ارسالها: 67
#595
Posted: 22 Sep 2022 02:15
خودم که زن ندارم، اما الان تاپیک رو دیدم یادم افتاد یکی دوستام (دختر) مدتی قبل با من در مورد اینکه یکبار شوهر خواهرش بهش دست درازی کرده صحبت کرد.
من دامادشون رو دیدم. بشدت روی این خانم(که خواهر زنش باشه) حساس و غیرتیه.
چندی پیش واسم تعریف کرد که یکبار که داشتند با هم از پلهها بالا میومدند و دوستم جلوتر بوده، مرده بصورت خیلی زنندهای کونش رو چنگ میزنه. جوری که انگار رسما دستشو میکنه لای کون دوستم. بعدم خودش رو میزنه به اون راه که یعنی شوخی کرده.
بنده خدا خیلی دپرس و عصبانی بود. خودشم از هیچی بیشتر از دستمالی شدن بدش نمیاد. یعنی حتی بمن که دوستشم هم اجازه نمیده همچین کاری کنم.
منم بهش گفتم ببین، این قبلا تو رو یجوری تست کرده، تو بخاطر احترام و... چیزی نگفتی، اینبار جلوتر اومده. اگر مایلی بهش بِدی که هیچی. اما اگر واقعا دوست نداری بهت نزدیک بشه باید بهش بفهمونی که تو اهلش نیستی و اگر یبار دیگه همچین غلطی بکنه آبرو و شرف براش نمیزاری.
به خواهر و مامانش که نمیتونه بگه، چون میگه اونا طرف دومادمونند و باور نمیکنند. بنابراین قرار شد از این به بعد توی خونه جلوی دومادشون چادر بپوشه و دیگه هم باهاش صحبت نکنه.
اینا رو نوشتم تا یک توصیه به خانما بکنم. دوستانِ گلم، اگر واقعا مایل به رابطه با کسی نیستید هر گونه سیگنالی رو از طرف مقابل جدی بگیرید و گربه رو دم حجله بکشید. چون هر بیتوجهیتون به سیگنالهای یک مرد، میتونه اون طرف رو به اشتباه بندازه و کاری بکنه که نباید. اینجوری هم اون توی دردسر میافته هم شما.
من از یک جهت دامادِ رو درک میکنم چون خودمم روی خالم کراش دارم و ذره ذره جلو رفتم و اون چیزی نگفت و خندید تا آخر به شکل واضح دستمالیش کردم و حتی هنوزم نمیدونم تکلیفش با من چیه. خالم اگر بازم بمن بگه تنهایی برم خونشون، با توجه به آخرین بار که دستمالیش کردم، قاعدتا باید این بار کارشو بسازم، اما بازم میگم شاید از روی احترام چیزی نگفته.
خلاصه اینکه، خانمای محترم، بخدا ما مردا علم غیب نداریم، یا وقتی نخ میدیم واضح بزنید تو برجکمون، یا اگر دچار جنون آنی شدیم، آبرومونو نبرید
به زَن سَخت نگیرید؛
مگر به هِنگامِ دَر آغوش کشیدنش...
ارسالها: 7158
#596
Posted: 22 Sep 2022 06:39
معتقدم اغلب کسانی که اینجا داستانهای هزار و یک شب تعریف میکنند پسرهای مجردی هستند که تو نخ خواهر زن آیندشون هستند!
تجربه شخصی من اینه که اگر میخواهی رابطه برقرار کنی با دور ترین و غریبه ترین فرد ممکن رابطه برقرار کن.رابطه تو محله و کوچه و مجتمع و در و همسایه آخرش فاجعه هست حالا برس به رابطه تو فامیل و دیگه ببین تو خانواده چه بمبی بشه...
تنها موردی که از این رابطه دیدم و شنیدم در مورد آرایشگر سابقم بود که به طلاق و گرفتن بچه ها از مرده و طرد شدن کامل شوهره و خواهره از هر دو فامیل ختم به خیر شده بود...
خلاصه اینقدر داستانهای عجیب و غریب از رابطه خواهرش با شوهرش برام گفت که قید خودش و آرایشگاهش رو زدم...
💔تو زمستون داره چشمات...❤️🩹