ارسالها: 1436
#601
Posted: 24 May 2024 10:35
اینم خاطره یکی از دوستا که تو تلگرام دیروز برام فرستاده تا براش بزارم اینجا بخونین راست و دورغ و تخیلی بودنش با خودتون
نیما هستم 18 سالمه از قم چند بار هم تجربه دید زدن مامانم رو داشتم این بارم میخوام تجربه دید زدن سکس مامان و بابام رو بگم دوسال پیش اواخر بهار فصل امتحانات ساعتهای 11 اینا بود برگشتم خونه کلید انداختم و رفتم تو دیدم موتور بابام خونه هست ولی رفتم هال کسی نبود لباس عوض کردم برم دستشویی حیاط شنیدم صداشون از حموم بغل میومد اولش خواستم بیخیال بشم و ولی نشد یه چهار پایه گذاشتم یواشکی از هواکش مشترک دیدم اصلا باورم نمیشد بابام داشت داگی مامانمو میکرد ولی درست اون پوزیشن رو نتونستم ببینم چون از پهلو بود بعد از چند دقیقه تلمبه زدن به پهلو شدن بابام کیرش رو به لبه کوس مامانم میکشید ولی نکردش تو اون حالت بعدش بابام پاهای مامانم رو داد بالا و شروع کرد به تلمبه زدن تو کوس مامانم باورم نمیشد مامانم مثل جنده ها سکس کنه چه اخ و اخی میکرد صداش بم شده بود تو فضای حموم اخرش بابام خوابید مامانم برعکس نشست رو کیر بابام و بالا پایین میشد اخرش بابام کونش رو نگه داشت رو کیرش همونجا ته کوس مامانم ابش رو خالی کرد امید واره لذت برده باشین
فـصــــــــل ســـرمـســـــــــــتی رســــــــید و مــــا همــــــان ســـــــرگشــــته ایـــم
ارسالها: 1436
#608
Posted: 26 Aug 2024 21:21
چقدر خلوت شده این تاپیک یادش بخیر یه روزی بود هر روز هر روز بچه ها میومدن و خاطراتشون رو تعریف میکردن انگار دیگه تایپک رو فراموش کردن
فـصــــــــل ســـرمـســـــــــــتی رســــــــید و مــــا همــــــان ســـــــرگشــــته ایـــم
ارسالها: 1436
#609
Posted: 31 Aug 2024 17:23
یکی از ارسالی های دوستمون از تلگرام شما هم خواستین بفرستین بزارم
سلام مانی۱۹کرج تو یه خانواده ۶نفره به دنیا اومدم ۱۰ سالم بود متوجه شدم مادرم دوبار ازدواج کرده یه خاهر از شوهر اولش یه دوقلو از پدرم ومن شدم تک پسر وعزیز دردانه خانواده مادریم اصلا چیزی مثل پوشش واسشون بیمعنیه یه شوهر خاله دارم معتقد همه موجودات حق آزادی دارن هیچ کس نمی تونه مانع بشه واسه همین همه لختن واسشون عادی شده ماهم همینطور با آین موضوع کنار اومدیم مثلا اگه اتفاقی بیایم خونه پدرو مادر درحالی سکس باشن چیز عجیبی نیست ولی جدیدا رومن تاثیر گزاشته شهوتی میشم جلو ابجیام خجالت میکشم وقتی میبینمشون آلتم بلند میشه دست خودم نیست اونا مسخره میکنن یه سری مادرم تو حموم صدام کرد پشتشو کیسه کنم همین که وارد شدم راست کردم خجالت کشیدم مامیم گفت طبیعیه آلات آماده جنسی شده آزاد بزارش شریک جنسیتو انتخاب کن پشتشو کیسه کردم اومدم بیرون دوباره صدام کرد رفتم پیشش گفت شریک جنسی تو ابجیات نیستن گفتم نمیفهمم گفت نباید به آبجیهات دست بزنی گفتم مسخره میکنن هی بهم دست میزنن بیضه هام درد میکنه سرشو تکون داد شب پدرم توحموم صدام کرد رفتم پیشش گفت تخمات درد میکنه سرمو بلند کردم گفتم بله گفت چرا واسه خودت دوست دختر پیدا نمیکنی گفتم که چی بشه گفت ارضات کنه راحت شی
]
خلاصه خانواده منم این شکلی هستن هیچ کس مجبور نیست باور کنه ولی این یه حقیقته
فـصــــــــل ســـرمـســـــــــــتی رســــــــید و مــــا همــــــان ســـــــرگشــــته ایـــم
ارسالها: 1436
#610
Posted: 18 Oct 2024 20:54
سلام دوستان چقدر خلوت شده این تایپیک اگه کسی واقعا چیزی یادشه و چیزی دیده بیاد تعریف کنه ممنون میشم
فـصــــــــل ســـرمـســـــــــــتی رســــــــید و مــــا همــــــان ســـــــرگشــــته ایـــم