه ای ناخواسته و تصادفی رخ می دهد.
2-دل بردن و لاس زدن
هر چند این رویکرد تا دهه های پایانی سده بیستم میلادی، بیشتر برای مردان دانسته و شناسانده می شد، اما امروزه به نظر می رسد در مردان و زنان تقریبا به یک نسبت انجام می شود، هر چند شیوه شناختی - رفتاری آن ناهمگون است؛ در مردان بیشتر به گونه یک سرگرمی و کرداری بیش نرینه (هایپرماسکولین) دنبال می شود که در راستای پیشی جویی (رقابت) با دیگر مردان و اثبات برتری خویشتن است. اما در زنان این رویکرد در راستای جست و جو برای « آقای کامل »، مرهم نهادن بر زندگی با خشم انباشته یا شیطنت نامشروع (قاچاقی و دزدکی) انجام می شود.
3-کشش های رومانتیک (عاشقانه)
برخی از کشش های فرازناشویی، به واقع رویایی و عاشقانه (رومانتیک) اند. بیان می شود که مغز آدمیان در این موارد، همچون بروز هر عشق مجاز یا نامجاز دیگری، دچار مسمومیت با فنیل اتیل آمین و دیگر مواد شیمیایی – عصبی می شود. این مسمومیت مغزی، نیمه عمری از یک تا سه سال (میانگین : دو سال) دارد تا بالاخره فروکش کند.
سعی کن از گناه نفرت داشته باشی نه از گناهکار.
هیچ وقت چیزی رو خوب نمیفهمی مگر اینکه بتونی به مادربزرگت کاملا توضیحش بدی ! "آلبرت انیشتین"
ویرایش شده توسط: mohan1978
ارسالها: 2554
#54
Posted: 23 Sep 2012 10:04
4-سازش و قرارهای زناشویی
فرانک و پیتمن برخی از موارد کشش های فرازناشویی را برخاسته از سازش ها و قرارهای پیدا و پنهان برخی همسران بر می شمارند که زوج فاش و آشکار یا خاموش و ساکت تصمیم می گیرند که در کنار رابطه زناشویی کنونی شان، رابطه یا رابطه های موازی دیگری هم داشته باشند. در پیشینه اجتماعی و ادبی کشور فرانسه، این گونه از کشش های فرازناشویی گزارش شده است. حالت گزافه آمیز و تندروانه (افراطی) این موارد، آمیزش های ضربدری است که از نظر بسیاری از روانپزشکان درمانگر مشکلات جنسی – زناشویی، انحراف برشمرده می شود.
هر چند در پژوهشی که در سال 1994 از سوی پژوهشگران دانشگاه شیگاکو منتشر شد، آمار روابط فرازناشویی و پیمان شکنی در 25 درصد مردان و 15 درصد زنان همسردار اعلام شد، اما در سال های اخیر چنین گزارش شده که 60 درصد مردان و 45 درصد زنان دست کم یک بار در درازای زندگی زناشویی شان، درگیر کشش های فرازناشویی شده اند. به عبارت دیگر، 70 درصد ازدواج ها درگیر پیمان شکنی بوده است. باید توجه داشت که این آمار از سوی جامعه ی کلیسا (مذهب) مدار و خانواده (اخلاق) محور ایالات متحده آمریکا گزارش شده و به احتمال فراوان، نرخ شیوع و بروز در کشورهای مذهب گریز اروپای غربی و شرقی بالاتر است.
آمار رسمی در رابطه با نرخ روابط فرازناشویی و پیمان شکنی در کشورهای آسیایی و آفریقایی گزارش نشده و این گونه موارد به ویژه در خاورمیانه جزو تابوهای اجتماعی و واقعیت های نادیده انگاشته و پوشیده شده قرار می گیرد. هر چند شیوع افسارگسیخته و هراسناک ابتلا به ویروس اچ آی وی و بیماری ایدز در کشورهای آفریقایی می تواند گواهی بر نرخ بالای آمیزش های فرازناشویی در این جوامع باشد.
