ارسالها: 74
#212
Posted: 12 Jan 2021 18:29
Behtash:
فدات شم. راستش رو بگم من فقط صدا شنیدم که خودت خییلی قشنگ تر تعریف کردی و دقیقا مشابه همه تجربیاتمون. ولی اگه سکسیش رو بخوام بگم راجع به عممه. البته اگر عمه هم ذیل این لیست قرار میگیره! ولی اگر هم قرار نمیگره، میذارم شاید خوشتون اومد
من یه عمه دارم، الان حدود 48 سالی داره. حدود 14-15 سالم بود که با فریضه جق آشنا شده بودم و اتفاقا خییییلی روی این عمه ام کراش داشتم!(بچه منحرف!). من با پسرعمم خیلی رفیق بودم و چون تک بچه بود، خیلی پیش میومد خونه همدیگه بمونیم. این عمه ام خیلی خوشگل بود. یا شاید به چشم من خوشگل بود. ولی همیشه مرتب بود. تو خونه لباسای تقریبا باز می پوشید. اندام خوبی هم داشت.
یه شب من خونشون موندم، تا حدود ساعت 1 و نیم با کامپیوتر بازی کردیم و پسرعمم گفت آقا من دیگه چشام جایی رو نمیبینه. برم بخوابم. خلاصه خیلی زود خوابش برد. اول فکر کردم خودشو زده خواب که خیلی زود از باد معده ای که ول داد فهمیدم خوابه! منم داشتم سعی میکردم که بخوابم. ناگفته نمونه عمه ام با شوهرش تو هال داشتن ماهواره میدیدن و خیلی عادی حرف میزدن. راجع به پولشون که کم بود واسه ماشین خریدن، فامیلا و... داشتم سعی میکردم بخوابم که اونا هم تلویزیون رو خاموش کردن. چراغ های هال رو هم خاموش کردن و فقط یه آباژور روشن گذاشتن که نور زرد کم، ولی به حدی که میشد دید داشت. ساعت حدود 2 بود. سکوت محض. ببینید در اتاق ما یه جوری روی هم بود که اندازه 5 یا 7 سانت باز بود. یعنی کیپ نبود یا بهتر بگم عمه ام نمیذاشت کیپ بشه ( حتما نگران بود ما پسرا هارد به هارد نکنیم!). خلاصه تو همون حالت دیدم عمه ام پا شد وسایل تو هال رو که خورده بودن برد تو آشپزخونه و بعد رفت تو اتاقشون. شوهرعمه ام هم از صداها متوجه شدم یه تشک آورد پهن کرد. بعد چند دقیقه یه لحظه از لای در دیدم عمه ام با با یه پیرهن مردانه در حالی که شلوار پاش نبود در دستشویی که کنار اتاق ما بود رو باز کرد و رفت تو. همونجا اولین شوک بهم وارد شد. شده بود حتی با سوتین ببینمش، ولی بدون شلوار آرزویی بود که تا اون شب محقق نشده بود. قشنگ شق شدم و خواب از سرم پرید. منتظر بودم ببینم چی میشه. یه حدود 10 دقیقه ای یا بیشتر فکر کنم تو دستشویی بود. یعنی خیلی طول کشید. صدای سشوار اومد، صدای مداوم آب باز دستشویی و... بعد این مدت در باز شد و صدای خاموش کردن چراغ دستشویی اومد. با چشمای نیمه باز ( سعی میکردم تا حد امکان باز باشه که از همون لای در همه رو ببینم)، دیدم عمه ام رفت اتاق. صدای کشوها اومد فهمیدم امشب خبراییه. یهو از اتاق اومد بیرون و دقیق یادمه به شوهرعمم گفت: بیاد دیگه مردم. من ضربان قلبم رو هزار بود. میدونستم قراره اون شب چیزی ببینم که تو رویا هم نمیشد بهش فکر کنم. منتها میترسیدم یهو پسرعمم بیدار بشه و شر بشه. تصمیم گرفتم واسه اینکه اگر صدای پتو اومد، چون در باز بود شک نکنن، هی خودمو اینور اونو کنم تو رختخواب که اگه موقع بلند شدن از رختخواب صدا اومد اتفاقی نیفته. از شانس خیلی خوبم، یهو پسرعمم به پهلوی اونور افتاد. بهترین موقعیت بود.