معیار فرازناشویی بودن یک رابطه هم اکنون می تواند بسیار سخت گیرانه بوده و دربردارنده هر گونه ارتباط عاطفی – هیجانی واقعی و مجازی (نه لزوما همآغوشی و آمیزش) با کسی بدون آگاهی همسر باشد. نکته ای که باید مد نظر قرار گیرد این است که در واقع، بسیاری از کشش ها و روابط فرازناشویی، عاطفی – هیجانی بوده و از درون مایه آمیزشی اندکی، دست کم تا ماه ها، برخوردار هستند؛ هر چند مشاور و درمانگر تیزهوش و ژرف نگر زوج و خانواده باید همواره نسبت به گذشدن این گونه کشش ها و روابط از مرز عاطفی – هیجانی هشدارهای لازم و قاطع را به مراجع بدهد. بنابراین، داشتن هر گونه رابطه تلفنی، اینترنتی یا اس ام اسی عاطفی – هیجانی با فردی از جنس مقابل (یا حتی جنس موافق در مورد آدمیان دوجنس گرا) بدون آگاهی همسر، می تواند به عنوان یک رابطه فرازناشویی برشمرده شود. با چنین دیدگاهی، و با فراگیر شدن شبکه های ارتباطی تلفن همراه و اینترنت، به ویژه شبکه های اجتماعی همچون فیس بوک، امروزه می توان بیش از نود درصد خانواده های جوامع پیشرفته و در حال پیشرفت را درگیر کشش ها و روابط فرازناشویی دانست.
در کشور ما هر چند حدس و گمان های گوناگونی در شیوع کشش های فرازناشویی عاطفی، آمیزشی و عاطفی – آمیزشی زده شده و می شود، اما واقعیت این است که همچون بسیاری از موارد آسیب های اجتماعی تابوآمیزانه دیگر هیچ گونه آمار پژوهشی رسمی و دقیقی در این باره وجود ندارد. اما نبود « مدیریت شادی و مهندسی هیجان » و گذار بی برنامه و دیمی از سنت به مدرنیته در کنار نبود آموزش مهارت های مقدماتی و پیشرفته جنسی – زناشویی و فراگیر بودن ازدواج های مشکل و مسئله دار، بستر آماده ی پر تضاد و تعارضی پدید آورده که نرخ کشش ها و روابط فرازناشویی واقعی و مجازی بالا و بالاتر رود.
متاسفانه بسیاری از همسران جوان و میانسال، در روند دیمی گذار از سنت به مدرنیته، حیران و سرگردان، به دنبال ناکامی های عاطفی – آمیزشی، به خطا و اشتباه، آسان و شتابان، ره برپایی روابط مجازی و واقعی عاطفی و آمیزشی می پویند، در حالی که نمی دانند که چاره واقعی نه گذر کردن از چارچوب های خانواده، بلکه اعمال فشار به همسر برای مراجعه نزد زوج و خانواده درمانگر زبده و کارآزموده و پیگیری روند زوج و خانواده درمانی است. پیگیری کشش های فرازناشویی و پیمان شکنی، شاید در کوتاه مدت با شور و هیجان همراه باشد، اما به شادی و آرامش دیرپا نمی انجامد. زیرا در اجتماع ما بیشتر این روابط همانند بیشتر ازدواج ها، به واقع رومانتیک و آمیخته به مهارت های ارتباط با جنس مقابل از سوی دو نفر نیست، و به ویژه در مورد زنان متاهل با سوء استفاده و بازی داده شدن از سوی بیشتر مردان اجتماع همراه می شود. از این رو در اغلب موارد، پس از چند ماه با ناکامی، سرخوردگی، پشیمانی، افسردگی و خشمگینی فراوانی همراه شده و کارکردهای زناشویی، اجتماعی، پیشه ای، تحصیلی، تفریحی و ... فرد را بیش از پیش ویران و مختل می سازد.
متاسفانه در همین گذار بی برنامه و دیمی از سنت به مدرنیته، زیر اثر برخی شبکه های مسئله دار ماهواره ای و نیز فضاهای گپ زنی (چت) و دوست یابی اینترنتی، و در نبود مدیریت شادی و مهندسی هیجان که به همه گیر شدن اندوه، دل زدگی، روزمرگی و افسردگی انجامیده است، بیشتر مراجعان رویاروی کشش های فرازناشویی و پیمان شکنی، هشدارهای مشاوران و درمانگران را ناشنیده انگاشته و در رویکردی خطا و اشتباه رو به برپایی این گونه روابط می آورند. گاه برخی مراجعان، در اجتماع در حال گذار ما مشاور و درمانگر را فسیل، امل و تاریخ گذشته برمی شمرند و نسبت به هشدارهای جدی و قاطع آنان در همان جلسات مشاوره یا نزد مشاور یا درمانگر دیگری ابراز خشم و برون ریزی می کنند؛ به ویژه اگر مشاور و درمانگر جدایی رسمی و طلاق محضری را نسبت به دنبال کردن چنین روابطی برتری بخشیده و خردمندانه تر برشمرده باشد. به هر حال، گذر زمان همه چیز را هویدا می سازد که پایان بخشیدن به پیمان زناشویی بدون راه چاره، در اغلب موارد، بسیار منطقی تر و خردمندانه تر از گام نهادن به وادی بی وفایی و پیمان شکنی از طریق پی جویی کشش های فرازناشویی است. این نکته درست است که دست کم در نزدیک به نیمی از موارد بی وفایی مردان متاهل و نزدیک به نود درصد پیمان شکنی زنان متاهل اجتماع ما، بی توجهی و مهر نورزیدن دیرپا و دراز مدت یک همسر و نبود امکان طلاق به دلایل گوناگون، زمینه بی وفایی و پیمان شکنی را پدید آورده است، اما در نهایت همسر نگون بختی که یک عمر به دلیل این بی توجهی و بی مهری مظلوم واقع شده، در پی فاش شدن بی وفایی و پیمان شکنی اش دچار « مظلومیت مضاعف » شده و با انگ و ننگ « هرزه و بدکاره » در جایگاه همسر آسیب رسان نشانده خواهد شد. به ویژه این که این روزها با به بازار آمدن ابزار گوناگون شنود و تصویربرداری پنهان و نرم افزارهای جاسوسی خانگی که به لپ تاپ و تلفن همراه افزوده می شوند، احتمال لو رفتن همسر بی وفا و پیمان شکن بسیار افزایش یافته است. این واقعیت می بایست در هشدارهای پیشگیرانه به ویژه برای زنان متاهل در آستانه انجام بی وفایی و پیمان شکنی آشکارا و پافشارانه مطرح شود.
بی گمان زوج درمانی آگاهانه و نوآفرینانه (خلاقانه) از سوی زوج و خانواده درمانگر زبده و دانش آموخته می تواند بسیاری از دشواری ها – تا حتی پی بردن زن یا شوهر به روابط فرازناشویی و پیمان شکنی همسرش - را دگرگون و چاره سازد. گام نخست زوج درمانی درگیر ساختن زوج در فرآیند دو نفره « اعتراف – بخشش » است. بسیار سودمند خواهد بود اگر هنگام برون ریزی آتشفشان خشم و انتقام همسر آسیب دیده (در پی فاش شدن پیمان شکنی) خاطرنشان سازیم که بنا به تجربه، در اغلب موارد بی وفایی و پیمان شکنی، تقصیر « صد – صفر » نبوده و هر دو همسر هر یک تا درصدی مسئول رخ دادن چنین معضلی بوده اند. هویدا شدن درصد تقریبی خطا و اشتباه سهوی یا عمدی همسر آسیب دیده در پیدایش این مشکل، می تواند در پیش راندن او به فرآیند « بخشودن » یاری فراوانی رساند. ارزیابی افسردگی، اختلال فشار پس از آسیب و احتمال خودکشی و دیگرکشی از سوی هر یک از همسران، به ویژه همسر آسیب دیده، در هر جلسه زوج درمانی بسیار مهم است.
متاسفانه برخی مشاوران و درمانگران زوج و خانواده، با همدردی (به جای همدلی) با همسر آسیب دیده، آسان و شتابان، طلاق را جایگزین زوج درمانی می کنند؛ در حالی که صرف رخ دادن بی وفایی و پیمان شکنی هرگز به معنا و معادل پایان زندگی زناشویی و خانوادگی نیست. به باور من، در اجتماع امروزی مان، دست کم نود درصد زنان و پنجاه درصد مردان درگیر کشش ها و کشمکش های عاطفی – آمیزشی فرازناشویی، خود در باطن خویش سوگوار و شرمسار داشتن چنین روابطی هستند و این وجدان هنوز جاری می تواند قدمگاهی استوار برای پذیرش خطا و اشتباه و کوشش در جبران از طریق اعتمادسازی دوباره و متعهد و مسئول بودن بیش از پیش باشد. در واقع، در بسیاری از موارد بی وفایی و پیمان شکنی که خانواده در پی انجام زوج درمانی آرایش دوباره پیدا می کند، زندگی زوج در سایه آگاهی به خطاهای دو سویه گذشته و پرهیز از تکرار آن ها، شیرین تر و دلنشین تر از گذشته شده و به زندگی رویایی نزدیک تر می شود.