آروم خزیدم تا دم در ببینم چه خبره. تا عمر دارم اون صحنه یادم نمیره. عمه ام لخت تو بغل شوهرش بود. با یه لباس خواب مشکی گیپور. هیچی هم نداشت زیرش. احساس میکردم کیرم سر و بی حس شده. حس میکردم مور مور میشه و توش نبض میزنه. یه چیزایی پچ پچ میگفتن که متوجه نمیشدم. عمه ام هی اوم اوم میکرد و بعد چندبار اوم کردن، هههه آه خیلی آرومی میگفت. حس میکردم اگه دست به کیرم بزنم کل آبم میریزه وممکنه شهوتم بعدش واسه صحنه های دیگه بخوابه. انگار کیرم التماس میکرد که آبمو بریزم!!
استرس شدیدی داشتم. صدای نبضم رو توی گلوم میشنیدم. حتی آب دهنم رو قورت نمیدادم که صداش نیاد! خشک خشک بود دهنم. باید مراقب پسرعمه ام هم بودم. خلاصه بعد چند دقیقه دیدم عمه ام پاهاشو باز کرد و شوهرعمم رفت پایین پاش دراز کشید. سرش رو گذاشت بین پاهای عمه ام و همزمان عمه ام یه آه کشدار کثل وقتی که یه نفر از دردی آروم میشه کشید. ملچ ملچ دهنش رو میشنیدم. این وسط کیرم شده بود معضلی واسه خودش! اصن حس میکردم داره آبم میاد. برای اولین بار تونستم سر سینه های عمه ام رو ببینم. قهوه ای بود (حالا چون نور کم بود نفهمیدم قهوه ای پر رنگ یا کمرنگه). بعد چند دقیقه دیدم هردو بلند شدن. یهو سرمو کشیدم عقب نبینن که گویا از بس شهوتی بودن ما رو یادشون رفته بود. دوباره نگاه کردم اولین بار کس عمه ام رو دیدم.یه خط. کوچیک تر از اونی بود که فک میکردم. یهو متوجه شدم شوهرعمم هم شورتشو درآورده. یه کیر با اندازه معمولی حدود 15 سانت.ولی عمه ام با موی سشوار کشیده و اون آرایش که با اون نور کم هم معلوم بود واقعا ناز شده بود. بعد عمه ام به پشت خوابید و پاهاشو باز کرد. حس میکردم الان از شدت هیجان میمیرم. چشام خشک شده بود از بس پلک نزده بودم. با ترس و خیییییلی آروم آب دهنمو بعد چندین دقیقه تونستم قورت بدم. بی اختیار کیرم تو شورتم تکون میخورد و شق میکرد و ول میکرد!
خلاصه یه چیزی شوهر عمم گفت و عمم گفت: آخه خشکه. یه کم تف بهش زد و همزمان که کرد تو کسش، خوابید روش. با آهی که عمه ام کشید دیگه نتونستم نگه دارم.بی اختیار دست زدم به کیرم و گرفتمش تو دستم. همه آبم تخیله شد تو شورتم. خییییلی کیف داد. شاید اون حس رو حتی موقع سکس خودم هم تجربه نکردم. پر توی شورتم آب بود و الان مشکل دوتا شده بود. باید مراقب بودم آبم نریزه تو شلوارم که جام رو خیس کنم. تصمیم گرفتم به پشت دراز بکشم که آبمو خودم کنترل شده بریزم بین پاهام تا پخش بشه.
همزمان شروع کرده بودن. آه کشیدنای عمه ام و دیدنش زیر کیر دیوونم کرده بود. حالا میتونستم دستمو تو شورتم هم بکنم. خیس آب بودم. خداروشکر پسر عمم خوابش سنگین بود. حالا با دیدن سکس عمه ام میتونستم کیرمو بمالم و حال کنم. آه کشیدنای عمه ام روانی کننده بود. حتی از مامانم بدتر. اون اندام سفیدش، شهوتش دیوونم کرده بود. پوزیشن عوش کردن داگی. نمیشد رفت و آمد کیر داخل کسش رو ببینم ولی تکون خوردن سینه هاش عالی بود. یهو لباس خوابش رو درآورد. یه چند دقیقه هم اونجوری کردش که یهو شوهرش درآورد و ریخت رو کمرش. حیف نمیتونستم آبمو بیارم. افتادن رو هم و چنددقیقه بدون حرکت و سکوت رو هم خوابیدن. عمم بهش گفت مرسی و صدای دستمال کاغذی اومد. بلند شد رفت دستشویی و منم رفتم رو جام.
خیلی طولانی شد! شرمنده
یقینا عمت پیشنهاد داده احتمال زیاد پریودش تازه قطع شده بود زنها موقع تخمک گذاری هیچی حالیشون نیست و به شدت کیر میخان حتی اگه وسط میدان جنگ هم باشن باید ارضاشون کنی