هر چند سال هاست پذیرفته ام که « ایران بسیار بیش از آن که ملک پیشگیری یا حتی درمان بهنگام باشد، مملکت بازتوانی ست »، اما باز بجاست خاطرنشان کنم که برگزاری دوره های آموزشی دیرپای « مهارت های جنسی – زناشویی » برای جوانان و میانسالان می تواند نقشی کارآمد و اثرگذار در پیشگیری از کشش های فرازناشویی و پیمان شکنی داشته باشد. در این راستا، سود جستن از شیوه های خودیاورانه و کمکی همانند « کتاب درمانی » و « فیلم (سینما) درمانی » با فیلم هایی همچون امتیاز نهایی، بی وفا، از این جا تا ابدیت، سگ های پوشالی، ماری آنتوانت، مادام بوواری، شیرهای جوان، خیابان هانوور، ویکی کریستینا بارسلونا، بر باد رفته، کازابلانکا، پیشنهاد بی شرمانه و ... می تواند راهکارهایی سرنوشت ساز باشند؛ به ویژه این که زوج و خانواده درمانگران در سرزمین در حال گذار ما به زوج های مشکل و مسئله دار « اسکارلت – اشلی » و « رت باتلر – ملانی » فراوان برمی خورند که به سادگی، دیر یا زود، به برقراری روابط فرازناشویی از سوی اسکارلت ها و رت باتلرها با یکدیگر می انجامد.
همچنین آموزش تخصصی « مشاوره بالینی پیش از ازدواج » و « زوج و خانواده درمانی » به دستیاران روانپزشکی و دانشجویان کارشناسی ارشد رشته های روانشناسی و مشاوره همراه با فرهنگ سازی لزوم انجام مشاوره پیش از ازدواج از سوی صدا و سیما و وزارت خانه های بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و آموزش و پرورش می تواند نقشی بی همتا در پیشگیری از ازدواج های ناهمخوان، بی وفایی و پیمان شکنی (خیانت به همسر)، جدایی و طلاق و همسرآزاری و همسرکشی در پی آن داشته باشد.
کاش فقط یک بار به یاد آن ضرب المثل قدیمی فراوان شنیده شده و بسیار نادیده گرفته شده بیفتیم که « پیشگیری بر درمان مقدم است ».
سعی کن از گناه نفرت داشته باشی نه از گناهکار.
هیچ وقت چیزی رو خوب نمیفهمی مگر اینکه بتونی به مادربزرگت کاملا توضیحش بدی ! "آلبرت انیشتین"
ارسالها: 2554
#55
Posted: 24 Sep 2012 19:39
کس ضربدری (به انگلیسی: Swinging) نوعی ارتباط جنسی بین دو شریک جنسی میباشد این دیدار می تواندبه صورت یک مهمانی خصوصی باشد و یا در خلال تجمع های گروهی و یا کلوبهای ضربدری (به انگلیسی: swingers' club) و ترتیب ملاقات هم می تواند از طریق مجلات، اینترنت و یا معرفی دوستان صورت پذیرد . پیشینه تاریخی ثبت شده این نوع ارتباط به دوران رم باستان باز میگردد که در آن مناسکی به صورت Orgy و یا ارتباط جنسی گروهی بین زوجین انجام میشدهاست . اما این نوع رابطه از تاریخ 1960 و با بوجود آمدن انقلاب جنسی و اختراع قرصهای ضد بارداری contraceptive pill وارد مرحله جدیدومطمئنتری شد.
سعی کن از گناه نفرت داشته باشی نه از گناهکار.
هیچ وقت چیزی رو خوب نمیفهمی مگر اینکه بتونی به مادربزرگت کاملا توضیحش بدی ! "آلبرت انیشتین"
ارسالها: 2554
#56
Posted: 24 Sep 2012 20:08
کشش ها و کشمکش های فرازناشویی-بخش نخست (خیانت در خانواده)/ویژه نامه روزنامه شرق
نگاهی به پدیده خیانت در خانواده
کشش ها و کشمکش های فرازناشویی - بخش نخست
دکتر بهنام اوحدی*
پرداختن به پندارها و کردارهایی که در زمره ی تابوهای اجتماعی و فرهنگی برآورده می شوند، آسان نیست؛ هر چند این پندارها و کردارها بسیار فراگیرتر از نادر باشند. کشش های فرازناشویی، یکی از این تابوهای اجتماع در حال گذار ماست که چند سالی ست به چالش سترگ مشاوران و درمانگران زوج و خانواده تبدیل شده است. در رابطه با کشش های فرازناشویی، واژگان فراوانی به کار رفته و می رود. بی وفایی، خیانت، پیمان شکنی و ... از جمله ی این واژگان هستند که در مقالات مطبوعاتی و مصاحبه های صدا و سیمایی فراوان پیش چشم و گوش می نشینند.
سویه مردانه این پندار و کردار در همه جوامع این گوی گردان، شایعتر بوده است. این سویه نرینه در اجتماع هنوز مردسالار ما پیشینه ای اجتماعی و فرهنگی دارد. تا یک سده پیش، بسیاری مردان رویکرد ازدواجی چند همسری داشتند و بسته به دارایی و توانگری، هر از چندی در کنار همسران عقدی، همسران جوان صیغه ای نیز برمی گزیدند که گاه تا پایان عمر همراه و همگام آن ها در حرم سراهای خانگی شان بودند. در برخی اجتماعات ایلیاتی، عشیره ای و قبیله ای این رسم برپا بود که پس از گذشت یکی دو دهه از ازدواج، زن خود برای شوهرش به خواستگاری دختر جوان تری برود و حجله بیاراید. از این رو، سویه مردانه این کردار به سبب داشتن پیشینه تاریخی، از پشتوانه های سنتی هنوز نیرومند و پابرجایی برخوردار است. پیشینه تاریخی ای که به آفرینش ضرب المثل « هوایی شدن مردان به محض دو تا شدن شلوار » انجامیده است.
اما واقعیت هویدا آن است که هنگامه تاریخی به شدت دگرگون شده و قانون چند همسری مردان در اجتماع در حال گذار از سنت به مدرنیته دیگر به هیچ روی نمی تواند نسخه ای پذیرفتنی و پابرجا برشمرده شود. در اجتماعی که زنان به درستی آن اندازه توان مند شده اند که نیمی از مسئولیت های غیر سیاسی و غیر نظامی – امنیتی آن را بر دوش بگیرند، سخن گفتن از چند همسری مردان دست بالا در اندازه ی یک لطیفه بی مایه می تواند باشد. برای نمونه، می توان به ساختار وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی اشاره نمود که دانش آموختگان زن به خوبی دست کم بار نیمی از نه فقط بهداشت و درمان، که نیز آموزش علوم پزشکی را بر دوش می کشند. در چنین ایستاری از برابری زنان با مردان، سخن گفتن از چند همسری مردان جز چشم فرو بستن بر واقعیت چه می تواند باشد؟!؟ شگفت آن که هر از گاهی، با یا بی بهانه - این سخن ناواقع بینانه را از زبان نمایندگان زن - و نه مرد – مجلس شورای اسلامی شنیده و می شنویم.
اما سویه نرینه این گونه پندارها و کردارهای فرازناشویی، دربردارنده ی همه ی این کشش ها و کشمکش های زناشویی نیست، گر چه سخن گفتن از سویه مادینه این کشش ها و کشمکش ها تابوآمیزانه تر است. همچون مردان، برخی زنان نیز از دوران کهن باستان درگیر پیمان شکنی و بی وفایی می شده اند. آن چنان که چنین پندارها و کردارهایی دست مایه رمان ها و داستان های جهانگیر و نام آور دیرپایی بوده اند و دهه هاست که در صنعت سینما نیز به تصویر کشیده شده اند. از این رو می بینیم که در سده های گذشته، برای دهه ها، شهرداری های ثبت کننده پیمان زناشویی برخی کشورهای پیش تاخته ی اروپایی در رویکردی پیش گیرانه، رمان « مادام بوواری » گوستاو فلوبر را به تازه همسران جوان پیشکش می کردند.
ذهن و رفتار آدمیان ساختاری زیستی، روانی و اجتماعی دارد. چشم فرو بستن بر هر یک از ریشه ها و سرچشمه های پنداری و کرداری خطایی آشکار است. از این رو ریشه ها و سرچشمه های کشش ها و کشمکش های فرازناشویی را می توان بر بنیان های جداگانه ی زیست شناختی، روان شناختی و جامعه شناختی تقسیم و بیان نمود. اما از آن جا که این ریشه ها و سرچشمه ها مرزها و محدوده های مشترک با یکدیگر دارند، این چنین تقسیم بندی در عمل، ممکن و چاره ساز نمی تواند باشد.
در تنیین و تفسیر روان شناختی و زیست شناختی این گونه کشش ها و کشمکش ها، فراوان انگشت اتهام نخست به سوی « تازه خواهی (تنوع طلبی) » مردان و گاه زنان نشانه رفته است. اما تازه خواهی (تنوع طلبی) به تنهایی نمی تواند پاسخگوی چنین رفتاری باشد؛ به نظر می رسد که در کنار « تازه خواهی بالا »، « پاداش مداری بالا » و « آسیب گریزی اندک » نیز در پی گیری چنین کشش ها و کشمکش هایی موثر و درگیرند.
شخصیت های نمایشی (هیستریونیک)، وابسته (دیپندنت)، جامعه ستیز (آنتی سوشیال)، مرزی – آشوبناک (بوردرلاین)، پرخاشگر – منفعل (پسیو – اگرسیو) و خودشیفته به ترتیب بیشترین تازه خواهی (تنوع طلبی) را در میان شخصیت های دوازده گانه دارا هستند.
شخصیت های وابسته (دیپندنت)، نمایشی (هیستریونیک)، خودشیفته (نارسی سیستیک) و مرزی – آشوبناک (بوردرلاین) به ترتیب بیشترین پاداش مداری را در میان شخصیت های دوازده گانه دارند.
کمترین آسیب گریزی نیز به ترتیب از آن شخصیت های نمایشی (هیستریونیک)، جامعه ستیز (آنتی سوشیال)، خودشیفته (نارسی سیستیک) و پرخاشگر – منفعل (پسیو – اگرسیو) است.
به نظر می رسد با آن که شخصیت وابسته (دیپندنت) پس از شخصیت مردم گریز – پرهیزگرا (اوویدنت) بیشترین آسیب گریزی (خطرهراسی) را دارد، اما تازه خواهی و پاداش مداری بالای این گونه شخصیت های مهرطلب سبب می شود که پس از شخصیت های کلاستر بی (نمایشی، جامعه ستیز، مرزی، و خودشیفته)، بیشترین شیوع درگیر شدن در کشش ها و کشمکش های فرازناشویی را داشته باشند. پس از شخصیت های کلاستر بی و شخصیت وابسته (دیپندنت)، شخصیت پرخاشگر – منفعل (پسیو – اگرسیو) بیشترین درگیری را در روابط فرازناشویی دارد.
بی گمان، ازدواج این شش شخصیت - به ترتیب نمایشی (هیستریونیک)، جامعه ستیز (آنتی سوشیال)، مرزی – آشوبناک (بوردرلاین)، خودشیفته (نارسی سیستیک)، وابسته (دیپندنت) و پرخاشگر – منفعل (پسیو – اگرسیو) – با دیگر شخصیت ها، به ویژه مردم گریز – پرهیز گرا (اوویدنت)، منضبط – قانون مدار (وسواسی – جبری) و تنهایی گزین – درخودمانده (اسکیزوئید)، می تواند بستری بسیار مستعد برای رشد کشش ها و روابط فرازناشویی باشد. ارزیابی همخوانی شخصیت و هم چنین سنجش بالینی اندازه همخوانی گرمی یا سردی مزاج و طبع غریزی جنسی – آمیزشی دو نفر خواستار ازدواج باید بیش و پیش از همه چیز، پیش چشم و ذهن مشاوران و درمانگرانی که به مشاوره پیش از ازدواج می پردازند، باشد.
آدمیان دچار اختلالات خلقی پیوستار افسردگی های دو قطبی (بای پولار) و به ویژه دوقطبی شدید (افسردگی - شیدایی)، سیکلوتایمیای ( خلق دوره ای بالا و پایین) شدید و متوسط، هایپرتایمیا (فراز خلقی) همراه با افسردگی شدید و متوسط نیز به سبب ریشه های زیست شناختی و روان شناختی ویژه این اختلالات شان، رو به چنین کشش ها و کشمکش هایی دارند. ازدواج دوره خلقان (سیکلوتایمیک ها) و فراز خلقان (هایپرتایمیک ها) با فرود خلقان (دیس تایمیک ها) و شخصیت های افسرده (دپرسیو) نیز می تواند بستری بسیار مستعد برای پیدایش کشش ها و رخ دادن روابط فرازناشویی باشد. ارزیابی هم خوانی خلق معمول دو نفر خواستار ازدواج در مشاوره پیش از ازدواج بسیار مهم و سرنوشت ساز است.
زوج و خانواده درمانگری به نام براون در سال 1991، دسته بندی روان شناختی ویژه ای را برای کشش ها و کشمکش های فرازناشویی به کار برد و این گونه پندارها و کردارها را در پنج گونه زیر شناساند:
سعی کن از گناه نفرت داشته باشی نه از گناهکار.
هیچ وقت چیزی رو خوب نمیفهمی مگر اینکه بتونی به مادربزرگت کاملا توضیحش بدی ! "آلبرت انیشتین"
ارسالها: 2554
#57
Posted: 24 Sep 2012 20:09
1-کشش های فرازناشویی برخاسته از « پرهیز از تعارض »
در این گروه، کشش های فرازناشویی، ناخودآگاه یا نیمه خودآگاه، به سان مرهمی روان شناختی در راستای دوری از تعارض های روان شناختی فرد گرفتار تعارض نخستینه (اولیه) یا دومینه (ثانویه) عمل می کند. فشارها و دشواری های پیشه ای همانند ورشکستگی، بی کاری و ...، بیماری پیکری خود، همسر یا فرزند، فشارها و تنش های روحی – روانی همچون سوگواری، مشکلات زناشویی و خانوادگی و ...، ترک سیگار، الکل، مواد مخدر و محرک و پرهیز از پاسخ دادن به نیاز برای مصرف دوباره، پیشینه خانوادگی مشکلات خانوادگی و شیوه های نادرست فرزندپروری والدین از جمله نمونه های این گونه ریشه ها و سرچشمه های کشش های فرازناشویی هستند. « بحران میان سالگی » یکی از این تعارض هاست که در نخستین سن بازنگری و چرتکه اندازی (گذار اریکسونی) زنان و مردان رخ می دهد. این گذار اغلب در آغاز میان سالگی یعنی در 25 تا 35 (میانگین 30) سالگی زنان و در 35 تا 45 (میانگین 40) سالگی مردان رخ داده و درصد فراوانی از کشش های فرازناشویی و پیمان شکنی ها را به خود اختصاص می دهد.
2-کشش های فرازناشویی برخاسته از « آشیانه خالی »
نشانگان آشیانه خالی به جدایی عاطفی – آمیزشی زن و شوهر پس از ترک خانه از سوی فرزندان (به دنبال ازدواج، مهاجرت یا استقلال آنان) گفته می شود که در دومین سن بازنگری و چرتکه اندازی (گذار اریکسونی) زنان و مردان رخ می دهد. این گذار اغلب برای زنان در 45 تا 55 (میانگین 50) سالگی و برای مردان در 55 تا 65 (میانگین 60) سالگی رخ می دهد. از دیدگاه روانکاوانه در این سن، زن در پایان دوران میانسالگی با دختر یا عروس جوان خود و مرد در آستانه سالمندی با پسر یا داماد جوانش به رقابت روانشناختی می پردازد تا ناخودآگاه یا نیمه خودآگاه ثابت کند که دود از کنده بلند می شود ! به ویژه آن که جدایی و طلاق عاطفی – آمیزشی زن و شوهر دچار و گرفتار « نشانگان آشیانه خالی » بستر را برای رخ دادن کشش های فرازناشویی آماده ساخته است. زن و مردی که نه تنها عشق که زناشویی شان دهه هاست به پایان رسیده و ترک خانه از سوی فرزند یا فرزندان مهر پایان را بر دفتر زناشویی آنان حک کرده است.
3-کشش های فرازناشویی برخاسته از « هفته های دور از خانه »
برخی از پیشه هایی که انجام آن ها نیازمند هفته ها یا ماه ها دوری از خانه و خانواده است، می توانند مردان و زنان را در برابر کشش های فرازناشویی آسیب پذیر سازند. از جمله این پیشه ها می توان به رانندگی جاده ای، خلبانی و ملوانی بین قاره ای، درمانگران دارای شیفت های چند هفته یا ماهانه در ایالت های دوردست و مانند آن اشاره نمود.
4-کشش های فرازناشویی برخاسته از « پرهیز از صمیمیت و دلبستگی »
کسانی که به دلیل دشواری های گوناگون در پیشینه رشدی – پرورشی همچون شیوه نادرست فرزندپروری در خانواده، مرگ ابژه عشقی نخست، جدایی از مراقب کودکی و ...، دچار طرحواره های شناختی همانند طرحواره رهاشدگی – بی ثباتی و طرحواره محرومیت عاطفی - هیجانی می شوند، از دوران تجرد رویکرد همیشگی برپایی روابط عاطفی – آمیزشی چندگانه موازی دارند تا احتمال جدا و تنها افتادگی عاطفی خود را به کمترین اندازه ممکن برسانند.
5-کشش های فرازناشویی برخاسته از « وابستگی (اعتیاد) به همآغوشی و آمیزش »
برخی آدمیان همچون وابستگی به سیگار، الکل، مواد مخدر و محرک، دچار وابستگی روانی – رفتاری به آمیزش جنسی می شوند. اینان به گونه ای وسواسی – اجباری رو به برآوردن و پاسخگویی به تکانه های جنسی شان می آورند و اگر نتوانند تکانه های جنسی شان را ارضا کنند، روان و رفتارشان مختل می شود. همه زندگی، کوشش ها و کردارهای این گونه آدمیان معطوف و متوجه جست و جو و انجام آمیزش جنسی می شود. بسیاری از اینان می خواهند که این رفتار وسواسی – اجباری خودشان را متوقف سازند، اما توانایی انجام این کار را ندارند. هر چند ممکن است پس از چنین کرداری، فرد دچار پشیمانی و احساس گناه شود، اما چنین احساساتی برای جلوگیری از بروز بعدی این رفتار کافی نیستند. بیمار مبتلا ممکن است بیان کند که در دوره های پر استرس، هنگام خشم، اضطراب، افسردگی و مانند آن، نیاز به برون ریزی بیشتری دارد. جست و جوی رابطه جنسی برای فرد با میزان تهییج و تحریک فراوانی همراه است و می تواند به تغییرات خلقی شدید همچون افسردگی یا سرخوشی بینجامد. در نهایت، این اختلال با زندگی زناشویی، اجتماعی یا پیشه ای فرد تداخل پیدا کرده و به ویرانی و نابودی این حوزه های کارکردی می انجامد. همراهی انحرافات جنسی گوناگون در این اختلال فراوان دیده می شود. شیوع ویژگی های پر رنگ و اختلالات شخصیتی جامعه ستیز (آنتی سوشیال) و مرزی – آشوبناک (بوردرلاین) در این اختلال بالا گزارش شده است. « طلاق درمانی » برای این گونه موارد پافشارانه تر مطرح شده است.
سعی کن از گناه نفرت داشته باشی نه از گناهکار.
هیچ وقت چیزی رو خوب نمیفهمی مگر اینکه بتونی به مادربزرگت کاملا توضیحش بدی ! "آلبرت انیشتین"
ارسالها: 188
#58
Posted: 25 Sep 2012 09:43
درود ! راستش من موافق همچین رابطه ای هستم نه به این دلیل که من و همسرم از هم خسته شده باشیم ولی من و اقعا نیاز جنسی مهار نا شدنی دارم که در هر لحظه از روز به سراغم میاد و تنها با تنوع و تکرار دفعات زیاد میتونم کنترلش کنم تا به بنیان خانواده خللی وارد نشه !در واقع اگر بشه این نوع روابط رو تو ایران به نحوی کنترل کرد که خونواده آسیبی نبینه من شدیدا موافقم اما خوب از اونجایی که رضایت هر دو نفر شرطه همسر من کاملا ناراضیه و مدتهاست که دیگه اصلا نمیشه راجع به این موضوع باهاش حرف زد !
مجنونم و دل زده از لیلیا ... خیلی دلم گرفته از خیلیا
ارسالها: 2554
#59
Posted: 25 Sep 2012 18:10
اولا که زن هم انسانه و اگه واقعا بدونه همسرش بدون تنوع از زندگی خسته میشه باید کمکش کنه ضمنا این کار قرار نیست حتما با تعویض همسر و این کارا که من بارها گفتم خودم هم اهلش نیستم همراه بشه
سعی کن از گناه نفرت داشته باشی نه از گناهکار.
هیچ وقت چیزی رو خوب نمیفهمی مگر اینکه بتونی به مادربزرگت کاملا توضیحش بدی ! "آلبرت انیشتین"
ارسالها: 2554
#60
Posted: 3 Oct 2012 08:30
اونهایی که سکس ضربدری رو دوست ندارن ولی از سکس با همسرشون بعلت تکرار خسته شدن و تکراری شده
بیان اینجا
دوستاشون رو پیدا کنن و فانتزی هاشون رو بدون اینکه هم رو ببینن با هم در میون بذارن باهم چت کنن و وب و عکس بدن بدون اینکه شناسایی بشن
میتونید تو این تاپیک راههای حفظ امنیت خودتون رو پیدا کنید
و از این اشتراک واینکه دوباره از سکس با همسرتون همون لذت سکسهای او ل بهتون دست مبده
به این شیوه ها میگن سافت سویینگر
کسایی که امادگی دارن شریک جنسی داشته باشن و در کنار یک زوج دیگه با همسر خودشون سکس کنن یا نهایتا از لمس بدن همسر شریک چنسی شون لذت ببرن
کسایی کهدوست دارن سکس یک زوج دیگه رو و راههایی که اونا استفاده میکنن رو از نزدیک ببینن و اینجوری مزه تازه ای به سکسشون بدن
به این شیوه ها میگن مدیوم سویینگر
راههای دوست یابی امن و مراحل این کار در اوایل این تاپیک توضیح داده شده
این روشها به هیچ عنوان سکس ضربدری نبیست
سعی کن از گناه نفرت داشته باشی نه از گناهکار.
هیچ وقت چیزی رو خوب نمیفهمی مگر اینکه بتونی به مادربزرگت کاملا توضیحش بدی ! "آلبرت انیشتین"